دستاوردهای یک دیدار دیپلماتیک
پارسینه: «اشاره دقیق رهبر انقلاب به موضوع مخالفتشان با سلاح هستهای از منظر اسلامی و فقهی کاملاً دقیق بود و حتماً طرف ژاپنی این موضوع را دریافته و به آن توجه جدی داشته است».
در متنی که حاصل گفتار ابوالفضل عمویی کارشناس مسائل شرق آسیا است، به بررسی برخی نکات مهم سفر نخست وزیر ژاپن به ایران و بیانات رهبر انقلاب در دیدار وی میپردازد.
متن یادداشت به شرح زیر است:
در مورد سفر نخستوزیر ژاپن به تهران و ملاقات او با رهبر انقلاب، چند نکتهی مهم وجود دارد. ابتدا مقدمهای تاریخی طرح و سپس به اصل بحث وارد میشویم:
ایران و ژاپن دو کشور مهم در شرق و غرب آسیا هستند که نود سال پیش روابط رسمی سیاسی خود را آغاز کردهاند. در این نود سال روابط ایران و ژاپن دوستانه بوده و ما در بررسی تاریخی این روابط، شاهد تنش جدی بین دو کشور نیستیم. یکی از مبادی اصلی و نقاط عطف این رابطه مربوط میشود به پایان جنگ جهانی دوم و زمانی که کشور ژاپن سعی در بازسازی کشورش داشت.
در این مقطع ژاپن و بخش صنعت نفت آن نیاز به کشوری داشتند که بتوانند از آن نفت بخرند. دقیقاً در همین زمان صنعت نفت در ایران ملی شد و در پی آن، دولت انگلستان در چهارچوبی غیر قانونی سعی کرد فروش نفت ایران را محدود کند و ایران را در تحریم نفتی قرار دهد. در پی آن واقعه، شرکت ژاپنی «ایده میتسو» که قصد احیای صنعت نفت و صنعت پالایشگاهی این کشور را داشت، یک نفتکش مشهور در تاریخ ژاپن را به سمت آبهای ایران فرستاد به نام کشتی «نیشومارو» که نفت ایران را در آن شرایط حصر خرید کرد.
دولت وقت ایران نیز با توجه به اینکه ژاپنیها دست به یک اقدام شجاعانه زده بودند، هزینهی این نفت را یک هدیه از جانب ملت ایران به ملت ژاپن تلقی و اعلام کرد. این واقعه که به عنوان کشتی نیشومارو شناخته میشود، از نقاط عطف روابط دو کشور است که سالها پس از آن همیشه و در مقاطع مختلف از آن یادآوری شده و به مناسبتهای مختلف به آن رجوع شده است. بر اساس آن حتی فیلم ساخته شده و کتاب نوشته شده و همچنان مورد گرامیداشت دو کشور است.
از همان مقطع تاریخی، فروش نفت ایران به ژاپن یکی از پایههای اصلی روابط دو کشور را شکل داده و این فروش نفت از همان سال واقعهی کشتی نیشومارو یعنی ۱۹۵۳ تا چند ماه پیش بدون انقطاع و قطعی ادامه داشت.
حتی در مقاطعی در سالهای ۲۰۰۹، ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ که تحریمهای نفتی پیش از برجام علیه ایران اعمال میشد، این خرید نفت شرکتهای ژاپنی همچنان ادامه داشت. این واقعهی تاریخی ضمن اینکه دوستی دیرینهی ایران و ژاپن را برای دو ملت یادآور میشود، در عین حال شجاعت ژاپنیها برای عبور از فشارهای بینالمللی و نزدیک شدن به ملت ایران را نشان میدهد و همینطور علاقهمندی ایران برای ادامهی روابط دوستانه با ژاپن را که همیشه بوده است.
در همهی این سالهای پس از جنگ جهانی دوم دولت ژاپن به واسطهی پیمان امنیتیای که با آمریکا امضا کرد، روابط بسیار نزدیکی با دولت ایالات متحده داشته و یکی از همپیمانان اصلی این کشور به حساب میآمده است.
در عین حال، سعی بر حفظ روابط با ایران نیز داشته است. حتی در دوران پیش از تحریمها، ژاپنیها با توجه به اینکه خرید نفتشان را از ایران کاهش داده بودند، اما سعی میکردند از طریق مکانیزمهای بانکی مخصوصی که بین طرفین برقرار بود، به ایران کمک کنند تا به منابع درآمدی نفت خودش دسترسی داشته باشد و از آنها برای خرید کالاهای مورد نیاز کشور استفاده کند.
از لحاظ استراتژیک و موضوع امنیت انرژی، ژاپن همیشه به خرید نفت از ایران علاقهمند بوده و فراتر از آن، ژاپن به غیر از نفت ایران به صورت کلی یک مشتری بزرگ انرژی ایران و کشورهای حوزهی خلیج فارس است. باید در نظر داشته باشیم که نزدیک به ۸۵ درصد از انرژی مورد نیاز ژاپن از خلیج فارس عبور میکند و لذا ژاپن به موضوع امنیت خلیج فارس به عنوان محل تأمین انرژی که موتور محرک صنعت این کشور است، بسیار اهمیت میدادهاند.
با اینکه بالاترین مقام ایرانی بعد از رهبر انقلاب یعنی رئیسجمهور از جانب ایران به ژاپن سفر کرده بود، ولی در چهلویک سال گذشته نخستوزیر ژاپن که عالیترین مقام اجرایی این کشور است، به ایران نیامده بود. آقای آبه (با نام کوچک شینزو و نام خانوادگی آبه) یکی از نخستوزیرانی در ژاپن شناخته میشود که مدت مدیدیست بر این کرسی تکیه زده است. ایشان طی سالهای اخیر و از سال ۱۳۹۲ اعلام کرده بود علاقهمند است در فرصت مناسبی به جمهوری اسلامی ایران سفر کند. به هر حال بالاخره این سفر رخ داد و در تاریخ روابط دو کشور یک نقطهی قابل توجه را شکل داد.
در اینجا ذکر چند نکته ضروری است:
الف. در شرایطی که بعضی رسانههای بینالمللی و برخی کشورهای متخاصم علیه جمهوری اسلامی ایران دائماً تکرار میکنند که موقعیت ایران در جامعهی بینالمللی مناسب نیست یا اینکه ایران در موقعیت انزوا قرار دارد، سفر مقامی در سطح نخستوزیر ژاپن به عنوان سومین اقتصاد جهانی، عضو گروه هفت و کشوری که بارها عضو شورای امنیت سازمان ملل بوده، نشان میدهد جمهوری اسلامی ایران موقعیت بسیار خوبی در فضای بینالمللی دارد و این ادعای مقامات غربی ادعای دقیقی نیست.
ب. سفر نخستوزیر ژاپن با گروه بسیار بزرگی از رسانههای همراهش، اعم از ژاپنی و بینالمللی، فرصت بسیار مناسبی بود تا مقامات ما بتوانند پیام ملت ایران را اعلام و منتقل کنند و استدلالهای جمهوری اسلامی ایران را در نقد سیاستهای آمریکا تبیین کنند.
رهبر انقلاب در مواضعشان دقیقاً به این موضوع توجه کردند و در بخشهایی از صحبتهایشان که در مورد مبانی مخالفت جمهوری اسلامی ایران با سلاح هستهای صحبت کردند یا آنجایی که استدلالهای جمهوری اسلامی ایران را توضیح دادند، در باب نپذیرفتن ادعای مذاکره آمریکا و آقای ترامپ خیلی روشن به طرفهای ثالث بینالمللی نشان دادند که جمهوری اسلامی ایران برای مواضعش استدلالهای قوی و دقیقی دارد و این طرف غربی و آمریکایی است که سعی دارد سیاستهایش را با فشار به دیگران تحمیل کند.
ج. از موضوعاتی که خیلی از رسانهها با توجه به مواضع آقای ترامپ در سفرش به توکیو و همین طور بعضی نکاتی که نخستوزیر ژاپن طرح کرده بود، دائماً به آن دامن زدند، این بود که نخستوزیر ژاپن برای میانجیگری بین ایران و آمریکا به تهران آمده است. من فکر میکنم دولت ژاپن سعی کرد در روزهای آخر این نگاه و باور را اصلاح کند. چنانکه مقاماتشان به رسانهها اعلام کردند که موضوع میانجیگری در میان نیست.
میانجیگری از لحاظ بینالمللی در مواقعی است که طرفین تقابل و منازعه، دچار سو تفاهم در مورد مواضع هم باشند، اما من فکر میکنم کسانی که با مواضع جمهوری اسلامی ایران و مواضع دولت ترامپ در ایالات متحده آشنا هستند، دقیقاً میدانند که اتفاقاً مقامات دو کشور از مواضع هم آگاهی درستی دارند و این ادعای طرف آمریکایی کاملاً بیمبنا و غیر دقیق است که آمادهی مذاکرهی بدون پیششرط با ایران است.
کما اینکه وقتی رسانهها دقیقتر وارد مواضع آنها میشوند، میتوانند متوجه شوند که اعلام پیششرطها یا در مقطعی درخواست مذاکره با ایران، همزمان با حفظ یا افزایش فشار اقتصادی علیه ایران کاملاً متناقض است. از این جهت چیزی به نام مذاکره با شرایط منصفانه و صادقانه در حال حاضر معنی ندارد و چنین پیشنهادی روی میز ایران نیست.
د. از زاویهدید جمهوری اسلامی ایران و آن طور که در صحبتهای رهبر انقلاب شنیدیم، جمهوری اسلامی هماکنون مذاکره را یک موضوع درست و دقیق نمیداند، زیرا جمهوری اسلامی ایران به دولت فعلی آمریکا و نیز با توجه به سوابق دولتهای دیگر آمریکا، به صورت کلی به مقامات آمریکا اعتمادی ندارد. چنانکه رهبر انقلاب نیز به عملکرد اوباما پس از برجام اشاره کردند.
درواقع سوال اصلی جمهوری اسلامی ایران این است که وقتی ما مذاکره کردیم، چه نتیجهی خاصی گرفتیم و چرا باید یک مسیر تجربهشده را دوباره بیاموزیم؟ آیا واقعاً تضمینی وجود دارد که آمریکا بخواهد مسیر قبلی را تکرار نکند؟! کما اینکه دلایل دیگری نیز موجود هست که پیشنهاد مذاکره از سوی آمریکا پیشنهاد صادقانهای نیست.
از جمله اشاره حضرت آقا به این نکته که دقیقاً بعد از صحبتهای شما، یعنی آقای آبه و آقای ترامپ در توکیو و پس از بازگشت ترامپ به واشنگتن، آمریکاییها صنعت پتروشیمی ایران را به تحریمهای خودش اضافه کرد. اگر پیشنهاد صادقانه مذاکره وجود داشت و این مذاکره میخواست یک مذاکره درست و از موضع برابر شکل بگیرد، آیا واقعاً این مسیری بود که باید طی میشد؟ از این جهت ما طرح موضوع مذاکره از سوی مقامات آمریکا را اصلاً جدی نمیدانیم و آن را بیشتر یک لفاظی تلقی میکنیم.
جمهوری اسلامی ایران فهم دقیقی از سیاستهای آمریکا دارد و از این جهت نیازی به دریافت پیام از سمت آمریکا نیست. درواقع پیامهای اصلی را ما از اقدامات عملی آمریکا دریافت میکنیم و پیامهای کتبی و لفاظیهای رسانهای چیزی نیست که بتواند آن اقدامات عملی و عینی را تحتالشعاع قرار دهد.
ه. مرور تاریخ روابط ایران و ژاپن نشان میدهد که طی این نود سال، روابط دو کشور همواره دوستانه بوده است. از جهت دیگر اتفاقات اخیر و نفوذ آمریکاییها بر سیاستهای ژاپن باعث شده است پس از شصتوپنج سال (۱۹۵۳ تا ۲۰۱۸) که مسیر فروش نفت ایران به ژاپن ادامه داشته، امروزه این مسیر قطع گردد. این حتماً جز گلههایی هست که جمهوری اسلامی ایران دارد. موارد دیگری هم هست که ممکن است جمهوری اسلامی ایران از عملکرد یک دوست خودش توقع بیشتری داشته باشد.
دولت ژاپن، سابق بر این یادداشت تفاهمی برای باز شدن یک خط اعتباری ده میلیارد دلاری بین ایران و ژاپن را دنبال میکرده که وزرای دارایی ایران و ژاپن آن را امضا کردند، اما این توافق هیچگاه به مرحلهی اجرا نرسید. حتماً مواردی شبیه به این بعضاً در روابط دو دوست هم اتفاق میافتد. از این جهت گلهای که رهبر انقلاب اشاره کردند، مصداقش میتواند این موارد باشد؛ و نکتهی دیگری که در صحبتهای رهبر انقلاب بهروشنی آشکار شد، موضع استغنای جمهوری اسلامی ایران از مذاکره بود. رهبری به این سخن آقای آبه که ایران در صورت مذاکره با آمریکا به مراتب بالایی خواهد رسید، پاسخ محکمی دادند. از دید ایشان، آمریکا در موقعیتی نیست که بتواند خللی به ساختارهای اصلی جمهوری اسلامی ایران وارد کند؛ هر چند سعی میکنند فشار اقتصادی را به مردم ما تحمیل کنند، اما در عین حال، مسیر پیشرفت جمهوری اسلامی از مسیر مذاکره نیست. ما مسیر پیشرفت کشور را میشناسیم و سیاستهای پیشرفتمان بر مبنای الگوی اسلامی-ایرانی کاملاً مشخص است و جمهوری اسلامی این مسیر را از راه مذاکره یا تعامل با آمریکا نمیداند.
ز. فکر میکنم بین ایران و ژاپن زمینههای همکاریهای مشترک بسیاری وجود دارد. از جهاتی اقتصاد دو کشور نیز تا حدودی جنبههای مکمل هم را دارند. ایران به عنوان یک تولیدکنندهی انرژی و ژاپن به عنوان یک مصرفکنندهی بزرگ انرژی و تولیدکنندهی کالاهای صنعتی و پیشرفته، ظرفیت نزدیک شدن و همکاری اقتصادی خیلی زیادی دارند. از جانب ایران این اراده وجود دارد و مقامات ما بارها آن را ابراز کردهاند، اما فکر میکنم این طرف ژاپنی است که باید با توجه به تمرکز بیشتر بر سابقهی دوستی دو کشور، سعی کند این ظرفیتها را فعال نگه دارد.
ژاپنیها بعضاً برای توسعه روابطشان دغدغهها و نگرانیهایی نسبت به فشارهای آمریکا دارند. از دید ما این مربوط به یک موضع دوجانبه است و نباید طرفهای ثالثی ورود کنند و اجازهی دخالت در آن را داشته باشند. از این جهت این ارادهی جدی طرف ژاپنی را لازم دارد که روابط دو کشور توسعه پیدا کند.
ح. در یک جمعبندی، سفر آقای آبه به تهران یک سفر موفق هم برای طرف ژاپنی و هم برای طرف ایرانی بود. برای طرف ژاپنی موقعیت بینالمللی بسیار خوبی پیش آمد تا زمینهی نمایش دوستی دو کشور بر اساس این تاریخ و سابقه آشکار شود.
ممکن بود سو تفاهمهایی پس از قطع جریان خرید نفت یا توقف همکاریهای اقتصادی شکل بگیرد که این زمینه را آقای آبه رفع کرد. در عین حال، این فرصت جدید را برای خود آقای آبه نیز فراهم آورد. ایشان ظاهراً شخصاً مایل بود که از ایران بازدید کند، کما اینکه در صحبتهایش هم گفت که وقتی بیستساله بوده، به ایران آمده و علاقه داشته دوباره ایران را ببیند.
ط. از منظر طرف ایرانی نیز این سفر فرصت خیلی خوبی برای تبیین سیاستهای جمهوری اسلامی ایران و تجدید دوستی با ژاپن بود. همین طور مروری شد بر زمینههای همکاری تجاری دو کشور بهخصوص در موضوع خرید نفت، احیای خط اعتباری و نیز بررسی زمینههای سرمایهگذاری دولت و شرکتهای ژاپنی در بندر چابهار به عنوان یکی از مکانهای مورد علاقهی شرکتهای ژاپنی برای سرمایهگذاری.
ی. اشاره رهبر انقلاب در ملاقاتشان با آقای آبه به مخالفتشان از منظر فقهی و اسلامی با تولید و انباشت سلاح هستهای، اشارهی بسیار هوشمندانهای بود. ایشان در سخنانشان مبانی فکری و ساختاری این مخالفت را توضیح میدادند. از جهت دیگر آمریکاییها سعی میکنند در مسیر تبلیغاتیشان و در روند دیپلماسیشان با کشورهای مختلف و از جمله ژاپن، برای این کشورها دغدغهای در مورد فعالیت هستهای جمهوری اسلامی ایران به وجود بیاورند.
آقای ترامپ دائماً در مصاحبههایش میگوید که ایران قصد دارد به سمت سلاح هستهای حرکت کند. واقعیت این است که ایران بر اساس گزارشهای خود آمریکاییها نه در آن مسیر قرار دارد و نه آن را دنبال میکند.
اگر ترامپ قصد فهم این موضوع را داشته باشد یا اگر دیگر کشورهای نگرانیای در این خصوص دارند، اشاره دقیق رهبر انقلاب به موضوع مخالفتشان با سلاح هستهای از منظر اسلامی و فقهی کاملاً دقیق بود و حتماً طرف ژاپنی این موضوع را دریافته و به آن توجه جدی داشته و این فرصت خوبی بود که از این سفر برای تبیین مبانی و مواضع جمهوری اسلامی ایران استفاده شود که شد.
متن یادداشت به شرح زیر است:
در مورد سفر نخستوزیر ژاپن به تهران و ملاقات او با رهبر انقلاب، چند نکتهی مهم وجود دارد. ابتدا مقدمهای تاریخی طرح و سپس به اصل بحث وارد میشویم:
ایران و ژاپن دو کشور مهم در شرق و غرب آسیا هستند که نود سال پیش روابط رسمی سیاسی خود را آغاز کردهاند. در این نود سال روابط ایران و ژاپن دوستانه بوده و ما در بررسی تاریخی این روابط، شاهد تنش جدی بین دو کشور نیستیم. یکی از مبادی اصلی و نقاط عطف این رابطه مربوط میشود به پایان جنگ جهانی دوم و زمانی که کشور ژاپن سعی در بازسازی کشورش داشت.
در این مقطع ژاپن و بخش صنعت نفت آن نیاز به کشوری داشتند که بتوانند از آن نفت بخرند. دقیقاً در همین زمان صنعت نفت در ایران ملی شد و در پی آن، دولت انگلستان در چهارچوبی غیر قانونی سعی کرد فروش نفت ایران را محدود کند و ایران را در تحریم نفتی قرار دهد. در پی آن واقعه، شرکت ژاپنی «ایده میتسو» که قصد احیای صنعت نفت و صنعت پالایشگاهی این کشور را داشت، یک نفتکش مشهور در تاریخ ژاپن را به سمت آبهای ایران فرستاد به نام کشتی «نیشومارو» که نفت ایران را در آن شرایط حصر خرید کرد.
دولت وقت ایران نیز با توجه به اینکه ژاپنیها دست به یک اقدام شجاعانه زده بودند، هزینهی این نفت را یک هدیه از جانب ملت ایران به ملت ژاپن تلقی و اعلام کرد. این واقعه که به عنوان کشتی نیشومارو شناخته میشود، از نقاط عطف روابط دو کشور است که سالها پس از آن همیشه و در مقاطع مختلف از آن یادآوری شده و به مناسبتهای مختلف به آن رجوع شده است. بر اساس آن حتی فیلم ساخته شده و کتاب نوشته شده و همچنان مورد گرامیداشت دو کشور است.
از همان مقطع تاریخی، فروش نفت ایران به ژاپن یکی از پایههای اصلی روابط دو کشور را شکل داده و این فروش نفت از همان سال واقعهی کشتی نیشومارو یعنی ۱۹۵۳ تا چند ماه پیش بدون انقطاع و قطعی ادامه داشت.
حتی در مقاطعی در سالهای ۲۰۰۹، ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ که تحریمهای نفتی پیش از برجام علیه ایران اعمال میشد، این خرید نفت شرکتهای ژاپنی همچنان ادامه داشت. این واقعهی تاریخی ضمن اینکه دوستی دیرینهی ایران و ژاپن را برای دو ملت یادآور میشود، در عین حال شجاعت ژاپنیها برای عبور از فشارهای بینالمللی و نزدیک شدن به ملت ایران را نشان میدهد و همینطور علاقهمندی ایران برای ادامهی روابط دوستانه با ژاپن را که همیشه بوده است.
در همهی این سالهای پس از جنگ جهانی دوم دولت ژاپن به واسطهی پیمان امنیتیای که با آمریکا امضا کرد، روابط بسیار نزدیکی با دولت ایالات متحده داشته و یکی از همپیمانان اصلی این کشور به حساب میآمده است.
در عین حال، سعی بر حفظ روابط با ایران نیز داشته است. حتی در دوران پیش از تحریمها، ژاپنیها با توجه به اینکه خرید نفتشان را از ایران کاهش داده بودند، اما سعی میکردند از طریق مکانیزمهای بانکی مخصوصی که بین طرفین برقرار بود، به ایران کمک کنند تا به منابع درآمدی نفت خودش دسترسی داشته باشد و از آنها برای خرید کالاهای مورد نیاز کشور استفاده کند.
از لحاظ استراتژیک و موضوع امنیت انرژی، ژاپن همیشه به خرید نفت از ایران علاقهمند بوده و فراتر از آن، ژاپن به غیر از نفت ایران به صورت کلی یک مشتری بزرگ انرژی ایران و کشورهای حوزهی خلیج فارس است. باید در نظر داشته باشیم که نزدیک به ۸۵ درصد از انرژی مورد نیاز ژاپن از خلیج فارس عبور میکند و لذا ژاپن به موضوع امنیت خلیج فارس به عنوان محل تأمین انرژی که موتور محرک صنعت این کشور است، بسیار اهمیت میدادهاند.
با اینکه بالاترین مقام ایرانی بعد از رهبر انقلاب یعنی رئیسجمهور از جانب ایران به ژاپن سفر کرده بود، ولی در چهلویک سال گذشته نخستوزیر ژاپن که عالیترین مقام اجرایی این کشور است، به ایران نیامده بود. آقای آبه (با نام کوچک شینزو و نام خانوادگی آبه) یکی از نخستوزیرانی در ژاپن شناخته میشود که مدت مدیدیست بر این کرسی تکیه زده است. ایشان طی سالهای اخیر و از سال ۱۳۹۲ اعلام کرده بود علاقهمند است در فرصت مناسبی به جمهوری اسلامی ایران سفر کند. به هر حال بالاخره این سفر رخ داد و در تاریخ روابط دو کشور یک نقطهی قابل توجه را شکل داد.
در اینجا ذکر چند نکته ضروری است:
الف. در شرایطی که بعضی رسانههای بینالمللی و برخی کشورهای متخاصم علیه جمهوری اسلامی ایران دائماً تکرار میکنند که موقعیت ایران در جامعهی بینالمللی مناسب نیست یا اینکه ایران در موقعیت انزوا قرار دارد، سفر مقامی در سطح نخستوزیر ژاپن به عنوان سومین اقتصاد جهانی، عضو گروه هفت و کشوری که بارها عضو شورای امنیت سازمان ملل بوده، نشان میدهد جمهوری اسلامی ایران موقعیت بسیار خوبی در فضای بینالمللی دارد و این ادعای مقامات غربی ادعای دقیقی نیست.
ب. سفر نخستوزیر ژاپن با گروه بسیار بزرگی از رسانههای همراهش، اعم از ژاپنی و بینالمللی، فرصت بسیار مناسبی بود تا مقامات ما بتوانند پیام ملت ایران را اعلام و منتقل کنند و استدلالهای جمهوری اسلامی ایران را در نقد سیاستهای آمریکا تبیین کنند.
رهبر انقلاب در مواضعشان دقیقاً به این موضوع توجه کردند و در بخشهایی از صحبتهایشان که در مورد مبانی مخالفت جمهوری اسلامی ایران با سلاح هستهای صحبت کردند یا آنجایی که استدلالهای جمهوری اسلامی ایران را توضیح دادند، در باب نپذیرفتن ادعای مذاکره آمریکا و آقای ترامپ خیلی روشن به طرفهای ثالث بینالمللی نشان دادند که جمهوری اسلامی ایران برای مواضعش استدلالهای قوی و دقیقی دارد و این طرف غربی و آمریکایی است که سعی دارد سیاستهایش را با فشار به دیگران تحمیل کند.
ج. از موضوعاتی که خیلی از رسانهها با توجه به مواضع آقای ترامپ در سفرش به توکیو و همین طور بعضی نکاتی که نخستوزیر ژاپن طرح کرده بود، دائماً به آن دامن زدند، این بود که نخستوزیر ژاپن برای میانجیگری بین ایران و آمریکا به تهران آمده است. من فکر میکنم دولت ژاپن سعی کرد در روزهای آخر این نگاه و باور را اصلاح کند. چنانکه مقاماتشان به رسانهها اعلام کردند که موضوع میانجیگری در میان نیست.
میانجیگری از لحاظ بینالمللی در مواقعی است که طرفین تقابل و منازعه، دچار سو تفاهم در مورد مواضع هم باشند، اما من فکر میکنم کسانی که با مواضع جمهوری اسلامی ایران و مواضع دولت ترامپ در ایالات متحده آشنا هستند، دقیقاً میدانند که اتفاقاً مقامات دو کشور از مواضع هم آگاهی درستی دارند و این ادعای طرف آمریکایی کاملاً بیمبنا و غیر دقیق است که آمادهی مذاکرهی بدون پیششرط با ایران است.
کما اینکه وقتی رسانهها دقیقتر وارد مواضع آنها میشوند، میتوانند متوجه شوند که اعلام پیششرطها یا در مقطعی درخواست مذاکره با ایران، همزمان با حفظ یا افزایش فشار اقتصادی علیه ایران کاملاً متناقض است. از این جهت چیزی به نام مذاکره با شرایط منصفانه و صادقانه در حال حاضر معنی ندارد و چنین پیشنهادی روی میز ایران نیست.
د. از زاویهدید جمهوری اسلامی ایران و آن طور که در صحبتهای رهبر انقلاب شنیدیم، جمهوری اسلامی هماکنون مذاکره را یک موضوع درست و دقیق نمیداند، زیرا جمهوری اسلامی ایران به دولت فعلی آمریکا و نیز با توجه به سوابق دولتهای دیگر آمریکا، به صورت کلی به مقامات آمریکا اعتمادی ندارد. چنانکه رهبر انقلاب نیز به عملکرد اوباما پس از برجام اشاره کردند.
درواقع سوال اصلی جمهوری اسلامی ایران این است که وقتی ما مذاکره کردیم، چه نتیجهی خاصی گرفتیم و چرا باید یک مسیر تجربهشده را دوباره بیاموزیم؟ آیا واقعاً تضمینی وجود دارد که آمریکا بخواهد مسیر قبلی را تکرار نکند؟! کما اینکه دلایل دیگری نیز موجود هست که پیشنهاد مذاکره از سوی آمریکا پیشنهاد صادقانهای نیست.
از جمله اشاره حضرت آقا به این نکته که دقیقاً بعد از صحبتهای شما، یعنی آقای آبه و آقای ترامپ در توکیو و پس از بازگشت ترامپ به واشنگتن، آمریکاییها صنعت پتروشیمی ایران را به تحریمهای خودش اضافه کرد. اگر پیشنهاد صادقانه مذاکره وجود داشت و این مذاکره میخواست یک مذاکره درست و از موضع برابر شکل بگیرد، آیا واقعاً این مسیری بود که باید طی میشد؟ از این جهت ما طرح موضوع مذاکره از سوی مقامات آمریکا را اصلاً جدی نمیدانیم و آن را بیشتر یک لفاظی تلقی میکنیم.
جمهوری اسلامی ایران فهم دقیقی از سیاستهای آمریکا دارد و از این جهت نیازی به دریافت پیام از سمت آمریکا نیست. درواقع پیامهای اصلی را ما از اقدامات عملی آمریکا دریافت میکنیم و پیامهای کتبی و لفاظیهای رسانهای چیزی نیست که بتواند آن اقدامات عملی و عینی را تحتالشعاع قرار دهد.
ه. مرور تاریخ روابط ایران و ژاپن نشان میدهد که طی این نود سال، روابط دو کشور همواره دوستانه بوده است. از جهت دیگر اتفاقات اخیر و نفوذ آمریکاییها بر سیاستهای ژاپن باعث شده است پس از شصتوپنج سال (۱۹۵۳ تا ۲۰۱۸) که مسیر فروش نفت ایران به ژاپن ادامه داشته، امروزه این مسیر قطع گردد. این حتماً جز گلههایی هست که جمهوری اسلامی ایران دارد. موارد دیگری هم هست که ممکن است جمهوری اسلامی ایران از عملکرد یک دوست خودش توقع بیشتری داشته باشد.
دولت ژاپن، سابق بر این یادداشت تفاهمی برای باز شدن یک خط اعتباری ده میلیارد دلاری بین ایران و ژاپن را دنبال میکرده که وزرای دارایی ایران و ژاپن آن را امضا کردند، اما این توافق هیچگاه به مرحلهی اجرا نرسید. حتماً مواردی شبیه به این بعضاً در روابط دو دوست هم اتفاق میافتد. از این جهت گلهای که رهبر انقلاب اشاره کردند، مصداقش میتواند این موارد باشد؛ و نکتهی دیگری که در صحبتهای رهبر انقلاب بهروشنی آشکار شد، موضع استغنای جمهوری اسلامی ایران از مذاکره بود. رهبری به این سخن آقای آبه که ایران در صورت مذاکره با آمریکا به مراتب بالایی خواهد رسید، پاسخ محکمی دادند. از دید ایشان، آمریکا در موقعیتی نیست که بتواند خللی به ساختارهای اصلی جمهوری اسلامی ایران وارد کند؛ هر چند سعی میکنند فشار اقتصادی را به مردم ما تحمیل کنند، اما در عین حال، مسیر پیشرفت جمهوری اسلامی از مسیر مذاکره نیست. ما مسیر پیشرفت کشور را میشناسیم و سیاستهای پیشرفتمان بر مبنای الگوی اسلامی-ایرانی کاملاً مشخص است و جمهوری اسلامی این مسیر را از راه مذاکره یا تعامل با آمریکا نمیداند.
ز. فکر میکنم بین ایران و ژاپن زمینههای همکاریهای مشترک بسیاری وجود دارد. از جهاتی اقتصاد دو کشور نیز تا حدودی جنبههای مکمل هم را دارند. ایران به عنوان یک تولیدکنندهی انرژی و ژاپن به عنوان یک مصرفکنندهی بزرگ انرژی و تولیدکنندهی کالاهای صنعتی و پیشرفته، ظرفیت نزدیک شدن و همکاری اقتصادی خیلی زیادی دارند. از جانب ایران این اراده وجود دارد و مقامات ما بارها آن را ابراز کردهاند، اما فکر میکنم این طرف ژاپنی است که باید با توجه به تمرکز بیشتر بر سابقهی دوستی دو کشور، سعی کند این ظرفیتها را فعال نگه دارد.
ژاپنیها بعضاً برای توسعه روابطشان دغدغهها و نگرانیهایی نسبت به فشارهای آمریکا دارند. از دید ما این مربوط به یک موضع دوجانبه است و نباید طرفهای ثالثی ورود کنند و اجازهی دخالت در آن را داشته باشند. از این جهت این ارادهی جدی طرف ژاپنی را لازم دارد که روابط دو کشور توسعه پیدا کند.
ح. در یک جمعبندی، سفر آقای آبه به تهران یک سفر موفق هم برای طرف ژاپنی و هم برای طرف ایرانی بود. برای طرف ژاپنی موقعیت بینالمللی بسیار خوبی پیش آمد تا زمینهی نمایش دوستی دو کشور بر اساس این تاریخ و سابقه آشکار شود.
ممکن بود سو تفاهمهایی پس از قطع جریان خرید نفت یا توقف همکاریهای اقتصادی شکل بگیرد که این زمینه را آقای آبه رفع کرد. در عین حال، این فرصت جدید را برای خود آقای آبه نیز فراهم آورد. ایشان ظاهراً شخصاً مایل بود که از ایران بازدید کند، کما اینکه در صحبتهایش هم گفت که وقتی بیستساله بوده، به ایران آمده و علاقه داشته دوباره ایران را ببیند.
ط. از منظر طرف ایرانی نیز این سفر فرصت خیلی خوبی برای تبیین سیاستهای جمهوری اسلامی ایران و تجدید دوستی با ژاپن بود. همین طور مروری شد بر زمینههای همکاری تجاری دو کشور بهخصوص در موضوع خرید نفت، احیای خط اعتباری و نیز بررسی زمینههای سرمایهگذاری دولت و شرکتهای ژاپنی در بندر چابهار به عنوان یکی از مکانهای مورد علاقهی شرکتهای ژاپنی برای سرمایهگذاری.
ی. اشاره رهبر انقلاب در ملاقاتشان با آقای آبه به مخالفتشان از منظر فقهی و اسلامی با تولید و انباشت سلاح هستهای، اشارهی بسیار هوشمندانهای بود. ایشان در سخنانشان مبانی فکری و ساختاری این مخالفت را توضیح میدادند. از جهت دیگر آمریکاییها سعی میکنند در مسیر تبلیغاتیشان و در روند دیپلماسیشان با کشورهای مختلف و از جمله ژاپن، برای این کشورها دغدغهای در مورد فعالیت هستهای جمهوری اسلامی ایران به وجود بیاورند.
آقای ترامپ دائماً در مصاحبههایش میگوید که ایران قصد دارد به سمت سلاح هستهای حرکت کند. واقعیت این است که ایران بر اساس گزارشهای خود آمریکاییها نه در آن مسیر قرار دارد و نه آن را دنبال میکند.
اگر ترامپ قصد فهم این موضوع را داشته باشد یا اگر دیگر کشورهای نگرانیای در این خصوص دارند، اشاره دقیق رهبر انقلاب به موضوع مخالفتشان با سلاح هستهای از منظر اسلامی و فقهی کاملاً دقیق بود و حتماً طرف ژاپنی این موضوع را دریافته و به آن توجه جدی داشته و این فرصت خوبی بود که از این سفر برای تبیین مبانی و مواضع جمهوری اسلامی ایران استفاده شود که شد.
منبع:
Leader Official W.S
ارسال نظر