جنگ تجاری میان آمریکا و چین ؛ تهدیدها و خطرات
پارسینه: اوج گرفتن رقابت میان پکن و واشنگتن و سروصدای آمریکا در این جنگ تجاری، نگرانی متخصصان و اقتصاددانان هر دو کشور را برانگیخت. جفری ساکز، مدیر مرکز توسعه پایدار دانشگاه کلمبیا، یکی از همین اقتصاددانانی است که در گفتوگو با گلوبال تایمز به تحلیل وضعیت فعلی پرداخته است.
جنگ تجاری میان آمریکا و چین این روزها به اوج خود رسیده است. جفری ساکز، مدیر مرکز توسعه پایدار دانشگاه کلمبیا در مصاحبهای با یو جینکوی، خبرنگار گلوبال تایمز (GT) با اشاره به جنگ تجاری میان آمریکا و چین، به اهمیت نقش این دو کشور در توسعه ثبات جهانی اشاره کرد.
* یک روز پس از پایان دوازدهمین دوره مذاکرات تجاری دوجانبه، دونالد ترامپ تهدید کرد که برای ۳۰۰ میلیارد دلار واردات از چین ۱۰ درصد تعرفه اضافی اعمال خواهد کرد. چرا آمریکا دوباره تعرفه را علیه چین وضع میکند؟ روند مذاکرات تجاری آمریکا با چین را در ماههای اخیر چگونه میبینید؟
ـ. دو موضوع اصلی وجود دارد. اول اینکه، سیاست خارجی نومحافظهکارانه آمریکا از ظهور چین هراس دارد و گروه سازشناپذیر سیاست آمریکا روش ترامپ را برای مهار صعود چین ترجیح میدهد. مسئله دوم هم خود ترامپ است. ترامپ ثبات ندارد و خلقوخوی لازم برای رهبری کشور را نیز ندارد.
* در این جنگ تجاری، آمریکا حداکثر فشار را علیه چین اعمال کرده است. به نظر شما، آیا این اقدام جواب میدهد؟
ـ. این فشار نتیجه مطلوبی نخواهد داشت. این اقدامات به چین، آمریکا و ثبات جهانی آسیب خواهد رساند. خطر اصلی این است که دو کشور را دشمن یکدیگر میکند. این موضوع بسیار غمانگیز و خطرناکی خواهد بود.
* بیش از یک سال است که جنگ تجاری آمریکا علیه چین ادامه دارد. آیا آمریکا همانطور که ترامپ ادعا کرده از این جنگ تجاری سود میبرد؟ این تنش چه تأثیری بر آمریکا و آمریکاییها داشتهاست؟
ـ. هیچ کس از این جنگ تجاری سود نمیبرد. ترامپ فکر میکند ضرر چین به سود آمریکا است. این ذهنیت بدوی ترامپ است. او اعتقاد دارد برد در صورتی امکان پذیر است که افراد و گروههای دیگر بازی را ببازند. این دیدگاه عمیقا نادرست و خطرناک است.
* شما یک بار گفتید که چین منشا مشکلات اقتصادی آمریکا نیست. اما به نظر میرسد که چین سپر بلای مشکلات اقتصادی آمریکا شده است. دلیل این موضوع چیست؟
ـ. آمریکا از چین میترسد. در اواخر دهه ۱۹۸۰، آمریکا به همین ترتیب از ژاپن هراس داشت. ترس احمقانهای بود، اما باعث شد آمریکا اقدامات خصمانهای را در تجارت خود علیه ژاپن وضع کند. آمریکا همچنان برای تضعیف رقبای خود از روش مشابهی استفاده میکند. نکته جدیدی وجود ندارد. این رویکردی سادهلوحانه و اشتباه است.
* تندروها از روش دشمن فرض کردن چین و پیشبرد این رویکرد در بخشهایی مانند اقتصاد، فناوری و ... دفاع میکنند. این شرایط چه تاثیری بر روابط دو جانبه دو کشور در سالهای آینده خواهد داشت؟ آیا نظرات افراد میانهرو و منطقی، مانند خودتان، قادر به بازگرداندن روابط دو جانبه به مسیری سالم است؟
ـ. آمریکا مستعد دیوانهوارترین شکل پارانویا است. ما نسبت به روسیه هم پارانویا داشتیم و این جنگ سرد طولانی و خطرناکی را با خود به همراه داشت. آمریکا پارانویای مشابهی در مورد ایران دارد. همین مورد برای چین هم در کوتاه مدت رخ داد. من امیدوارم که در انتخابات سال ۲۰۲۰ رئیس جمهور مسئولی انتخاب شود تا مسیر همکاری خردمندانه و صادقانه درباره موضوعات واقعی دوباره هموار شود.
* چرا آمریکا از ظهور چین تا این حد مضطرب و ترسان است؟ آیا چین با ظهور خود دشمن اجتنابناپذیر آمریکا خواهد بود؟ برخی معتقدند فرار از «تله توسیدید» کار دشواری است؛ به عبارتی زمانی که ممکن است قدرتی جای قدرتی دیگر را بگیرد، جنگ غیرقابل اجتناب است.
ـ. البته چین دشمن اجتنابناپذیری نیست. چین و آمریکا باید در زمینه صلح، محیطزیست و اقتصاد جهانی همکاری کنند. این دو کشور همراه اتحادیه اروپا، اتحادیه آفریقا و سایر کشورها میتوانند برای بهبود شرایط جهان تلاش کنند.
* برخی معتقدند که «وحشت سرخ» نو (اشاره به اوجگیری احتمالی کمونیسم یا آنارشیسم) در آمریکا دوباره شکل خواهد گرفت. نظر شما چیست؟
ـ. من از این بابت نگران هستم. در این مسیر چیزی غیرقابلاجتناب نیست. اما ریسک آن هم وجود دارد.
* با توجه به نقش تاثیرگذار چین و آمریکا در اقتصاد جهانی و چشمانداز شما نسبت به آینده، این دو کشور باید در جهت ایجاد چه نوع رابطهای تلاش کنند؟
ـ. من پیشتر درباره جهان بینی مورد نیاز نوشتهام که باید با مناطق قدرتمند جهان ـ. آمریکای شمالی، آمریکای لاتین، اتحادیه اروپا، اتحادیه آفریقا، آسیای جنوبی، آسیای شرقی و اتحادیه کشورهای جنوب شرقی آسیا (آسه آن) ـ. همکاری داشت. امیدوارم که آمریکا با کشورهای دیگر بر پایه قوانین بینالمللی منشور سازمانمللمتحد روابط مستحکم، دوستانه و قابل اعتمادی داشته باشد. فکر نمیکنم در قرن ۲۱ میلادی، یک قدرت هژمونیک واحد، چه آمریکا و چین چه هر کشور دیگری، وجود داشته باشد. همه کشورها باید تحت قانون سازمان ملل متحد همکاری کنند. این ایدهها را در کتاب جدید من "سیاست خارجی جدید" میتوانید بخوانید که در فوریه ۲۰۱۸ توسط انتشارات دانشگاه کلمبیا منتشر شده است.
منبع: گلوبال تایمز
* یک روز پس از پایان دوازدهمین دوره مذاکرات تجاری دوجانبه، دونالد ترامپ تهدید کرد که برای ۳۰۰ میلیارد دلار واردات از چین ۱۰ درصد تعرفه اضافی اعمال خواهد کرد. چرا آمریکا دوباره تعرفه را علیه چین وضع میکند؟ روند مذاکرات تجاری آمریکا با چین را در ماههای اخیر چگونه میبینید؟
ـ. دو موضوع اصلی وجود دارد. اول اینکه، سیاست خارجی نومحافظهکارانه آمریکا از ظهور چین هراس دارد و گروه سازشناپذیر سیاست آمریکا روش ترامپ را برای مهار صعود چین ترجیح میدهد. مسئله دوم هم خود ترامپ است. ترامپ ثبات ندارد و خلقوخوی لازم برای رهبری کشور را نیز ندارد.
* در این جنگ تجاری، آمریکا حداکثر فشار را علیه چین اعمال کرده است. به نظر شما، آیا این اقدام جواب میدهد؟
ـ. این فشار نتیجه مطلوبی نخواهد داشت. این اقدامات به چین، آمریکا و ثبات جهانی آسیب خواهد رساند. خطر اصلی این است که دو کشور را دشمن یکدیگر میکند. این موضوع بسیار غمانگیز و خطرناکی خواهد بود.
* بیش از یک سال است که جنگ تجاری آمریکا علیه چین ادامه دارد. آیا آمریکا همانطور که ترامپ ادعا کرده از این جنگ تجاری سود میبرد؟ این تنش چه تأثیری بر آمریکا و آمریکاییها داشتهاست؟
ـ. هیچ کس از این جنگ تجاری سود نمیبرد. ترامپ فکر میکند ضرر چین به سود آمریکا است. این ذهنیت بدوی ترامپ است. او اعتقاد دارد برد در صورتی امکان پذیر است که افراد و گروههای دیگر بازی را ببازند. این دیدگاه عمیقا نادرست و خطرناک است.
* شما یک بار گفتید که چین منشا مشکلات اقتصادی آمریکا نیست. اما به نظر میرسد که چین سپر بلای مشکلات اقتصادی آمریکا شده است. دلیل این موضوع چیست؟
ـ. آمریکا از چین میترسد. در اواخر دهه ۱۹۸۰، آمریکا به همین ترتیب از ژاپن هراس داشت. ترس احمقانهای بود، اما باعث شد آمریکا اقدامات خصمانهای را در تجارت خود علیه ژاپن وضع کند. آمریکا همچنان برای تضعیف رقبای خود از روش مشابهی استفاده میکند. نکته جدیدی وجود ندارد. این رویکردی سادهلوحانه و اشتباه است.
* تندروها از روش دشمن فرض کردن چین و پیشبرد این رویکرد در بخشهایی مانند اقتصاد، فناوری و ... دفاع میکنند. این شرایط چه تاثیری بر روابط دو جانبه دو کشور در سالهای آینده خواهد داشت؟ آیا نظرات افراد میانهرو و منطقی، مانند خودتان، قادر به بازگرداندن روابط دو جانبه به مسیری سالم است؟
ـ. آمریکا مستعد دیوانهوارترین شکل پارانویا است. ما نسبت به روسیه هم پارانویا داشتیم و این جنگ سرد طولانی و خطرناکی را با خود به همراه داشت. آمریکا پارانویای مشابهی در مورد ایران دارد. همین مورد برای چین هم در کوتاه مدت رخ داد. من امیدوارم که در انتخابات سال ۲۰۲۰ رئیس جمهور مسئولی انتخاب شود تا مسیر همکاری خردمندانه و صادقانه درباره موضوعات واقعی دوباره هموار شود.
* چرا آمریکا از ظهور چین تا این حد مضطرب و ترسان است؟ آیا چین با ظهور خود دشمن اجتنابناپذیر آمریکا خواهد بود؟ برخی معتقدند فرار از «تله توسیدید» کار دشواری است؛ به عبارتی زمانی که ممکن است قدرتی جای قدرتی دیگر را بگیرد، جنگ غیرقابل اجتناب است.
ـ. البته چین دشمن اجتنابناپذیری نیست. چین و آمریکا باید در زمینه صلح، محیطزیست و اقتصاد جهانی همکاری کنند. این دو کشور همراه اتحادیه اروپا، اتحادیه آفریقا و سایر کشورها میتوانند برای بهبود شرایط جهان تلاش کنند.
* برخی معتقدند که «وحشت سرخ» نو (اشاره به اوجگیری احتمالی کمونیسم یا آنارشیسم) در آمریکا دوباره شکل خواهد گرفت. نظر شما چیست؟
ـ. من از این بابت نگران هستم. در این مسیر چیزی غیرقابلاجتناب نیست. اما ریسک آن هم وجود دارد.
* با توجه به نقش تاثیرگذار چین و آمریکا در اقتصاد جهانی و چشمانداز شما نسبت به آینده، این دو کشور باید در جهت ایجاد چه نوع رابطهای تلاش کنند؟
ـ. من پیشتر درباره جهان بینی مورد نیاز نوشتهام که باید با مناطق قدرتمند جهان ـ. آمریکای شمالی، آمریکای لاتین، اتحادیه اروپا، اتحادیه آفریقا، آسیای جنوبی، آسیای شرقی و اتحادیه کشورهای جنوب شرقی آسیا (آسه آن) ـ. همکاری داشت. امیدوارم که آمریکا با کشورهای دیگر بر پایه قوانین بینالمللی منشور سازمانمللمتحد روابط مستحکم، دوستانه و قابل اعتمادی داشته باشد. فکر نمیکنم در قرن ۲۱ میلادی، یک قدرت هژمونیک واحد، چه آمریکا و چین چه هر کشور دیگری، وجود داشته باشد. همه کشورها باید تحت قانون سازمان ملل متحد همکاری کنند. این ایدهها را در کتاب جدید من "سیاست خارجی جدید" میتوانید بخوانید که در فوریه ۲۰۱۸ توسط انتشارات دانشگاه کلمبیا منتشر شده است.
منبع: گلوبال تایمز
ارسال نظر