منتظرالمهدی: مواد مخدر سلولهای مغز را دود و به هوا میفرستد!
پارسینه: سخنگو و معاون ستادمبارزه باموادمخدر کشور گفت: مغز اندام حیاتی، مهم و شگفت انگیز ما آدمیان است. این عضوِ یک کیلو و سیصد و شصت گرمی (به طور میانگین) با حدود یکصد میلیارد سلول عصبی، امکانِ آگاهی از گذشته دور، زندگی در حال و شبیه سازی آینده را برایمان میسر میسازد
سعید منتظرالمهدی سخنگو و معاون ستادمبارزه باموادمخدر کشور اظهار کرد: مغز است که ما را غرق در شور و هیجان مینماید واندیشیدن به اینجا و آنجا را برایمان میسور میسازد، امکان خلقِ ابداعاتِ خارق العاده را در اختیارمان قرار میدهد، تجربه لذت و شادی را برایمان مهیا میسازد، یاریمان میدهد تا گره از مسائل پیش روی خود و دیگران بگشائیم و زندگی را شورمندانه زیست کنیم و با مغز است که یاد میگیریم تولیدِ دانش کنیم، نقشه ریزی کنیم و انبوه دانش را به "حافظه" بسپاریم.
وی گفت: اما مغز به سبب مدیریت و فرماندهیِ انبوه فعالیتهای جسمی، عاطفی، شناختی و ارتباطی اولاً بسیار شکمباره است؛ بگونهای که با اختصاص تنها ۲ درصد وزن کل بدن به خود حدود یک چهارم کل انرژی بدن را مصرف میکند. ثانیاً بسیار آسیب پذیر و زود رنج است و آسیب پذیری مغز در برابر دو چیز بیش از هر چیز دیگری است.
سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور گفت: آن دو، یکی الکل است و آن دیگری انواع مواد مخدراست. اولی عمدتاً لب پیش پیشانی مغز pere frontal، که مسئول فعالیتهای ذهنی، شناختی و قضاوت ومنش اخلاقی است را دستخوش آسیبهای جدی قرار میدهد و لاجرم فرد را در انجام فعالیتهایی که به سامان رساندن آنها مستلزم اندیشه و برنامه ریزی و دقت نظر است دچار مشکل میسازد و دومی (یعنی مصرف مخدرها) بیش از همه بر "سیستم لیمبیک" که درگیر عواطف و هیجانات مختلف و حافظه است تأثیر ویرانگری میگذارد. این تأثیر به ویژه از آن رو است که بر اساس یافتههای جدید عصب شناختی و اطلاعات حاصل از تصاویر MRI، مدت کوتاهی پس از مصرف مواد مخدر بالاخص مخدرهای صنعتی این بخش مغز بین ۸ تا ۲۰ درصد کوچکتر میشود و حتی پس از مصرف یک قطره الکل و یک بار مواد مخدر بخشی از سلولهای مغزی دود میشود و به هوا میرود.
منتظرالمهدی گفت: کوچک شدن بخشهای مختلف سیستم لیمبیک مغز به ویژه هیپوکامپ (که سامانه اصلی حافظه است) و آمیگدال (که سهم زیادی در ادراک هیجانات دارد)، آثار زیانباری بر عملکرد کلی مغز برجای میگذارد، به عنوان مثال کارکرد مغز آنچنان افت میکند که "شخصیتِ اخلاقی" فرد به میزان زیادی فرو میپاشد و قدرت و توان فراخوانی اطلاعات از حافظه تحلیل میابد و انسجام ذهنی او از هم میپاشد و استعداد عبرت گیری و تجربه آموزی نیز از بین میرود و ظرفیتهای عاطفی نظیرِ همدلی و هم حسی و لذت بردنِ عمیق و شادکامی، به میزان قابل توجهی کاهش مییابند. همچنین استمرار مصرف موادمخدر موجب بروز علائم "شبه آلزایمری" در فرد میشود.
معاون ستادمبارزه باموادمخدر کشورافزود: البته آثار مواد صرفا در سطح تخریب سخت افزاری مغز محدود نمیماند بلکه این مواد به شدت ترشح و جذب ناقلان عصبی-شیمیائی (نورو ترانسمیترها) به ویژه دوپامین و سروتونین و نور آدرنالین را نیز دستخوش اختلال و کم کارکردی قرار میدهد. علاوه بر این به سبب اثرات سوئی که مخدرها بر مراکزی همچون هیپوفیز برجای میگذارند تعادل هورمونی فرد به شدت بهم میریزد. به همین سبب فردی که دچار اعتیاد مزمن است دیگر نه لذتی را حس میکند و نه قادر به کنترل درد و رنج خویش است.
وی اضاف کرد: خلاصه آنکه مجموعهی این اثراتِ مغزی ـ. روانی، عصبی و غددی موجب میشود تا فردِ معتاد نه تنها امکانِ "زیست باشکوه" را به کل از دست بدهد بلکه حتی ناتوان از استمرار "زیست معمول"خواهد بود. از همین روی سرانجام در یک زندگیِ باری به هر جهت و بیمارگونه فرو میغلتد و ناگزیر باید او را در معرض درمانهای طولانی مدت قرار داد تا بلکه بتواند برخی کارکردهای طبیعی خود را از سر گیرد.
چاره چیست؟ به باور من چاره اصلی و اساسی را باید در پیشگیری جستجو کرد و قدم آغازین پیشگیری نیز آگاه سازی است. بهمین سبب ضروری است مراکز آموزشی و اطلاع رسانی، بی پرده نوجوانان و جوانان را تحت آموزش قرارداده و خانوادهها را از این آثار زیانبار و گاه برگشت ناپذیر آگاه سازند. مطمئناً این آگاهی میتواند مانع از فروشدن بسیاری از شهروندان جامعه در دام اعتیاد گردد و کلام آخر اینکه همه ما باید یاد بگیریم که چگونه از مغز زودرنج و آسیب پذیر خود مراقبت کنیم و دودستی به آن بچسبیم.
انشالله درمجالی دیگر راهکارهای مراقبت از مغز را باهم مرور میکنیم.
ارسال نظر