گوناگون

اژدها در برابر عقاب: آیا شاهد برخورد تمدن ها هستیم؟

اژدها در برابر عقاب: آیا شاهد برخورد تمدن ها هستیم؟

پارسینه: به کار بردن دیپلماسی و منطق در قبال واشنگتن کاری پیش نمی برد و نشانه ضعف قلمداد می شود نه توانایی. اکنون نیز جنگ رژیم ترامپ با چین، به سمت تبدیل شدن به جنگی جدی تر از پیش در حال پیشروی است.

ساموئل هانتینگتون چهره تندروی دانشگاهی در ترویج «ارزش‌های ویرانگر غربی» زمانی گفته بود: «غرب باید از تفاوت‌ها و کشمکش‌های موجود میان کشور‌های کنفسیوسی و اسلامی در حمایت از دیگر گروه‌های تمدنی که نسبت به ارزش‌ها و منافع غربی همدلی نشان می‌دهند بهره برداری کند و در این راه نهاد‌های بین المللی شده‌ای را که بازتاب دهنده و مشروعیت بخش منافع و ارزش‌های مشروع غربی هستند تقویت کند.»
برنارد لیوایز چهره دانشگاهی تندروی دیگری که برای نخستین بار در مقاله سال ۱۹۹۰ خود با عنوان «ریشه‌های خشم مسلمانان» از عبارت «برخورد تمدن ها» استفاده کرده نوشته بود: «ما با حس و حال و جنبشی در اسلام مواجه ایم که از سطح مسائل و سیاست‌ها و دولت‌هایی که آن‌ها را دنبال می‌کنند بسیار فراتر می‌رود. این حالت چیزی کمتر از یک برخورد تمدن‌ها نیست.»
امروزه این برخورد به تمام کشور‌هایی که تمایلی به تعظیم در برابر منافع آمریکا ندارند قابل اطلاق است. هیچ «برخوردی» با سعودی‌ها و دیگر کشور‌های اسلامی/عربی مستبد متحد آمریکا در جنگ با ترور - و نیز با کشور‌هایی که در سطح جهان در برابر خواست آمریکا سر تعظیم فرود می‌آورند- وجود ندارد.

ادوارد سعید در کار محققانه خود، مفهوم استعمارگر و استعمار شده را به این شکل صورت بندی می‌کند: غرب تحت سلطه ایالات متحده در برابر دیگر بخش‌های جهانی.
جوزف کنراد در «قلب تاریک» خود می‌نویسد: «خوب که نگاه می‌کنی می‌بینی فتح زمین عمدتا به معنای گرفتن زمین از دیگرانی است که رنگ چهره متفاوتی و بینی اندکی پهن‌تر از بینی ما دارند که اصلا چیز خوبی نیست.»
سرنوشت روشن امروز آمریکا، تماما به کنترل سیاره زمین، منابع و جمعیت‌های آن با هر وسیله‌ای که برای نیل به اهداف خود لازم باشد مربوط می‌شود.
آنچه که تعریف کننده روابط چین و آمریکاست، تفاوت سازش ناپذیر است. اولویت نخست ایالات متحده نظامی گری و جنگ افروزی به همراه اعمال فشار، قلدری و تهدید کردن سایر کشور‌ها برای تمکین در برابر خواست خود است.
چین طرفدار روابط مبتنی بر همکاری متقابل با دیگر کشورها، در کنار توسعه اقتصادی، مالی و تکنولوژیک برای رشد این کشور و تبدیل شدن آن به یک قدرت غالب در عرصه جهانی است.
هر دو کشور رقیب یکدیگرند نه شریک هم. آمریکا از طریق تضعیف اهداف پکن در پی پیش بردن اهداف خود است و در این میان راهبرد مطلوب آن در قبال تمام کشور‌های مستقلی که آن‌ها را در کنترل خود ندارد، استفاده از قوه قهریه است.
به کار بردن دیپلماسی و منطق در قبال واشنگتن کاری پیش نمی‌برد و نشانه ضعف قلمداد می‌شود نه توانایی. اکنون نیز جنگ رژیم ترامپ با چین با دیگر شیوه ها، به سمت تبدیل شدن به جنگی جدی‌تر از پیش در حال پیشروی است.
روز پنج شنبه وزارت امور خارجه ترامپ در واکنش به انتشار اطلاعات شخصی مربوط به یک مقام آمریکایی مستقر در هنگ کنگ، پکن را یک «رژیم تبهکار» نامید.
این اظهارنظر غیرقابل قبول به دنبال شکایتی صورت گرفته که یک دفتر کمیسیونر وزارت امور خارجه چین مستقر در هنگ کنگ درباره ملاقات رسمی مقام آمریکایی جولی ایده با افرادی که در اعتراضات مورد پشتیبانی آمریکا در این شهر دست داشته اند مطرح کرده است.
این اعتراضات چندین ماه است که با هدف بی ثبات کردن چین در جریان است؛ یعنی همان تاکتیک رایج آمریکا در قبال کشور‌هایی که آن‌ها را در کنترل خود ندارد، از جمله تلاش برای ایجاد انقلاب‌های رنگی برای سرنگون کردن دولت‌های مستقر.
رسانه‌های دولتی چین این تظاهرات و خشونت‌های مرتبط با آن را «یک دسیسه از سوی غرب» نامیده اند. گلوبال تایمز چین پیشتر با اشاره به اینکه «آینده این شهر گروگان اپوزیسیون و حامیان غربی آنها» قرار نخواهد گرفت افزوده بود: «نیرو‌های بین المللی به شکل فزاینده‌ای همکاری‌های خود را با اپوزیسیون در هنگ کنگ افزایش داده اند.» در ماه می‌عده‌ای از افراد فعال در این اعتراضات با نانسی پلوسی سخنگوی مجلس نمایندگان و مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا دیدار داشته اند و با وضوح در مورد راهبرد ضد پکن خود گفتگو کرده اند.
گلوبال تایمز نوشت: «به خصوص واشنگتن در زمینه دخالت در امور داخلی هنگ کنگ برای اعمال فشار بر چین فعال بوده است.»

ایالات متحده در حال همکاری با عناصری از اپوزیسیون هنگ کنگ است، یعنی همان اقدامی که سیاست دیرینه این کشور علیه کشور‌های مستقلی محسوب می‌شود که در کنترل آمریکا قرار ندارند، اقدامی که تخلف آشکار از قوانین بین المللی به شمار می‌رود.
دفتر وزیر امور خارجه پکن در هنگ کنگ از آمریکا خواسته است «بلافاصله روابط خود را با نیرو‌های ضد چین که در ایجاد بلوا در این شهر دست داشته اند قطع کند، کمک‌های مالی برای ارسال علائم نادرست به قانون شکنان را متوقف کند، از دخالت در امور داخلی هنگ کنگ دست بردارد و بیش از این به این رویه نادرست ادامه ندهد.»
چند روز پیشتر وزارت امور خارجه آمریکا حمایت قاطع خود را از معترضان هنگ کنگی اعلام کرده بود، اعتراضاتی که هیچ ربطی «به آزادی بیان و آزادی گردهمایی مسالمت آمیز» ندارند.
روز جمعه پیپلز دیلی شبکه رسمی چین گفت که پکن «این نکته را روشن کرده که اجازه تداوم این وضعیت را نخواهد داد.»
آنچه که در هنگ کنگ جریان دارد بخشی از جنگ رژیم ترامپ با چین به شیوه‌هایی دیگر از جمله تعرفه‌های غیرقابل قبول، اقدامات تحریک آمیز پنتاگون در دریای جنوب چین در نزدیکی آب‌های سرزمینی چین، انجام اقداماتی مشابه در نزدیکی حریم هوایی این کشور، حمایت از کشور‌های منطقه علیه پکن و گسترش دادن قوای نظامی آمریکا در منطقه اقیانوس‌های هند و آرام است.
واشنگتن در تمام بخش‌های جهان به همین ترتیب برخورد می‌کند، تنش‌های جهانی را تشدید می‌کند و ریسک رویارویی با کشور‌هایی را که در صورت به مخاطره افتادن منافع خود قادر به دفاع از منافع خود هستند افزایش می‌دهد.
دستور کار آمریکا در اقیانوس هند / آرام، تقویت روابط نظامی، اقتصادی و سیاسی با ژاپن، کره جنوبی، هند، استرالیا، نیوزیلند، اندونزی، فیلیپین، تایلند، میانمار، سنگاپور و ویتنام در اقدامی غیرقابل قبول از سوی گروه آسیا / پاسیفیک به سبک گروه لیما علیه چین است.
سیاست‌های خصمانه آمریکا علیه این کشور تاکنون تاثیری نداشته و احتمالا نخواهد داشت.
واشنگتن به جای تقویت روابط مبتنی بر همکاری متقابل با چین، در حال القای این توهم در مقامات حاکم خود است که می‌توانند در مقابل کشوری لقمه‌ای بزرگ‌تر از دهان خود بردارند که قادر به دفاع از خود در برابر به کار بستن هر گونه قوه قهریه از سوی آمریکاست.
تشدید جنگ با چین به دیگر شیوه‌ها یک راهبرد بازنده است و - چیزی که ترامپ و تندرو‌های بی خبر از مسائل ژئوپلتیکی که او را احاطه کرده اند درک نمی‌کنند - آسیب زدن به اقتصاد آمریکا و جهان با اقدامات غیرقابل پذیرش خود است.
منبع: خبرگزاری فارس

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار