گوناگون

یالثارات: در رسانه ملی پورنوکراسی وجود دارد

یا لثارات (نشریه خبری انصار حزب‌الله) نوشت:

يکي از اساتيد گاهي به طنز مي‌گفت من برخي برنامه‌ها را که در تلويزيون مي‌بينم، مي‌خواهم زنگ بزنم ۱۱۰ و سوال کنم: آقا هنوز جمهوري اسلامي برقرار است؟!! تبديل شدن نقد به طنز از دو حال خارج نيست: يا اصولاً مسأله مورد نقد، مسأله اي خيلي جدي نيست و با يک مزاح و لبخند، مي‌توان آن را به خطاکار منتقل کرد. اما نوعي ديگر از تبديل شدن نقد به طنز وجود دارد که اتفاقاً در مورد مسائل فوق العاده جدي اتفاق مي‌افتد؛ مسائلي که بنيان‌ها را بر‌مي‌کنند و جامعه را ويران مي‌کنند.

مسائلي که انسان به محض مواجهه با آنها، تمام وجودش را خشم مي‌گيرد و يک لحظه واقعاً يأس را احساس مي‌کند. آنگاه اگر بخواهد واقعاً حق نقد را ادا کند، مي‌بيند غير از مجازات سنگين خاطي، کاري نيست که بتواند وافي باشد و چون اين کار ميسر نيست، به نوعي جنون مبتلا مي‌گردد و جدي ترين حرف‌ها را به حالت تمسخر مطرح مي‌کند.

به راستي ما اين همه رنج کشيده ايم و فشارها و تحريم‌ها را متحمل شده‌ايم که تلويزيونمان بعد از۳۰ سال، بيايد دوباره همان مطالب مبتذل تلويزيون شاهنشاهي را نشان دهد؟ اصلاً مشکل اصلي ما با آمريکا که به‌خاطرش اين همه فشار تحمل مي‌کنيم چيست؟ جز دين و فرهنگمان؟ شبکه من و تو در برنامه کارشناسي‌اش سبک ازدواج سنتي را مي‌کوبد، صدا و سيماي ما پيشي گرفته و در سريالش چشم‌چراني و نگاه بازي دو نوجوان ۱۶-۱۷ ساله به جنس مخالفشان را نشان مي‌دهد.

برنامه سازان و مسئولين سيما و بسياري از مردم در جواب به چنين نقدهايي هميشه مي‌گويند: «اينها مشکلات جامعه است و بايد نشان داده شود و نقد شود.» آيا واقعاً مشکل کساني که اين حرف را مي‌زنند، يک مشکل نظري است؟ آيا اختلاف ما با آنها، بر سر شيوه تربيت است؟ آيا اين حرف ساده که «براي نقد يک زشتي، آن را عيان نمي‌کنند» حرفي است که درک آن نياز به فکر زيادي داشته باشد؟ آيا اينکه «نشان دادن زشتي، ولو با نقد کردن آن، سبب ريختن قبحش مي‌شود» واقعاً حرفي است که يک انسان بالغ متوجه نمي‌شود؟

خودتان را جاي نوجوان ۱۵ - ۲۰ ساله جامعه ما (خصوصاً غير تهراني و از شهرستان‌هاي مذهبي که شبکه ملي جمهوري اسلامي را تماشا مي‌کنند) قرار دهيد. ما الآن که در تاکسي مي‌نشينيم و آهنگ مبتذلي مي‌شنويم، از ترس آنکه نشنويم «راديوست! » يا «مجوز وزارت ارشاد داره!» جرأت نمي‌کنيم تذکر دهيم که با اين سوال مواجه نشويم که «جمهوري اسلاميتان اسلامي نيست که به اينها مجوز مي‌دهد يا شما متحجر و تند رو هستيد؟». حال آيا ديگر مي‌توانيم به نوجوان ۱۵ ساله مان بگوييم دختربازي بد است؟ اصلاً مي‌توانيم به او نگاه چپ کنيم که چرا مي‌روي سراغ دختر مردم؟ اگر گفت «اين را در تلويزيون جمهوري اسلامي نشان داده»، چه بگويم؟
بگوييم آخرش بد شد؟ خب مي‌گويد مال من بد نمي‌شود آخرش. بگويم تلويزيونم تابع اسلام نيست، مي‌گويد اين چه نظامي است که بعد از ۳۰ سال، هنوز تلويزيون دولتي‌اش را هم نتوانسته جمع کند؟ آيا نوجوان پاک مذهبي جامعه ما، با ديدن صحنه ذوق زدگي خواهر و برادران آن دختر، احساس نوعي عقب ماندگي در خود نمي‌کند؟

ممکن است برخي بگويند که اتفاقاً نشان دادن چنين صحنه‌هايي، منجر به حل مشکل بالا رفتن سن ازدواج مي‌شود. در پاسخ مي‌گوييم:
اولاً سبک صحيح و حکيمانه ازدواج سنتي ما بر اين است که يا پدر و مادر براي فرزند خود به دنبال همسر مي‌گردند و يا او از دور کسي را مي‌پسندد و باز هم از پدر و مادرش تقاضا مي‌کند پا پيش بگذارند، نه اينکه خودش برود با او صحبت کند که درگير هيجان زدگي ارتباط با جنس مخالف شود و آن را عشق بپندارد.

ثانياً پايين آوردن سن ازدواج به چه قيمتي؟ بالا رفتن سن ازدواج، عللي دارد که اگر ما مي‌خواهيم مشکل حل شود، آن علل را بايد سامان دهيم. اينکه ما سريعاً جوان‌ها و نوجوان‌ها را کنار هم بگذاريم تا هيجان زده شوند و ازدواج کنند و بلافصله هم طلاق بگيرند، مشکلي را حل نمي‌کند.

ثالثاً ما توجه نداريم که با اين کار، برقراري رابطه عاطفي با جنس مخالف در سنين کم را مباح کرده‌ايم، اما هيچ الزامي نگذاشتيم که حتماً اين لذت به ازدواج بايد منجر شود. به عبارتي، نوجوان ما وقتي اين صحنه را مي‌بيند، وقتي لذت و هيجان را در چشمان شهوت‌آلود آن نوجوان مشاهده مي‌کند، از طرفي به خود اجازه دوست دختر پيدا کردن مي‌دهد، ولي از طرف ديگر دليلي نمي‌بيند که خود را در دردسر ازدواج بيندازد. به راستي به اين تصوير نگاه کنيد؛ آيا اثر سوء آن براي جوان ۱۵ ساله مسلمان شيعه، از اثر عکس‌هاي پورنو بيشتر نيست؟ (تأمل کنيد)

اما کمي از آن خروش ديني بکاهيم و با همان زبان جنون آميزِ طنز، چند جمله‌اي با فيلم سازان عزيز صحبت کنيم. آقايان (و احياناً خانم‌ها)! جاي خرسندي است که افراد دلسوزي نسبت به وضعيت فرهنگي جنسي جامعه پيدا شدند و به فکر درمان آن معضلات هستند. و بسي جاي شکر که به روش اين کار هم دست يافته‌اند: نشان دادن کار بد و نشان دادن اينکه آخر سر اين کار سرنوشت خوبي در پي نخواهد داشت (و البته عدم ارائه حتي يک دليل که از کجا معلوم هر کسي اين کار بد را بکند، همين سرنوشت را پيدا کند؟ مثلاً در فاصله‌ها، از شانس بد پسر، قضيه‌ عدم توجه او به پدرش، سبب اين شد که اسير دختري شياد شود؛ اما آيا هميشه اينگونه است؟ چه دليلي وجود دارد که هرگاه پسري دنبال دختربازي رفت، هرگاه به حرف پدرش گوش نداد، اسير دختري شياد شود؟ آيا در ۹۹ درصد موارد، غير از اين نيست؟‌) خب توصيه مي‌کنم سريعتر، تا همه مردم فاسد نشده‌اند، اين روش را تعميم دهيم و تمام مشکلات فرهنگي جامعه را با آن حل کنيم. براي اين منظور، چند ايده جديد براي فيلم سازي در اختيار شما قرار مي‌دهيم، ان‌شاءالله که ما هم در اجر آن فيلم‌ها شريک شويم:

۱- براي حل مشکل ترافيک، از داداش سيا الگو بگيريد! چندين موتور و ماشين که در خيابان با ويراژ (يا ويراج) دادن، بوق زدن، آهنگ بلند کردن، تک چرخ زدن و... و لذت آن را هم قشنگ و ملموس نشان دهيد (جلوه‌هاي ويژه فراموش نشود) و آخرش اينها را دستگير و يا مجروح کنيد (سعي کنيد تا حد ممکن مرگ در کار نباشد؛ چون دل مردم مي‌گيرد)

۲- براي حل مشکل دروغگويي، و يا بي‌ادبي، آدم دروغگو و بي‌ادبي را نشان دهيد که دروغگويي و بي‌ادبي‌هايش، باعث خنده مخاطب و جلب توجه او مي‌شود (و اصلاً نترسيد که نکند يک وقت مخاطبي که عاشق جلب توجه است، از اين کار الگو بگيرد) و البته نشان دهيد که اين دروغگويي و بي‌ادبي، گاهي هم سبب شرمندگي آن فرد مي‌شود.

۳- براي حل مشکل دزدي، در سريالي چندين دزدي موفق نشان دهيد که آخر کار، منجر به دستگيري دزدان مي‌شود.
۴- براي حل مشکل رشوه خواري، چندين رشوه‌خوار را که زندگي مرفهي با رشوه به‌دست آوردند و راه‌هاي رشوه‌گيري آنها را نشان دهيد و آخر سر آنها را دستگير کنيد.

۵- براي حل مشکل اعتياد، به طور مفصل در سريالي راه‌هاي بدست آوردن مواد، مکان‌هاي آن، انواع آن، طرز استفاده از آن و لذت ناشي از آن را نشان دهيد، و البته در کنار آن مشکلات اندکش را هم نشان دهيد که مردم يک وقت هوس نکنند براي چشيدن آن لذات، اين بدبختي‌ها را به جان بخرند. آخرش هم البته بلايي سر آن معتاد بياوريد.

۶- و نهايتاً براي حل مشکلات جنسي جامعه، در سريالي به طور مفصل، به توضيح راه‌هاي پيدا کردن دوست دختر يا دوست پسر، انواع روابطي که بين آنها شکل مي‌گيرد، نحوه پنهان کردن از والدين و خلاصه همه شيريني‌هايش را همراه با موسيقي لذت‌بخش نشان دهيد. اتفاقاً توصيه مي‌کنم با مسئولين صحبت کنيد تا مرزها را بردارند و بگذارند شما تا جاي ممکن پيش رويد. براي توجيه آنها، بگوييد آخرِ فيلم قرار است اينها بدبخت شوند.

(پورنوکراسي به معناي اصالت دادن به شهوت پرستي است؛ يعني در جامعه ببينيم شهوت‌ها چه چيز را مي‌طلبند، همان را اساس کارمان قرار دهيم)

ارسال نظر

  • ناشناس

    سلام
    اینگونه اظهار نظر در خصوص برنامه های صداو سیما بی انصافی است اگر بخواهیم آنگونه که شارع مقدس می خواهد عمل شود گروه زیادی از بینندگان ناچارند به ماهواره روی بیاورند مردم در درجات مختلف فهم و عقل و سلیقه هستند هنر این است که همه را در صحنه نگه داشت نه آنکه گروهی را فراری دهیم فعلا" مشکل اصلی کشور گرانی و تورم است بحمدالله دلسوزان نظام مسائل فرهنگی را کنترل می کنند

  • رضا

    چرا نظر مرا انعکاس ندادین
    خجالت داره

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار