زوجدرمانی چیست؟
پارسینه: پژوهشها نشان میدهند یک زوج معمولی، به طور میانگین شش سال قبل از مراجعه به زوج درمانگر، دچار اختلاف در رابطه و نارضایتی از زندگی مشترک خود هستند. وقتی مشکلات رابطهی زناشویی تا این اندازه مزمن و ریشه دار میشوند.
همهی ما میدانیم که رابطه زناشویی نیاز به توجه و تمرین دارد و درست مانند یک اتومبیل باید به طور مرتب به آن رسیدگی شود تا خوب کار کند. اگر مشکلی در رابطهی زن و شوهر روی بدهد، بهترین کار این است که هر چه زودتر حل و فصل شود تا بعدا دردسری پیچیدهتر ایجاد نکند.
اغلب اوقات خود زن و مرد میتوانند مشکل میانشان را حل کنند، اما گاهی علی رغم تمام تلاشها، نیاز داریم به یک متخصص زوجدرمانگر اعتماد کنیم، مشکلمان را مطرح و از او کمک بگیریم.
جالب اینجاست که اگر اتومبیل ما مشکلی پیدا کند فورا برای رفع عیب و پیشگیری از آسیبهای بیشتر اقدام میکنیم، اما وقتی رابطه مان به دردسر میافتد، معمولا تا زمانی که موقعیت بدتر و جدیتر نشود هیچ عکس العملی نشان نمیدهیم و چارهای نمیاندیشیم. متاسفانه بسیاری از زوجها فقط زمانی به زوجدرمانگر مراجعه میکنند که رابطهشان دچار یک آسیب کاملا جدی شده، الگوهای نادرست در رابطه جا افتادهاند، پیوند عاطفی میان زن و مرد به شدت ضعیف شده و میزان زیادی از خشم و نارضایتی به دلیل اختلافات حل نشده گذشته در رابطه موج میزند.
پژوهشها نشان میدهند یک زوج معمولی، به طور میانگین شش سال قبل از مراجعه به زوجدرمانگر، دچار اختلاف در رابطه و نارضایتی از زندگی مشترک خود هستند. وقتی مشکلات رابطهی زناشویی تا این اندازه مزمن و ریشه دار میشوند، زوجدرمانی بسیار چالش برانگیزتر شده و مستلزم صرف وقت بسیار زیاد و تعهد درمانی بالاتر از هر دو طرف است.
باورهای اشتباه در مورد اینکه زوجدرمانی چیست و چه هدفی را دنبال میکند نیز میتواند مانع این شود که همسران به موقع برای کمک گرفتن از یک زوجدرمانگر اقدام نمایند. بعضی افراد ممکن است تصور کنند زوجدرمانی فقط برای مشکلات بسیار حاد زناشویی مانند اعتیاد یا خیانت است. عدهای نیز فکر میکنند زوجدرمانی، آخرین چیزی است که دقیقا پیش از طلاق و پایان رابطه باید سراغ آن بروند.
افرادی نیز هستند که باور دارند زوجدرمانی، شیوهای برای فشار آوردن به همسر جهت تغییر است، چون مشکل را فقط مربوط به «همسر» خود میدانند. خیلی از افراد نسبت به فواید زوجدرمانی و طیف گستردهای از مشکلات که با کمک زوجدرمانگر حل میشوند آگاه نیستند و نمیدانند زوجدرمانی چگونه میتواند رابطهشان را بهبود ببخشد و رضایتی برای زن و مرد به دنبال داشته باشد که سلامت روح و روانشان را نیز تحت تاثیر قرار بدهد.
زوجدرمانی، نوعی روان درمانی است که در آن، درمانگر که روانشناس یا مشاور خانواده و ازدواج است و تجربهی بالینی دارد با زوجها کار میکند. زوجدرمانگر کمک میکند تا دو نفر که در یک رابطه عاشقانه هستند، بینش درستی نسبت به رابطهی خود پیدا کنند، اختلاف خود را حل کنند و میزان رضایت خود از رابطه را با استفاده از انواع مداخلات درمانی بهبود ببخشند. روند زوجدرمانی ممکن است بسته به نظر درمانگر متفاوت باشد، اما همهی زوجدرمانیها معمولا شامل مراحل زیر میشوند:
۱. تمرکز روی یک مشکل خاص (مثلا مشکلات جنسی، اعتیاد به اینترنت و یا حسادت)
۲. مشارکت فعال درمانگر در روند درمان رابطهی دو نفره به جای درمان جداگانهی هر فرد
۳. مداخلات درمانی مبتی بر راه حل و برمحور تغییر از همان ابتدای درمان
۴. تعیین اهداف واضح و مشخص برای درمان
زوجدرمانی چگونه انجام میشود؟
زوجدرمانی معمولا با تعدادی از سوالهای استاندارد درمورد پیشینهی رابطه و کنکاشهایی دربارهی خانوادههای هر دو طرف، ارزشها و پیش زمینههای فرهنگی زوجین شروع میشود. سپس زوجدرمانگر در شناسایی مشکل اصلی که تمرکز درمان بر آن خواهد بود به زوجین کمک میکند، اهداف درمانی را مشخص و برنامهی درمانی را طرح مینماید.
زوجدرمانگر، طی پروسهی درمان به دو طرف کمک میکند تا متوجه نقش خود و نقش طرف مقابل در مشکلی که به وجود آمده بشوند. این آگاهی به آنها کمک میکند طرز فکرشان نسبت به هم و رابطه شان تغییر پیدا کند.
جنبهی مهم دیگر زوجدرمانی شامل تغییر رفتارها و شیوههای تعامل با همدیگر میشود. زوجدرمانگر اغلب تکالیف و تمرینهایی برای زوجها در نظر میگیرد تا مهارتهایی را که در جلسات زوجدرمانی یاد گرفتهاند در تعاملات روزمرهی خود با هم به کار ببرند.
بیشتر همسران میتوانند با کمک زوجدرمانی، الگوهای درست رابطه را یاد بگیرند، احساسات و هیجانات خود را درست بروز دهند و مهارتهای لازم برای ارتباط موثر و حل مسئله را فرا بگیرند.
اهداف اصلی در زوجدرمانی
۱. عمیقتر شدن شناخت شما نسبت به خودتان، همسرتان و رابطهتان
۲. ساختاربندی ارتباط تانتان به نحوی که هر دوی شما برای یک ارتباط همدلانه به اندازهی کافی احساس راحتی و امنیت میکنید.
۳. شناختن ترسها و نگرانیها و نیازهای هم
۴. شناختن تفاوتها میان نیازها و درخواستها، درمیان گذاشتن و سرزنش کردن، و ارتباط موثر برقرار کردن در برابر شکایت کردن و غُر زدن
۵. به گونهای با هم حرف میزنید و به هم گوش میدهید که هر دو احساس میکنید مورد احترام هستید و فهمیده میشوید.
۶. شناختن حساسیتهای هم و مکانیسمهای دفاعی همدیگر
۷. درک اینکه تجربیات دوران کودکی چگونه بر روابط فعلیتان اثر میگذارند.
۸. شناختن باورهای محدود کننده و قضاوتهای نادرست و جایگزین کردن آنها با باورهای انرژی بخش که رابطه را تقویت و شاداب میکند.
۹. کشف بخشهایی از وجودتان که انکارشان میکنید، سرکوبشان میکنید و نادیده میگیرید و پذیرفتن آنها و در نتیجه احساس اینکه به اندازهی کافی خوب هستید تا خودتان را دوست داشته باشید و به خودتان افتخار کنید.
۱۰. شناختن باورهای اشتباه در ضمیر ناخودآگاه که راههای ارتباطی را میبندند و سبب واکنش پذیری و پرخاشگری در رابطه میشوند.
۱۱. شناسایی عادات بد و جایگزین کردن آنها با عادات خوب، فراگرفتن مکانیسمهای کنترل خشم و سایر مهارتهای ارتباطی
۱۲. شناختن تفاوت میان ابراز خشم سالم و ناسالم
۱۳. کشف دوبارهی عشق و لذت و نشاط در رابطه
چه زمانی باید به یک زوجدرمانگر مراجعه کنیم؟
اغلب اوقات خود زن و مرد میتوانند مشکل میانشان را حل کنند، اما گاهی علی رغم تمام تلاشها، نیاز داریم به یک متخصص زوجدرمانگر اعتماد کنیم، مشکلمان را مطرح و از او کمک بگیریم.
جالب اینجاست که اگر اتومبیل ما مشکلی پیدا کند فورا برای رفع عیب و پیشگیری از آسیبهای بیشتر اقدام میکنیم، اما وقتی رابطه مان به دردسر میافتد، معمولا تا زمانی که موقعیت بدتر و جدیتر نشود هیچ عکس العملی نشان نمیدهیم و چارهای نمیاندیشیم. متاسفانه بسیاری از زوجها فقط زمانی به زوجدرمانگر مراجعه میکنند که رابطهشان دچار یک آسیب کاملا جدی شده، الگوهای نادرست در رابطه جا افتادهاند، پیوند عاطفی میان زن و مرد به شدت ضعیف شده و میزان زیادی از خشم و نارضایتی به دلیل اختلافات حل نشده گذشته در رابطه موج میزند.
پژوهشها نشان میدهند یک زوج معمولی، به طور میانگین شش سال قبل از مراجعه به زوجدرمانگر، دچار اختلاف در رابطه و نارضایتی از زندگی مشترک خود هستند. وقتی مشکلات رابطهی زناشویی تا این اندازه مزمن و ریشه دار میشوند، زوجدرمانی بسیار چالش برانگیزتر شده و مستلزم صرف وقت بسیار زیاد و تعهد درمانی بالاتر از هر دو طرف است.
باورهای اشتباه در مورد اینکه زوجدرمانی چیست و چه هدفی را دنبال میکند نیز میتواند مانع این شود که همسران به موقع برای کمک گرفتن از یک زوجدرمانگر اقدام نمایند. بعضی افراد ممکن است تصور کنند زوجدرمانی فقط برای مشکلات بسیار حاد زناشویی مانند اعتیاد یا خیانت است. عدهای نیز فکر میکنند زوجدرمانی، آخرین چیزی است که دقیقا پیش از طلاق و پایان رابطه باید سراغ آن بروند.
افرادی نیز هستند که باور دارند زوجدرمانی، شیوهای برای فشار آوردن به همسر جهت تغییر است، چون مشکل را فقط مربوط به «همسر» خود میدانند. خیلی از افراد نسبت به فواید زوجدرمانی و طیف گستردهای از مشکلات که با کمک زوجدرمانگر حل میشوند آگاه نیستند و نمیدانند زوجدرمانی چگونه میتواند رابطهشان را بهبود ببخشد و رضایتی برای زن و مرد به دنبال داشته باشد که سلامت روح و روانشان را نیز تحت تاثیر قرار بدهد.
زوجدرمانی، نوعی روان درمانی است که در آن، درمانگر که روانشناس یا مشاور خانواده و ازدواج است و تجربهی بالینی دارد با زوجها کار میکند. زوجدرمانگر کمک میکند تا دو نفر که در یک رابطه عاشقانه هستند، بینش درستی نسبت به رابطهی خود پیدا کنند، اختلاف خود را حل کنند و میزان رضایت خود از رابطه را با استفاده از انواع مداخلات درمانی بهبود ببخشند. روند زوجدرمانی ممکن است بسته به نظر درمانگر متفاوت باشد، اما همهی زوجدرمانیها معمولا شامل مراحل زیر میشوند:
۱. تمرکز روی یک مشکل خاص (مثلا مشکلات جنسی، اعتیاد به اینترنت و یا حسادت)
۲. مشارکت فعال درمانگر در روند درمان رابطهی دو نفره به جای درمان جداگانهی هر فرد
۳. مداخلات درمانی مبتی بر راه حل و برمحور تغییر از همان ابتدای درمان
۴. تعیین اهداف واضح و مشخص برای درمان
زوجدرمانی چگونه انجام میشود؟
زوجدرمانی معمولا با تعدادی از سوالهای استاندارد درمورد پیشینهی رابطه و کنکاشهایی دربارهی خانوادههای هر دو طرف، ارزشها و پیش زمینههای فرهنگی زوجین شروع میشود. سپس زوجدرمانگر در شناسایی مشکل اصلی که تمرکز درمان بر آن خواهد بود به زوجین کمک میکند، اهداف درمانی را مشخص و برنامهی درمانی را طرح مینماید.
زوجدرمانگر، طی پروسهی درمان به دو طرف کمک میکند تا متوجه نقش خود و نقش طرف مقابل در مشکلی که به وجود آمده بشوند. این آگاهی به آنها کمک میکند طرز فکرشان نسبت به هم و رابطه شان تغییر پیدا کند.
جنبهی مهم دیگر زوجدرمانی شامل تغییر رفتارها و شیوههای تعامل با همدیگر میشود. زوجدرمانگر اغلب تکالیف و تمرینهایی برای زوجها در نظر میگیرد تا مهارتهایی را که در جلسات زوجدرمانی یاد گرفتهاند در تعاملات روزمرهی خود با هم به کار ببرند.
بیشتر همسران میتوانند با کمک زوجدرمانی، الگوهای درست رابطه را یاد بگیرند، احساسات و هیجانات خود را درست بروز دهند و مهارتهای لازم برای ارتباط موثر و حل مسئله را فرا بگیرند.
اهداف اصلی در زوجدرمانی
۱. عمیقتر شدن شناخت شما نسبت به خودتان، همسرتان و رابطهتان
۲. ساختاربندی ارتباط تانتان به نحوی که هر دوی شما برای یک ارتباط همدلانه به اندازهی کافی احساس راحتی و امنیت میکنید.
۳. شناختن ترسها و نگرانیها و نیازهای هم
۴. شناختن تفاوتها میان نیازها و درخواستها، درمیان گذاشتن و سرزنش کردن، و ارتباط موثر برقرار کردن در برابر شکایت کردن و غُر زدن
۵. به گونهای با هم حرف میزنید و به هم گوش میدهید که هر دو احساس میکنید مورد احترام هستید و فهمیده میشوید.
۶. شناختن حساسیتهای هم و مکانیسمهای دفاعی همدیگر
۷. درک اینکه تجربیات دوران کودکی چگونه بر روابط فعلیتان اثر میگذارند.
۸. شناختن باورهای محدود کننده و قضاوتهای نادرست و جایگزین کردن آنها با باورهای انرژی بخش که رابطه را تقویت و شاداب میکند.
۹. کشف بخشهایی از وجودتان که انکارشان میکنید، سرکوبشان میکنید و نادیده میگیرید و پذیرفتن آنها و در نتیجه احساس اینکه به اندازهی کافی خوب هستید تا خودتان را دوست داشته باشید و به خودتان افتخار کنید.
۱۰. شناختن باورهای اشتباه در ضمیر ناخودآگاه که راههای ارتباطی را میبندند و سبب واکنش پذیری و پرخاشگری در رابطه میشوند.
۱۱. شناسایی عادات بد و جایگزین کردن آنها با عادات خوب، فراگرفتن مکانیسمهای کنترل خشم و سایر مهارتهای ارتباطی
۱۲. شناختن تفاوت میان ابراز خشم سالم و ناسالم
۱۳. کشف دوبارهی عشق و لذت و نشاط در رابطه
چه زمانی باید به یک زوجدرمانگر مراجعه کنیم؟
وقتی که بیاعتمادی در رابطه ایجاد شده
هر اتفاقی که سبب ایجاد بیاعتمادی در رابطه شود میتواند تاثیرات مخرب و بلند مدتی بر آن بگذارد. خیانت به هر شکل و نوعی، دروغهای مکرر و یا فریبهای مالی از شایعترین علتهایی هستند که اعتماد و اطمینان را نابود میکنند. به هر صورت، زوجدرمانگر کمک میکند تا اساس تخریب شدهی اعتماد دوباره بازسازی شده و هر دو طرف به راحتی بتوانند آسیب پذیری خود را بروز دهند.
وقتی که مشاجرات مرتبا تکرار میشوند
آیا احساس میکنید ریتم زندگی روزمرهتان بیشتر بر اساس مشاجرات و بگومگوهای تکراری پیش میرود؟ شاید این بگومگوها جزئی باشند و یا شاید هم جدی و مدت دار و آزاردهنده. به هر صورت چیزی که باید به آن توجه داشته باشید، تکرار این الگوهاست که نشان میدهد مشکلات جدیتری در لایههای پنهان این مشاجرهها وجود دارد که باید با کمک یک زوجدرمانگر، بیرون کشیده شده، شناسایی شده و حل و فصل شوند.
وقتی که نمیتوانید ارتباط خوبی با همسرتان برقرار کنید
شاید مشکل شما بگومگوهای مکرر با همسرتان نباشد، اما مدام احساس کنید نادیده گرفته میشوید یا درک نمیشوید. شاید هم احساس میکنید آنقدر از هم دور شدهاید که دیگر همدیگر را نمیشناسید. یکی از قابل توجهترین جنبههای زوجدرمانی این است که زیاد و به خوبی با هم ارتباط برقرار میکنید و خودتان شاهد افزایش کیفیت رابطهتان خواهید بود. یک زوجدرمانگر متبحر میتواند شما را به ابزارهای موثر ارتباطی مجهز کند، کمکتان کند به هم خوب گوش بدهید و همدیگر را درک کنید.
وقتی مطمئن هستید چیزی در رابطهتان اشتباه است، اما نمیدانید چیست
گاهی میدانیم مشکل چیست، اما راه حلش را نمیدانیم، اما بعضی وقتها فقط احساس میکنیم مشکلی وجود دارد، ولی نمیدانیم چیست تا به دنبال راه حلی برایش باشیم. مثلا ممکن است متوجه شوید چیزهایی در رابطهتان تغییر کرده، اما قادر به پیدا کردن علت این تغییرات نباشید یا مثلا احساس کنید دیگر مانند گذشته با همسرتان راحت و صمیمی نیستید، اما نمیدانید چرا و مشکل از چیست.
اینها معمولا علائم اولیهای هستند که نشان میدهند تعاملات ناسالمی در حال شکل گرفتناند که ممکن است مشکل، شما یا همسرتان نباشید بلکه چیزی در رابطهتان تغییر کرده باشد. زوجدرمانگر کمکتان میکند مشکل را پیدا کنید و جلوی یک اتفاق ناخوشایند را از همان اول بگیرید.
وقتی میخواهید همسرتان از موضوعی مطلع شود، اما نمیتوانید به او بگویید
گاهی زیبایی و خوبی یک روان درمانی از همان اتاق مشاوره شروع میشود: فضایی امن و آرام برای شما که دربارهی موضوعاتی که به سختی میتوانید در جاهای دیگر آنها را به زبان بیاورید حرف بزنید. یک زوجدرمانگر ماهر و با تجربه میتواند با حضور گرم و اطمینان بخش خود کمکتان کند بر ترستان غلبه کنید و با همسرتان حرف بزنید.
وقتی یکی از شما یا هر دوی شما نمیدانید چطور اختلافهایتان را بدون دعوا و درگیری پیش ببرید باید به زوجدرمانگر مراجعه کنید
روانشناسان میگویند شیوهی برخورد همسران با اختلافهایشان، بهترین معیاری است که پیش بینی میکند این رابطه به کجا ختم خواهد شد. شاید شما و همسرتان به هنگام اختلاف، سکوت و خودخوری میکنید، داد و بیداد و فحاشی میکنید و یا با پرخاش و تهاجم کارتان را به جاهای باریکی میکشانید. به هر صورت، شما با این شیوهها قادر به حل مشکلتان نیستید و شرایط را بد و بدتر هم میکنید. از یک زوجدرمانگر برای برخورد درست با اختلافهایتان کمک بگیرید. شما نیاز به تمرین دارید تا در چنین مواقعی، واکنش مناسب و منطقی نشان دهید.
وقتی تغییر یا حادثهی بزرگی در زندگیتان روی داده که روی رابطهتان اثر گذاشته
گاهی زندگی چهرهی بسیار زشتی از خود به ما نشان میدهد و علاوه بر زخمها و آزارهایی که به خود ما وارد میکند رابطهمان را نیز به شدت تحت تاثیر قرار میدهد. بسیاری از زوجها بعد از حوادث تلخی، چون از دست دادن فرزند، ورشکستگی مالی، بیکاری طولانی مدت، بیماری جدی و ...، راه خود را از هم جدا میکنند. شاید در چنین شرایطی، فکر مراجعه به زوجدرمانگر به ذهنتان هم خطور نکند، اما واقعیت این است که در مواقع بحران، حفظ یک پیوند قوی و عمیق میتواند به هر دوی شما کمک کند استقامت بیشتری پیدا کنید و در برابر این طوفان و تلاطم، دوام بیاورید و این کمکی است که یک زوجدرمانگر میتواند به شما بکند.
وقتی احساس میکنید در دام الگوهای بد و نادرست گرفتار شدهاید
الگوهای ارتباطی همسران که در زندگی روزمرهی خود آنها را به کار میگیرند بیپایان و بیحد و مرز است، از زمان غذا خوردن و خوابیدنشان گرفته تا میزان زمانی که با هم یا با دیگران سپری میکنند و نحوهی انجام کارهای خانه و تعامل با خانوادههایشان و. بخشی از این الگوها میتوانند اشتباه باشند و طرفین را آزار دهند، اما، چون تبدیل به عادت شدهاند یا به هر دلیل دیگری، نتوان آنها را اصلاح کرد. در چنین مواقعی یک زوجدرمانگر میتواند به اصلاح این الگوهای اشتباه کمک کرده و راه تغییر آنها را پیش پای شما بگذارد.
وقتی صمیمیت و علاقه در رابطهتان رنگ باخته است
بیشتر رابطههای زناشویی بعد از گذشت یک دهه از عمر رابطه، دچار یکنواختی و بیتفاوتی میشوند و طرفین احساس میکنند شور و علاقهی گذشته دیگر بینشان وجود ندارد و بیشتر شبیه هم اتاقی شدهاند تا همسر. گاهی مشکل فقط از مشغلههای زندگی است و با تغییری کوچک در سبک زندگی میتوان آن را رفع کرد. اما گاهی میتواند مشکلی جدیتر وجود داشته باشد که با کمک زوجدرمانگر باید مسئله را شناسایی کرد. مثلا ممکن است زوجدرمانگر کشف کند که یکی از طرفین، بیشتر وقت و انرژی خود را جای دیگری صرف میکند و نیازهایش جای دیگری پاسخ داده میشوند و برای همین ارتباط با همسر رو به نابودیست.
وقتی جنبهی احساسی و عاطفی روابط جنسیتان مشکل دارد
مشکلات جنسی میتوانند هم علامت و هم علت مشکلات در رابطه باشند. ناگهان سرد و بیمیل شدن نسبت به همسر، عدم رضایت از رابطه جنسی، عدم توافق بر سر فعالیتهای جنسی، پس زده شدن و یا استفاده از رابطه جنسی به عنوان ابزاری برای تنبیه، اعتراض و ... همه و همه از مشکلات جنسی هستند که هر کدام مقولهای پیچیده و حساس بوده و باید با کمک یک زوجدرمانگر حرفهای ریشه یابی و حل شوند.
زوجدرمانگر خوب چه کسی است؟
اگر میخواهید یک زوجدرمانگر خوب انتخاب کنید یا شک دارید زوجدرمانگری که هم اکنون به او مراجعه میکنید واقعا کارش را درست انجام میدهد یا نه، در ادامهی مطلب به شما میگوییم یک زوجدرمانگر ماهر چه ویژگیهایی دارد.
۱. یک زوجدرمانگر خوب بیشتر بر مثبتها تمرکز میکند تا منفیها
درمانگرها اغلب آموزش دیدهاند که کمبودها و عیبها را پیدا کنند، اما به همین اندازه و یا حتی بیشتر مهم است که یک درمانگر بلد باشد نقاط قوت و خوبیها را نیز ببیند و روی آنها نیز تاکید کند.
۲. یک زوجدرمانگر خوب در هر جلسه، دست کم شرایط یک پیشرفت یا رشد را برایتان فراهم میکند
هر جلسه از درمان باید تا حدودی بتواند احساسات منفیتان را آرام کند، بینشی جدید نسبت به مشکل یا احساستان به شما بدهد، مهارتی یادتان بدهد و یا راه حلی برای نگرانی یا مشکلتان پیش پایتان بگذارد. زوجها باید احساس کنند که در هر جلسه، تدریجا به سمت بهبود پیش میروند تا ترغیب به ادامهی روند درمان شوند.
۳. یک زوجدرمانگر خوب مهارتهای لازم را یاد میدهد و با تمرین طی جلسات، این مهارتها را تبدیل به عادتی برای شما میکند
کار یک زوجدرمانگر این است که بعد از شناسایی علت، تغییر لازم را ایجاد کند و به شما کمک کند با درک جدیدی که پیدا میکنید، راههای تبدیل مهارت جدید به عادت را یاد بگیرید.
۴. یک زوجدرمانگر خوب، نقشه و طرح مشخصی از اهداف درمان و شیوهی درمان دارد
مهمترین کار یک درمانگر این است که هر جلسه طبق برنامه پیش برود. هر چند ممکن است هیجانات یا چیزهایی پیش بینی نشده گاهی مانع ایجاد کنند، اما یک درمانگر حرفهای از روند خود خارج نمیشود و کنترل را به دست میگیرد، چون او «مسئول» هر جلسه از درمان است. یک زوجدرمانگر متبحر، بحث را به سمت جلو و در جهتی موثر پیش میبرد و به طرفین این امکان را میدهد تا احساس امنیت و موثر بودن بکنند.
۵. یک زوجدرمانگر خوب جلوی احساسات و هیجانات شدید را میگیرد
یک زوجدرمانگر حرفهای، حتی پیش از اینکه لازم شود، اجازه نمیدهد زوجین احساس کنند در همان شرایطی قرار دارند که در خانهشان حکمفرماست یا همان اتفاقی قرار است بیفتد که معمولا در خانهشان روی میدهد. در یک فضای درمانی مناسب، شما باید بتوانید بدون ترس از متهم شدن، قضاوت شدن، درگیری و تنش و تهدید، حرفهایتان را بزنید و کاملا احساس کنید که در فضایی واقعا متفاوت با خانهتان هستید.
۶. یک زوجدرمانگر خوب، تن صدا و لحنی مثبت و گرم دارد
هر کسی که به یک درمانگر مراجعه میکند باید احساس کند درمانگرش او را دوست دارد.
۷. یک زوجدرمانگر خوب به زوجها کمک میکند راه حل مسائل خود را پیدا کنند، نه اینکه خودش به آنها راه حل بدهد
درمانگر شما باید به شما یاد بدهد چگونه برای مسائل خود راه حل پیدا کنید، نه اینکه برای شما راه حل پیدا کند. ارائهی راه حل و ایده دادن فقط برای زمانی است که یک زوج تقریبا به آخر خط رسیدهاند.
۸. یک زوجدرمانگر خوب به همسران یاد میدهد وسوسه نشوند که به همسر خود بگویند چه باید بکند و چه نباید بکند
یک زوج ابتدا باید آنقدر در مورد مشکل خود گفتگو کنند که بفهمند نگرانیها و دلخوری هایشان چیست. یک زوجدرمانگر خوب به زوجین یاد میدهد از خودشان بپرسند: «من چه کار میتوانم بکنم یا چه تغییری باید انجام دهم تا مشکلمان حل شود؟». هیچ کدام از زوجین نباید دیگری را نقد کنند یا به او بگویند چه باید بکند تا مشکلشان رفع شود. هر یک از شما از جانب خودتان مسئولید و باید پیدا کنید چگونه نگرانی یا رنجش همسرتان را رفع کنید. این چیزی است که زوجدرمانگر شما باید به شما آموزش بدهد.
۹. یک زوجدرمانگر خوب سوالهایی میپرسد که به همسران کمک کند بفهمند خانوادهها چه نقشی دارند، حساسیتهای هر کسی چیست و تفاوتهای هم را درک کنند
یک درمانگر با پرسشهای به جا و فعال باید کمکتان کند خودتان جزئیات مهم در رابطهتان را کشف کنید.
۱۰. یک زوجدرمانگر خوب، تهمت زدن و سرزنش کردن را با درک متقابل جایگزین میکند
زوجدرمانگر شما باید کمکتان کند از چرخهی معیوبی که گرفتارش هستید نجات پیدا کنید. مثلا شاید مشکل شما و همسرتان این است که یکی شروع به مقصر دانستن دیگری میکند، آن دیگری همان تقصیرها را به گردن طرف مقابل میاندازد و طرف اول برای اینکه بهتر شنیده شود صدایش را بالا میبرد و. این چرخهی معیوب واقعا فرسوده کننده است و زوجدرمانگر شما باید کمکتان کند متوقفش کنید. او باید به شما یاد بدهد که احساسات خود را با جملاتی که با «من» شروع میشوند بیان کنید و همسرتان را متهم نکنید، مثلا «من احساس میکنم که ...» و «من نگرانم که ...» به جای «تو هرگز ...» یا «تو باعث میشوی ...».
۱۱. یک زوجدرمانگر خوب کمکتان میکند نگاهی به گذشته کنید، خوبیهای هم را پیدا کنید و از اشتباهاتتان درس بگیرید
زوجدرمانگر شما باید کمکتان کند به یاد بیاورید چه چیزهایی در ابتدا شما را به هم علاقهمند و جذب کرد و باعث شد بخواهید که با هم زندگی کنید.
۱۲. یک زوجدرمانگر خوب در ابتدای جلسه از شما میپرسد درباره چه چیزی دوست دارید حرف بزنید و در پایان هر جلسه نیز از شما میپرسد آیا به سمت هدفتان نزدیکتر شدهاید یا نه
درمانگر شما باید تمرکز خود را روی دغدغههای شما بگذارد و هر بار ارزیابی شما را بداند.
۱۳. یک زوجدرمانگر خوب شما را در جریان پیشرفتهایتان میگذارد و به شما امیدواری میدهد
درمانگر شما باید بازخورد بدهد و مطلعتان کند چه چیزهایی تغییر کرده و بهتر شده است.
آخرین توصیه
و، اما آخرین توصیهی ما به شما این است که اگر با وجود تلاشها و اصرارهای شما همسرتان تمایلی برای مراجعه به زوجدرمانگر ندارد، شما به تنهایی این کار را بکنید. هر چند که از اسم زوجدرمانی پیداست که باید هر دوی شما در جلسات درمانی حضور داشته باشید، اما اگر همسرتان با شما همراهی نمیکند، شما پا پس نکشید. کمترین نتیجهای که از مراجعه به زوجدرمانگر، بدون همراهی همسرتان نصیبتان میشود این است که تا حدودی آرام میگیرید و میدانید که شما به سهم خودتان تلاشتان را برای رابطهتان کردهاید.
رابطهی شما چه نجات پیدا کند و چه به پایان برسد، کسی که به تنهایی به دنبال درمان رفته است خیالش راحت است که هر کاری میتوانسته برای نجات زندگی مشترکش کرده است. آرامش ذهن در سطح فردی، بدون شک تاثیرش را بر زندگی تان میگذارد و کمکتان میکند تصمیم بعدی را بهتر بگیرید.
منبع:زندگی آنلاین
ارسال نظر