به این ۲۰ مشکل در ازدواج برخوردید؟ برای حل آن دست به کار شوید
پارسینه: حفظ کیفیت ازدواج از آن کارهایی است که هرکسی نمیتواند در آن موفق باشد. همه افرادی که وارد رابطه ازدواج شدهاند، کمابیش چالشها و مشکلاتی را پشت سر گذاشته اند یا با آن دستوپنجه نرم میکنند. کیفیت یک رابطه به عوامل مختلفی بستگی دارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
مشاوران ازدواج در مورد مسائل مشترکی یک زوج را به چالش میکشند صحبت میکنند. مشکلاتی که بین اغلب زنان و مردان بزرگ میشود و نارضایتی بزرگ دامان زندگی مشترک را میگیرد البته قابل حل شدن هستند و باید آنها را بشناسیم. در اینجا به ۲۰ مشکل رایج در ازدواج و روشهای حل آن میپردازیم:
۱. نیازهای همه را مقدم بر رابطه خودتان میکنید: یک مسئله معمول است که نیازهای فرزندان، مسئولیتهای خانوادگی و حتی نیازهای خانواده را به خوتان اولویت بدهید. از یکدیگر قدردانی کنید، عملکردهای یکدیگر را ببینید و یکدیگر را در صدر اولویتها قرار دهید.
۲. از ازدواجمان انتظار داریم ما را کامل کند: یکی از مشکلات در رابطه ناشی از این است که میخواهید شریک شما، همه چیز تمام باشد. همه خلاءهای شما را پر کند و شما را کامل کند. زمانی ازدواج کنید که به شریک خود نیاز ندارید تا شما را کامل کند و همچنین خودتان حس مثبتی به خودتان دارید.
۳. میخواهیم دیگری را تغییر دهیم: یک زوج بعد از گذشت مدت زمانی از رفتارهای یکدیگر آزار میبینند. به جای اینکه در اینطور مواقع به برقراری صلح فکر کنند و اینکه چرا حساس شدهاند، به تغییر دیگری رو میآورند. از او شکایت میکنند و حتی او را تحقیر میکنند. به واسطه همین رفتارها هم بالاخره از هم دورتر میشوند و راه بسیاری از زوجها را پیش میگیرند.
۴. از حرف زدن در مورد یکدیگر غافل میشویم: وقتی یکدیگر را ملاقات میکنیم و ازدواج میکنیم، گفتگو و صحبتهای زیادی در مورد اینکه چه کسی هستیم بین ما جریان دارد. با گذشت سالها، فکر میکنیم یکدیگر را میشناسیم و به گونهای عمل میکنیم که گویی چیزی تغییر نکرده است. زمان مشخصی را در روز به یکدیگر اختصاص دهیم. در مورد روزی که گذشت صحبت کنیم. چه چیزی جالب بود؟ اتفاق چالش برانگیزی بود؟
۵. تصمیمات جدا میگیریم: هرکاری که شخص انجام میدهد، به طور مستقیم یا غیرمستقیم روی دیگری اثر میگذارد. اطمینان از اینکه رابطه برای هر دوی شما کار میکند، تنها راه ماندگاری طولانی است. اگر یکی از شما از نحوه پیشبرد امور راضی باشید، رابطه نمیتواند خیلی وضعیت خوبی داشته باشد. وقتی هر دو خوشحال هستید و با یکدیگر تصمیم میگیرید، هر دو شاد خواهید بود.
۶. دروغ سفید میگوییم: بر اساس تحقیقات خیلی از زوجها به هم دروغ سفید میگویند. دروغهای کوچک هم بین یک زوج فاصله ایجاد میکند و درست است که اغلب ما میدانیم که صداقت بهترین راه است، اما در بسیاری از مواقع به یکدیگر دروغ میگوییم. دروغ سفید درست است که به کسی آسیب نمیرساند، اما اعتماد بین طرفین را از بین میبرد.
۷. انتقاد کردن به یکدیگر، کار همیشگی ماست: بعضی انتقادها آنقدر زیاد میشوند که انتقاد به شخصیت دیگری است. این عبارات مثل اینکه «تو همیشه ...» یا «تو هرگز...» به دیگری احساس این را میدهد که کافی نیست و از شریک زندگی خود فاصله میگیرد. به جای این رفتار انتقادی مداوم، هر بار مشخصاً درخواست خودتان را بگویید. مثلا بگویید که من دوست دارم وقتی میز شام رزرو کردهایم به موقع به رستوران بیایی. حرفهای ما معنا دارند و نمیتوانیم انتظار داشته باشیم رفتار غلطی انجام بدهیم و دیگری مغز ما را بخواند.
۸. از اینکه در مورد پول حرف بزنیم میترسیم: وقتی زندگی مالی دو نفر به هم پیوند خورده است، بدیهی هم هست که در مورد آن گفتگو کنند. به راحتی در مورد اینکه هر ماه چقدر درآمد دارید، چه اهدافی دارید و بهترین راه صرفهجویی شما چیست، با هم صحبت کنید.
۹. قرارهای دونفری را فراموش میکنیم: مسائل شغلی، فرزندان و سایر تعهدات شما باعث میشود که شریک خود و برنامههای تکی با او را فراموش کنید. صمیمیت شما در گروی همین برنامههای کوچک دونفره است که در بسیاری از ازدواجها فراموش میشود.
۱۰. بین ما پول «من» و پول «تو» مطرح است: واقعیت ماجرا این است که اگر قبض برق پرداخت نشود، فارغ از این که چه کسی باید آن را پرداخت میکرده است، هر دو نفر در تاریکی خواهند ماند. اختلافات مالی خودتان را حل و فصل کنید. یک زندگی مشترک برای دوام و رسیدن به اهداف، برنامهریزی مالی و تقسیم وظایف میخواهد.
۱۱. به روابط هالیوودی اعتقاد دارید: عشق مانند فیلمها نیست. وقتی تصور میکنید که قرار است اتفاقاتی شبیه به ماجراهای هالیوود را تجربه کنید و این اتفاق نمیافتد، احساس سرخوردگی و ناراحتی میکنید. احساس میکنید با فرد اشتباهی ازدواج کردهاید و این اتفاق میتواند منجر به نارضایتی و جرو بحث شود. عشق پخته و پر از صمیمیت را یاد بگیریم و به خیالات اعتنا نکنیم.
۱۲. سعی میکنید همسرتان را کنترل کنید: احساس آزادی و احترام در یک رابطه ضروری است. هر یک از طرفین در ازدواج باید به رشد دیگری کمک کند و نیازها و خواستههای شریک خود را برآورده کند. افراد حق استفاده از شریک خود و تبدیل او به کسی که میخواهند را ندارند.
۱۳. در جمع بحث میکنیم: اختلافنظرهای شما در جمع تحقیرآمیز است و مشکلات را بدتر میکند. در جمع از ابراز مستقیم نظرات تندتان پرهیز کنید و به موقع مسائل را حل کنید.
۱۴. صحبتهای روزانه را جدی نمیگیریم: در روزمرگی اوقات میگذرانیم و کنار هم بدون حرف زدن خاصی زندگی میکنیم. صحبت کردن، اما یخهای بین ما را چنان میشکند که باید آن را جدیتر بگیریم. در هر مورد که فکر میکنیم صحبت کنیم. به این ترتیب از یکدیگر و افکار هم باخبر و به یکدیگر نزدیکتر میشویم.
۱۵. پنهانکاری میکنیم: چه در مورد پول، چه در مورد فرزندان و چه در مورد تصمیمات پنهانکاری میکنیم و به همسرمان چیزی نمیگوییم. پنهانکاری و حفظ اسرار از روشهای کودکانه برای جلوگیری از درگیری است.
۱۶. به حرف هم گوش نمیدهیم، میشنویم تا پاسخ دهیم: بسیاری از افراد به جای اینکه به حرف دیگری گوش دهند و آن را درک کنند، برای اینکه پاسخ آنها را بدهند حرفشان را میشنوند. به حرف شریک زندگی خود فکر کنید و احساسات او را درک کنید.
۱۷. اعتقاد دارید عشق کافی است: عشق هرچقدر هم زیبا و لازم باشد، اما برای یک رابطه کافی نیست. هر یک از طرفین رابطه باید آن را مدیریت کنند. روزهای فراز و نشیب یک رابطه زیاد است و با اقدامات سنجیده بهتر میگذرد.
۱۸. پیشنهاد شریک زندگی خود را به راحتی رد میکنیم: خوشحالترین زوجها کسانی هستند که به پیشنهادات یکدیگر پاسخ میدهند. رابطه شاد و سالم با نادیده گرفتن و مقابله با پیشنهادات طرفین ممکن نیست. گاهی طوری با یکدیگر رفتار میکنیم که گویی نظرات هم را نمیشنویم و ارزشی برای آن قائل نیستیم.
۱۹. هویت فردی خودمان را فراموش میکنیم: به تدریج در زندگی ما نقشهای مختلفی داریم: مادر، پدر، همسر و.... این برچسبها بعضی اوقات انقدر بر ما غلبه میکند که خودمان را فراموش میکنیم. زمان لازم را پیدا کنید و کارهایی که به هویت و علاقه خودتان مربوط است را انجام دهید.
۲۰. انتظار دارید همه چیز به طور کامل برابر باشد: در هیچ ازدواجی مسئولیت ۵۰/۵۰ وجود ندارد. در زندگی در شرایطی یکی از طرفین صد درصد کاری را برعهده میگیرد. مهم این است که اساس این تصمیمات گفتگوی منطقی باشد. طرفین یک رابطه به دنبال راههایی برای ایجاد فضای آرام و مثبت برای یکدیگر هستند و بدون شک فضای عادلانه آرامش میآورد، اما همه مسئولیتها در عمل ۵۰/۵۰ نخواهد بود.
۱. نیازهای همه را مقدم بر رابطه خودتان میکنید: یک مسئله معمول است که نیازهای فرزندان، مسئولیتهای خانوادگی و حتی نیازهای خانواده را به خوتان اولویت بدهید. از یکدیگر قدردانی کنید، عملکردهای یکدیگر را ببینید و یکدیگر را در صدر اولویتها قرار دهید.
۲. از ازدواجمان انتظار داریم ما را کامل کند: یکی از مشکلات در رابطه ناشی از این است که میخواهید شریک شما، همه چیز تمام باشد. همه خلاءهای شما را پر کند و شما را کامل کند. زمانی ازدواج کنید که به شریک خود نیاز ندارید تا شما را کامل کند و همچنین خودتان حس مثبتی به خودتان دارید.
۳. میخواهیم دیگری را تغییر دهیم: یک زوج بعد از گذشت مدت زمانی از رفتارهای یکدیگر آزار میبینند. به جای اینکه در اینطور مواقع به برقراری صلح فکر کنند و اینکه چرا حساس شدهاند، به تغییر دیگری رو میآورند. از او شکایت میکنند و حتی او را تحقیر میکنند. به واسطه همین رفتارها هم بالاخره از هم دورتر میشوند و راه بسیاری از زوجها را پیش میگیرند.
۴. از حرف زدن در مورد یکدیگر غافل میشویم: وقتی یکدیگر را ملاقات میکنیم و ازدواج میکنیم، گفتگو و صحبتهای زیادی در مورد اینکه چه کسی هستیم بین ما جریان دارد. با گذشت سالها، فکر میکنیم یکدیگر را میشناسیم و به گونهای عمل میکنیم که گویی چیزی تغییر نکرده است. زمان مشخصی را در روز به یکدیگر اختصاص دهیم. در مورد روزی که گذشت صحبت کنیم. چه چیزی جالب بود؟ اتفاق چالش برانگیزی بود؟
۵. تصمیمات جدا میگیریم: هرکاری که شخص انجام میدهد، به طور مستقیم یا غیرمستقیم روی دیگری اثر میگذارد. اطمینان از اینکه رابطه برای هر دوی شما کار میکند، تنها راه ماندگاری طولانی است. اگر یکی از شما از نحوه پیشبرد امور راضی باشید، رابطه نمیتواند خیلی وضعیت خوبی داشته باشد. وقتی هر دو خوشحال هستید و با یکدیگر تصمیم میگیرید، هر دو شاد خواهید بود.
۶. دروغ سفید میگوییم: بر اساس تحقیقات خیلی از زوجها به هم دروغ سفید میگویند. دروغهای کوچک هم بین یک زوج فاصله ایجاد میکند و درست است که اغلب ما میدانیم که صداقت بهترین راه است، اما در بسیاری از مواقع به یکدیگر دروغ میگوییم. دروغ سفید درست است که به کسی آسیب نمیرساند، اما اعتماد بین طرفین را از بین میبرد.
۷. انتقاد کردن به یکدیگر، کار همیشگی ماست: بعضی انتقادها آنقدر زیاد میشوند که انتقاد به شخصیت دیگری است. این عبارات مثل اینکه «تو همیشه ...» یا «تو هرگز...» به دیگری احساس این را میدهد که کافی نیست و از شریک زندگی خود فاصله میگیرد. به جای این رفتار انتقادی مداوم، هر بار مشخصاً درخواست خودتان را بگویید. مثلا بگویید که من دوست دارم وقتی میز شام رزرو کردهایم به موقع به رستوران بیایی. حرفهای ما معنا دارند و نمیتوانیم انتظار داشته باشیم رفتار غلطی انجام بدهیم و دیگری مغز ما را بخواند.
۸. از اینکه در مورد پول حرف بزنیم میترسیم: وقتی زندگی مالی دو نفر به هم پیوند خورده است، بدیهی هم هست که در مورد آن گفتگو کنند. به راحتی در مورد اینکه هر ماه چقدر درآمد دارید، چه اهدافی دارید و بهترین راه صرفهجویی شما چیست، با هم صحبت کنید.
۹. قرارهای دونفری را فراموش میکنیم: مسائل شغلی، فرزندان و سایر تعهدات شما باعث میشود که شریک خود و برنامههای تکی با او را فراموش کنید. صمیمیت شما در گروی همین برنامههای کوچک دونفره است که در بسیاری از ازدواجها فراموش میشود.
۱۰. بین ما پول «من» و پول «تو» مطرح است: واقعیت ماجرا این است که اگر قبض برق پرداخت نشود، فارغ از این که چه کسی باید آن را پرداخت میکرده است، هر دو نفر در تاریکی خواهند ماند. اختلافات مالی خودتان را حل و فصل کنید. یک زندگی مشترک برای دوام و رسیدن به اهداف، برنامهریزی مالی و تقسیم وظایف میخواهد.
۱۱. به روابط هالیوودی اعتقاد دارید: عشق مانند فیلمها نیست. وقتی تصور میکنید که قرار است اتفاقاتی شبیه به ماجراهای هالیوود را تجربه کنید و این اتفاق نمیافتد، احساس سرخوردگی و ناراحتی میکنید. احساس میکنید با فرد اشتباهی ازدواج کردهاید و این اتفاق میتواند منجر به نارضایتی و جرو بحث شود. عشق پخته و پر از صمیمیت را یاد بگیریم و به خیالات اعتنا نکنیم.
۱۲. سعی میکنید همسرتان را کنترل کنید: احساس آزادی و احترام در یک رابطه ضروری است. هر یک از طرفین در ازدواج باید به رشد دیگری کمک کند و نیازها و خواستههای شریک خود را برآورده کند. افراد حق استفاده از شریک خود و تبدیل او به کسی که میخواهند را ندارند.
۱۳. در جمع بحث میکنیم: اختلافنظرهای شما در جمع تحقیرآمیز است و مشکلات را بدتر میکند. در جمع از ابراز مستقیم نظرات تندتان پرهیز کنید و به موقع مسائل را حل کنید.
۱۴. صحبتهای روزانه را جدی نمیگیریم: در روزمرگی اوقات میگذرانیم و کنار هم بدون حرف زدن خاصی زندگی میکنیم. صحبت کردن، اما یخهای بین ما را چنان میشکند که باید آن را جدیتر بگیریم. در هر مورد که فکر میکنیم صحبت کنیم. به این ترتیب از یکدیگر و افکار هم باخبر و به یکدیگر نزدیکتر میشویم.
۱۵. پنهانکاری میکنیم: چه در مورد پول، چه در مورد فرزندان و چه در مورد تصمیمات پنهانکاری میکنیم و به همسرمان چیزی نمیگوییم. پنهانکاری و حفظ اسرار از روشهای کودکانه برای جلوگیری از درگیری است.
۱۶. به حرف هم گوش نمیدهیم، میشنویم تا پاسخ دهیم: بسیاری از افراد به جای اینکه به حرف دیگری گوش دهند و آن را درک کنند، برای اینکه پاسخ آنها را بدهند حرفشان را میشنوند. به حرف شریک زندگی خود فکر کنید و احساسات او را درک کنید.
۱۷. اعتقاد دارید عشق کافی است: عشق هرچقدر هم زیبا و لازم باشد، اما برای یک رابطه کافی نیست. هر یک از طرفین رابطه باید آن را مدیریت کنند. روزهای فراز و نشیب یک رابطه زیاد است و با اقدامات سنجیده بهتر میگذرد.
۱۸. پیشنهاد شریک زندگی خود را به راحتی رد میکنیم: خوشحالترین زوجها کسانی هستند که به پیشنهادات یکدیگر پاسخ میدهند. رابطه شاد و سالم با نادیده گرفتن و مقابله با پیشنهادات طرفین ممکن نیست. گاهی طوری با یکدیگر رفتار میکنیم که گویی نظرات هم را نمیشنویم و ارزشی برای آن قائل نیستیم.
۱۹. هویت فردی خودمان را فراموش میکنیم: به تدریج در زندگی ما نقشهای مختلفی داریم: مادر، پدر، همسر و.... این برچسبها بعضی اوقات انقدر بر ما غلبه میکند که خودمان را فراموش میکنیم. زمان لازم را پیدا کنید و کارهایی که به هویت و علاقه خودتان مربوط است را انجام دهید.
۲۰. انتظار دارید همه چیز به طور کامل برابر باشد: در هیچ ازدواجی مسئولیت ۵۰/۵۰ وجود ندارد. در زندگی در شرایطی یکی از طرفین صد درصد کاری را برعهده میگیرد. مهم این است که اساس این تصمیمات گفتگوی منطقی باشد. طرفین یک رابطه به دنبال راههایی برای ایجاد فضای آرام و مثبت برای یکدیگر هستند و بدون شک فضای عادلانه آرامش میآورد، اما همه مسئولیتها در عمل ۵۰/۵۰ نخواهد بود.
منبع:
خبرگزاری ایرنا
ارسال نظر