غسل ایدئولوژیک فرقه رجوی
همشهری ماه/شماره 92:
وزارت امور خارجه آمریکا در آوریل 2007 و در گزارشی اعلام میکند: «مجاهدین خلق، علاوه بر معیارهای تروریستی، ویژگیهای فرقهگونه از خود بروز داده است. اعضای جدید، بهمحض ورود به گروه، تحت القائات ایدئولوژیکی مجاهدین خلق قرار میگیرند و تاریخ ایران را به گونهای تجدیدنظرشده فرامیگیرند. همچنین از اعضا خواسته میشود سوگند «طلاق دائمی» یاد کنند و در جلسات «غسل ایدئولوژیکی» هفتگی شرکت کنند. علاوه بر این، طبق گزارشها، کودکان در سنین پایین از والدین خود جدا میشوند... نفر دوم فرقه، یعنی «مریم رجوی» نیز گروه را به فرقهای تبدیل کرده که کملا حول شخصیت او میچرخد. او ادعای تقلید از حضرت محمد[ص] را دارد و اعضای گروه او را «رئیس جمهور ایران در تبعید» میدانند».
از انقلاب ایدئولوژیک فرقه تا طلاقهای اجباری
ازدواج مسعود رجوی با مریم قجر عضدانلو، همسر مهدی ابریشمچی چندی پس از طلاق از وی، از سوی سازمان یک «انقلاب ایدئولوژیک» خوانده شد. انقلاب ایدئولوژیک فرقه اما به نحو متناقضی با طلاق دیگر اعضا حاصل میآمد، چرا که مراحل مختلف انقلاب عبارت بود از طلاقهای اجباری افراد مزدوج، نگارش مرتب گزارشهای خود انتقادی، چشمپوشی از تمایلات جنسی و فداکاری جسمی و روحی مطلق برای رهبری.
سطح فداکاری مورد انتظار از اعضا هنگامیکه پلیس فرانسه در سال 2003 مریم رجوی را دستگیر کرد بهطور کامل به نمایش درآمد. 10 تن از اعضا و هواداران فرقه رجوی به نشانه اعتراض دست به خودسوزی در کشورهای مختلف اروپا زدند که این اقدامات منجر به مرگ دو تن از آنها شد. به گفته اعضای سابق، «انقلاب ایدئولوژیک» یکی از ریشههای اصلی آزارهای جسمی و روحی است که علیه افراد در این گروه صورت میگیرد.
طبق ماده 12 از اعلامیه جهانی حقوق بشر «احدی در زندگی خصوصی، امور خانوادگی، اقامتگاه یا مکاتبات خود نباید مورد برخورد خودسرانه واقع شود و شرافت و نامش مورد حمله قرار گیرد.» و نیز در ماده 16 از همین اعلامیه تصریح شده است که «هر مرد و زنی حق دارند بدون هیچ گونه محدودیت با یکدیگر تشکیل خانواده بدهند و این ازدواج در آزادی کامل صورت گیرد و مورد حمایت واقع شود.» کاملاً واضح است که این حق مسلم به صورتی آشکارا از سوی فرقه رجوی به تاراج رفته است.
از سوی دیگر دیدهبان حقوق بشر در گزارشی در تاریخ 19 می2005 صراحتاً بیان میدارد که «سازمان مجاهدین خلق اعضای ناراضی خود را مورد شکنجه قرار داده و مشمول حبسهای انفرادی طویلالمدت کرده است.» بر طبق این گزارش، شکنجهشدگان دقیقاً از میان افرادی انتخاب شدهاند که از سیاستها و اعمال غیردمکراتیک سران فرقه انتقاد یا قصد خود را برای ترک اشرف اعلام کردهاند. گزارش دیده بان حقوق بشر با اشاره به این سیاست ضد انسانی فرقه رجوی تأکید کرده است که «ماده 5 اعلامیه جهانی حقوق بشر مقرر میدارد: احدی را نمیتوان شکنجه یا تحت مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه و بر خلاف انسانیت و شوون انسانی باشد».
تفتیش عقاید: هر شب خود را گزارش کنید!
پس از شکست عملیات فروغ جاویدان و طبق اعلامیههای انقلابی رجوی، اعضا موظفند که هر شب نسبت به نگارش گزارشی از فعالیتهای روزانه خود اقدام کرده و در صورتی که غفلتی از رهبری فرقه حتی در تفکرات خود داشتند، آن را اعلام و نسبت به آن اظهار ندامت کنند تا شاید مورد لطف ملوکانه رهبری قرار گیرند! بدون تردید این امر نقض صریح مواد 18 و 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر در باب آزادی افراد در اظهار عقیده و ایمان است. مستند به این دو ماده هیچ کسی نباید نسبت به اعلام آزادانه عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد.
این امر علاوه برآنکه نمونه بارز تفتیش عقاید است، میتواند مصداقی بارز از نقض ماده 20 اعلامیه جهانی حقوق بشر باشد که در بند یک آن اعلام میدارد، هر فردی حق دارد «آزادانه» در مجامع و جمعیتهای مسالمتآمیز شرکت کند و در بند دوم آن نیز اشعار میدارد که هیچکس را نمیتوان مجبور به شرکت در اجتماعی کرد. اینهم در حالی است که فرقه رجوی دیر زمانی است مدعی دفاع از حقوق بشر و آزادی بیان است.
100 دلار به اعضا، 25 هزار دلار به جنگطلبان
فرقه رجوی چندی است تلاشهای فراوانی دارد تا خود را از فهرست سازمانهای تروریستی در ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا خارج کند. در سال 2010 کنفرانسی توسط این فرقه در پاریس برگزار شد که طی آن مهمانان شاخصی حضور داشتند و همگی خواستار خروج فرقه از فهرست سازمانهای تروریستی بودند. «جان بولتون» نماینده سابق ایالات متحده در سازمان ملل و «خوزه ماریا آسنار» نخستوزیر سابق اسپانیا و همچنین «دیوید فلیپس» فرمانده ارشد سربازان آمریکایی محافظ اردوگاه اشرف در سال 2004-2005 از جمله چهرههای شاخص حاضر در این نشست هستند.
مهمانانی که گفته میشود هر یک برای حضور و سخنرانی در این کنفرانس مبلغی در حدود 25هزار دلار دریافت کردهاند. این در حالی است که جداشدگان این فرقه تأکید دارند که کمک فرقه به اعضای اشرف ماهانه از 100 دلار تجاوز نمیکرد. البته نکته جالبتر آنکه آسنار یکی از روسای دولتی بود که در سال 2003 به ارتش کشورش دستور داد تا آمریکاییها را برای سرنگونی صدام حسین، همو که پناهگاهی امن در اختیار فرقه رجوی قرار داده بود همراهی کنند!
هنوز مشخص نیست که این اقدامات و تبلیغات در آینده چه سرنوشتی را برای سازمان و اعضای آن رقم میزند. امروز و پس از خروج نیروهای ایالات متحده از خاک عراق و دستور دولت عراق به این فرقه برای ترک خاک این کشور و نارضایتیهای حاصل از زندگی در اردوگاه اشرف و گزارشهای متعدد نهادهای بینالمللی مدافع حقوق بشر مبنی بر شرایط نامساعد آن اردوگاه برای زندگی، شرایط برای افراد ساکن در آن روز به روز سختتر میشود و فرقه رجوی را تا آستانه فروپاشی کامل جلو برده است. بدون تردید چنین وضعیتی روز به روز نفسهای سرکردگان آن را بیشتر به شماره میاندازد تا آن اندازه که اعضای این فرقه این روزها از خود میپرسند، «راستی از رهبرمان چه خبر؟»
خدا لعنتشان کند