گوناگون

صف دانشجوهای خارج از کشور برای گرفتن ارز دانشجویی

پارسینه: یه لحظه سکوت، خواهش می‌کنم ساکت باشید تا صدا به همه برسه، لطفا همه تشریف ببرید و یکشنبه بیاین، امروز دیگه به کسی نامه نمی‌دیم.





مردی که از اتاق «اعزام با هزینه‌ شخصی بیرون آمده، با بلندترین صدای ممکن این جمله را می‌گوید و وقتی می‌بیند تنها نتیجه‌ حرفش، سر و صدای بیشتر پدر و مادرهای خسته است و هیچ کس از جایش تکان نمی‌خورد، دوباره برمی‌گردد داخل اتاق.

اینجا اوضاع یک هفته‌ای می‌شود که به این شکل درآمده. طوری که این روزها اگر گذر کسی به وزارت علوم بیفتد، بعد از گذشتن از گیت‌های امنیتی حتما صف متقاضیان ارز دانشجویی را در سمت چپ طبقه‌ همکف می‌بیند، صفی که دیگر برای کارکنان وزارتخانه عادی شده.

به گزارش همشهری‌جوان شماره ۳۴۹ رونق دوباره صف هم برمی‌گردد به ماجرای گران شدن تاریخی قیمت ارز در بازار. در چنین شرایطی نه دانشجویان به خارج رفته تاب تحمل هزینه‌های دوبرابر شده را داشتند و نه هیچ صرافی حاضر به فروش ارز بود. در همین گیرودار بود که همه یاد ارز دانشجویی وزارت علوم افتادند. نتیجه این شد که تا الان حدود ۲۰ هزار نفر در سامانه‌ «نشا» که مخصوص ثبت اطلاعات دانشجویان خارج از کشور برای اخذ ارز دولتی است، ثبت نام کرده‌اند.

عقربه‌ کوچک ساعت بزرگ سالن ورودی وزارت علوم هنوز به ۱۰ نرسیده که ۲۰ نفری سمت چپ طبقه همکف کنار هم جمع می‌شوند. اتاق«اعزام با هزینه شخصی» درگوشه‌ سالن قرار دارد. انگار صف‌های این چند وقته باعث شده دکوراسیون جلوی اتاق عوض شود. صندلی‌ها را کج جلوی اتاق چیده‌اند، طوری که فقط به اندازه‌ یک نفر جای رد شدن به سمت اتاق باشد. دو مامور حراست هم با بی‌سیم پشت صندلی‌ها ایستاده‌اند و هر از گاهی به مراجعان متخلفی که پایشان را از صندلی‌ها فراتر می‌گذارند، تذکر می‌دهند. علاوه براین، آنها مسوول تحویل گرفتن مدارک و مرتب کردن صف هم هستند. صفی که هر چه شلوغ‌تر می‌شود، صدای مامورها را هم بالاتر می‌برد.

نشاکاری در شهرک غرب!

پیرزنی که پرونده زرد رنگی به دست گرفته، به زور راه خود را از بین جمعیت باز می‌کند و به مرد جوان‌تر می‌گوید: «آقا پسر من تو ایتالیا درس می‌خونه، می‌خوام براش ارز بفرستم، باید چی کار کنم؟» مرد جوان که از سوال‌های تکراری هر روزه خسته شده، بر حسب عادت جواب می‌دهد: «مادر تو سایت نشا ثبت کردین، مدارکتون آماده هست؟» پیرزن که کاملا گیج شده پرونده را به دست او می‌دهد. جوان که انگار این روزها برای خودش کارشناس مسائل ارز دانشجویی شده، با یک نگاه نواقص پرونده را به پیرزن می‌گوید.

مامور دیگری کمی آن طرف‌تر جلوی پسر جوانی را می‌گیرد که خودش را به جلوی صف کشانده و می‌خواهد برود داخل اتاق. «آقا من فقط می‌خوام یه سوال بپرسم، تو رو خدا بذارید برم!»صدای مردم داخل صف بلند می‌شود و همه می‌گویند ما هم فقط برای یک سوال صف کشیده‌ایم. ساعت نزدیک ۱۱ شده و صف تا ستون سنگی وسط سالن دراز شده.

روی ستون پر از کاغذهای جور واجور است که مراحل ثبت نام و دریافت ارز را به زبان ساده توضیح می‌دهند. چند پیرمرد آدرس شعبه‌های بانک‌هایی که ارز دانشجویی می‌دهند، را یادداشت می‌کنند. یکی از آنها که چشم‌هایش درست نمی‌بیند، بلند بلند می‌گوید: «دردسر این بچه‌ها هیچ وقت تمومی نداره، آخه ما الان با این سن و سال باید تو صف بایستیم؟» البته صف فقط برای پیرمردها و پیرزن‌ها نیست. بیشتر دانشجوهایی که در مالزی، جمهوری آذربایجان و کشورهای نزدیک درس می‌خوانند، خودشان آمده‌اند دنبال ارز.

به خاطر اطلاع‌رسانی غلط

هر چند حسن نائینی، معاون بورس و امور دانشجویان خارج، گفته دانشجویان باید طبق نوبت برای دریافت ارز مراجعه کنند اما واقعیت صف‌ها چیز دیگری را نشان می‌دهد. بعد از ثبت نام در سامانه «نشا» یک تاریخ برای مراجعه به وزارتخانه و دریافت نامه معرفی به بانک به شما می‌دهند، این کار اصولا برای این است که این صف‌های طویل درست نشود اما مشکل اینجاست که کسی طبق تاریخ مراجعه نمی‌کند. برای همین هم کسی که باید در اردیبهشت بیاید، با کسی که نوبتش اسفند ماه است، با هم برای دریافت ارز آمده‌اند.

از خودشان هم که بپرسی، برای این بی‌نوبت آمدن جواب آماده دارند؛ «ربطی به تاریخ سایت نداره، شما بعد از ثبت نام باید بیایید اینجا، از صبح تا ساعت دو که صف بایستید، نامه را بهتان می‌دهند. شاید یکی، دو روز معطل بشید اما بالاخره جواب می‌گیرید.» البته بعضی‌ها هم هستند که کاملا به موقع و طبق تاریخ مقرر آمده‌اند و از شلوغی و صف تعجب می‌کنند. خانم مهدوی که دخترش در کانادا درس می‌خواند، از همین آدم‌های مقرراتی است و از این وضعیت خیلی عصبانی است.

نوبت من برای هفته قبل بود. آن موقع تازه اینجا داشت شلوغ می‌شد. من نامه را گرفتم و طبق فهرست شعب منتخب بانکی که خود وزارتخانه معرفی کرده به یکی از بانک‌های نزدیک خانه‌مان مراجعه کردم اما آنجا به من گفتند یک ماهی می‌شود که دیگر ارز دانشجویی نمی‌دهند. رئیس بانک با بداخلاقی از من خواست که به وزارتخانه بگویم نام این بانک را از لیست حذف کنند! غیر از من خیلی‌های دیگر هم به آن شعبه رفته بودند، فقط به خاطر اطلاع‌رسانی غلط! در همان یکی، دو ساعت حدود ۳۰ نفر دیگر هم همین مشکل را مطرح می‌کنند اما وزارت خانه تقصیر را می‌اندازد گردن بانک و بانک هم تلافی‌اش را سر وزارت درمی‌آورد، این وسط فقط هر روز ۵۰ نفر در بانک‌ها سرگردان می‌شوند که ظاهرا خیلی موضوع مهمی نیست.

خانم مهدوی پزشک است و الان یک هفته‌ای است که به علت همین مشکلات نتوانسته به بیمارهایش برسد؛ «امروز آقایی را دیدم که نوبتش برای فروردین ماه بود اما موفق شده بود نامه را بگیرد. واقعا مشخص نیست این نوبت دهی یعنی چی؟ خب از اول می‌گفتند هر روز بیایید اینجا، تا ما هم تکلیفمان را می‌دانستیم» شهرستانی‌ها هم مجبورند بعد از ثبت نام برای گرفتن نامه به تهران بیایند. آنها هم انگار چاره کار را در سماجت دیده‌اند و بست نشسته‌اند تا اسمشان را صدا بزنند. بعضی‌هایشان هم برای دومین بار است که به تهران می‌آیند و حسابی از این شرایط کلافه‌اند.

جیب خالی، مدرک عالی

جوان‌های توی صفِ به پدر و مادرهایی که بین مدارک انگلیسی دنبال نامه دانشگاه فرزندشان به وزارت علوم هستند، کمک می‌کنند. مهرداد یکی از دانشجوهایی است که دلش نیامده والدینش اینجا اذیت شوند و خودش یک هفته‌ای از کوآلالامپور به تهران آمده تا کارهای وزارتخانه را انجام دهد. سال آخر رشته‌ کامپیوتر است و می‌گوید اگر تا شش ماه دیگر درسش تمام نشود، دیگر نمی‌تواند از پس هزینه‌های تحصیل و زندگی بربیاید. «چهار سال پیش که من به مالزی رفتم، اوضاع خیلی خوب بود.

هزینه‌های تحصیل در آنجا نزدیک به هزینه دانشگاه آزاد بود و من با سالی ۱۸ هزار رینگیت(واحد پول مالزی) معادل ۴۵۰۰ دلار درس می‌خواندم. تا همین شش ماه قبل هم اوضاع بد نبود و هر رینگیت ۴۰۰ تومان بود اما الان چند ماهی می‌شود که ارزش ریال هر روز کمتر می‌شود و امروز هر رینگیت ۷۵۰ تومان است. همه چیز دوبرابر شده. خیلی از دوست‌های من که تازه از ایران آمده بودند و مشغول یادگیری انگلیسی بودند، بعد از این گرانی دوباره به ایران برگشتند. چون واقعا هزینه‌ها مدام بیشتر می‌شود.

مثلا تا حدود یک سال قبل می‌شد با دو نفر دیگر یک خانه اجاره کرد و ۲۴۰ هزار تومان کرایه داد اما الان با همین پول کاری نمی‌شود کرد.» به هر حال گرانی دلار باعث شده درصد زیادی از ۸۰ هزار دانشجوی ایرانی که در خارج از کشور تحصیل می‌کنند، دست از پا درازتر به وطن برگردند. گرچه فشار اصلی روی دانشجویان مقطع کارشناسی است، چون اکثر دانشجوهای مقاطع ارشد و دکترا از بورسیه استفاده می‌کنند. ساعت تقریبا دو شده و مامور جلوی اتاق برای آخرین بار اسامی افراد خوشبختی که امروز نامه‌شان حاضر شده را می‌خواند. جلوی اتاق آرام آرام خلوت می‌شود و آبدارچی با یک سینی پر از چای وارد اتاقی می‌شود که تا چند لحظه قبل جای سوزن انداختن نداشت.
وقتی ارز نمی‌رسد دانشجوها چه می‌کنند؟

مرام پول پخش کن‌ها را شکر!

از قدیم گفته‌اند محدودیت، خلاقیت می‌آورد. محدودیت ارز هم انگار باعث شکوفایی استعداد بعضی‌ها شده و فکرهای جالبی به سرشان زده. بعد از رکورد زدن قیمت دلار، تعدادی از صراف‌ها که کلا از خیر فروش ارز گذشتند و بقیه هم شروع کردند به گران فروشی.

به دلال‌های خیابان استامبول و میدان فردوسی هم که خیلی اعتبار نیست. تازه وقتی با همه این مشکلات ارز تهیه کنید، هیچ کس نمی‌تواند بیشتر از ۵ هزار دلار ارز خارج کند و این مقدار برای یک دانشجو که در خارج از کشور درس می‌خواند، پول زیادی نیست.

البته بعضی از صرافی‌ها هستند که با استفاده از روابطی که در کشورها دارند، می‌توانند به آنجا ارز بفرستند. برخی از خانواده‌ها هم به ناچار به این صرافی‌ها اعتماد می‌کنند.اما هنوز هم مردانگی وجود دارد و بعضی از دانشجوهای ایرانی که در خارج از کشور درس می‌خوانند و اوضاع مالی خوبی دارند، به بقیه‌ دانشجوها ارز می‌دهند تا از بی پولی تلف نشوند. خانواده این دانشجوها هم در ایران کمی بیشتر از معادل ریالی این مقدار ارز را به خانواده‌ آن دانشجوی خیر و «پول پخش کن» می‌دهد.

همین باعث شده پول پخش کنی الان یکی از مشاغل پر رونق و سود ده در جامعه دانشجوهای ایرانی خارج نشین باشد. البته خارجی‌ها خیلی این حرکات انسان دوستانه ما ایرانی‌ها را درک نمی‌کنند و شغل پول پخش کنی را مغایر با قوانین و دخالت در امور بانکی کشورشان می‌دانند.

درس فرنگی به خرج چه‌کسی؟

۹۲ درصد با هزینه شخصی

براساس اعلام مدیر کل بورس وزارت علوم، از اول مهرماه امسال ۱۸ هزار و ۸۳۱ دانشجو تا همین اواخر برای گرفتن نامه دریافت ارز دانشجویی در سامانه نشا ثبت نام کرده‌اند. حسن مسلمی نائینی - معاون بورس و امور دانشجویان- خارج گفته که از این تعداد ۸ هزار و ۵۸۰ نفر در مقطع کارشناسی ارشد، ۷ هزار و ۶۰۷ نفر در مقطع دکترا، ۲ هزار و ۵۹۴ نفر در مقطع کارشناسی و ۵۰ نفر در مقطع کاردانی متقاضی دریافت ارز با هزینه شخصی هستند.

خبر کامل تر را هم معاون آموزش وزارت علوم داده و گفته که ۷۲ هزار دانشجوی ایرانی با هزینه شخصی به خارج رفته‌اند. مدیرکل بورس و امور دانشجویان خارج وزارت علوم از تحصیل ۸۰ هزار دانشجوی ایرانی در دانشگاه‌های خارج از کشور گفته که معنی‌اش می‌شود اینکه فقط ۸ هزار دانشجو با خرج دولت رفته‌اند دنبال علم، یعنی ۸ درصد ناقابل.

به خاطر ۱۲۵۰۰ دلار

بعد از نوسانات شدید قیمت ارز در بازار، دردسرهای دانشجویان ایرانی شاغل در خارج به قدری بالا گرفت که مجلس وارد عمل شد و نشستی در این رابطه با حضور اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، مسوولان وزارت علوم و برخی از دانشجویان ایرانی در حال تحصیل در کشور بلاروس برگزارکرد. هدف اصلی تسریع مراحل دریافت ارز و به موقع رساندن آن به دانشجوها بود.

به هر حال تا وقتی طرح مجلس عملیاتی نشده، با همین مراحل فعلی آشنا شوید تا بعد. بد نیست بدانید خیلی از خانواده‌هایی که الان هجوم آورده‌اند به وزارت علوم تا چند ماه قبل یا اصلا از وجود این نوع ارز بی‌اطلاع بودند یا هیچ وقت برای گرفتن آن اقدام نکرده بودند. برای همین اطلاعات شان راجع به جزئیات مراحل دریافت ارز دانشجویی کم است و به خاطر یک اشتباه کوچک چند روزی معطل می‌شوند.

البته قوانین وزارت علوم هم در چند ماهه‌ اخیر سختگیرانه‌تر شده؛ مثلا قبلا گرفتن گواهی اشتغال به تحصیل از دانشگاه کفایت می‌کرد اما حالا باید این گواهی حتما به امضا و تایید سفارت یا نمایندگی ایران در کشور مربوطه برسد. به طور کلی هم این ارز مخصوص دانشجوهای شاغل به تحصیل در خارج از کشور و همه دانشجوهایی است که موفق به اخذ پذیرش شده‌اند.کل عملیات دریافت ارز به سه قسمت تقسیم می‌شود، آنها در مرحله اول باید در سامانه‌ «نشا» اداره کل بورس و امور دانشجویان خارج (nesha.msrt.gov.ir) ثبت نام کنند.

بعد از این اصولا باید طبق تاریخی که سایت مشخص می‌کند، به وزارت علوم مراجعه کرد اما این تاریخ برای بعضی از دانشجوها خیلی دیر است و وقتی است که ترم‌شان شروع شده و کار از کار گذشته، اینجاست که می‌گویند پررو بازی و سر زدن هر روزه به وزارت علوم جواب می‌دهد. بعد از اینکه دانشجوها یا خانواده‌شان از این مرحله جانفرسا هم به سلامت گذشتند، می‌توانند بروند سراغ بانک. نکته‌ مهم در این مورد این است که خیلی‌ها بر اساس فهرست وزارت علوم یک بانک را در نظر می‌گیرند اما بعدا متوجه می‌شوند که بانک مورد نظر دیگر ارز دانشجویی نمی‌دهد.

اهل فن معتقدند حتما باید از اینکه شعبه ارز دانشجویی می‌دهد، مطمئن شد و بعد نامه وزارت علوم را گرفت. میزان ارز دریافتی حداکثر ۷۵۰۰ دلار برای شهریه و ۵ هزار دلار برای مخارج زندگی در هر ترم است. غیر از خود دانشجو، فقط اقوام درجه‌ یک یا نماینده‌ قانونی می‌توانند برای دریافت ارز اقدام کنند.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت پارسینه هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد