نشانهای که میگوید روحتان بیمار است نه جسم تان
پارسینه: خستگی روحی یک مشکل جدیست که باید هر چه سریعتر به برطرف کردن آن بپردازید، زیرا به مرور زمان باعث بروز مشکلات ناخوشایند در شما میشود.
اگر شما اکثر اوقات احساس خالی بودن و ضعف دارید، همین جا به شما میگوییم که تنها نیستید، یکی از هر ۵ نفر احساس خستگی میکنند و متاسفانه خستگی در حال تبدیل شدن به یک عادت است، ریتم دنیای مدرن شامل کار دائم، استرس، تنش، کمبود خواب و ورزش منظم است و همه اینها بر روحیه تاثیر میگذارد، یک آسیب است و نیاز به کمک دارد.
ما در بخش سلامت روان نمناک میخواهیم درباره علائم خستگی روح که ناخوشایند به نظر میرسد و ناراحتی و مشکلات زیادی ایجاد میکند، صحبت کنیم با ما همراه باشید.
آیا میدانید خستگی روحی با شما چه میکند؟
ما در بخش سلامت روان نمناک میخواهیم درباره علائم خستگی روح که ناخوشایند به نظر میرسد و ناراحتی و مشکلات زیادی ایجاد میکند، صحبت کنیم با ما همراه باشید.
آیا میدانید خستگی روحی با شما چه میکند؟
۱. پس از یک استراحت کامل شبانه، خسته هستید:
در حقیقت بیدار شدن و بیرون آمدن از تخت، صبحها برای شما سخت است، حتی اگر تعداد ساعت مناسبی خوابیده باشید، که این میتواند اولین علامت باشد، در این حالت شما از نظر جسمی بهبود یافته اید، اما روح شما با خواب به سختی بازیابی و ترمیم میشود، به عنوان یک نتیجه خستگی مزمن ظاهر میشود و شما تمام طول روز را در حال جنگیدن با خود برای انجام کارهای متفاوت هستید.
۲. خیال بافی و فرار از واقعیت:
اگر احساس میکنید که میخواهید از واقعیت فرار کنید و آرزوی یک زندگی متفاوت را دارید، نشاهای از خستگی وح شما است، در این شرایط شما اغلب درباره گذشته فکر میکنید و نسبت به آینده وحشت دارید، نکته اصلی این است که شما لحظهای را که در آن زندگی میکنید دوست ندارید و سعی میکنید که خودتان را از هرگونه واقعیت ممکن دور کنید، اما فرار از واقعیتها میتواند به شما آسیب برساند، زیرا در حقیقت شما هنوز مجبور به انجام وظایف روزانه خود هستید و این باعث افزایش نارضایتی شما از زندگی خواهد شد و خستگی روحی شما را بیشتر خواهد کرد.
۳. بی تفاوتی و عدم آرزو:
با توجه به اینکه شما دائما احساس خستگی میکنید، ممکن است بی میلی به چیزها را تجربه کنید و نسبت به هر چیزی که در اطراف شما اتفاق میافتد، احساس بی تفاوتی داشته باشید و حتی علاقهای به آن چه که قبلا دوست داشته اید را هم از دست میدهد و ممکن است در مورد کاری که انجام میدهید هیچ دیدگاهی نداشته باشید و به نتیجه عملکردتان بسنده کنید، این شرایط تنشهای اضافی را ایجاد میکنند، زیرا شما هنوز هم باید وظایف و کارهای روتینتان را انجام دهید، حتی اگر انرژی و آرزوهای لازم را نداشته باشید.
۴. تغییر و توقف ناگهانی در احساسات:
نارضایتی، خستگی و بی تفاوتی میتواند بر احساسات شما تاثیر بگذارد. چقدر عصبانی میشوید، چه چیزهای کوچک و بزرگی شما را اذیت میکند یا شروع به گریه کردن یا خندیدن غیر منتظره و بدون هیچ دلیلی میکنید؟
اگر خلق و خوی تان مانند سوال ذکر شده مدام تغییر میکند، این ممکن است نشانهای از روح خسته باشد، با این نوسانات عاطفی، زندگی سختتر میشود و این باعث میشود که شما بیشتر برای دست یابی به صلح و درک دیگران نیاز داشته باشید.
۵. تظاهر به خوب بودن یا احساس خوب:
فکر نکنید که اگر درد خودتان را پنهان کنید و تظاهر به خوب بودن داشته باشید یک راه حل برای مشکل شما خواهد بود، که اگر این کار را بکنید به خود و دیگران درباره احساسات واقعی تان دروغ میگویید، در حالی که همه چیز در درون شما شکسته شده است، شما تلاش میکنید که لبخند بزنید و انرژی اضافی را صرف نکند تا زمانی که روح شما به گریه نیاز دارد توهم شادی ایجاد کنید، اما در واقع روح خسته است و قدرت وانمود کردن این که همه چیز خوب است را ندارد.
۶. احساس تنهایی:
اگر شما تمام خشم و توهینهای خود را مستقیما به کسانی که در اطراف شما هستند اعمال کنید، روابطتان تنش زا خواهد شد و هنگامی که شما وانمود میکنید که احساس خوبی دارید هیچ کس وضعیت واقعی چیزها را نمیداند و درک نخواهد کرد، این اتفاق میتواند باعث احساس تنهایی شما و تنها شدن با مشکلاتتان شود، شما شروع به فکر درباره این میکنید که هیچ کس درک تان نمیکند، هیچ کس قبولتان ندارد و هیچ کس نمیتواند به شما کمک کند، بنابراین سعی میکنید همه چیز را به تنهایی اداره کنید، با شرایط خود مبارزه کنید و روز به روز تنهاتر شوید.
۷. تمایل به پنهان کاری از دیگران:
اگر تمایل دارید تا همه چیز را از اطرافیانتان پنهان کنید، این یک نشانه از روح خسته میباشد، شما ممکن است بخواهید در گوشهای بنشینید و خودتان را از همه پنهان کنید یا حتی غیر قابل تشخیص باشید، اما چنانچه بخش سلامت نمناک اشاره کرده است از آنجا که شما نمیتوانید خودتان را در منزل زندانی کنید و ارتباط برقرار کردن را متوقف کنید، از طریق ارتباطات ناخواسته تحت فشار قرار میگیرید، زیرا شما هنوز هم باید مکالمات و معاشرتهای روز مره خود را حفظ کنید و نزدیک به دیگران بمانید.
۸. منفی فکر کردن:
آیا شما چیزهای دلپذیر و خوشایندی را متوجه میشوید، حوادث خنده دار را به یاد میآورید و سعی میکنید که لحظات شادی را ایجاد کنید؟
اگر این چنین نیست و بر تجربههای منفی و بد تمرکز کرده اید، ممکن است که روح تان در حال رنج بردن از خستگی باشد، شما روح تان را با انرژی مثبت شارژ نمیکنید و بر عکس آن را هدر میدهید و باعث میشوید که لحظات ناخوشایند دوباره تکرار شوندف این بر روحیه شما تاثیر میگذارد و احساس ناراحتی میکنید.
راههای رفع خستگی روحی:
در مورد وضعیت سلامت روح و ذهن خود با پزشک مشورت کنید. از مشارکت در روابط سمی دوری کنید، محیط اطراف ما بر ما تاثیر میگذارد و اگردوست تان یا شرکاء شما بد رفتار کنند و منفی نگر باشند، روح شما نیز آسیب خواهد دید.
به یک دوست عزیز و قابل اعتماد بگویید که چه چیزی باعث ناراحتی شما میشود، آنها میتوانند برای حل مشکل تان به شما کمک کنند.
وضعیت تان را تغییر دهید، سفر کنید، داشتن تعطیلات میتواند خلق و خوی شما را بهبود بخشد.
سعی کنید روی خاطرات مثبت تمرکز کنید و به چیزهای خوبی که برای شما اتفاق میافتد توجه بیشتری داشته باشید، گاهی اوقات شما فقط باید نگاه دقیقتر و توجه به مهربانی و مثبت اندیشی داشته باشید.
قدر دانی از آنچه که دارید، حتی چیزهای کوچک بسیار مهم هستند.
منبع:نمناک
ارسال نظر