ابعاداجتماعی و بین المللی ویروس کرونا
پارسینه: معاون وزیر امور خارجه در امور حقوقی و بین المللی با تقبیح تلاش آمریکا برای استفاده سیاسی و تبلیغاتی منفی از شیوع ویروس کرونا در ایران علیه کشورمان گفت:: ویروس کرونا مرز نمیشناسند، دیر یا زود به همه جهان شیوع پیدا خواهند کرد؛ بنابراین مبارزه و مهار این اپیدمی نیاز به یک مبارزه جهانی و همدردی و همدلی جهانی دارد.
محسن بهاروند در یادداشتی با عنوان «ابعاداجتماعی و بین المللی ویروس کرونا» نوشت:
اپیدمی به اشکال مختلف همواره در جوامع انسانی همواره وجود داسته است. بیماریهای ایدز، ابولا، آنفولانزی خوکی و آنفلونزای پرندگان تنها چند بیماری واگیری هستند که میتوان نام برد. کووید ۱۹ از خانواده کرونا هم یک اپیدمی است که در سطح جهانی پخش شده است و ممکن است جهانگیر شود. ترس از این ویروس بیشتر به دو علت است فوق واگیر بودن آن و ناشناخته بودنش. البته اکنون دانشمندان تا حدی آن را شناخته اند و تا چند ماه دیگر قادر به مهار و پیشگیری آن خواهند بود.
بعد اصلی اپیدمیها مربوط به بهداشت و سلامتی است که باید به آن بسیار دقت نمود. در عین حال ابعاد سیاسی، بین المللی، حقوقی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، روانی و پرستیژی چنین بیماریهایی بسیار وسیعتر و ماندگارتر از اصل بیماری عمل میکند.
آثار غیر پزشکی اپیدمیها شور و نشاط روانی افراد را کاهش میدهد، به اقتصاد لطمه میزند، از مغازههای کوچک تا بورسهای بین المللی زیان اقتصادی را آن را احساس میکنند و دهها اثری که میتواند ایجاد شود از پیامدهای یک اپیدمی هستند.
چگونه ملتی به علم و یافتههای آن گوش فرا میدهند، اعتماد بین مردم و مسئولین برقرار میشود تا با کمک هم با یک اپیدمی مبارزه کنند، همبستگی اجتماعی بین آحاد ملت چگونه ایجاد میشود، روحیه ایثار و فداکاری چگونه بروز میکند و مسائلی مانند این از آثار اجتماعی بلیههای طبیعی است.
وقتی یک اپیدمی در سطح جهان گسترش مییابد ملتهای مختلف در مییابند که چقدر به هم نزدیک و وابسته اند. مرزها نمیتوانند سرنوشت ما را از هم جدا کنند. در این موارد مردم جهان یک ملت میشوند ملتی که عامل پیوستگی آنها در انسان بودنشان است. بیماریها و بلایا مرز نمیشناسند آثار هر بلیهای در همه جهان رخ مینماید و ما در مییابیم که نمیتوانیم به سرنوشت مشترک خود بی تفاوت باشیم.
جمهوری اسلامی ایران از اولین روز ظهور این ویروس تلاش نمود که این پدیده را یک مسئله جهانی ببیند. ما میدانستیم که خواه ناخواه همه کشورها از جمله کشور ما درگیر این ویروس خواهند شد. کافی است چند مسافر در یک فرودگاه بین المللی ساعتی درنگ کنند همین یک عمل باعث میشود که چنین ویروسی به چندین کشور دیگر فرستاده شود؛ لذا سعی کردیم در حد توان خود به اولین کشورهایی که به آن گرفتار شده اند کمک کنند. با آنها همدردی کنیم و به آنها روحیه بدهیم تا بتوانند در مقابل آن مقاومت کرده و مبارزه نمایند.
این ویروس حدود پنجاه روز پس از شناسایی اولیه آن در ایران دیده شد. دولت ایران از ابتدا شروع به تجمیع امکانات خود کرد. ما کادر درمانی متخصص و فداکاری داریم. تعداد بیمارستانهای معین افزایش یافت. آزمایشگاهها از ۳ به ۲۲ و از ۲۲ به به ۴۱ رسیده است. آگاهی بخشی در جامعه تقویت شد. رسانههای گروهی به میدان آمدند. رهبران اجتماعی، سمن ها، روحانیون و اعمه جمعه مشارکت خوبی در آگاهی بخشی به جامعه داشتند. افسوس که در ابتدای بیماری کمتر به توصیههای پزشکان گوش داده شد. باید به هر صورت این ضعف را در جامعه برطرف کنیم.
ما با سازمان جهانی بهداشت، صلیب سرخ جهانی، فدراسیون جهانی جمعیتهای صلیب سرخ و هلال احمر تماسهای مستقیمی گرفتیم. کشورهای معدودی کمک کردند. ما بیشترین کمکها را از سازمان جهانی بهداشت، کشور چین و چند کشور اروپایی دریافت کردیم. چین بعنوان یک کشور دوست پاسخ همدردیها و کمکهای محدود ما را بخوبی داد. گزارشهای نمایندگیهای ما در چین حاکی از این است که حتی مردم عادی چین چگونه با آنها ارتباط گرفته و از کودک، پیر و جوان، زن و مرد بصورت روزانه درخواست میکنند اندوخته نقدی یا غیر نقدی خود را هر چند اندک، به مردم ایران تقدیم کنند.
بسیاری از ما در ایران باید بیش از این از چنین وقایعی درس بگیریم. همکاریهای بین المللی یک ضرورت است. استفاده از سازمانهای بین المللی که محصول عقل جمعی مردم جهان هستند میتوانند باعث تقویت چند جانبه گرایی شده و امکانات و تجربیات جهانی را در اختیار ما بگذارند نباید بی مهابا در مورد آنان قضاوت کنیم. نباید کمک و همدردی با دیگر کشورها را هنگام وقوع بلایای طبیعی تقبیح کنیم و علیه آن در شبکههای اجتماعی بد گویی کنیم.
اما بعضی از کشورها رفتاری غیر حرفهای و غیر علمی با این ویروس و کشورهایی که تحت تاثیر آن قرار گرفتند از جمله با کشور ما داشتند. منع تردد، لغو پروازهای مسافری و گرفتاری هزاران ایرانی در خارج کشور، ممنوعیت تردد کامیونها در مرز، عدم صدور ویزا برای ایرانیان و مسائلی مانند آن کمترین اقداماتی بود که انجام شد. ما ایرانیان و سایر کشورها هیچگاه خوشحال نخواهیم شد که این ویروس به کشورهای دیگر سرایت کند. حتی در خودخواهانهترین حالت هم باید گفت که سرایت این ویروس به سایر کشورها باعث تضعیف تلاشهای ملی برای شکست آن خواهد شد. مبارزه با یک اپیدمی باید جهانی باشد و تلاشهای فردی نتیجه تمام کننده نخواهد داشت. جامعه جهانی از ابتدا چنین رفتارهایی را پیش بینی کرده است. مقررات بین المللی سلامت IHR که برای همه کشورها الزام آور است به این موضوع پرداخته است. این مقررات در ماده ۴۳ خود بصورت کلی بیان میدارد که مبارزه با یک اپیدمی نباید تاثیر بیش از اندازه بر تردد و تجارت بین کشورها داشته باشد. اگر کشورها اقداماتی برای محدودیت رفت آمد میگذارند اولا باید با خطری که آنها را تهدید میکند تناسب داشته باشد ثانیا محدودیت باید بر اساس شواهد علمی باشد و ثالثا باید محدودیتهایی را که ایجاد کرده اند به سازمان جهانی بهداشت اطلاع دهند و در تعامل با آن سازمان روشن نمایند که این اقدامات با اپیدمی موجود دارای تناسب است یا خیر. ضمن اینکه همواره کشورها میتوانند بصورت دوجانبه با یکدیگر همکاری کرده و اقدامات مشترکی را بکار گیرند که از شیوع ویروس جلوگیری کنند. بسیاری از کشورها بصورت غیر حرفهای صرفا به اقتصاد و تجارت خود و کشورهای بلادیده کمک کردند. از ناکارآمد بودن این اقدامات همین بس که این ویروس اکنون در بیش از ۹۰ کشور جهان شایع شده است.
ما بیشترین بی انصافی و غیر حرفه ایترین اقدامات را از دولت آمریکا دیدیم. وزیر امور خارجه آمریکا و همکاران وی که در رابطه با ایران کار میکنند به طرز تاسف باری ناشیانه و سطحی رفتار میکنند. آمریکا دولت قدرتمندی است با دولتمردانی با افکار سطحی و پوسیده. دولتمردان آمریکا قدرت آمریکا در راستای رفتار ضد سیستمی، قلدرمابانه و زورگویانه قرار داده اند. آنها غافل از این هستند که آن دوران مدتها است به سر آمده است. عدهای از سیاستمدارن به آینده بشر فکر میکردند که الان کم تعداد اندکی از آنها باقی مانده است. عدهای به نسل آینده و عدهای به انتخابات آینده فکر میکنند. اما گروه جدیدی بتازگی پیدا شده اند که بعید است اصلا فکر کنند.
در ابتدای شیوع این بیماری تا کنون وزارت خارجه آمریکا سعی فراوانی کرد که از یک ویروس استفاده سیاسی و تبلیغاتی منفی انجام دهد. حتی بنیاد به اصطلاح دفاع از دموکراسیها که بازوی فکری وزارت خارجه امریکا است از شیوع این بیماری در ایران خوشحالی میکرد. پس از آن دولت امریکا به این موضوع رو آورد که اگر ایران تقاضا کند ما به آنها کمک میکنیم. آنها سعی کردند اینگونه تلقین کنند که کمکشان حیاتی است و دولت ایران از پذیرش آن سر باز میزنند. ما با پذیرش کمکهای بین المللی مشکلی نداریم همانطور که خود به کشورهای دیگر کمک میکنیم. اما مسئله ما این است که دولت امریکا در چهل سال مبارزه مزبوحانه خود علیه مردم ایران تا کنون به این موضوع پی نبرده است که امروزه مردم آگاه هستند و تفاوت بین کمک واقعی و سو استفاده تبلیغاتی از یک عمل را بسرعت درک میکنند. ما ملت ریشه دار و پر افتخاری هستیم با هیچ بهانهای نمیتوان ما را تحقیر کرد. دولت آمریکا نیاز دارد که یاد بگیرد به ملتهای دیگر احترام بگذارد. اگر دولت آمریکا صادق بود میتوانست کمکهای خود را در اختیار سازمان جهانی بهداشت و یا سایر سازمانهای بین المللی قرار دهد تا به ایران گسیل شود. ضمن اینکه ما به ابزاری مثل کیتهای تشخیص نیاز داشتیم که بگفته معاون رییس جمهور امریکا اکنون در آن کشور کمبود دارند. آمریکا بنا ندارد که از یکجانبه گرایی دست بردارد. آنها به منافعی جز منافع خود فکر نمیکنند. در سطح سیاسی هم همینطور است. آنها باید درک کنند که به ملت ایران باید احترام گذاشت سپس انتظار تعامل با آن را داشت. چگونه میشود هیچ منافع سیاسی، اقتصادی، امنیتی و استراتژیکی برای ملتی به بزرگی ایران در منطقه خودش قائل نشد در عین حال از آن انتظار داشت که نسبت به تحولاتی که در محیط پیرامونی آن میافتد بی تفاوت باشد.
تحریمهای یکجانبه آمریکا برای کمک رسانی در هنگام شیوع بلایای طبیعی مانع بزرگی ایجاد کرده و باعث میشود خود مردم آمریکا هم از این بلایا دچار خسارت و آسیب شوند. ما بارها در جامعه بین المللی گوشزد کرده ایم که با هر تفسیر حقوقی ایجاد مانع برای کمکهای بشردوستانه عملی جنایتکارانه، ممنوع و غیر قانونی است. ما با هر سازمان بین المللی که مذاکره کرده ایم سخن آنان این است که ما سعی میکنیم راهی پیدا کنیم تا علیرغم تحریمهای آمریکا کمک رسانی انجام شود. اگر از دولتمردان آمریکا سوال کنید به شما پاسخی ریاکارانه خواهند داد. آنها خواهند گفت که اینگونه تبادلات اصولا تحریم نیست. در عین حال از کشورهای دیگر میخواهند که برای ارسال کمکها باید از آنها اجازه بگیرند وگرنه تحریم میشوند. همین اجازه اگر با خوشبینانهترین تحلیل یک هفته طول بکشد باعث خواهد شد که کمکها در متوقف کردن شیوع یک ویروس تاثیر خود را از دست بدهد. از طرف دیگر ممکن است خود این کمکها تحریم نشده باشد، ولی با تحریم بانکی و جلوگیری تبادلات پولی و مالی عملا کمک موثری نمیتواند به ایران برسد. آمریکا مانند کسی رفتار میکند که دیگری را در اتاقی نگاه داشته و در را قفل کرده است. میگوید شما میتوانید از اتاق خارج شوید، ولی وقتی به سمت در میروید با در قفل شده روبرو میشوید. وقتی هم اعتراض میکنید با لبخندی موذیانه به شما میگوید که من گفتم میتوانید خارج شوید، ولی نگفتم که من قفل در را باز میکنم. طبق یک اصل حقوقی الزام به شی الزام به لوازم آن هم هست. آمریکا گاهی در ظاهر الزام به شی را میپذیرد، ولی نیمی از تعهد خود که الزام به لوازم آن است را نادیده میگیرد. این روشی زورمدارانه و غیر منطقی است. البته باید دانست کشورهایی که تسلیم یکجانبه گرایی و زورگویی آمریکا شده و به آن اعتراض نمیکنند کمتر از آمریکا مقصر نیستند. آنها یکجانبه گرای منفعل محسوب میشوند.
در پایان شاید ارسال این پیام به ملت عزیز ایران و سایر کشورها نیاز باشد. این اولین و آخرین اپیدمی نیست. تجربه بشر این است که اپیدمیها دوام ندارند و نهایتا با همکاری، همدلی و همبستگی مهار خواهند شد. ایران اکنون تجربیات ارزشمندی در مبارزه با این اپیدمی بدست آورده است که میتواند مورد استفاده همه کشورهای جهان قرار گیرد. ما بخشی از این تجربیات را در اختیار سازمان جهانی بهداشت قرار داده ایم تا با سایر کشورها به اشتراک بگذارد. ویروسها ملیت ندارند. مخصوص یک کشور نیستند. آنها مرز نمیشناسند دیر یا زود به همه جهان شیوع پیدا خواهند کرد. مبارزه و مهار این اپیدمی نیاز به یک مبارزه جهانی و همدردی و همدلی جهانی دارد. هر اقدامی که در این رابطه میکنیم مجوزی است که همان اقدام در مورد را در مورد خودمان در آینده انجام خواهند داد. پس سعی کنیم که هیچ ملتی را در رابطه با یک بلیه طبیعی انگشت نما نکنیم. ملت و دولت ایران دست دوستی خود را برای همکاری و همبستگی در راستای مهار این بلای طبیعی بسوی همه کشورهایی که با حسن نیت قصد همکاری دارند دراز میکنند. باشد که با همبستگی یک مشکل جدی سلامت همه انسانهای روی زمین را مهار کرده و به زانو درآوریم.
محسن بهاروند
اپیدمی به اشکال مختلف همواره در جوامع انسانی همواره وجود داسته است. بیماریهای ایدز، ابولا، آنفولانزی خوکی و آنفلونزای پرندگان تنها چند بیماری واگیری هستند که میتوان نام برد. کووید ۱۹ از خانواده کرونا هم یک اپیدمی است که در سطح جهانی پخش شده است و ممکن است جهانگیر شود. ترس از این ویروس بیشتر به دو علت است فوق واگیر بودن آن و ناشناخته بودنش. البته اکنون دانشمندان تا حدی آن را شناخته اند و تا چند ماه دیگر قادر به مهار و پیشگیری آن خواهند بود.
بعد اصلی اپیدمیها مربوط به بهداشت و سلامتی است که باید به آن بسیار دقت نمود. در عین حال ابعاد سیاسی، بین المللی، حقوقی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، روانی و پرستیژی چنین بیماریهایی بسیار وسیعتر و ماندگارتر از اصل بیماری عمل میکند.
آثار غیر پزشکی اپیدمیها شور و نشاط روانی افراد را کاهش میدهد، به اقتصاد لطمه میزند، از مغازههای کوچک تا بورسهای بین المللی زیان اقتصادی را آن را احساس میکنند و دهها اثری که میتواند ایجاد شود از پیامدهای یک اپیدمی هستند.
چگونه ملتی به علم و یافتههای آن گوش فرا میدهند، اعتماد بین مردم و مسئولین برقرار میشود تا با کمک هم با یک اپیدمی مبارزه کنند، همبستگی اجتماعی بین آحاد ملت چگونه ایجاد میشود، روحیه ایثار و فداکاری چگونه بروز میکند و مسائلی مانند این از آثار اجتماعی بلیههای طبیعی است.
وقتی یک اپیدمی در سطح جهان گسترش مییابد ملتهای مختلف در مییابند که چقدر به هم نزدیک و وابسته اند. مرزها نمیتوانند سرنوشت ما را از هم جدا کنند. در این موارد مردم جهان یک ملت میشوند ملتی که عامل پیوستگی آنها در انسان بودنشان است. بیماریها و بلایا مرز نمیشناسند آثار هر بلیهای در همه جهان رخ مینماید و ما در مییابیم که نمیتوانیم به سرنوشت مشترک خود بی تفاوت باشیم.
جمهوری اسلامی ایران از اولین روز ظهور این ویروس تلاش نمود که این پدیده را یک مسئله جهانی ببیند. ما میدانستیم که خواه ناخواه همه کشورها از جمله کشور ما درگیر این ویروس خواهند شد. کافی است چند مسافر در یک فرودگاه بین المللی ساعتی درنگ کنند همین یک عمل باعث میشود که چنین ویروسی به چندین کشور دیگر فرستاده شود؛ لذا سعی کردیم در حد توان خود به اولین کشورهایی که به آن گرفتار شده اند کمک کنند. با آنها همدردی کنیم و به آنها روحیه بدهیم تا بتوانند در مقابل آن مقاومت کرده و مبارزه نمایند.
این ویروس حدود پنجاه روز پس از شناسایی اولیه آن در ایران دیده شد. دولت ایران از ابتدا شروع به تجمیع امکانات خود کرد. ما کادر درمانی متخصص و فداکاری داریم. تعداد بیمارستانهای معین افزایش یافت. آزمایشگاهها از ۳ به ۲۲ و از ۲۲ به به ۴۱ رسیده است. آگاهی بخشی در جامعه تقویت شد. رسانههای گروهی به میدان آمدند. رهبران اجتماعی، سمن ها، روحانیون و اعمه جمعه مشارکت خوبی در آگاهی بخشی به جامعه داشتند. افسوس که در ابتدای بیماری کمتر به توصیههای پزشکان گوش داده شد. باید به هر صورت این ضعف را در جامعه برطرف کنیم.
ما با سازمان جهانی بهداشت، صلیب سرخ جهانی، فدراسیون جهانی جمعیتهای صلیب سرخ و هلال احمر تماسهای مستقیمی گرفتیم. کشورهای معدودی کمک کردند. ما بیشترین کمکها را از سازمان جهانی بهداشت، کشور چین و چند کشور اروپایی دریافت کردیم. چین بعنوان یک کشور دوست پاسخ همدردیها و کمکهای محدود ما را بخوبی داد. گزارشهای نمایندگیهای ما در چین حاکی از این است که حتی مردم عادی چین چگونه با آنها ارتباط گرفته و از کودک، پیر و جوان، زن و مرد بصورت روزانه درخواست میکنند اندوخته نقدی یا غیر نقدی خود را هر چند اندک، به مردم ایران تقدیم کنند.
بسیاری از ما در ایران باید بیش از این از چنین وقایعی درس بگیریم. همکاریهای بین المللی یک ضرورت است. استفاده از سازمانهای بین المللی که محصول عقل جمعی مردم جهان هستند میتوانند باعث تقویت چند جانبه گرایی شده و امکانات و تجربیات جهانی را در اختیار ما بگذارند نباید بی مهابا در مورد آنان قضاوت کنیم. نباید کمک و همدردی با دیگر کشورها را هنگام وقوع بلایای طبیعی تقبیح کنیم و علیه آن در شبکههای اجتماعی بد گویی کنیم.
اما بعضی از کشورها رفتاری غیر حرفهای و غیر علمی با این ویروس و کشورهایی که تحت تاثیر آن قرار گرفتند از جمله با کشور ما داشتند. منع تردد، لغو پروازهای مسافری و گرفتاری هزاران ایرانی در خارج کشور، ممنوعیت تردد کامیونها در مرز، عدم صدور ویزا برای ایرانیان و مسائلی مانند آن کمترین اقداماتی بود که انجام شد. ما ایرانیان و سایر کشورها هیچگاه خوشحال نخواهیم شد که این ویروس به کشورهای دیگر سرایت کند. حتی در خودخواهانهترین حالت هم باید گفت که سرایت این ویروس به سایر کشورها باعث تضعیف تلاشهای ملی برای شکست آن خواهد شد. مبارزه با یک اپیدمی باید جهانی باشد و تلاشهای فردی نتیجه تمام کننده نخواهد داشت. جامعه جهانی از ابتدا چنین رفتارهایی را پیش بینی کرده است. مقررات بین المللی سلامت IHR که برای همه کشورها الزام آور است به این موضوع پرداخته است. این مقررات در ماده ۴۳ خود بصورت کلی بیان میدارد که مبارزه با یک اپیدمی نباید تاثیر بیش از اندازه بر تردد و تجارت بین کشورها داشته باشد. اگر کشورها اقداماتی برای محدودیت رفت آمد میگذارند اولا باید با خطری که آنها را تهدید میکند تناسب داشته باشد ثانیا محدودیت باید بر اساس شواهد علمی باشد و ثالثا باید محدودیتهایی را که ایجاد کرده اند به سازمان جهانی بهداشت اطلاع دهند و در تعامل با آن سازمان روشن نمایند که این اقدامات با اپیدمی موجود دارای تناسب است یا خیر. ضمن اینکه همواره کشورها میتوانند بصورت دوجانبه با یکدیگر همکاری کرده و اقدامات مشترکی را بکار گیرند که از شیوع ویروس جلوگیری کنند. بسیاری از کشورها بصورت غیر حرفهای صرفا به اقتصاد و تجارت خود و کشورهای بلادیده کمک کردند. از ناکارآمد بودن این اقدامات همین بس که این ویروس اکنون در بیش از ۹۰ کشور جهان شایع شده است.
ما بیشترین بی انصافی و غیر حرفه ایترین اقدامات را از دولت آمریکا دیدیم. وزیر امور خارجه آمریکا و همکاران وی که در رابطه با ایران کار میکنند به طرز تاسف باری ناشیانه و سطحی رفتار میکنند. آمریکا دولت قدرتمندی است با دولتمردانی با افکار سطحی و پوسیده. دولتمردان آمریکا قدرت آمریکا در راستای رفتار ضد سیستمی، قلدرمابانه و زورگویانه قرار داده اند. آنها غافل از این هستند که آن دوران مدتها است به سر آمده است. عدهای از سیاستمدارن به آینده بشر فکر میکردند که الان کم تعداد اندکی از آنها باقی مانده است. عدهای به نسل آینده و عدهای به انتخابات آینده فکر میکنند. اما گروه جدیدی بتازگی پیدا شده اند که بعید است اصلا فکر کنند.
در ابتدای شیوع این بیماری تا کنون وزارت خارجه آمریکا سعی فراوانی کرد که از یک ویروس استفاده سیاسی و تبلیغاتی منفی انجام دهد. حتی بنیاد به اصطلاح دفاع از دموکراسیها که بازوی فکری وزارت خارجه امریکا است از شیوع این بیماری در ایران خوشحالی میکرد. پس از آن دولت امریکا به این موضوع رو آورد که اگر ایران تقاضا کند ما به آنها کمک میکنیم. آنها سعی کردند اینگونه تلقین کنند که کمکشان حیاتی است و دولت ایران از پذیرش آن سر باز میزنند. ما با پذیرش کمکهای بین المللی مشکلی نداریم همانطور که خود به کشورهای دیگر کمک میکنیم. اما مسئله ما این است که دولت امریکا در چهل سال مبارزه مزبوحانه خود علیه مردم ایران تا کنون به این موضوع پی نبرده است که امروزه مردم آگاه هستند و تفاوت بین کمک واقعی و سو استفاده تبلیغاتی از یک عمل را بسرعت درک میکنند. ما ملت ریشه دار و پر افتخاری هستیم با هیچ بهانهای نمیتوان ما را تحقیر کرد. دولت آمریکا نیاز دارد که یاد بگیرد به ملتهای دیگر احترام بگذارد. اگر دولت آمریکا صادق بود میتوانست کمکهای خود را در اختیار سازمان جهانی بهداشت و یا سایر سازمانهای بین المللی قرار دهد تا به ایران گسیل شود. ضمن اینکه ما به ابزاری مثل کیتهای تشخیص نیاز داشتیم که بگفته معاون رییس جمهور امریکا اکنون در آن کشور کمبود دارند. آمریکا بنا ندارد که از یکجانبه گرایی دست بردارد. آنها به منافعی جز منافع خود فکر نمیکنند. در سطح سیاسی هم همینطور است. آنها باید درک کنند که به ملت ایران باید احترام گذاشت سپس انتظار تعامل با آن را داشت. چگونه میشود هیچ منافع سیاسی، اقتصادی، امنیتی و استراتژیکی برای ملتی به بزرگی ایران در منطقه خودش قائل نشد در عین حال از آن انتظار داشت که نسبت به تحولاتی که در محیط پیرامونی آن میافتد بی تفاوت باشد.
تحریمهای یکجانبه آمریکا برای کمک رسانی در هنگام شیوع بلایای طبیعی مانع بزرگی ایجاد کرده و باعث میشود خود مردم آمریکا هم از این بلایا دچار خسارت و آسیب شوند. ما بارها در جامعه بین المللی گوشزد کرده ایم که با هر تفسیر حقوقی ایجاد مانع برای کمکهای بشردوستانه عملی جنایتکارانه، ممنوع و غیر قانونی است. ما با هر سازمان بین المللی که مذاکره کرده ایم سخن آنان این است که ما سعی میکنیم راهی پیدا کنیم تا علیرغم تحریمهای آمریکا کمک رسانی انجام شود. اگر از دولتمردان آمریکا سوال کنید به شما پاسخی ریاکارانه خواهند داد. آنها خواهند گفت که اینگونه تبادلات اصولا تحریم نیست. در عین حال از کشورهای دیگر میخواهند که برای ارسال کمکها باید از آنها اجازه بگیرند وگرنه تحریم میشوند. همین اجازه اگر با خوشبینانهترین تحلیل یک هفته طول بکشد باعث خواهد شد که کمکها در متوقف کردن شیوع یک ویروس تاثیر خود را از دست بدهد. از طرف دیگر ممکن است خود این کمکها تحریم نشده باشد، ولی با تحریم بانکی و جلوگیری تبادلات پولی و مالی عملا کمک موثری نمیتواند به ایران برسد. آمریکا مانند کسی رفتار میکند که دیگری را در اتاقی نگاه داشته و در را قفل کرده است. میگوید شما میتوانید از اتاق خارج شوید، ولی وقتی به سمت در میروید با در قفل شده روبرو میشوید. وقتی هم اعتراض میکنید با لبخندی موذیانه به شما میگوید که من گفتم میتوانید خارج شوید، ولی نگفتم که من قفل در را باز میکنم. طبق یک اصل حقوقی الزام به شی الزام به لوازم آن هم هست. آمریکا گاهی در ظاهر الزام به شی را میپذیرد، ولی نیمی از تعهد خود که الزام به لوازم آن است را نادیده میگیرد. این روشی زورمدارانه و غیر منطقی است. البته باید دانست کشورهایی که تسلیم یکجانبه گرایی و زورگویی آمریکا شده و به آن اعتراض نمیکنند کمتر از آمریکا مقصر نیستند. آنها یکجانبه گرای منفعل محسوب میشوند.
در پایان شاید ارسال این پیام به ملت عزیز ایران و سایر کشورها نیاز باشد. این اولین و آخرین اپیدمی نیست. تجربه بشر این است که اپیدمیها دوام ندارند و نهایتا با همکاری، همدلی و همبستگی مهار خواهند شد. ایران اکنون تجربیات ارزشمندی در مبارزه با این اپیدمی بدست آورده است که میتواند مورد استفاده همه کشورهای جهان قرار گیرد. ما بخشی از این تجربیات را در اختیار سازمان جهانی بهداشت قرار داده ایم تا با سایر کشورها به اشتراک بگذارد. ویروسها ملیت ندارند. مخصوص یک کشور نیستند. آنها مرز نمیشناسند دیر یا زود به همه جهان شیوع پیدا خواهند کرد. مبارزه و مهار این اپیدمی نیاز به یک مبارزه جهانی و همدردی و همدلی جهانی دارد. هر اقدامی که در این رابطه میکنیم مجوزی است که همان اقدام در مورد را در مورد خودمان در آینده انجام خواهند داد. پس سعی کنیم که هیچ ملتی را در رابطه با یک بلیه طبیعی انگشت نما نکنیم. ملت و دولت ایران دست دوستی خود را برای همکاری و همبستگی در راستای مهار این بلای طبیعی بسوی همه کشورهایی که با حسن نیت قصد همکاری دارند دراز میکنند. باشد که با همبستگی یک مشکل جدی سلامت همه انسانهای روی زمین را مهار کرده و به زانو درآوریم.
محسن بهاروند
منبع:
خبرگزاری ایسنا
ارسال نظر