گفتاری از رهبر شیعیان بحرین درباره شخصیت حضرت زهراء(س)
به گزارش سرویس بین الملل حوزه نیوز آنچه در پی می آید، گفتاری از آیت الله شیخ عیسی احمد قاسم رهبر شیعیان بحرین درباره دردانه رسوال خداست که ضمن آرزوی پیروزی برای مردم مظلوم بحرین، تقدیم خوانندگان ارجمند می شود:
حضرت فاطمه زهرا(س) از نظر فقه و بینش و سیاست و دارا بودن ویژگی های برتری، به شکل آگاهانه حقایق بزرگ اسلام را در برداشت.
جایگاه زهرا(س) در زندگی چیست؟
هنگامی که از فاطمه(س) و زندگی و عظمت یاد میکنیم، جایگاه فاطمه(س) در زندگی کجاست؟
فاطمه(س)چه نسبتی با عظمت دارد؟
ما میدانیم که هر کس به اندازه عظمتی که دارد میتواند الگو باشد پس هنگامی که میگوییم فاطمه(س) الگو است باید قبل از آن او را بزرگ بدانیم نه فقط یک الگوی بدون عظمت. راز الگو شدن افراد در عظمت آنها نهفته است تا کمال گمشده خود را در او بیابیم و بتواند عقل های ما را قانع کند و خود را در دلهای ما جای دهد.
یک شخص در نزد من الگو نمیشود مگر زمانی که زیبا باشد، خواه زیبایی علم یا تقوی یا کرامت.
پس ما باید فاطمه(س) را بزرگ بدانیم تا بتواند الگو باشد و او اینگونه بود. اما انسان مرده عظمت ندارد، عدم، عظمت ندارد؛ عظمت از آن وجود و موجود است و از آن زندگی است نه مرگ، عظمت از آن قدرت است نه ضعف. شخصیتی که در دنیا ضعیف باشد، انسانی که نمیتواند دستش را بالا بیاورد، آیا من میتوانم او را اسوه خود بدانم؟ آیا میتوانم به سمت او حرکت کنم؟ مسلماً نه.
حال اگر این شخص از تو ضعیف تر یا در حد تو باشد، آیا میتواند الگوی تو باشد؟
مسلماً الگو و اسوه باید دارای کمال مورد نظر من باشد، کسی باشد که من او را باور داشته باشم و به خاطر میل به کمال و پیشرفت عاشق او بشوم و تلاش کنم که خودم را به او برسانم.
فاطمه(س) الگو است چون عظمت دارد و به گونه ای زنده است که ما نیستیم، معصومین(ع) الگوهای برتر هستند. چرا؟ زیرا دارای حیات طیبه هستند که ما نداریم، زیرا دارای حیات برتر و بهتری هستند که ما از آن برخوردار نیستیم.
تفاوت هرکدام از معصومین(ع) با دیگر انسان ها در این است که آنها مجمع کمالات هستند از آن جهت که با خداوند تبارک و تعالی پیوند دارند، اما کمال ذاتی و کمال مطلق فقط از آن خداوند تبارک و تعالی است. فاطمه(س) با عقل و روح خود زنده است. الگو بودن فاطمه از لحاظ فکر و قدرت روح و آراستگی معنوی است.
اما بُعد روحی نیز شریف تر از بعد فکری است و تربیت آن نیز مشکل تر است و دست یابی به نتایج معنوی و وصول به آن نیز مشکل تر است. حال چه چیزی ما را در قیامت نجات میدهد؟ سطح فکری ما؟ یا سطح روحی و معنوی ما؟
طبیعی است که در روز قیامت، سطح فکری نجات دهنده نیست بلکه این سطح روحی است که نجات بخش است.
ما هنگامی که برای شهادت فاطمه(س) و دیگر معصومین(ع) جمع میشویم باید جنبه فکری خود را تقویت کنیم تا به حقایق برسیم و بزرگ ترین حقایق، حقیقت دین است.
و مساله دوم این است که معصومین مراکز پرتو افشانی معنوی و روحی هستند و هرکدام از آنها خورشیدی درخشان در هستی و جهان معنویت هستند و جانها میتوانند از امدادهای معنوی آنها تغذیه کنند.
ما دائما باید در مسیر روحی و معنوی اهل بیت(ع) گام برداریم تا شاید به آنها نزدیک شویم.
ما از اخلاق اهل بیت(ع) در سطح فکری و روایات آنها و از فقه آنها مطالب زیادی را درمی یابیم اما رسیدن و نزدیکی روحی و معنوی ما به آنها مهم تر است.
در زندگی معنوی و روحانی است که حقیقت فاطمه(س) کشف میشود.
همه ما میدانیم که فاطمه(س) معصوم است و این بالاترین مراتب کمال است اگرچه پس از عصمت هم درجاتی وجود دارد و برای این مراتب نمیتوان پایان و نهایتی تصور کرد. فاطمه(س) به عنوان یک معصوم، انسانی کامل است. اما از نظر شخصیت خارجی و از لحاظ فکری، او از نظر فقه و بینش و سیاست حقایق بزرگ اسلام را در بر داشت، تفاوت مردم در این ظاهر میشود که من چگونه یک موضع را بر موضع دیگر ترجیح بدهم، این محل امتحان است و بالاترین درجه رشد و عظمت اهل بیت(ع) در این مواقع ظاهر میشود که درک درستی از واقعیت خارج دارند.
فاطمه(س) نیز واقعیت خارجی را به خوبی درک کرده و به عرصه سیاسی و اجتماعی و فرهنگی زمان خود واقف و مسلط بود.
دنیای معنویت نیز روایتگر سیره فاطمه(س) است. او از شدت عبادت، پاهای مبارکش ورم کرده بود. و در پس این عبادت یک جان عاشق به خدا نهفته بود، جانی که زنده و بیدار بود.
هنگامی که روح من مرده باشد، من دیگر میل به عبادت و توجه به خدا و مداومت برعبادت ندارم و این عبادت ها نشان دهنده روح شفاف و درخشان فاطمه است.
درباره ایشان روایت شده که ده شب آخر ماه رمضان را نمیخوابید و به بستر نمیرفت و در شب های قدر به صورت بچه ها آب میپاشید تا بتوانند شب زنده داری کنند.
ادعیه ایشان سرشار از حب خدا و توجه به او است، ببین روح فاطمه کجا پرواز میکند؟
اما ببینیم ارزش دنیا در نظر فاطمه چگونه است؟
اگر میخواهی ببینی روح او کجاست؟ آیا زنده است یا مرده؟ باید ببینی قیمت دنیا نزد او چقدر است؟
اگر ارزش دنیا نزد او بالا باشد دارای روح درخشانی نیست، زیرا کسی که روح بزرگی داشته باشد دنیا نزد او خوار و بی ارزش است.
در روایت آمده که فاطمه(س) پیراهن عروسی خود را در شب زفاف صدقه داد، این زینت عروس است، دنیا نزد او هیچ ارزشی ندارد، نزد او لباس تقوی با ارزش تر است و بهترین توشه است. غنای او با جمال و زینت معنوی است.
فاطمه چیزی برای خوردن نداشت و هنگامی که فقیری به در خانه او آمد پوست گوسفندی را که فرش زیر پای حسنین(ع) بود به فقیر بخشید. آن فقیر راضی نشد زیرا گرسنه و برهنه بود. گفت پدرت مرا نزد تو فرستاده و تو به من یک پوست گوسفند میدهی ای دختر رسول خدا؟
فاطمه چکار میکند؟
او گردنبندی داشت، آن را از گردن بیرون آورد و به فقیر بخشید.
فاطمه(س) جزء مصادیق آیه شریفه است که میفرماید: "ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا (سوره انسان/8).
خطاب من به زنان است، خواهران! خانه های خود را با ایمان و عزت و شرافت و تقوی و رضایت و تفاهم و محبت و اخلاص و وفاداری آباد کنید.
مردان و زنان ما نیاز دارند که فاطمه(س) را الگوی خود قرار دهند.
حضرت فاطمه زهرا(س) از نظر فقه و بینش و سیاست و دارا بودن ویژگی های برتری، به شکل آگاهانه حقایق بزرگ اسلام را در برداشت.
جایگاه زهرا(س) در زندگی چیست؟
هنگامی که از فاطمه(س) و زندگی و عظمت یاد میکنیم، جایگاه فاطمه(س) در زندگی کجاست؟
فاطمه(س)چه نسبتی با عظمت دارد؟
ما میدانیم که هر کس به اندازه عظمتی که دارد میتواند الگو باشد پس هنگامی که میگوییم فاطمه(س) الگو است باید قبل از آن او را بزرگ بدانیم نه فقط یک الگوی بدون عظمت. راز الگو شدن افراد در عظمت آنها نهفته است تا کمال گمشده خود را در او بیابیم و بتواند عقل های ما را قانع کند و خود را در دلهای ما جای دهد.
یک شخص در نزد من الگو نمیشود مگر زمانی که زیبا باشد، خواه زیبایی علم یا تقوی یا کرامت.
پس ما باید فاطمه(س) را بزرگ بدانیم تا بتواند الگو باشد و او اینگونه بود. اما انسان مرده عظمت ندارد، عدم، عظمت ندارد؛ عظمت از آن وجود و موجود است و از آن زندگی است نه مرگ، عظمت از آن قدرت است نه ضعف. شخصیتی که در دنیا ضعیف باشد، انسانی که نمیتواند دستش را بالا بیاورد، آیا من میتوانم او را اسوه خود بدانم؟ آیا میتوانم به سمت او حرکت کنم؟ مسلماً نه.
حال اگر این شخص از تو ضعیف تر یا در حد تو باشد، آیا میتواند الگوی تو باشد؟
مسلماً الگو و اسوه باید دارای کمال مورد نظر من باشد، کسی باشد که من او را باور داشته باشم و به خاطر میل به کمال و پیشرفت عاشق او بشوم و تلاش کنم که خودم را به او برسانم.
فاطمه(س) الگو است چون عظمت دارد و به گونه ای زنده است که ما نیستیم، معصومین(ع) الگوهای برتر هستند. چرا؟ زیرا دارای حیات طیبه هستند که ما نداریم، زیرا دارای حیات برتر و بهتری هستند که ما از آن برخوردار نیستیم.
تفاوت هرکدام از معصومین(ع) با دیگر انسان ها در این است که آنها مجمع کمالات هستند از آن جهت که با خداوند تبارک و تعالی پیوند دارند، اما کمال ذاتی و کمال مطلق فقط از آن خداوند تبارک و تعالی است. فاطمه(س) با عقل و روح خود زنده است. الگو بودن فاطمه از لحاظ فکر و قدرت روح و آراستگی معنوی است.
اما بُعد روحی نیز شریف تر از بعد فکری است و تربیت آن نیز مشکل تر است و دست یابی به نتایج معنوی و وصول به آن نیز مشکل تر است. حال چه چیزی ما را در قیامت نجات میدهد؟ سطح فکری ما؟ یا سطح روحی و معنوی ما؟
طبیعی است که در روز قیامت، سطح فکری نجات دهنده نیست بلکه این سطح روحی است که نجات بخش است.
ما هنگامی که برای شهادت فاطمه(س) و دیگر معصومین(ع) جمع میشویم باید جنبه فکری خود را تقویت کنیم تا به حقایق برسیم و بزرگ ترین حقایق، حقیقت دین است.
و مساله دوم این است که معصومین مراکز پرتو افشانی معنوی و روحی هستند و هرکدام از آنها خورشیدی درخشان در هستی و جهان معنویت هستند و جانها میتوانند از امدادهای معنوی آنها تغذیه کنند.
ما دائما باید در مسیر روحی و معنوی اهل بیت(ع) گام برداریم تا شاید به آنها نزدیک شویم.
ما از اخلاق اهل بیت(ع) در سطح فکری و روایات آنها و از فقه آنها مطالب زیادی را درمی یابیم اما رسیدن و نزدیکی روحی و معنوی ما به آنها مهم تر است.
در زندگی معنوی و روحانی است که حقیقت فاطمه(س) کشف میشود.
همه ما میدانیم که فاطمه(س) معصوم است و این بالاترین مراتب کمال است اگرچه پس از عصمت هم درجاتی وجود دارد و برای این مراتب نمیتوان پایان و نهایتی تصور کرد. فاطمه(س) به عنوان یک معصوم، انسانی کامل است. اما از نظر شخصیت خارجی و از لحاظ فکری، او از نظر فقه و بینش و سیاست حقایق بزرگ اسلام را در بر داشت، تفاوت مردم در این ظاهر میشود که من چگونه یک موضع را بر موضع دیگر ترجیح بدهم، این محل امتحان است و بالاترین درجه رشد و عظمت اهل بیت(ع) در این مواقع ظاهر میشود که درک درستی از واقعیت خارج دارند.
فاطمه(س) نیز واقعیت خارجی را به خوبی درک کرده و به عرصه سیاسی و اجتماعی و فرهنگی زمان خود واقف و مسلط بود.
دنیای معنویت نیز روایتگر سیره فاطمه(س) است. او از شدت عبادت، پاهای مبارکش ورم کرده بود. و در پس این عبادت یک جان عاشق به خدا نهفته بود، جانی که زنده و بیدار بود.
هنگامی که روح من مرده باشد، من دیگر میل به عبادت و توجه به خدا و مداومت برعبادت ندارم و این عبادت ها نشان دهنده روح شفاف و درخشان فاطمه است.
درباره ایشان روایت شده که ده شب آخر ماه رمضان را نمیخوابید و به بستر نمیرفت و در شب های قدر به صورت بچه ها آب میپاشید تا بتوانند شب زنده داری کنند.
ادعیه ایشان سرشار از حب خدا و توجه به او است، ببین روح فاطمه کجا پرواز میکند؟
اما ببینیم ارزش دنیا در نظر فاطمه چگونه است؟
اگر میخواهی ببینی روح او کجاست؟ آیا زنده است یا مرده؟ باید ببینی قیمت دنیا نزد او چقدر است؟
اگر ارزش دنیا نزد او بالا باشد دارای روح درخشانی نیست، زیرا کسی که روح بزرگی داشته باشد دنیا نزد او خوار و بی ارزش است.
در روایت آمده که فاطمه(س) پیراهن عروسی خود را در شب زفاف صدقه داد، این زینت عروس است، دنیا نزد او هیچ ارزشی ندارد، نزد او لباس تقوی با ارزش تر است و بهترین توشه است. غنای او با جمال و زینت معنوی است.
فاطمه چیزی برای خوردن نداشت و هنگامی که فقیری به در خانه او آمد پوست گوسفندی را که فرش زیر پای حسنین(ع) بود به فقیر بخشید. آن فقیر راضی نشد زیرا گرسنه و برهنه بود. گفت پدرت مرا نزد تو فرستاده و تو به من یک پوست گوسفند میدهی ای دختر رسول خدا؟
فاطمه چکار میکند؟
او گردنبندی داشت، آن را از گردن بیرون آورد و به فقیر بخشید.
فاطمه(س) جزء مصادیق آیه شریفه است که میفرماید: "ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا (سوره انسان/8).
خطاب من به زنان است، خواهران! خانه های خود را با ایمان و عزت و شرافت و تقوی و رضایت و تفاهم و محبت و اخلاص و وفاداری آباد کنید.
مردان و زنان ما نیاز دارند که فاطمه(س) را الگوی خود قرار دهند.
ارسال نظر