انتقاد آوینی نسبت به گزارش صداوسیما از جنگ
پارسینه: "جبههها خالی بود؛ با این همه، تبلیغات رادیو و تلویزیون حکایت از آن داشت که پادگانها دیگر جایی برای پذیرش داوطلبان جدید ندارند."
به گزارش پارسینه، سید مرتضی آوینی (نویسنده و مستندساز جنگ تحمیلی) در یکی از یادداشتهای خود با عنوان «یک تجربهٔ ماندگار» به نقد صریح رویکرد صداوسیمای ایران در گزارش اخبار جنگ تحمیلی میپردازد. در بخشی از این یادداشت که در مجلهٔ «فیلم» شمارهٔ ۱۳۲ منتشر شده، آمده است:
«... تلویزیون نیز هرگز درباره تاثیر آنچه پخش میکرد نمیاندیشید چرا که اصولا تلویزیون گرفتار روزمرگی است. فشارهایی که از طریق آنتن و ترکیب ناهمگون مخاطبان بر تلویزیون وارد میشود هرگز اجازه نمیدهد که خودش را ارزیابی کند. گزارشهایی که از عملیات پخش میکردند روی جنازههای سربازان عراق و وسعت خاک فتح شده متمرکز بود و این، جز آنکه بیننده را مشمئز کند و آتش نفرت از همه جنگهای عالم را در سینهها دامن بزند فایده دیگری نداشت.
ما در حال دفاع بودیم و ضرورت اقدام به دفاع در برابر متجاوز، امری است که در نزد فطرت انسان نیازی به اثبات ندارد. با این همه، تبلیغات دشمن رفته رفته این سلاح را از دست ما گرفت و از سال ۱۳۶۶ به بعد دیگر هیچ کس، جز آنان که از طریق دیگری به حقیقت رسیده بودند و اخبار را از راههای دیگری به جز رادیو و تلویزیون و روزنامهها میگرفتند، از واقعیت اخبار جنگ اطلاعی نداشت.
عملیات مرصاد نشان داد که مردم همچنان انقلابی و دوستدار نظام بر آمده از انقلاب اسلامی هستند. اما در اواخر سال ۱۳۶۶ چنان سایهای از شک بر همه چیز سنگینی میکرد که ادامه همین وضع، اگر هم دشمن هیچ اقدام دیگری انجام نمیداد، به قبول قطعنامه میانجامید. جبههها خالی بود؛ با این همه، تبلیغات رادیو و تلویزیون و روزنامهها حکایت از آن داشت که پادگانها دیگر جایی برای پذیرش داوطلبان جدید ندارند.
در همان شرایط اگر تلویزیون حقایق را با مردم در میان میگذاشت، همه به جبههها هجوم میبردند، اما تلویزیون خلاف این عمل میکرد. ما اجازه دادیم که دشمن حربه صداقت را از کف ما بگیرد.
درست در هنگامی که تهران و قم زیر باران موشکهای «اسکاد-بی» قرار داشتند، اعتماد مردم جلب رادیو بیبیسی شده بود. وقتی حضرت امام (س) حقایق را با مردم در میان گذاشتند، شدت هجوم مردم به جبههها تا آنجا بالا گرفت که به راستی دیگر پادگانها قابلیت جذب افراد جدید را نداشتند.
چهرهای که تبلیغات ما از دشمن ساخته بود با حقیقت امر کاملا متفاوت بود. چنین تبلیغ میشد که سربازان عراقی ترسو هستند و به محض رو در رویی با سربازان اسلام میگریزند، اما چنین نبود. دشمن را هرگز نباید دست کم گرفت، حتی اگر ضعیف هم باشد. اگر دشمن را قدرتمند فرض کنیم برای مقابله با او خودمان را قدرتمند خواهیم ساخت، اما اگر دشمن را ضعیف بگیریم، نیازی به قدرت بیشتر احساس نخواهیم کرد و این، حتی بدون در نظر گرفتن عواقب آن، به مفهوم شکست است...»
«... تلویزیون نیز هرگز درباره تاثیر آنچه پخش میکرد نمیاندیشید چرا که اصولا تلویزیون گرفتار روزمرگی است. فشارهایی که از طریق آنتن و ترکیب ناهمگون مخاطبان بر تلویزیون وارد میشود هرگز اجازه نمیدهد که خودش را ارزیابی کند. گزارشهایی که از عملیات پخش میکردند روی جنازههای سربازان عراق و وسعت خاک فتح شده متمرکز بود و این، جز آنکه بیننده را مشمئز کند و آتش نفرت از همه جنگهای عالم را در سینهها دامن بزند فایده دیگری نداشت.
ما در حال دفاع بودیم و ضرورت اقدام به دفاع در برابر متجاوز، امری است که در نزد فطرت انسان نیازی به اثبات ندارد. با این همه، تبلیغات دشمن رفته رفته این سلاح را از دست ما گرفت و از سال ۱۳۶۶ به بعد دیگر هیچ کس، جز آنان که از طریق دیگری به حقیقت رسیده بودند و اخبار را از راههای دیگری به جز رادیو و تلویزیون و روزنامهها میگرفتند، از واقعیت اخبار جنگ اطلاعی نداشت.
عملیات مرصاد نشان داد که مردم همچنان انقلابی و دوستدار نظام بر آمده از انقلاب اسلامی هستند. اما در اواخر سال ۱۳۶۶ چنان سایهای از شک بر همه چیز سنگینی میکرد که ادامه همین وضع، اگر هم دشمن هیچ اقدام دیگری انجام نمیداد، به قبول قطعنامه میانجامید. جبههها خالی بود؛ با این همه، تبلیغات رادیو و تلویزیون و روزنامهها حکایت از آن داشت که پادگانها دیگر جایی برای پذیرش داوطلبان جدید ندارند.
در همان شرایط اگر تلویزیون حقایق را با مردم در میان میگذاشت، همه به جبههها هجوم میبردند، اما تلویزیون خلاف این عمل میکرد. ما اجازه دادیم که دشمن حربه صداقت را از کف ما بگیرد.
درست در هنگامی که تهران و قم زیر باران موشکهای «اسکاد-بی» قرار داشتند، اعتماد مردم جلب رادیو بیبیسی شده بود. وقتی حضرت امام (س) حقایق را با مردم در میان گذاشتند، شدت هجوم مردم به جبههها تا آنجا بالا گرفت که به راستی دیگر پادگانها قابلیت جذب افراد جدید را نداشتند.
چهرهای که تبلیغات ما از دشمن ساخته بود با حقیقت امر کاملا متفاوت بود. چنین تبلیغ میشد که سربازان عراقی ترسو هستند و به محض رو در رویی با سربازان اسلام میگریزند، اما چنین نبود. دشمن را هرگز نباید دست کم گرفت، حتی اگر ضعیف هم باشد. اگر دشمن را قدرتمند فرض کنیم برای مقابله با او خودمان را قدرتمند خواهیم ساخت، اما اگر دشمن را ضعیف بگیریم، نیازی به قدرت بیشتر احساس نخواهیم کرد و این، حتی بدون در نظر گرفتن عواقب آن، به مفهوم شکست است...»
نور به قبرت بباره
افکار آوینی ذاتا با پارسینه در تضاده از این شهید والا فکر و والا مقام برای کوبیدن صدا و سیما استفاده نکنید...
بیماری مزمن تلویزیون ما را گفت که از صدقه سر اون شبکه لجنی مثل بی بی سی امروز کارش گرفته