گوناگون

زیباکلام: بهار عربی به هیچ وجه در تعارض جدی با امريكا و اسراييل نیست

يوسف فرهادي باباري در روزنامه اعتماد نوشت:

به دنبال ديدار چندي پيش هيات اعزامي حماس با نمايندگان مجلس ايران، سوالات بسياري در مورد مواضع حماس در قبال ايران و كشورهاي محور مقاومت در اذهان به وجود آمده است؛ مواضعي كه از سوي برخي تحليلگران چرخش مواضع حماس و رويگرداني از خط مقاومت تحليل شد. البته صادق زيباكلام، تحليلگر سياسي با نقد اين تفكر موضع حماس را نه‌تنها حركت غيرقابل پيش‌بيني نمي‌داند بلكه آن را اتخاذ استراتژي در جهت منافع مقاومت و ملت فلسطين ارزيابي مي‌كند. چكيده‌اي از مواضع ايشان در اين مورد در پي مي‌آيد.

چندي است كه حماس به عنوان ستون فقرات خط مقاومت عليه اسراييل با اتخاذ مواضعي متفاوت، از سوريه به عنوان متحد تاثيرگذار در خط مقاومت فاصله گرفته است، شما به عنوان يك تحليلگر مسائل سياسي وضعيت فعلي حماس را چگونه تحليل مي‌كنيد؟

موضع حماس را بايد در يك كليت فراتر از دعواها و بده‌بستان‌هاي سياسي تحليل كرد. به نظر من پاسخ به پرسش شما پيوند تنگاتنگي با بهار عرب و آينده فلسطين دارد. در پرتو بهار عرب و جنبش عظيم دموكراسي‌خواهي كه در جهان عرب به وجود آمده است اين سوال پيش آمده كه اين تحولات تا چه اندازه در بردارنده منافع فلسطين و مبتني بر آن است.

آيا روي كار آمدن رژيم‌هاي دموكراتيك در مصر، سوريه و عربستان به نفع فلسطين خواهد بود و تضاد و رويارويي با اسراييل بيشتر خواهد شد؟

در ايران و آنچه ما در رسانه‌هاي دولتي شاهد هستيم تاكيد بر اين موضع است كه تغييرات و جنبش بهار عربي در مخالف و ضديت با اسراييل، امريكا و غرب در حال پيشروي است. اولين نكته‌يي كه بايد مورد توجه قرار بگيرد اين است كه تا به امروز اين جنبش‌ها نشان دادند كه مستقل هستند.شما شاهد هستيد كه طي يك سال گذشته كه از بهار عربي مي‌گذرد هيچ حركت و تجمعي عليه غرب در قاهره، تونس يا مراكش برگزار نشد.

‌ البته چندي پيش شاهد آن بوديم كه عده‌يي از مردم قاهره به سفارت اسراييل در اين شهر حمله كردند و خواهان برچيده شدن سفارت اسراييل در قاهره بودند؟

البته؛ برخي رسانه‌ها حمله گروهي از مردم به سفارت اسراييل را گزارش كردند. اما آنچه گزارش شد اين بود كه نه‌تنها ديپلمات‌هاي اسراييلي به قاهره بازگشتند بلكه رهبران اخوان‌المسلمين به عنوان يكي از جريان‌هاي اسلام‌گرا در مصر اين حركت و تعرض به سفارت اسراييل را رسما محكوم كردند. بنابراين دست‌كم سير تحولات دموكراسي‌خواهانه در جهان عرب به هيچ‌وجه تعارض جدي با غرب و امريكا و اسراييل نشان نداده است.البته طبيعي هست كه مردم كشورهاي تونس، مصر، مراكش، بحرين و... از باب مسلمان بودن و عرب بودن، خواهان تحقق حقوق فلسطيني‌ها هستند.

‌ تحقق حقوق فلسطيني‌ها دقيقا به چه معناست؟

اتفاقا نگاه حماس و حتي جهاد اسلامي، تشكيل يك كشور مستقل فلسطيني در كرانه غربي رود اردن است؛ نگاهي كه اتفاقا مورد حمايت مردم عرب و مورد تاكيد در تحولات دموكراسي‌خواهانه عربي است.

‌ طبق نگاه شما، موضع حماس نسبت به تحولات كشورهاي عربي نه‌تنها غيرمنتظره نبوده بلكه نگاهي است كه از تشكيل كشور مستقل فلسطيني بيرون مي‌آيد.

دقيقا. در ايران جريان‌هايي سعي دارند ادعا كنند مواضع حماس در قبال ايران و محور مقاومت دچار چرخش شده است؛ موضعي كه با واقعيت منطبق نيست، اين جريان‌ها مي‌گويند چرا حماس به عنوان يك متحد به جاي حمايت از دولت سوريه از مخالفان عليه دولت سوريه حمايت مي‌كند.

‌ اتفاقا موضوع اساسي و بنيادين اين گفت‌وگو پاسخ به همين چراي شماست.

شما ساختار حماس و گروه‌هاي مبارز در اسراييل را نبايد همانند ساختار احزاب مسلحانه قبل از انقلاب ايران تصور كنيد. حماس يك تشكل سياسي - نظامي مردمي در دل ملت فلسطين است، يك چريك يا مبارز حماس يك نيروي جدا و بريده از ملت و محصورشده در خانه‌هاي چريكي و نگاه ايدئولوژيك حاضر نيست، اين جريان‌ها مثل ماهي در اقيانوس جامعه در حال شنا كردن هستند، حماس يك جريان مردمي است و نمي‌تواند از حاكميت سوريه دفاع كند. نه‌تنها حماس كه هيچ‌كدام از جريان‌هاي موجود در كشورهاي عرب از سوريه حمايت نمي‌‌‌‌كنند.

تا چه ميزان موضع حماس در قبال سوريه ملهم از فشار جامعه مدني در سوريه است؟

در سوريه جمعيتي 22 ميليون نفري وجود دارد كه حدود 12 درصد، يعني حدود دو ميليون اين جمعيت، علويون هستند اما در مقابل اين 12 درصد، جمعيت اعراب سني‌مذهبي وجود دارند كه مخالف دولت بشار اسد هستند. در اين جريان سني، ما شاهد ليبرال‌ها، سلفي‌ها، القاعده و اخوان‌المسلمين به عنوان بدنه اصلي مخالف‌ها در سوريه هستيم كه اتفاقا حماس به عنوان ستون فقرات مقاومت جزيي از اين بدنه است. چگونه حماس مي‌تواند عليه اين مبارزات، عليه دولت سوريه موضع بگيرد. در واقع من نه تنها موضع حماس را چرخش نمي‌بينم بلكه اين موضع را موضعي طبيعي و برخاسته از احترام به جامعه مدني سوريه ارزيابي مي‌كنم.

حماس به عنوان يكي از محورهاي مقاومت از طرفي پيوند خود را با كشورهاي مخالف سوريه وهمسو با امريكا گسترش مي‌دهد و از سويي ديگر سعي دارد با اقداماتي نظير ديدار ديروز اعضاي خود با نمايندگان مجلس ايران، اين توازن را در مواضع خود برقرار كند، آينده اين معادله را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

نگاه حماس به مبارزه از جنس ايدئولوژي نيست بلكه از جنس زندگي و منافع فلسطيني‌هاست. بر اين اساس حماس به علت كمك‌هايي كه از ايران دريافت مي‌كند، طبيعتا حاضر نيست همه پل‌ها را پشت سر خود خراب كند. البته همگرايي‌هايي هم وجود دارد اما به نظر من مواضع حماس را نه در تهران كه بايد آن را در قاهره و مراوده‌هاي آن با اخوان‌المسلمين مصر بررسي كرد.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار