پرداخت دیه برای نجات از اعدام

رسیدگی به این پرونده از ۵ اسفند سال ۸۶ و با کشف جسد زنی ناشناس در میان شمشاد‌های بهشت زهرا آغاز شد. کارآگاهان پلیس در بررسی پرونده افراد گمشده به زن جوانی رسیدند که در آمل گم شده بود و شباهت زیادی به جسد کشف شده داشت. بدین ترتیب از خانواده زن جوان به نام مهناز خواسته شد برای شناسایی جسد راهی پایتخت شوند. با حضور خانواده مهناز در پزشکی قانونی هویت جنازه از سوی آن‌ها برملا شد. بررسی‌ها نشان می‌داد که این زن ایرانی مدتی قبل با مردی افغانستانی به نام حفیظ که خواننده بوده ازدواج کرده است.

اما ردیابی‌ها برای دستگیری مرد افغانستانی بی‌نتیجه ماند و مشخص شد وی به کشورش برگشته است. ۱۱ سال از این ماجرا گذشته بود که زنی افغانستانی به پلیس رفت و گفت: چند سال قبل با پسرعمویم ازدواج کردم و از او صاحب فرزند شدم. بعد هم به ایران آمدیم، تا اینکه دیشب با هم دعوایمان شد و او حرفی زد که هراس به جانم انداخت.

او گفت اگر به این رفتارت ادامه بدهی مثل همسر اولم تو را هم می‌کشم و جنازه ات را سر به نیست می‌کنم. چون من ساکن افغانستان بودم اطلاع زیادی از همسر اول حفیظ ندارم فقط می‌دانم که قبل از من با یک زن ایرانی ازدواج کرده است.

دستگیری مرد معتاد
بررسی‌ها برای دستگیری حفیظ ادامه داشت تا اینکه مأموران اداره جرایم جنایی پلیس آگاهی شهرستان پاکدشت، متهم را درحالی که ۴۰۵ گرم حشیش به همراه داشت دستگیر کردند. وی در نهایت به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: من در شهر آمل زندگی می‌کردم، آنجا با مهناز آشنا شدم و ازدواج کردیم. من نوازنده قانون هستم و از ۱۶ سالگی نوازندگی کردم. در جشنواره‌های زیادی شرکت کرده بودم و وضع مالی‌ام خوب بود. قرار بود برای کارم به تهران بیایم، اما مهناز همراه من نیامد. در این مدت به رفتار او مشکوک شده و از این موضوع ناراحت بودم یک روز به او گفتم خانه‌ای در تهران دیده‌ام و قصد اجاره دارم بعد او را به این بهانه به تهران کشاندم. نزدیکی بهشت زهرا دوباره دعوایمان شد و با چاقو چند ضربه به مهناز زدم و فرار کردم. به افغانستان رفتم و چند سال بعد با دختر عمویم ازدواج کردم.

با اعتراف مرد افغانستانی او به بازسازی صحنه جنایت پرداخت و پرونده او برای ارسال به دادگاه کیفری تکمیل شد. اما این بار خبری از خانواده مقتول نبود آن‌ها سال ۸۶ یک بار به دادسرا آمده و درخواست قصاص داشتند. بعد از آن هیچ خبری از خانواده مهناز نشده بود. بدین ترتیب پرونده برای اعلام نظر به معاون اول قوه قضائیه ارسال و اعلام شد که اگر متهم توانایی پرداخت دیه نداشته باشد حکم قصاص او اجرا شود. اما متهم مدعی شد که توانایی پرداخت دیه را دارد؛ بنابراین به دستور بازپرس احسان زمانی از شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران، پرونده مرد افغانستانی برای محاکمه از جنبه عمومی جرم بزودی به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال خواهد شد.