گوناگون

ده پرده از مرد تاریخ‌ساز دوومیدانی ایران

احسان حدادی، قهرمانی که حالا نامش در تاریخ ورزش ایران جاودانه شده است، روزهای پرفراز و نشیبی را طی کرده تا در لندن به آرزوی دیرینه اش برسد.
به گزارش خبرآنلاین؛ در این گزارش کوتاه 10 پرده از احسان حدادی در 10 سال اخیر را نقل خواهیم کرد.
1- مانیل - فیلیپین - سال 2003
آن روزها عباس صمیمی تک ستاره و یکه تاز دوومیدانی و پرتاب دیسک ایران بود. تیمی 16، 17 نفره به قهرمانی آسیا در مانیل رفته بودند و نتیجه اش تنها تک مدال نقره مرد بلند قامت ورزش ایران - عباس صمیمی بود. وقتی رفتیم فرودگاه مهرآباد برای استقبال، حسین جلالی(رئیس وقت فدراسیون) به جای اینکه از شکستها و ناکامی ها بگوید، رو کرد به من و گفت:« ممد آقا، این پسره، جوونه تو پرتاب دیسک، حدادی، خیلی خوب پرتاب کرد. 56 و خورده ای انداخت. دیسک سه کیلویی رو. هنوز جوانانه. این خوب میشه. خیلی خوب.» ما چندان به حرف او گوش نکردیم و این گوشمان در شد و گوش دیگر دروزاه و حتی اسمش را هم به خاطر نسپردیم؛ اما این نخستین آشنایی، اولین پرده از قهرمانی شد که اکنون پس از ده سال، بر تارک پرتاب دیسک دنیا، تکیه زده است.
2- گروستو - ایتالیا - سال 2004
قهرمان جوانان آسیا شده بود. بعد از چند سال قهرمان داشتیم. رفت برای رقابتهای جهانی. قرعه کشی کردند، اسم من برای سفر با او درنیامد. یکی دیگر را بردند. من نرفتم، اما این بار دلم با او به یکی از شهرهای کوچک ایتالیا رفت. شهری که میزبان دوومیدانی کاران جوان جهان بود. رکوردهایش پیش از سفر خوب بود، اما مدال طلا، آن هم برای اولین بار در تاریخ ورزش ایران باورمان نمی شد. آری، احسان برای نخستین بار آنجا بود که وارد خانواده جهانی دوومیدانی شد و ایران را نیز درحالیکه پرچم سه رنگ بالای سر گرفته بود و فریاد می کشید جهانی کرد. حالا احسان را بیشتر از پیش شناختیم.
3- اینچه اون - کره جنوبی - سال 2005
9 سال بود هیچ مردی در آسیا نتوانسته بود رکورد "وو تائو فو" در پرتاب دیسک را بشکند. کمی بیشتر از 65 متر بود. احسان حدادی هم به تازگی دوره جوانی اش به پایان رسیده بود و باید در رده بزرگسالان مسابقه می داد. قهرمانی آسیا این بار در اینچه اون کره جنوبی بود. حدادی که این بار عنوان قهرمان جوانان جهان را یدک می کشید، با رکورد 65 متر و 25 سانتی متر، خودش را به عنوان مرد اول پرتاب دیسک آسیا معرفی کرد. حالا او آمده بود تا در رده بزرگسالان هم سری میان سرها درآورد. او با این رکورد پس از 30 سال مدال طلای پرتاب دیسک آسیا را به ایران آورد. پس از مرحوم جلال کشمیری.
4- دوحه - قطر - سال 2006
بازیهای آسیایی. اولین تجربه اش در بازیهای بزرگ آسیایی بود. کار چندان سختی نداشت، چون هرکس که بود، به گرد پای حدادی هم نمی رسید. او آن شب، مقابل چشمان قطری ها، شاخ یکی از بهترین دوومیدانی کاران قطری را شکست و بالاتر از او به مدال طلا رسید تا به همه ثابت کند قهرمانی جدید در پرتاب دیسک دنیا درحال شکل گرفتن است. اندک اندک احسان حدادی به قهرمانی شش دانگ تبدیل می شد.
5- اوزاکا - ژاپن - سال 2007
اوزاکا نخستین تجربه حدادی در حضور در رقابتهای جهانی بود. رفته رفته رکوردهایش خوب شده بود و از مرز 66 متر هم گذشته بود. همه به او امیدوار شده بودند. با این حال در مقدماتی خوب پرتاب کرد و به فینال رسید، اما در فینال ششم، هفتم شد و با همین افتخار به خانه برگشت که برای نخستین بار یک ایرانی به فینال یکی از مواد دوومیدانی در رقابتهای جهانی رسیده است. آن روز ما به این موضوع افتخار می کردیم که او به فینال جهان رسیده است.
6- پکن - چین - سال 2008
سال تلخی بود. حدادی رکوردهای آسیا را به جایی رسانده بود که فکرش را نمی کردند. 69 متر و 32 سانتی متر. در گرندپریها خوش درخشیده بود و همه را گرفته بود. همه می گفتند او شانس ما در المپیک پکن است، اما یک ماه مانده به بازیها گویا بلا نازل شد. وقتی یک هفته قبل از المپیک در هتل المپیک تهران به دیدنش رفتم، منتظر ماندم تا تمرینش تمام شود. تمام شد و آمد به لابی. کمی صحبت کردیم و شروع به گریستن کرد. می گفت دستم درد می کند. همه زحماتم درحال بر باد رفتن است. مقدماتی المپیک پکن در ورزشگاه آشیانه پرنده. آنقدر بد پرتاب کرد که حتی به فینال نرسید. چندین متر کمتر از رکوردی که چند ماه قبل زده بود. مغموم و سرگشته بود. وقتی پس از رقابت به خبرنگاران ایرانی رسید، دوباره گریست و بر زمین افتاد. در پکن وقتی حدادی را می دیدیم، چهره ای داشت که گویا از شهری مصیبت زده سراغ ما آمده است، اما باید دید پشت آن چهره مغموم آن روزها، چه تفکری نهفته بود که اینگونه خودش را بالا کشید.
7- گوانگ جو - چین - سال 2009
یک سال پس از المپیک تلخ پکن. هنوز چندان خوب نده بود. رفته بود در آلمان برای مداوا. دو دل بود که در رقابتهای قهرمانی آسیای گوانگ جو شرکت کند یا نه. از حرفهای برخی که می گفتند شاید دیگر نتواند خودش را به سطح اول ورزش برگرداند ناراحت و دلگیر بود. اما این بار می خواست در قهرمانی آسیا شرکت کند و با رسیدن به مدال طلای آسیا باز به همه منتقدانش ثابت کند که حدادی هنوز تمام نشده است. بگوید که ورزش فراز و فرود دارد و در فرود باید قهرمان را حمایت کرد تا به فرازی دوباره برسد. او به گوانگ جو رفت و با پرتابی خوب، بار دیگر قهرمان آسیا شد. قهرمانی که ثابت کرد در فرود هم همچنان اول است.
8- گوانگ جو - چین - سال 2010
دست تقدیر یک سال بعد دوباره او را به گوانگ جو برد. این بار برای بازیهای آسیایی. رفته رفته وضعیتش بهتر می شد. این دومین بازیهای آسیایی عمرش بود. مدالش برایش با ارزش بود. می خواست با یک رکورد خوب طلا بگیرد. همین طور شد. به گوانگ جو رفت و با پرتاب بیش از 66 متر هم رکورد بازیها را شکست و هم توانست دومین مدال طلای با ارزش بازیهای آسیایی را بدست آورد. اما همچنان دستش اذیتش می کرد و به صورت کامل خوب نشده بود، ولی همچنان بهترین ایران و آسیا بود.
9- دائه گو - کره جنوبی - سال 2011
مصدومیتش کاملا برطرف شد بود. دوباره داشت به روزهای اوج باز می گشت. رکوردهای قابل قبولی در رقابتهای جایزه بزرگ داشت. البته اگرچه برخی روی مخش رژه می رفتند و حسابی او را عصبی کرده بودند، اما با این حال در رقابتهای جهانی سال 2011 در دائه گوی کره جنوبی شرکت کرد. کسی چندان توقع مدال از او نداشت، اما خودش داشت. احسان این بار نیز به کره جنوبی رفت. رکوردهای او در بهترین سطح نبود، اما عزم و اراده بالایی داشت. او در رقابتهای جهانی سال 2011 در شرایطی که پرتابی بالاتر از 66 متر داشت، درجایگاه سوم دنیا قرار گرفت تا یکی از باارزش ترین مدالهای زندگی اش و یکی از باارزش ترین تاریخ ورزش ایران را گرفته باد. آری این بار حدادی وارد سطح اول دوومیدانی دنیا شده بود. سطح مدال داران.
10- لندن - انگلیس - سال 2012
این سال رنگ و بوی دیگری برای احسان داشت. سال المپیک بود. همان المپیکی که تلخ ترین روزها را برایش تداعی می کرد، اما این بار آمده بود تا انتقامش را بگیرد. از همان روزهای ابتدایی سال، در هر مسابقه ای که رفت، پرتابهای بلند و خوبی داشت. پرتابهایی که را تا رده دوم رنکینگ دنیا برده بودش. احسان این بار حرفه ای تر و پخته تر از گذشته شده بود. چندان بیگدار به آب نمی زد و کارش حساب و کتاب داشت. برای شرکت در هر رقابتی دلیل داشت و برای شرکت نکردنش دلیلی بیشتر. سه ماهی به اروپا رفت. حتی برای دیدن خانوده اش نیز به ایران نیامد. تمرکز کرده بود. این بار نه برای مدال که برای طلای المپیک. می دانست باید طلا را نشانه برود تا روی سکو باشد. رقیبان گردن کلفتی داشت. همه آماده وقبراق. اما احسان آماده تر و قبراق تر. روز مسابقه، رقابتش همزمان شده بود با رقابت بهداد سلیمی و سجاد انوشیروانی در وزنه برداری و قاسم رضایی در کشتی فرنگی. آنها شانسهای بیشتری برای مدال داشتند. بیشتر مسئولان هم برای تشویق آنها آمده بودند. اما در همان سالن وزنه برداری، درحالی که بهداد و سجاد برای گرفتن مدالهایشان به روی سکو آمدند، آنچه شور و شعفی مضاعف در بین ایرانیان ایجاد کرد، صدای بلندی بود که می گفت: «احسان مدال گرفت. احسان نقره گرفت. احسان به مدال المپیک رسید. احسان ...»

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار