نیکلاس برنز: تنها راه حل، گفتگوی مستقیم ایران و آمریکا است
به گزارش پارسینه وبه نقل از پایگاه اینترنتی رادیو فرانسه، "نیکولاس برنز"*- یکی از شخصیتهای صاحبنام وزارت خارجه آمریکا، امروز صراحتاً اعلام کرد، سیاست و دیپلماسی بهترین راه برای مواجهه با جمهوری اسلامی است وی حتی پا را فراتر گذاشت و عنوان کرد آمریکا و ایران باید به صورت مستقیم و رو در رو با هم مذاکره کنند.
ایدهای که باراک اوباما- رییس جمهور آمریکا، چهار سال پیش در میان کارزار انتخاباتی خود به عنوان یکی از برنامههای خود درعرصه سیاست خارجی اعلام کرده بود؛ اما با آنچنان مقاومت و هجمه از سوی حزب مقابل و حتی برخی از همحزبیهای خود مواجه شد که عطای آن را به لقایش بخشید و نه با حزب الله مذاکره کرد و نه با جمهوری اسلامی ایران.
نیکلاس برنز، درمقاله ای که در روزنامه بوستون گلاب آمریکا به چاپ رسیده است نوشته: آمریکا باید به هر طریق از جنگ با ایران خودداری کند و به دنبال راه دیگر باشد تا ایران را از مسیر دستیابی به سلاح هستهای دور کند و باید بر روی این نکته تأکید کند که اسراییل در پاییز حملهای انجام ندهد.
نیکولاس برنز، یک توصیه چهارگانه به برنده انتخابات آتی آمریکا که بین باراک اوباما و میت رامنی- رقیب جمهوری خواه او، برگزار میشود کرده است.
در مرحله اول او عنوان کرده که کاری را که رؤسای جمهور آمریکا پس از جیمی کارتر از انجام آن عاجز بودهاند، انجام دهد و آن چیزی نیست جز برقراری کانال ارتباط و مذاکره مستقیم با ایران و بحث و تبادل نظر در خصوص تمام مسائل دوطرفه.
برنز معتقد است حمله به کشوری که که آخرین گفتگوی دوطرفه آنها به سال 1979 برمیگردد، باید گزینه آخر باشد.
این مقام سابق وزارت امور خارجه آمریکا در گام دوم پیشنهاد کرده است، ایالات متحده پیشنهاداتی را در مذاکره به ایران ارائه کند که برنامه هستهای صلحآمیز ایران را به رسمیت میشناسد و در عین حال از دستیابی ایران به سلاح هستهای جلوگیری میکند.
برنز در ادامه عنوان کرده است که آمریکا باید حل این مشکل را از اسراییل به دست خود بگیرد و اسراییل نیز آزادی عمل بیشتری به آمریکا بدهد تا این کشور از منافع ملی اساسی اسراییل دفاع کند.
نیکلاس برنز با صراحت نوشته است، در سال آتی باید این آمریکا باشد که زمام امور مربوط به ایران را در دست بگیرد و نه اسراییل. برنز تأکید میکند: این در راستای منافع آمریکا نیست که گروگان نخست وزیر اسراییل بنیامین نتانیاهو باشد.
وی همچنین تأکید کرده است که هم اوباما و هم رامنی- رقیب جمهوریخواه وی، بر این باورند که در حال حاضر، گفتگو مسیری بهتر از جنگ است.
برنز در پایان توصیه کرده که، به درسهای جنگ با عراق توجه شود، بهخصوص به این نکته که جنگ میتواند تبعات غیرقابل پیشبینی برای منطقه دربر داشته باشد.
نیکولاس برنز اولین فرد طراز اول در عرصه سیاست خارجی آمریکا نیست که توصیه به مذاکرات مستقیم و حل مشکلات تهران- واشنگتن، به صورت مستقیم میکند و در این میان به سیاست تل آویو در این مثلث انتقاد وارد کرده است.
در طی سالهای اخیر، فلینت لورت و هیلاری مان لورت- از اعضای بلند پایه شورای سیاست خارجی آمریکا، که به طور تخصصی بر روی مسایل خاورمیانه و ایران کار کرده اند، کسانی که چندی پس از روی کار آمدن دولت بوش، به علت سیاستهای وی در خاورمیانه از کار خود استعفا دادند، نیز بارها و بارها این مسئله را درغالب نظریهای که خود نام «چانه زنی» بزرگ نامیده اند عنوان کرده بودند.
فلین لورت و هیلاری مان لورت، درست در چنین روزهایی در چهار سال پیش خطاب به نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آن زمان ایالات متحده آمریکا یعنی باراک اوباما و جان مک کین نوشته بودند:
رئيسجمهور بعدي آمريكا خواه جان مككين باشد، خواه باراك اوباما، بايد در سياستهاي آمريكا در قبال جمهوری اسلامي ايران تغييراتی نوين ايجاد كند؛ تغييری بنيادين و مشابه با تنظيم رابطه آمريكا با چین در دهه 1970 توسط نيكسون.
نزديك به سه دهه از سياستهای آمريكا در راستاي انزواي ديپلماتيك ايران و اعمال فشارهاي متعدد ناشی از تحريمهاي اقتصادی و تلاشهاي نهچندان جدی در راستاي تغيير رژيم ايران میگذرد؛ تلاشهايی كه به منافع آمريكا و همپيمانانش در خاورميانه هم آسيب وارد كردهاست.
تنشهاي بين ايران و آمريكا به يكي از عناصر هميشگی در ناآرامیهاي منطقه بدل شده و موجب افزايش روزافزون دلنگرانیها در حوزه امنيت جهاني انرژی شده است. در نتيجه سياستهای اشتباه كاخ سفيد در قبال ايران، موقعيت آمريكا تا حدی در معرض خطر است كه در هيچ زمانی بعد از جنگ سرد چنين نبوده است. در چنين شرايطی آشكار است كه زمان تغييری بنيادی، در شيوه برخورد آمريكا با ايران فرا رسيدهاست.
منظور از تغيير بنيادی، تغييرات پلهای يا مذاكرات قدم به قدم يا تلاش برای مديريت چالشهای منطقهای چنان كه دولت بوش انجام داده، نيست؛ بلكه منظور، پيگيری يك استراتژی تمام و كمال در راستاي بهبود روابط بين دو کشور است.
چنين سياستي بهطور قطع بايد هرچه بيشتر در راستاي «چانهزنی جدی» قرار داشته باشد. راهكار «چانهزنی بزرگ» به اين معناست كه هر دو كشور تمام تفاوتها و اختلافات خود را روي ميز گذاشته و به طور همزمان و در قالب مجموعهای به حل و فصل آنها اقدام كنند.
نگرانيهاي آمريكا در قبال اقدامات ايران میتواند شامل مسائلی چون دستيابی به سلاحهای كشتار جمعی، حمايت از تروريسم، نقشآفرينی ايران در مذاكرات اعراب و اسرائيل و همچنين اثرگذاري ايران در تحولات عراق و افغانستان باشد اما ايران نيز متقابلا میتواند خواستار شفافسازی اراده آمريكا در روابط با ايران و به رسميت شناختن نقش ايران در تحولات منطقهای و جهانی باشد كه به معناي افزايش اطمينان خاطر امنيتي ايران از آمريكاست، تا دولت آمريكا اقدامی در راستاي تغيير مرزها و حكومت جمهوری اسلامی انجام ندهد.
اين تعهدات دوجانبه مستلزم «چانهزنی جدی» بين ايران و آمريكاست كه مطمئناً بايد در بستر زمان و طی مراحل مختلف باشد. مسئله كليدی اين است كه تمام تعهدات طرفين بايد شفاف باشد و به صراحت مورد توافق هر دو قرار گيرد.
«چانهزني جدي»، تنها راهي است كه ايالات متحده میتواند با استفاده از آن، روابط سازنده خود با جمهوری اسلامي را توسعه و تقويت كند.
ارسال نظر