کاندیدای اجارهای محمود احمدی نژاد در انتخابات ۱۴۰۰ کیست؟
پارسینه: بسیاری از تحلیلگران و ناظران سیاست ایرانی مدتهاست با ردیف کردن سیاههای از دلایل و براهین از این میگویند که پیروز انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ احتمالا یک گزینه اصولگراست.
بسیاری از تحلیلگران و ناظران سیاست ایرانی حالا مدتهاست با ردیف کردن سیاههای از دلایل و براهین از این میگویند که پیروز انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ احتمالا یک گزینه اصولگراست که در غیاب رقیب اصلاحطلب یا دستکم در غیاب رقیب تماما اصلاحطلب حتی با مشارکت حداقلی و آرایی در همان حد و حدود که انتخابات مجلس یازدهم در اسفند ماه ۹۸ رقم خورد، میتواند کرسی مهمی را به دست آورد که چند سطر بالاتر از جایگاهش به عنوان بالاترین مقام انتخابی جمهوری اسلامی گفتیم.
اگر بخواهیم فقط از گزینههای جدیتر اصولگرایان برای ورود به انتخابات ریاستجمهوری نام ببریم، دستکم باید از حدود ۲۰ تا ۳۰ چهره بگوییم که هر کدام به طیف و خردهجریانی از جریان اصولگرا وابستهاند و اگرچه در نهایت از دید عموم جامعه همگی اصولگرایند.
با این همه اگرچه به باور برخی ناظران و تحلیلگران، جناح راست کاری به مراتب آسانتر از رقیب برای رساندن کاندیدای مطلوب خود به «پاستور» دارد، اما آنچه از تعدد کاندیداهای اصولگرا گفتیم به پاشنه آشیل آنها تبدیل شده و هیچ بعید نیست که باور شود آنها در تحقق این هدف به ظاهر در دسترس، ناکام بمانند و به تعبیری در انبوه گزینههای اصولگرا در نهایت هیچکدام از کاندیداهایی که آنها تمایل دارند، نتواند سکاندار قوه مجریه در دهه نخست سده آینده باشد و اینجاست که صحبت از «پدیده هزاره سوم» میتواند معادلات انتخاباتی را تحتالشعاع قرار دهد.
محمود احمدینژاد که پس از ۸ سال ریاستجمهوری با رای و حمایت اصولگرایان، خود را به هیچ عنوان مدیون این جریان سیاسی نمیداند و فراتر از آن، گاه و بیگاه با مواضع و حرکات و سکناتی عجیب- البته نه از جانب او- رودرروی بزرگان این جریان سیاسی و حتی بزرگان نظام میایستد حالا مدتی است که دوباره فعال شده و اگرچه هنوز صراحتا از اینکه میخواهند بار دیگر شانس خود را به رای مردم بسپارد، سخنی به میان نیاورده، اما از آن سو هر بار که با این پرسش مواجه شده به نحوی از رد و تکذیب صریح این احتمال نیز سر باز زده تا رنگ رخساره و آنچه به زبان کنایه و در مقام رفتار سیاسی از او میبینیم از سر درونش خبر دهد.
این گمانهزنیها، اما وقتی جدیتر خواهد بود که به عنوان نمونه نگاهی بیندازیم به اظهارات رسانهای برخی اصولگرایان نزدیک به «جریان بهار» و نیز بعضی از دیگر فعالان سیاسی- رسانهای وابسته به جناح راست. چنانکه دیروز وهاب عزیزی گفته «در حالی که انتخابات یک رکود و کسالت بیسابقهای را تجربه میکند، حضور جسورانه احمدینژاد آرامش فکری را از کرسینشینان اصولگرایی و اصلاحطلبی گرفته است.» اشارهای روشن به آنچه در سطور پیش از این به آن اشاره و تاکید شد که احمدینژاد چطور سعی دارد خود را مقابل دو جریان سیاسی اصیل کشور جا بزند. هر چه هست، این فعال رسانهای اصولگرا با اشاره به «نامهنگاریهای غیرمتعارف، سفرهای استانی، فعالیت گسترده در شبکههای اجتماعی» و البته «مصاحبه اخیر احمدینژاد با رادیو اروپای آزاد» که بسیار هم جنجالساز شد از نشانههایی گفته که به باور این تحلیلگر سیاسی، خبر «از تمایل احمدینژاد به ترمیم پایگاه اجتماعی و حضور مجدد در قدرت اجرایی کشور» دارد.
دبیرکل جهادگران ایران اسلامی که با باشگاه خبرنگاران جوان به گفتگو نشسته از «برآیند پیشبینیهای انتخاباتی» گفته که بنابر ادعای او «حاکی از آن است که محمود احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ نامنویسی میکند.» آنچه، اما درباره تحرکات انتخاباتی احمدینژاد محل پرسش است نه صرف نامنویسی او بلکه تایید صلاحیتش است از جانب شورای نگهبان چراکه او حتی زمانی که رهبر انقلاب صراحتا و «از پشت بلندگو» او را از نامنویسی در انتخابات ریاستجمهوری منع کرد، احمدینژاد تمکین نکرد و در یک چرخش ۱۸۰ درجهای درحالی که وانمود میکرد تنها برای همراهی حمید بقایی به ستاد انتخابات آمده، شناسنامه به دست، خود نیز نامنویسی کرد.
وهاب عزیزی، اما برخلاف بسیاری از دیگر ناظران سیاسی معتقد است که احمدینژاد مشکل خاصی برای تایید صلاحیت ندارد. او گفته که «شرایط سیاسی کشور نسبت به ۴ سال گذشته تغییر کرده و احمدینژاد نیز در این مدت، مواضع و حرکات غیرمعقولی نداشته که موجب عدم احراز صلاحیت ایشان شود» و بر این پایه مدعی است که احمدینژاد «به طور طبیعی حساسیت و حسگرهای ترس را در جریانهای سیاسی تحریک میکند؛ لذا احتمال نامزدی احمدینژاد در انتخابات ۱۴۰۰ آرامش را از اتاقهای فکر اصولگرایان و اصلاحطلبان میگیرد.»
آنچه، اما در گفتههای این فعال رسانهای نزدیک به «جریان بهار» بیشتر به واقعیت و آنچه میتوان انتظارش را کشید، نزدیک است، آنجاست که او از احتمال حمایت احمدینژاد از یک کاندیدای «اجارهای» گفته است: «چنانچه احمدینژاد مجوز حضور در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ را دریافت نکند این احتمال وجود دارد که با حمایت از یک نامزد اجارهای، شورای نگهبان را دور بزند و در تشکیل دولت آینده سهیم شود.»
اگر بخواهیم فقط از گزینههای جدیتر اصولگرایان برای ورود به انتخابات ریاستجمهوری نام ببریم، دستکم باید از حدود ۲۰ تا ۳۰ چهره بگوییم که هر کدام به طیف و خردهجریانی از جریان اصولگرا وابستهاند و اگرچه در نهایت از دید عموم جامعه همگی اصولگرایند.
با این همه اگرچه به باور برخی ناظران و تحلیلگران، جناح راست کاری به مراتب آسانتر از رقیب برای رساندن کاندیدای مطلوب خود به «پاستور» دارد، اما آنچه از تعدد کاندیداهای اصولگرا گفتیم به پاشنه آشیل آنها تبدیل شده و هیچ بعید نیست که باور شود آنها در تحقق این هدف به ظاهر در دسترس، ناکام بمانند و به تعبیری در انبوه گزینههای اصولگرا در نهایت هیچکدام از کاندیداهایی که آنها تمایل دارند، نتواند سکاندار قوه مجریه در دهه نخست سده آینده باشد و اینجاست که صحبت از «پدیده هزاره سوم» میتواند معادلات انتخاباتی را تحتالشعاع قرار دهد.
محمود احمدینژاد که پس از ۸ سال ریاستجمهوری با رای و حمایت اصولگرایان، خود را به هیچ عنوان مدیون این جریان سیاسی نمیداند و فراتر از آن، گاه و بیگاه با مواضع و حرکات و سکناتی عجیب- البته نه از جانب او- رودرروی بزرگان این جریان سیاسی و حتی بزرگان نظام میایستد حالا مدتی است که دوباره فعال شده و اگرچه هنوز صراحتا از اینکه میخواهند بار دیگر شانس خود را به رای مردم بسپارد، سخنی به میان نیاورده، اما از آن سو هر بار که با این پرسش مواجه شده به نحوی از رد و تکذیب صریح این احتمال نیز سر باز زده تا رنگ رخساره و آنچه به زبان کنایه و در مقام رفتار سیاسی از او میبینیم از سر درونش خبر دهد.
این گمانهزنیها، اما وقتی جدیتر خواهد بود که به عنوان نمونه نگاهی بیندازیم به اظهارات رسانهای برخی اصولگرایان نزدیک به «جریان بهار» و نیز بعضی از دیگر فعالان سیاسی- رسانهای وابسته به جناح راست. چنانکه دیروز وهاب عزیزی گفته «در حالی که انتخابات یک رکود و کسالت بیسابقهای را تجربه میکند، حضور جسورانه احمدینژاد آرامش فکری را از کرسینشینان اصولگرایی و اصلاحطلبی گرفته است.» اشارهای روشن به آنچه در سطور پیش از این به آن اشاره و تاکید شد که احمدینژاد چطور سعی دارد خود را مقابل دو جریان سیاسی اصیل کشور جا بزند. هر چه هست، این فعال رسانهای اصولگرا با اشاره به «نامهنگاریهای غیرمتعارف، سفرهای استانی، فعالیت گسترده در شبکههای اجتماعی» و البته «مصاحبه اخیر احمدینژاد با رادیو اروپای آزاد» که بسیار هم جنجالساز شد از نشانههایی گفته که به باور این تحلیلگر سیاسی، خبر «از تمایل احمدینژاد به ترمیم پایگاه اجتماعی و حضور مجدد در قدرت اجرایی کشور» دارد.
دبیرکل جهادگران ایران اسلامی که با باشگاه خبرنگاران جوان به گفتگو نشسته از «برآیند پیشبینیهای انتخاباتی» گفته که بنابر ادعای او «حاکی از آن است که محمود احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ نامنویسی میکند.» آنچه، اما درباره تحرکات انتخاباتی احمدینژاد محل پرسش است نه صرف نامنویسی او بلکه تایید صلاحیتش است از جانب شورای نگهبان چراکه او حتی زمانی که رهبر انقلاب صراحتا و «از پشت بلندگو» او را از نامنویسی در انتخابات ریاستجمهوری منع کرد، احمدینژاد تمکین نکرد و در یک چرخش ۱۸۰ درجهای درحالی که وانمود میکرد تنها برای همراهی حمید بقایی به ستاد انتخابات آمده، شناسنامه به دست، خود نیز نامنویسی کرد.
وهاب عزیزی، اما برخلاف بسیاری از دیگر ناظران سیاسی معتقد است که احمدینژاد مشکل خاصی برای تایید صلاحیت ندارد. او گفته که «شرایط سیاسی کشور نسبت به ۴ سال گذشته تغییر کرده و احمدینژاد نیز در این مدت، مواضع و حرکات غیرمعقولی نداشته که موجب عدم احراز صلاحیت ایشان شود» و بر این پایه مدعی است که احمدینژاد «به طور طبیعی حساسیت و حسگرهای ترس را در جریانهای سیاسی تحریک میکند؛ لذا احتمال نامزدی احمدینژاد در انتخابات ۱۴۰۰ آرامش را از اتاقهای فکر اصولگرایان و اصلاحطلبان میگیرد.»
آنچه، اما در گفتههای این فعال رسانهای نزدیک به «جریان بهار» بیشتر به واقعیت و آنچه میتوان انتظارش را کشید، نزدیک است، آنجاست که او از احتمال حمایت احمدینژاد از یک کاندیدای «اجارهای» گفته است: «چنانچه احمدینژاد مجوز حضور در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ را دریافت نکند این احتمال وجود دارد که با حمایت از یک نامزد اجارهای، شورای نگهبان را دور بزند و در تشکیل دولت آینده سهیم شود.»
منبع:
روزنامه اعتماد
ارسال نظر