مدعیان دروغین پیامبری در دوران حیات حضرت محمد (ص)
پارسینه: یکی از حربههای دشمنان اسلام و سودجویان جنگ فرهنگی در طول تاریخ، ادعای پیامبری بوده که از دوران حیات پیامبر (ص) تا به امروز ادامه دارد.
تلاش برای مقابله با دین اسلام از ادعای پیامبری گرفته تا انواع جنگ فرهنگی و سیاسی، اتفاق تازه و جدیدی در دنیا نیست. وقتی تاریخ را مرور میکنیم به این نتیجه میرسیم که حتی در دوران حیات پیامبر (ص) هم افرادی بودند که با انگیزههای گوناگون ادعای پیامبری میکردند.
طبق گزارشهای تاریخی، قبل از ارتحال پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله هنگامی که خبر بیماری آن حضرت در جزیرهالعرب پیچید و مردم از این اتفاق باخبر شدند، فردی در یمن به نام اسود عنسی مدعی پیامبری شد و فتنهای را به پا کرد. این در حالی بود که پیامبر در بستر بیماری بود و مرتب جویای فتنه اسود عنسی بود.
تا اینکه در همان حال بیماری به آن حضرت وحی شد که اسود به دست فیروز دیلمی که از طرف پیامبر صلی الله علیه و آله در یمن حکومت میکرد، به هلاکت رسیده و آن حضرت از این بابت خشنود شد؛ بنابراین فتنه اسود عنسی به همت ایرانیان در آخرین روزهای عمر شریف آن حضرت از میان رفت.
اما با انتشار خبر ارتحال آن حضرت چند نفر دیگر هم ادعای پیامبری کردند. از آن جمله فردی به نام طلیحه بن خویلد بن نوفل اسدی در شمال غربی عربستان، زنی به نام سجاح از قبیله بنیتمیم در شمال شرقی عربستان و فرد دیگری به نام مسیلمه کذاب در یمامه شرق عربستان و همچنین فرد دیگری به نام قیس بن عبد یغوث در یمن مدعی پیامبری شدند.
قوای خلیفه اول با زحمت توانستند طلیحه را شکست بدهند. طلیحه فرار کرد و بعدها در زمان خلیفه دوم به مدینه آمد و توبه کرد و خلیفه هم توبه او را پذیرفت و با لشکری که به سوی نهاوند میرفت او را به ایران اعزام کرد که طلیحه در جنگ کشته شد.
سجاح هم قصد سفر به مدینه داشت که متوجه شد مسیلمه کذاب در یمامه قیام کرده است. به همین دلیل به سوی او رفت، اما با فریب مسیلمه، او از ادعای نبوت به نفع مسیلمه کنارهگیری کرد و به ازدواج او درآمد و قوای آنها یکی شد. در نهایت مسیلمه در جنگ با خالد بن ولید شکست خورد و کشته شد. سجاح هم که توبه کرده بود به قبیله بنیتمیم برگشت.
قیس بن عبد یغوث، چون میدانست ایرانیهای مسلمان در مقابل او میایستند، گروهی از ایرانیان مسلمان یمن را به شهادت رساند. خالد بن ولید که به سوی یمن آمده بود با همکاری ایرانیان فتنه او را از بین برد و قیس بن عبد یغوث به دست ایرانیان مسلمان در یمن کشته شد و آن فتنه هم از بین رفت.
طبق گزارشهای تاریخی، قبل از ارتحال پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله هنگامی که خبر بیماری آن حضرت در جزیرهالعرب پیچید و مردم از این اتفاق باخبر شدند، فردی در یمن به نام اسود عنسی مدعی پیامبری شد و فتنهای را به پا کرد. این در حالی بود که پیامبر در بستر بیماری بود و مرتب جویای فتنه اسود عنسی بود.
تا اینکه در همان حال بیماری به آن حضرت وحی شد که اسود به دست فیروز دیلمی که از طرف پیامبر صلی الله علیه و آله در یمن حکومت میکرد، به هلاکت رسیده و آن حضرت از این بابت خشنود شد؛ بنابراین فتنه اسود عنسی به همت ایرانیان در آخرین روزهای عمر شریف آن حضرت از میان رفت.
اما با انتشار خبر ارتحال آن حضرت چند نفر دیگر هم ادعای پیامبری کردند. از آن جمله فردی به نام طلیحه بن خویلد بن نوفل اسدی در شمال غربی عربستان، زنی به نام سجاح از قبیله بنیتمیم در شمال شرقی عربستان و فرد دیگری به نام مسیلمه کذاب در یمامه شرق عربستان و همچنین فرد دیگری به نام قیس بن عبد یغوث در یمن مدعی پیامبری شدند.
قوای خلیفه اول با زحمت توانستند طلیحه را شکست بدهند. طلیحه فرار کرد و بعدها در زمان خلیفه دوم به مدینه آمد و توبه کرد و خلیفه هم توبه او را پذیرفت و با لشکری که به سوی نهاوند میرفت او را به ایران اعزام کرد که طلیحه در جنگ کشته شد.
سجاح هم قصد سفر به مدینه داشت که متوجه شد مسیلمه کذاب در یمامه قیام کرده است. به همین دلیل به سوی او رفت، اما با فریب مسیلمه، او از ادعای نبوت به نفع مسیلمه کنارهگیری کرد و به ازدواج او درآمد و قوای آنها یکی شد. در نهایت مسیلمه در جنگ با خالد بن ولید شکست خورد و کشته شد. سجاح هم که توبه کرده بود به قبیله بنیتمیم برگشت.
قیس بن عبد یغوث، چون میدانست ایرانیهای مسلمان در مقابل او میایستند، گروهی از ایرانیان مسلمان یمن را به شهادت رساند. خالد بن ولید که به سوی یمن آمده بود با همکاری ایرانیان فتنه او را از بین برد و قیس بن عبد یغوث به دست ایرانیان مسلمان در یمن کشته شد و آن فتنه هم از بین رفت.
منبع:
خبرگزاری تسنیم
ارسال نظر