سفیر: عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هدف از حرکت و قیام امام حسین(ع) را امر به معروف و نهی از منکر و احیای احکام الهی و دین خدا دانست و گفت: در مکتب پیشوایان و امامان، حفظ دین خدا از اصل و اهمیت ویژه ای برخوردار است و دین صحیح پیامبر از طریق الگو قرار گرفتن در حرکت امام حسین(ع) باقی مانده و در نتیجه این الگو خالص و شفاف ماندگار شد و در واقع عاشورا سبب ماندگاری دین خدا و احیای پرچم آزادی در طول تاریخ شد، همچنین نزدیک ترین راه هدایت به سوی خدا محبت است و انسان ها به طور فطری نسبت به امام حسین(ع) و یاران ایشان جاذبه و میل درونی دارند، از این رو عزاداری برای امام حسین (ع) نزدیک ترین و کوتاه ترین راه برای رسیدن به خداست و این عزاداری ها سبب روان درمانی، برطرف کننده غمها، هدایت کننده سریع و بهترین وسیله برای توبه از گناهان بزرگ است.
مرتضی نبوی در گفتوگو با شفقنا، دلیل قیام امام حسین(ع) را حفظ دین دانست و گفت: امام حسین(ع) دلایل حرکت خود را هنگامی که از مدینه حرکت کردند در خطبهای اعلام کرد. زمانی که یزید بعد از معاویه به حکومت میرسد دیگر ملاحظاتی که معاویه داشته را کنار میگذارد و در حقیقت خروج از دین، بی دینی را آشکار میکند و شکستن احکام الهی را به طور صریح در معرض نمایش و دید مسلمانان قرار میدهد. بسیاری از افراد با ملاحظه رفتاری که یزید به عنوان حاکم اسلامی داشته، تردیدهای جدی برای آنها پدید میآید. در حقیقت تفاوت آن نسبت به زمان امام حسن(ع) این است که امام حسین (ع) دلیلی برای صبر کردن نداشتند چرا که صلح امام حسن (ع) و قیام امام حسین (ع) برای حفظ دین است بنابراین کاملاً مشخص است که حفظ دین این ارزش را دارد که بهترین و پاکترین خونها در راه آن ریخته شود.
کسانی که راه آنان راه حسین است، نباید با یزیدیان کنار بیایند
او هدف همه امامان و پیشوایان را حفظ دین عنوان کرد و افزود: حفظ دین خدا برای پیشوایان و امامان، اصل و از اهمیت بسیاری برخوردار است. به عنوان مثال حضرت علی(ع) به خاطر حفظ دین خدا و به تعبیر خودشان برای اینکه صدای "اشهد ان محمد رسول ا..." شنیده شود، یک دوره سکوت کردند و سپس در رأس حکومت با یکسری ناکثین، قاسطین و مارقین مبارزه میکنند و در یک زمانی هم به خاطر حفظ اسلام یک صلح در حقیقت مدبرانهای را انجام میدهند. امام حسین(ع) با یزیدی مواجه میشود که ملاحظات معاویه را ندارد و آشکارا احکام دین را زیر پا میگذارد، در نتیجه امام حسین(ع) امر به معروف و نهی از منکر را آشکار بیان میکند و برای حفظ دینی که پیامبر از طرف خدا آورده، قیام میکند. امر به معروف و نهی از منکر در تعبیرات دینی ما از اهمیت زیادی برخوردار است و در حقیقت باعث قوام سایر احکام الهی میشود. امر به معروف و نهی از منکر سبب حفظ نماز، روزه، حج و جهاد شده است. تا زمانی که در یک جامعه امر به معروف و نهی از منکر باشد دشمنان نمیتوانند بر آن جامعه مسلط شوند در غیر این صورت دین را ترک و رها میکنند در نتیجه امام حسین هدف خود را امر به معروف و نهی از
منکر و احیای احکام الهی و احیای دین خدا اعلام میکنند و میفرمایند "مثل من نمیتواند با مثل یزیدی کنار بیاید" یعنی هر زمانی مثل یزیدی بخواهد با احکام و دین خدا مبارزه کند کسانی که راه آنان، راه حسین است نباید با این افراد کنار بیایند. این سخن امام حسین (ع) حرفی تاریخی است و الگویی برای همه تاریخ است. بعد از رحلت آیت ا.... بروجردی شاه ملاحظات زمان بروجردی را کنار گذاشته بود و به دستور آمریکا با صراحت با دین خدا و در جهت محو دین و اسلام حرکت میکرد و امام خمینی(ره) براساس فلسفه امام حسین(ع) اعلام امر به معروف و نهی از منکر کردند و در حقیقت قیام صورت گرفت.
خطبه عرفه امام حسین (ع) از نظر بعد اعتقادی و فکری یک مانیفست کامل است
نبوی حرکت امام حسین(ع) را الگویی عملی برای حفظ ارزشهای الهی و اسلامی دانست و افزود: به اراده خداوند متعال یک تابلوی کاملی برای بشریت ترسیم شده است که تا دنیا هست، همه آزادگان و کسانی که طرفدار عدالت، مخالف ظلم و به دنبال حفظ ارزشهای الهی و اسلامی هستند، بتوانند راه خود و الگوی عملی خود را پیدا کنند. خطبه عرفه امام حسین(ع) از نظر بعد اعتقادی و فکری یک مانیفست کامل از بیان مواضع جهان بینی، اعتقادات و حرکتهای خالص، سپاسگذاری به نعمت خداوند، تکیه و توکل بر خدا و انجام مأموریتهای الهی است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام شهادت امام حسین (ع) را درسی برای فرا راه بشریت عنوان و تصریح کرد: در تمام زوایای تاریخ و حرکتهای امام حسین (ع) از زمانی که از مدینه به سمت مکه حرکت میکنند و از مکه به سمت کوفه میآیند و مانع راه ایشان میشوند و امام را در کربلا متوقف میکنند، نوع برخورد، اتمام حجت ایشان و مقاومت و مبارزه امام حسین (ع)، نشان میدهد همه حرکتها و سخنان ایشان فقط برای خدا بوده و اخلاص، که بسیار در اسلام دارای اهمیت است و نیتی که فقط برای خدا باشد را میتوانیم به طور زنده در حیات امام حسین (ع) و در قیام، مبارز و رفتار ایشان مشاهده کنیم و باید توجه داشته باشیم که حتماً یک مشیت الهی در این حقیقت نهفته است، از این رو خداوند اراده کردند که برای امام حسین (ع) این صحنه ایجاد شود و ایشان به شهادت برسند که در حقیقت به جا گذاشتن الگوی تاریخی برای فرا راه بشریت است. در قرآن کریم برای اتمام حجت و برای اینکه مردم بتوانند راه درست و حق از باطل را تشخیص دهند الگو تعریف شده است، بنابراین الگو یک نقش بسیار مهم تربیتی دارد و لذا قرآن میفرماید:" لَّقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن
کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا برای کسانی که امید به آخرت و خدا دارند و زیاد یاد خدا هستند رسول خدا اسوه و الگو است."
حرکت و قیام امام حسین (ع) به دلیل خالص بودن برای همیشه ماندگار است
او ادامه داد: رفتار، گفتار و قیام رسول خدا برای کسانی که امیدوار به خدا، به یاد خدا و معتقد به خدا و معاد هستند، الگو و اسوه است. امام حسین(ع) نیز در حقیقت در همین مسیر عمل کردند و یک الگوی ماندگار شدند رسول خدا فرمودند:" حسین منی و انا من حسین " یعنی "حسین از من است و من هم از حسین هستم" دین صحیح پیامبر از طریق الگو قرار گرفتن حرکت امام حسین (ع) باقی مانده است در نتیجه این الگو ماندگار است و یک الگوی خالص و شفاف است و هیچ گونه خدشهای در آن نمیتواند وارد شود.
در اهداف قیام امام حسین(ع) جایی برای غیر خدا مشاهده نمیکنیم و خشمی، انعطافی، شائبهای به خاطر غیر خدا وجود ندارد و خالص است در نتیجه هر چه این قیام خالصتر باشد، ماندگارتر میشود.
امام و یارانش برای آزادی مردم از گمراهی از خود گذشتند
نبوی در مورد نحوه برخورد امام حسین (ع) با مخالفان حق گفت: امام حسین(ع) در همه برخوردهای خود حتی لحظهای که میخواستند به شهادت برسند، تلاش میکردند که یک انسانی را از گمراهی نجات دهند و مسیر هدایت را پیش پای او بگذارد که در زیارت روز اربعین به این موضوع اشاره شده است. امام حسین و یارانش خون خود را دادند تا مردم را از آن سرگشتگی و گمراهی آزاد کنند و به مسیر هدایت برسانند، به همین دلیل در مسیرشان با هر کسی برخورد میکردند با آنها صحبت میکردند که اگر طالب حق هستید با ما همراه شوید برخی از افراد میخواستند ابزار و امکانات خود را در اختیار امام حسین قرار دهند اما ایشان فرمودند "من اینها را نمیخواهم، میخواهم خود شما نجات پیدا کنید" از این رو امام حسین(ع) در روز عاشورا در مقام اتمام حجت از فرزند شیرخوار خود برای دعوت به حق استفاده کردند تا اگر کسی میخواهد، به سمت مسیر اصلی هدایت شود.حدود نیمی از یاران امام حسین (ع) شب آخر از غافله ابن سعد و یزیدیان جدا شده و به امام حسین (ع) ملحق میشوند که از جمله چهرههای شاخص حربن یزید ریاحی است.
امام از هیچ شخصی حتی کسانی که ایشان را محاصره کردند و میخواستند با او بجنگند، کینهای به دل نداشتند
نبوی تصریح کرد: این موضوع برای ما الگویی است که در هر مرحلهای که حق برای انسان روشن شد حتی اگر مدت طولانی در مسیر باطل بوده است، بر باطل اصرار نکند و به سوی حق برگردد چرا که همیشه راه توبه باز است. در هر حرکت امام حسین (ع) این نکته به روشنی یافت میشود که ایشان از هیچ شخصی حتی کسانی که ایشان را محاصره کردند و میخواستند با او بجنگند، کینهای به دل نداشتند بلکه تا جایی که ممکن بود سعی میکردند آنها را هدایت کنند و از مسیر گمراهی نجات دهند و لذا این روح نجات انسانها از حیرت، ذلالت و از سرگشتگی در حرکات، سکنات، گفتار و رفتار امام حسین (ع) کاملاً قابل مشاهده است.
او معرفت و محبت انسانها نسبت به امام حسین(ع) را دلیل اطاعت از ایشان دانست و اظهار کرد: امام حسین(ع) با حرکتی کاملاً خالص، ایثارگرانه و گذشتن از همه چیز در راه خدا یک الگوی ماندگار شدند و خداوند نیز عنایتهای خاصی به ایشان کردند، از جمله اینکه حرارت محبت امام حسین (ع) در طول تاریخ در دل انسانهایی که سالم و دارای قلب درستی هستند، ماندگار شده است. از این رو حتی یک انسان غیر مسلمان نیز زمانی که سرگذشت امام حسین (ع) را می شنود، تحت تأثیر قرار میگیرد در نتیجه انسانها به طور فطری نسبت به امام حسین (ع) و یاران ایشان جاذبه و میل درونی دارند و این میل فطری به اراده خداوند بوده است چرا که سبب هدایت انسانها به سوی خدا خواهد شد، در نتیجه نزدیک ترین راه هدایت محبت است از این رو انسان زمانی که نسبت به شخصی معرفت پیدا کند، محبت نیز حاصل خواهد شد و به دنبال آن اطاعت از روی اخلاص پدید خواهد آمد.
آزادگی با امام حسین (ع) و قیام ایشان به وجود آمد
نبوی در مورد فلسفه عزاداری امام حسین (ع) گفت: عزاداری برای امام حسین در حقیقت تذکر آن میل باطنی و علاقه ای است که در دل ها نسبت به آزادگی است. آزادگی با امام حسین و قیام ایشان پدید می آید و زمانی که انسانی گرفتار جاذبه های مادی و هوای نفسانی و غریزی است با عزاداری برای امام حسین (ع) و حرکت به سوی ایشان در حقیقت ناخالصیهای درون انسان و کدورتهای مادی از بین رفته و آمادگی لازم برای پذیرش حق به وجود میآید، بنابراین عزاداری برای امام حسین (ع) که محدودیت زمانی ندارد به نزدیک ترین و کوتاه ترین راه برای رسیدن به خدا تبدیل شده است.
نبوی به چند نمونه تاریخی که به دلیل محبت و معرفت نسبت به امام حسین (ع) دچار تحول شدهاند اشاره کرد و افزود: ائمه معصومین و امامان در احادیث فرمودند "همه ما کشتی نجات هستیم" اما امام حسین (ع) کشتی اش وسیع تر و سریع تر است، از این رو هر شخصی در هر زمانی که به امام حسین (ع) توجه پیدا کند، بلافاصله به خدا راه پیدا میکند که نمونههای آن در تاریخ بسیار است مثلاً افرادی با مذاهب متفاوت جذب امام حسین (ع) میشوند یا حر بن یزید ریاحی که در شب عاشورا به همراه سی و چند نفر به امام حسین (ع) میپیوندند افراد بسیاری که تصمیم گرفته بودند، امام حسین (ع) را همراهی نکنند اما زمانی که با ایشان برخورد کردند نتوانستند روی تصمیم قبلی خود بایستند و امام را همراهی کردند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار کرد: با نگاه به تاریخ ایران نیز میتوان نفوذ محبت امام حسین (ع) را در دلها مشاهده کرد، کسانی بودند که عمری در کارهای خلاف بودند و در ایام عاشورا به راه صحیح بازگشت داشتند و یا در تاریخ اخیر ایران مرحوم شهید طیب را میتوان نام برد که ایشان در هیأتهای بزرگ امام حسین شرکت میکردند و یکی از شهدای بزرگ نهضت انقلاب اسلامی ما شدند.
عزاداری برای امام حسین (ع) نزدیک ترین و کوتاه ترین راه برای رسیدن به خداست
نبوی عزاداری برای امام حسین (ع) را کوتاهترین راه برای رسیدن به خدا دانست و تصریح کرد: عزداری امام حسین (ع) یک خاصیت ندارد و در واقع یک مجموعه کامل و کوتاهترین راه برای رسیدن به حق تعالی است و وسیلهای است برای کسانی که گناهکار هستند و امیدی برایشان باقی نمانده است، در این عزاداریها توبههایشان پذیرفته میشود و میتوانند از گناهان بزرگ صرف نظر کنند و به راه خدا برگردند که در این عزاداریها بار غمهای بزرگی که هیچ روانپزشک و هیچ روانشناس نمیتواند آنها را ترمیم کند، برطرف میکند همچنین کسانی که دچار مصیبت شدهاند با یادآوری و مقایسه مصیبت خود با حادثه کربلا آرام میشوند و غم خود را تحمل میکنند، از این رو عزاداری برای سید الشهدا (ع) سبب روان درمانی و برطرف کننده غمها میشود و هدایت کننده سریع، بهترین وسیله برای توبه از گناهان بزرگ و یک الگوست چرا که در عزاداریها افراد در به کارگیری نیروی باطنی خود برای مقابله و مقاومت در برابر ظلم مصمم میشوند در این میان امام خمینی(ره) فرمودند" همین محرم و عاشورا است که دین ما را حفظ کرده است و مسبب انقلاب اسلامی در این دوران شده است." عزاداری امام حسین (ع) فلسفه
کامل برای دینداری و هدایت بشریت است و فلسفهای است که زود و سریع جواب میدهد.
در عزاداریهای امام حسین (ع) باید آشنایی، شناخت و دانش وجود داشته باشد
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد شکل صحیح عزاداری گفت: در فلسفه عزاداری آگاهی نهفته است، یعنی ابتدا انسان به راه و قیام امام حسین (ع) معرفت پیدا میکند و سپس این معرفت منشأ محبت میشود و دل و قلب انسان را متحول کند و او را در حرکت در راه امام حسین (ع) مصمم و مقاوم میکند تا حدی که انسان میگوید" یا لیتنی کنت معکم ای کاش منم با شما بودم" انقلاب اسلامی ایران در حقیقت جلوهای از راه امام حسین (ع) است که در این عصر و زمانه بازتاب پیدا کرده است. در عزاداریهای امام حسین(ع) باید آشنایی، شناخت و دانش وجود داشته باشد و منشأ حرکت باشد در این صورت این عزاداریها نتیجه خواهد داشت.
برای اینکه حادثهای به آئین ملی و تاریخی تبدیل شود به یکسری نشانهها و علامتها احتیاج دارد
نبوی به حذف برخی از حرکتها در مراسم عزاداری که سبب عیبگیری و سوء استفاده میشود، تأکید کرد و افزود: مراسم عزاداری توام با یکسری شعائر و مراسم است و برای اینکه یک حادثهای در تاریخ ماندگار شود و تبدیل به آئین ملی و تاریخی شود، یکسری نشانهها و علامتها احتیاج دارد که راه گم نشود، به همین دلیل در کشور ما بعد از عید غدیر در سطح کشور پارچه یا لباس سیاه که یک شعائر و نشان غم و اندوه بزرگ است را مشاهده میکنیم که این در واقع یک توجه بیرونی است که توجه درونی انسانها را جلب میکند.
استفاده از نشانهها جزو مراسم عزاداری هستند، منتها باید توجه داشته باشیم که از نشانههایی استفاده کنیم که بدآموزی نداشته باشد و مطابق با عرف و شرع باشند. مراسمی که به صورت دسته جمعی، سینهزنی و زنجیر زنی حرکت میکنند علامتهای خاصی را درست میکنند که اینها تبدیل به آئین شدند، حضور افراد در صحنه و حسینیهها یک نشانه است، در واقع این نشانهها ظاهری است که انسان را جذب میکند تا معرفت و محبت پیدا کند اما بعضی از حرکتها در حقیقت میتواند به نوعی سبب سوء استفاده دیگران شده و یک نوع بدآموزی داشته باشند و منشأ عیبگیری شود که از آنها باید پرهیز گردد.
مراسم عزاداری برای امام حسین مرز ندارد
او در مورد رسیدن جهان اسلام به شناخت و محبت امام حسین(ع) گفت: جهان اسلام در معرفت و محبت امام حسین (ع) بسیار موفق بوده است و این مراسم به اذعان شاهدان جهانی نمونه ندارد. به عنوان مثال کسانی که اهل روسیه بودند در یک روز عاشورا در تهران حضور داشتند و با مراسم عاشورا برخورد کردند و منقلب شدهاند که این چه اتفاقی است که منشا این چنین آثاری است و سبب ابراز احساسات عموم مردم شده است و همه را با اشتیاق و بدون اینکه قدرت ظاهری پشت سر آن باشد، در صحنه میآورد.
در کشور ما در مراسم ایام عاشورا و در دهه اول محرم بسیاری از اقلیتهای دینی اعم از زرتشتی، مسیحی و یهودی نذر میکنند که در این مراسم ها شرکت کنند که این از جمله مسائل قابل توجهای است که نشان میدهد این مراسم مرز ندارد و جهانی است و زمینه آن را خداوند در دلها فراهم کرده است و هر کسی میتواند این نشانه را ببیند، علامت را دریافت کند و به دنبال آن حرکت کند.
قدرت روحی حضرت زینب (س) نماد حق بودن راه ایشان است
نبوی در مورد ویژگی اصلی خطبه حضرت زینب(س) گفت: قدرت روحی حضرت زینب (س) حکایت از این دارد که این راه ایشان حق است و کسانی که بر حق هستند در هیچ شرایطی خسته و ناتوان نمی شوند و نمی توان آنها را در هم شکست. در مجلس یزید که در آن روز حاکم، جهان اسلام بود او استناد به قرآن میکند و حضرت زینب (س) نیز در مقابلش با استناد به قرآن او را رسوا میکند و می فرماید: "ما بر حق هستیم و به زودی خواهید دید که چه کسی برنده این حادثه است" زینب (س) مانند امام حسین (ع) نفس مطمئنه و دارای قلبی آرام بود و زمانی که در کوفه صحبت می کردند، کسانی که چهره ایشان را نمی دیدند گمان می کردند که امام علی(ع) زنده شده است و خطبه میخواند، قدرت روحی حضرت زینب (س) چنان بود جمعیت پرهیاهو زمانی که ایشان صحبت می کردند، ساکت می شد و ایشان پیام را می رساندند. در واقع پیام خونهای پاک، انقلاب و قیام توسط حضرت زینب(س) به همه جا میرسید و آنها را متحول میکرد، پیام ایشان حتی درون خانواده یزید را به هم ریخت و یک مسیحی را در مجلس وادار میکند که در مقابل یزید بایستد و این در حقیقت نشان دهنده این است که قیام ها، پیامرسان میخواهد و این رسالت بر عهده
حضرت زینب (س) بود و به دلیل اینکه در مکتب امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) تربیت شده و قرآن شناس و مفسر قرآن است، سخن ایشان مستند به قرآن و به حق است. قدرت روحی حضرت زینب (س) برگرفته از پدر و مادر و بردارنشان است و از خون امام حسین و یارانش به حق محافظت کرده و و با رساندن پیام رسالت و قیام را کامل میکند.
حضرت زینب (س) برای زن و مرد الگوی استقامت است
او اظهار کرد: افشاگریهای حضرت زینب(س) و قدرت روحی، علمی و منطق ایشان باعث میشود ارکان حکومت یزید متزلزل شود و او مجبور میشود با عزت و احترام آنها را به مسیری که میخواهند، برگردانند. با وجود شرایط اختناق و محاصره و همه سختیهایی که به فرزندان رسول خدا وارد شد و با آنان به عنوان اسیر و به طرز تحقیر آمیز برخورد کردند اما حضرت زینب مانند امیرالمومنین(ع) دارای صبر و استقامت بسیار بالایی بودند که در حقیقت نه تنها زنها بلکه مردهای ما هم باید الگوی استقامت خود را حضرت زینب (س) قرار دهند.
او به نگاه الهی و زیبایی که حضرت زینب (س) به واقعه عاشورا داشت اشاره کرد و افزود: خداوند جمیل است، جمال را هم دوست دارد، او ظاهر کننده زیبایی است، خود خدا زیباست و همه زیبایی های جهان از خداست حرکت امام حسین(ع) خالص و برای خدا بود و حضرت زینب(س) معتقد بودند اتفاقاتی که میافتد در مقابل چشم و دید خداست و مشیتی الهی دارد، بنابراین اگر انسان خدا را زیبا میداند هر آنچه از خدا میرسد را نیز زیبا میبیند از این رو چون حضرت زینب(س) هر چه را که میرسید از خدایی که سرچشمه زیبایی است، میدید به نظر ایشان تمام حوادث عاشورا زیبا بود.
عاشورا سبب ماندگاری دین خدا و احیای پرچم آزادی در طول تاریخ شد
نبوی در پایان واقعه عاشورا را سبب ماندگاری دین خدا و احیای آزادی دانست و گفت: مصیبتها، حرکت، اسارت و شهادتها با رضایت خداست و رضایت خدا زیباست، در نتیجه نگاه حضرت زینب (س) یک نگاه الهی است. آنها تشخیص میدادند که این حادثهای که به ظاهر خیلی تلخ است اما سبب ماندگاری دین خدا و احیای پرچم آزادی در طول تاریخ میشود و هر مظلومی در طول تاریخ برای اینکه در مقابل ظالم بایستد و هر آزادهای و دانشمندی بخواهد این حقیقت را حفظ کند، میتواند از این الگو و از این پرچم استفاده کند.
ارسال نظر