انواع شخصيت ها در ارتباط با ديگران
پارسینه: فرد سازشگر همواره سخنانش در جهت جلب توجه ديگران و خودشيريني است و سعي دارد از هر موضوعي که موجب ناخوشايندي ديگران شود ، معذرت خواهي کند و هرگز مخالفتي نشان ندهد .
شخصيت سازشگر :
کلمات : موافقت آميز
بدن : حالت رقت آميز....
درون : احساس بي ارزشي
فرد سازشگر همواره سخنانش در جهت جلب توجه ديگران و خودشيريني است و سعي دارد از هر موضوعي که موجب ناخوشايندي ديگران شود ، معذرت خواهي کند و هرگز مخالفتي نشان ندهد .
بطور کلي او « انسان بله » است . به نحوي صحبت مي کند که گويي قادر نيست براي شخص خود کاري انجام دهد و همواره احتياج دارد تا شخص ديگري کارهاي او را تأييد کند .
* شخصيت سرزنشگر :
کلمات : مخالفت آميز
بدن : وضع ملامت کننده دارد
درون : احساس تنهائي و ناموفقي سرزنشگر ، ايرادگير و خودکامه و ارباب است . مانند بالا دستها رفتار مي کند و به نظر مي رسد که اينطور مي گويد « اگر تو نبودي ، همه کارها درست بود » احساس سفتي عضلات و اندام ها است . فشار خون هم در حال بالا رفتن است . صدا خشن ،گرفته و اغلب زير و بلند است . براي آنکه سرزنشگري تمام عيار باشيد ، بايد هر چه ممکن است با صداي بلندتر و رفتاري ستمگرانه تر رفتار کنيد . هر کس يا هر جزيي را خوار و پست کنيد .
* شخصيت حسابگر :
کلمات : بيش از اندازه معقول
بدن : حساب مي کند
درون : احساس آسيب پذيري حسابگر بسيار مرتب و معقول است و اصلاً نشان نمي دهد که احساسات دارد . فردي است آرام ، خونسرد ، آسوده خاطر . او را مي توان با ماشين حسابگر يا کتاب لغت مقايسه کرد . بدنش خشک و سرد و از نظر ديگران بريده است . صدايش خشک و يکنواخت بوده ، کلماتي که به کار مي برد نيز به نظر انتزاعي مي رسد . زماني که حسابگر هستيد ، از طولاني ترين کلماتي که ممکن باشد ، استفاده مي کنيد حتي اگر معناي آنها را درست ندانيد . بدين طريق لااقل هوشمند جلوه مي کنيد . اما پس از تمام شدن قسمت اول ، ديگر کسي به حرف هاي شما گوش نخواهد کرد .
* شخصيت گيج :
کلمات : نامربوط
بدن : کج و نابجا
درون : هيچ کس به من توجهي ندارد ،هيچ جا جايم نيست . هر عملي که از يک آدم گيج سر مي زند و هر حرفي که از دهانش خارج مي شود ، با آنچه ديگران مي گويند و کاري که مي کنند نامربوط است . هرگز جوابي به جا نمي دهد . احساس دروني او به افراد مات و مبهوت شباهت دارد . صدايش هم مرتب بالا و پائين مي رود . غالباً با کلماتش نمي خواند و ممکن است بي دليل آهسته وبلند شود . زيرا فکر اين فرد در هيچ جا متمرکز نيست .
*آدم همتراز
در يک آدم همتراز ، نوعي کمال ، رواني گفتار ، سرحالي و سرگشادگي و در مجموع چيزي وجود دارد در حد کمال ، مي توانيد به چنين فردي اعتماد کنيد و مي دانيد که تکليفتان با او چيست ، ضمن آنکه از حضور او احساس لذت مي کنيد چنين وصفي يک وضعيت کمال و آزادي است .
پاسخ آدم همتراز براي همه چيز واقعي است . اگر به کسي بگويد « از شما خوشم مي آيد » صدايش گرم است ، چشمش با شما است . اگر بگويد « واقعاً از دست شما فوق العاده عصباني هستم » صدايش نيز خشن و صورتش خشمگين و گرفته ، پيام يگانه و مستقيم است . پاسخ آدم همتراز به صورت کلي است نه جزئي .
تمام بدن ، اعضاي حسي ، افکار و احساسات همه واکنش نشان مي دهند و اين وضع مثلاً با پاسخ حسابگرانه در تضاد است که هيچ عضوي جز دهان ، حرکتي که آنهم جزئي است ، نشان نمي دهد
کلمات : موافقت آميز
بدن : حالت رقت آميز....
درون : احساس بي ارزشي
فرد سازشگر همواره سخنانش در جهت جلب توجه ديگران و خودشيريني است و سعي دارد از هر موضوعي که موجب ناخوشايندي ديگران شود ، معذرت خواهي کند و هرگز مخالفتي نشان ندهد .
بطور کلي او « انسان بله » است . به نحوي صحبت مي کند که گويي قادر نيست براي شخص خود کاري انجام دهد و همواره احتياج دارد تا شخص ديگري کارهاي او را تأييد کند .
* شخصيت سرزنشگر :
کلمات : مخالفت آميز
بدن : وضع ملامت کننده دارد
درون : احساس تنهائي و ناموفقي سرزنشگر ، ايرادگير و خودکامه و ارباب است . مانند بالا دستها رفتار مي کند و به نظر مي رسد که اينطور مي گويد « اگر تو نبودي ، همه کارها درست بود » احساس سفتي عضلات و اندام ها است . فشار خون هم در حال بالا رفتن است . صدا خشن ،گرفته و اغلب زير و بلند است . براي آنکه سرزنشگري تمام عيار باشيد ، بايد هر چه ممکن است با صداي بلندتر و رفتاري ستمگرانه تر رفتار کنيد . هر کس يا هر جزيي را خوار و پست کنيد .
* شخصيت حسابگر :
کلمات : بيش از اندازه معقول
بدن : حساب مي کند
درون : احساس آسيب پذيري حسابگر بسيار مرتب و معقول است و اصلاً نشان نمي دهد که احساسات دارد . فردي است آرام ، خونسرد ، آسوده خاطر . او را مي توان با ماشين حسابگر يا کتاب لغت مقايسه کرد . بدنش خشک و سرد و از نظر ديگران بريده است . صدايش خشک و يکنواخت بوده ، کلماتي که به کار مي برد نيز به نظر انتزاعي مي رسد . زماني که حسابگر هستيد ، از طولاني ترين کلماتي که ممکن باشد ، استفاده مي کنيد حتي اگر معناي آنها را درست ندانيد . بدين طريق لااقل هوشمند جلوه مي کنيد . اما پس از تمام شدن قسمت اول ، ديگر کسي به حرف هاي شما گوش نخواهد کرد .
* شخصيت گيج :
کلمات : نامربوط
بدن : کج و نابجا
درون : هيچ کس به من توجهي ندارد ،هيچ جا جايم نيست . هر عملي که از يک آدم گيج سر مي زند و هر حرفي که از دهانش خارج مي شود ، با آنچه ديگران مي گويند و کاري که مي کنند نامربوط است . هرگز جوابي به جا نمي دهد . احساس دروني او به افراد مات و مبهوت شباهت دارد . صدايش هم مرتب بالا و پائين مي رود . غالباً با کلماتش نمي خواند و ممکن است بي دليل آهسته وبلند شود . زيرا فکر اين فرد در هيچ جا متمرکز نيست .
*آدم همتراز
در يک آدم همتراز ، نوعي کمال ، رواني گفتار ، سرحالي و سرگشادگي و در مجموع چيزي وجود دارد در حد کمال ، مي توانيد به چنين فردي اعتماد کنيد و مي دانيد که تکليفتان با او چيست ، ضمن آنکه از حضور او احساس لذت مي کنيد چنين وصفي يک وضعيت کمال و آزادي است .
پاسخ آدم همتراز براي همه چيز واقعي است . اگر به کسي بگويد « از شما خوشم مي آيد » صدايش گرم است ، چشمش با شما است . اگر بگويد « واقعاً از دست شما فوق العاده عصباني هستم » صدايش نيز خشن و صورتش خشمگين و گرفته ، پيام يگانه و مستقيم است . پاسخ آدم همتراز به صورت کلي است نه جزئي .
تمام بدن ، اعضاي حسي ، افکار و احساسات همه واکنش نشان مي دهند و اين وضع مثلاً با پاسخ حسابگرانه در تضاد است که هيچ عضوي جز دهان ، حرکتي که آنهم جزئي است ، نشان نمي دهد
منبع: مهر
ارسال نظر