چرا مردها در زندگي مثل پدرشان رفتار مي کنند؟
پارسینه: روان شناسان مي گويند والد همجنس بيشترين تاثير را بر فرزند ميگذارد. شايد براي همين باشد که قديمي ها مي گفتند مادر را ببين، دختر را بگير. همين مساله درباره پسرها هم صدق مي کند. مردان حتي اگر رابطه خوبي با پدرشان نداشته باشند باز به طور ناخودآگاه از شخصيت آنها کپي برداري مي کنند.
آنها نه تنها خوبيها و تواناييهاي او را به ارث ميبرند بلکه حتي اگر خودشان هم بيخبر باشند، ويژگيهاي ناخوشايندش را با خود به خانه بخت ميبرند، چرا که اين ويژگي ها از کودکي به شکل الگوي رفتاري يک مرد براي آنها درآمده و اين الگوها تقريبا هيچ وقت تغيير نخواهند کرد و هر چه سن فرد بيشتر شود، شباهت بيشتري به پدرش پيدا مي کند. پس مراقب باشيد و قبل از جواب مثبت دادن، براي شناخت پدر شوهر آيندهتان تلاش کنيد!
به ازدواج بدبين است؟
شايد زندگي گذشته اين مرد باعث بياعتماد شدنش به خانمها و گريزان بودنش از تشکيل خانواده شده است. روان شناسان ميگويند اگر در زندگي پسر پدر نقشي خوب و موثر داشته باشد اما ارتباط کودک با مادرش بد و مخرب باشد، پسر بچه تنها از نعمت داشتن يک الگوي همجنس خوب بهرهمند است؛ چنين فردي در بزرگسالي در ايفاي نقش مردانه مشکلي ندارد اما از نزديک شدن به جنس مخالف خود ميترسد. عجيب نيست اگر پسري که با اين الگو زندگي کرده از ازدواج گريزان شود يا بعد از تشکيل خانواده به همسرش اعتماد کامل را نداشته باشد.
شما را به خانواده اش ترجيح مي دهد؟
فرض کنيد خواستگاري داريد که خانوادهاش مخالف ازدواج او با شما هستند و او به شما خواهد گفت که در راه عشقتان همه را کنار مي گذارد و از خانه پدري اش بيرون مي زند تا زندگي مستقلي داشته باشد و بتواند با شما ازدواج کند. فکر مي کنيد اين مرد بلوغ کافي براي ازدواج را دارد؟
شايد حرفهاي اين مرد چندان هم بياساس نباشد و او براي رسيدن به دختري که دوستش دارد، بتواند از همه دل بکند اما زندگي در کنار چنين مردي زياد هم آسان نيست. بر اساس نظر روانشناسان اگر مادر کودک در زندگي او چهرهاي مثبت داشته باشد اما پدر حمايتگر و مايه افتخار پسر نباشد، فرد در بزرگسالي نميتواند نقشهاي مردانه را به خوبي برعهده بگيرد. چنين پسري به راحتي دل به يک دختر ميبندد و حتي از اينکه براي ازدواج با او از همه ببرد نميترسد، چراکه فکر ميکند همه دخترها مثل مادرش هستند و آسان به زني که سر راهش قرار ميگيرد، اعتماد ميکند. اما زندگي کردن با چنين پسري بهخاطر ناتوانياش در حمايت از شريک زندگي و ايفاي نقشهاي مردانه آسان نخواهد بود.
شکاک و بياعتماد است؟
بسياري از آسيبهايي که در کودکي به روان و شخصيت فرد ميرسد به سادگي در بزرگسالي جبران نميشود. يکي از شديدترين اين آسيبها با ايجاد فاصلهاي ميان کودک و والدينش ايجاد ميشود و گاهي تا پايان زندگي با فرد همراه ميماند. روان شناسان معتقدند اگر کودک از نعمت داشتن پدر و مادر خوبي که الگوي ارزشمندي برايش باشند، بيبهره باشد، نه در بزرگسالي قهرماني دارد که از او الگو بگيرد و با او همانندسازي کند و نه توانايي نزديک شدن به جنس مخالف و اعتماد کردن به او را دارد. به عبارت ديگر چنين پسري نه از پس ايفاي درست نقشهاي مردانه برميآيد و نه ميتواند با غيرهمجنس خود رابطه موثري برقرار کند.
همسر و پدري ايدهآل است؟
اگر بخت با همسرتان يار بوده و در کودکي زير سايه پدر و مادر خوبي که رابطهاي همدلانه و صميمي با يکديگر و با او داشتهاند، پرورش يافته باشد مسئوليتپذير بار آمده و سادگي به تواناييهايش شک نمي کند. او ميتواند با ديد باز همسر آيندهاش را انتخاب کند و ازدواجي موفق داشته باشد. چنين مرد مسئوليتپذيري ميتواند از شريک زندگياش حمايت کند و در آينده پدري خوب براي فرزندش باشد.
در تصميم گيري ضعيف است؟
فرزند پدري که هميشه در مقابل پسرش ميايستد و عبارات «نکن»، «نميشود»، «نميتواني» و... را مدام به زبان ميآورد در همه ابعاد زندگياش ترديد و نگراني را با خود به همراه ميآورد. تصميم گرفتن براي چنين پسري سخت است و هميشه و در انجام هر کاري با نگاهي به پدر به دنبال تاييد او ميگردد.
چنين پسري حتي براي کمک کردن به همسرش هم سعي ميکند از الگوي پدر پيروي کند و اگر پدرش ميانهاي با اين موضوع نداشته باشد در مقابلش هيچ قدمي براي کم کردن بار مسئوليت همسرش برنميدارد.
به همين دليل است که پسر تمام رفتارهاي پدرش را دروني ميکند و آنها را تا سالهاي سال با خود به همراه ميآورد. شايد پسر هرگز از اين الگوپذيري و شباهت غيرقابل انکاري که به پدرش پيدا ميکند باخبر نباشد يا شايد تا مدتها از رفتارهاي پدرش انتقاد کند و هرگونه شباهتي به او را انکار کند اما در عالم واقعيت، پسر را تا حدودي ميتوانيم نمونه کپي شده پدر بدانيم و از رفتارهاي درست و خوب گرفته تا اشتباهات پدر را در زندگياش ببينيم.
تک والد بزرگ شده؟
با همه اينها که گفتيم پس تکليف بچه هايي که پدرشان را از دست داده اند و با مادرشان بزرگ شده اند چيست؟ در اين موارد بچه ها بسيار سردرگم تر از وضعيت عادي هستند. به همين دليل ازدواج با زن ها يا مردهاي تک والد کمي به تامل نياز دارد. منظور از تک والد اين نيست که فرد درکنار مادر و ناپدري يا پدر و نامادري بزرگ شده باشد.
منظور، رشد کردن در فضايي است که يک والد همزمان نقش هاي پدري و مادري را به دوش گرفته است. چنين فرزندي شناخت دقيقي از الگوهاي ارتباطي با جنس مخالف ندارد، نمي داند به عنوان يک مرد چه وظايفي به عهده اش قرار گرفته و از آن مهم تر، وقتي خودش صاحب فرزند شد چطور بايد با فرزندش رفتار کند.
اين بچه ها اگر حساس و باهوش و متعهد باشند، معمولا در سنين نوجواني و جواني شروع به دقت در الگوهاي رفتاري جنسيت خودشان مي کنند و سعي دارند از روي رفتارهاي مردان فاميل، به الگوي درستي برسند. اما يادتان باشد همه بچه ها اين قدر مسئول و باهوش نيستند و احتمال اين که خواستگار شما هيچ الگويي از نقش هاي مردانه نداشته باشد بسيار قوي است!
منبع : تبيان
ارسال نظر