پایان "هیئت همراه" در سفرهای رئیس قوه قضائیه
پارسینه: حجتالاسلام محسنیاژهای در جلسه شورایعالی قضائی به حذف تشریفات برای صرفهجویی و نیز همدردی با مردم تأکید کرد و در سفر به اصفهان نشان داد پایبند به گفتههای خویش است.
رئیس قوه قضائیه تمام اقدامات دوره مدیریتی خود را بر مدار تحول و تعالی سامان داده است و جدا از بازبینی در فرآیندها و اصلاحات واقعی سعی کرده است ارتباط با بدنه اجتماع و اقشار و اصناف را بهصورت جدی پیگیری کند، بر این اساس شاهد بودهایم؛ جلسات ریاست قوه قضائیه که در سالهای دور عمدتاً محل اعلام مواضع سیاسی آن هم در جمع مسئولان قوه قضائیه بود در این مدت به محل حضور گروههای مختلف جامعه تبدیل شده است و از نابینایان تا ورزشکاران و هنرمندان همگی احساس میکنند میتوانند هم با قوه قضائیه در تعامل باشند و هم اینکه انتظار کمک و همراهی از آن داشته باشند.
هواپیمای اختصاصی و اسکورت چراغگردان در خط ویژه پرستیژ نمیآورد!
برای کسانی که از درون احساس تهی بودن و ضعف اعتماد به نفس میکنند بهترین ابزار برای گرفتن ژست اجتماعی چیزی جز ردیف کردن خدم و حشم نیست، از هواپیمای اختصاصی تا اسکورت، محافظان، هیئت همراه و هتلهای چندستاره که گاهی اتاقهای اضافی را نیز رزرو میکنند تا به صورت کامل در قرق آقای مدیر باشد، همه این تشریفات بهنحوی است که باعث میشود یک سفر داخلی از چندین میلیارد تومان بالاتر برود و مانور تجمل و ریختوپاش آن هم از جیب بیتالمال به یک روال عادی در سفرهای روتین مدیران تبدیل شود.
سختی زندگی مردم باید به حذف تشریفات مدیران بینجامد
محسنیاژهای در این مدت نشان داده است هم دانایی و هم عزم تغییر این روال را در یکی از سه قوه اصلی کشور دارد. وی در جلسه شورایعالی قضائی گفت: "مردم در مضیقه هستند پس ما هم چه در مسئله شخصی و چه در مسئله اداری باید سختی بکشیم. کشور پرهزینه اداره میشود یعنی هم مجلس هم دولت و هم خود ما باید از خرجها کم کنیم که مجموع این صرفهجوییها بالاخره عددی میشود و ثانیاً همدردی با مردمی است که در سختی و مضیقه هستند. چه ضرورت دارد چندین عکاس و فیلمبردار تا افراد دیگر کنار و حاشیه جلسات باشند! وقت افراد گرفته میشود و ضرورتی هم ندارد. "
اقدام عملی آقای رئیس در اثبات مدعای خود
بلافاصله پس از این صحبتها بود که سرکشی به حوزه قضائی استان اصفهان در سفری سرزده در دستور کار رئیس قوه قضائیه قرار گرفت، عجیب آنکه هیچیک از مسئولان عالی قضائی و حوزه ریاست قوه در این سفر همراه محسنیاژهای نبودند. پیش از این همیشه واژه "هیئت همراه" برای سفرهای رؤسای قوا بهکار میرفت، هیئتی که سیاهی لشکری برای عظمتبخشی به سفر یک رئیس قوه به حساب میآمدند؛ اما سفر اصفهان، سنگ محک صحبتهای محسنیاژهای در شورایعالی قضائی بود، نمود سختی مردم در سختی کشیدن و بار مسئولیت بر دوش گذاردن یک مدیر باید نمایان باشد، برای تقلیل هزینهها باید اقدام عملی کرد، سفر اصفهان با پرواز معمولی، بدون تشریفات و بدون همراه و با حفاظت پایینتر از سطح معمول برای یک رئیس قوه انجام گرفت.
لزوم کنترل دستودلبازی مدیران استانی!
جدا از عزم مدیران عالی در حذف تشریفات، حتماً باید نسبت به کنترل خوی "تشریفاتپرست" و "ریختوپاشدوستِ مدیران استانی" هم اقدام کرد، کسانی که از گردش قلم مدیران عالی میترسند که مبادا نارضایتی آنان به جابهجایی فرودستان بینجامد برای همین از هیچ اقدام تجملگرایانه فروگذار نمیکنند.
البته هر میزبان استانی پروتکلهایی دارد که عدم انجام آن حتی میتواند عواقبی برای آنان داشته باشد، از همراهی و پشتیبانی تیمهای راهور، اورژانس، ناجا و... گرفته که همگی باعث صف خودرو در پیشرو و پیروی خودروی آقای مدیر میشود؛ اما سفر رئیس قوه قضائیه نشان داد؛ اگر هماهنگی و حمایت مدیر عالیرتبه باشد، میزبان استانی هم میتواند از حساسیتها بکاهد و بر کیفیت برنامهها بیفزاید.
الگویی مدیریتی که باید فراگیر شود
هنوز، اما نمیتوان خرسند بود که الگوی سفر رئیس قوه قضائیه در تمام مدیران تبدیل به یک تراز و معیار شده است، نباید به تکالگوها راضی باشیم و حتماً مطالبه رسانهای و مردمی برای عمومیت این الگو نیاز است. متأسفانه این خوی مدیریتی و تشریفات زائد که سالها در مدیران کشوری جا خوش کرده بود اکنون از استانها گذشته و به شهرستانها هم رسیده است. الگوی تعامل مدیر و مردم به رابطه عمودی از بالا به پایین تبدیل شده و هرچند انقلاب اسلامی توانسته است ساختارهای ایدئولوژیک و گفتمانی را تغییر دهد؛ اما ساختارهای اداری و بوروکراتیک بهنحوی منجمد شده است که نیاز به یک انقلاب اداری و مدیریتی نیز دارد.
بهنظر میرسد؛ همراهی قوا در پیگیری یک الگوی مردمی در مدیریت میتواند این انقلاب مدیریتی را رقم بزند، انقلابی که نهایتاً مردم را به مدیران خوشبین و مدیران را نسبت به مردم حامی و پشتیبان قرار دهد و رابطه عمودی را به رابطه دورانی و حلقوی تبدیل کند، بهنحوی که مردم دسترسی به مدیران داشته باشند و مدیران نیز خودخواسته و داوطلبانه میان مردم بیایند و با کف میدان ارتباط بگیرند.
هواپیمای اختصاصی و اسکورت چراغگردان در خط ویژه پرستیژ نمیآورد!
برای کسانی که از درون احساس تهی بودن و ضعف اعتماد به نفس میکنند بهترین ابزار برای گرفتن ژست اجتماعی چیزی جز ردیف کردن خدم و حشم نیست، از هواپیمای اختصاصی تا اسکورت، محافظان، هیئت همراه و هتلهای چندستاره که گاهی اتاقهای اضافی را نیز رزرو میکنند تا به صورت کامل در قرق آقای مدیر باشد، همه این تشریفات بهنحوی است که باعث میشود یک سفر داخلی از چندین میلیارد تومان بالاتر برود و مانور تجمل و ریختوپاش آن هم از جیب بیتالمال به یک روال عادی در سفرهای روتین مدیران تبدیل شود.
سختی زندگی مردم باید به حذف تشریفات مدیران بینجامد
محسنیاژهای در این مدت نشان داده است هم دانایی و هم عزم تغییر این روال را در یکی از سه قوه اصلی کشور دارد. وی در جلسه شورایعالی قضائی گفت: "مردم در مضیقه هستند پس ما هم چه در مسئله شخصی و چه در مسئله اداری باید سختی بکشیم. کشور پرهزینه اداره میشود یعنی هم مجلس هم دولت و هم خود ما باید از خرجها کم کنیم که مجموع این صرفهجوییها بالاخره عددی میشود و ثانیاً همدردی با مردمی است که در سختی و مضیقه هستند. چه ضرورت دارد چندین عکاس و فیلمبردار تا افراد دیگر کنار و حاشیه جلسات باشند! وقت افراد گرفته میشود و ضرورتی هم ندارد. "
اقدام عملی آقای رئیس در اثبات مدعای خود
بلافاصله پس از این صحبتها بود که سرکشی به حوزه قضائی استان اصفهان در سفری سرزده در دستور کار رئیس قوه قضائیه قرار گرفت، عجیب آنکه هیچیک از مسئولان عالی قضائی و حوزه ریاست قوه در این سفر همراه محسنیاژهای نبودند. پیش از این همیشه واژه "هیئت همراه" برای سفرهای رؤسای قوا بهکار میرفت، هیئتی که سیاهی لشکری برای عظمتبخشی به سفر یک رئیس قوه به حساب میآمدند؛ اما سفر اصفهان، سنگ محک صحبتهای محسنیاژهای در شورایعالی قضائی بود، نمود سختی مردم در سختی کشیدن و بار مسئولیت بر دوش گذاردن یک مدیر باید نمایان باشد، برای تقلیل هزینهها باید اقدام عملی کرد، سفر اصفهان با پرواز معمولی، بدون تشریفات و بدون همراه و با حفاظت پایینتر از سطح معمول برای یک رئیس قوه انجام گرفت.
لزوم کنترل دستودلبازی مدیران استانی!
جدا از عزم مدیران عالی در حذف تشریفات، حتماً باید نسبت به کنترل خوی "تشریفاتپرست" و "ریختوپاشدوستِ مدیران استانی" هم اقدام کرد، کسانی که از گردش قلم مدیران عالی میترسند که مبادا نارضایتی آنان به جابهجایی فرودستان بینجامد برای همین از هیچ اقدام تجملگرایانه فروگذار نمیکنند.
البته هر میزبان استانی پروتکلهایی دارد که عدم انجام آن حتی میتواند عواقبی برای آنان داشته باشد، از همراهی و پشتیبانی تیمهای راهور، اورژانس، ناجا و... گرفته که همگی باعث صف خودرو در پیشرو و پیروی خودروی آقای مدیر میشود؛ اما سفر رئیس قوه قضائیه نشان داد؛ اگر هماهنگی و حمایت مدیر عالیرتبه باشد، میزبان استانی هم میتواند از حساسیتها بکاهد و بر کیفیت برنامهها بیفزاید.
الگویی مدیریتی که باید فراگیر شود
هنوز، اما نمیتوان خرسند بود که الگوی سفر رئیس قوه قضائیه در تمام مدیران تبدیل به یک تراز و معیار شده است، نباید به تکالگوها راضی باشیم و حتماً مطالبه رسانهای و مردمی برای عمومیت این الگو نیاز است. متأسفانه این خوی مدیریتی و تشریفات زائد که سالها در مدیران کشوری جا خوش کرده بود اکنون از استانها گذشته و به شهرستانها هم رسیده است. الگوی تعامل مدیر و مردم به رابطه عمودی از بالا به پایین تبدیل شده و هرچند انقلاب اسلامی توانسته است ساختارهای ایدئولوژیک و گفتمانی را تغییر دهد؛ اما ساختارهای اداری و بوروکراتیک بهنحوی منجمد شده است که نیاز به یک انقلاب اداری و مدیریتی نیز دارد.
بهنظر میرسد؛ همراهی قوا در پیگیری یک الگوی مردمی در مدیریت میتواند این انقلاب مدیریتی را رقم بزند، انقلابی که نهایتاً مردم را به مدیران خوشبین و مدیران را نسبت به مردم حامی و پشتیبان قرار دهد و رابطه عمودی را به رابطه دورانی و حلقوی تبدیل کند، بهنحوی که مردم دسترسی به مدیران داشته باشند و مدیران نیز خودخواسته و داوطلبانه میان مردم بیایند و با کف میدان ارتباط بگیرند.
ارسال نظر