آشنایی با گرانترین اعتیاد دنیا
پارسینه: اگر هر ماه به این نتیجه میرسید که دخل و خرجتان با هم جور نیست و با کسری بودجه زیادی روبهرو هستید، احتمالا شما هم به بیماری اعتیاد به "خرید" مبتلا شدهاید و از آنجا که بزرگترین لطمه اعتیاد به خرید به شما،«صدمه مالی»است بهتر است با این اختلال آشنا شوید و اگر مبتلا به آن بودید خود را درمان کنید.
یکی از مشخصه های اصلی افراد معتاد به خرید, داشتن کمد ها و قفسه های مملو از لباس و وسایل غیر ضروری است که اکثر آنهابیش از یک بار هم مورد استفاده قرار نگرفته اند.اماشخص بیمار به محض آنکه به میهمانی دعوت می شود بلافاصله به فکر خرید می افتد. متاسفانه اکثر این افراد هم نمیدانند مبتلا به یک اختلال روانی هستند و اغلب با بیان اصطلاحاتی مثل این که من تنوع طلب هستم,بیش از نیازم خرید نمی کنم و یا اینکه به همه این کالاها نیاز دارم خودشان را گول می زنند.
در همین ابتدا باید گفت با وجود تصور عامه که این بیماری مختص خانم هاست اما تحقیقات نشان داده که میزان آقایانی هم که به این بیماری دچارند قابل ذکر است.
معنی اعتیاد به خرید
بسیاری از ما ممکن است چشممان لباس یا وسیلهای را بگیرد و حتی اگر به آن نیازی نداشته باشیم بابت خریدن آن پول خرج کنیم. خرید در ایام خاص، ابتدای فصول، خرید برای خوش لباس بودن و خریدن لوازم مورد نیاز حتی اگر گاهی بیشتر از معمول باشد کاملا نرمال است اما معمولا کسانی که اعتیاد به خرید دارند سراغ خریدن کفش، لوازم لوکس، لوازم الکترونیکی و مهمتر از همه لباس میروند. کمدهای این افراد پر شده از لوازم مشابه که حتی از آنها استفاده هم نشده است.
معتادین به خرید تا آنجا که پول همراه داشته باشند خرید میکنند بدون آنکه به استفاده از لوازمی که میخرند فکر کنند. آنها حتی ممکن است از بسیاری از لوازمی که دارند خبر نداشته باشند. یکی از خصوصیات بارز این افراد این است که هیچ تمایلی به چانه زدن ندارند و حتی گاهی به قیمت اجناسی که انتخاب میکنند توجهی ندارند.
دسته دیگر افراد که تعدادشان نسبت به گروه اول بسیار کمتر است، کسانی هستند که لوازم مورد نیازشان را خریداری میکنند اما میزان خریدشان چند برابر نیاز و استفاده آنها است. معتادان به خرید بعد از هر بار خرید کردن دچار احساس گناه و استرس میشوند و برای پایین آوردن این استرس دوباره سراغ خرید میروند.
اعتیاد به خرید از نظر روانشناسان
در اصطلاحات روانپزشکی اختلالی با عنوان اعتیاد به خرید وجود ندارد اما از آنجا که این اختلال منجر به خریدهای افراطی میشود میتوان آن را در دسته اختلالهای اضطرابی و کنترل تکانه قرار داد.
بسیاری از روانشناسان معتقدند اعتیاد به خرید مانند اعتیاد به مواد مخدر است و هیجان و شعف قبل از خرید و نشاط هنگام خرید درست مانند مصرف مواد مخدر است. تعداد دفعات و مبالغ هزینه شده در هر خرید باید بیشتر شود تا احساس نشاط در فرد پایدار بماند.
یک روانشناس اعتیاد به خرید را این طور توصیف میکند: زمانی که معتادان به خرید به فروشگاهی میرسند، افکار به زور و بر خلاف میل وارد ذهن آنها میشوند. با اینکه این افراد بر پوچ بودن این افکار واقف هستند اما هیچ کنترلی بر آنها ندارند و در نتیجه نمیتوانند در مقابل ورود به فروشگاه و بدتر از در مقابل خریدن لوازم بیمصرف مقاومت کنند.
دکتر سیدمحمود میرزمانی روانشناس و استاد دانشگاه در این باره می گوید: اعتیاد به خرید برخلاف اعتیاد به مواد مخدر خیلی شناخته شده نیست و در سطح جامعه کمتر به آن پرداخته میشود. در این تیپ شخصیتی اصلا بحث نیاز و ضرورتهای زندگی مطرح نیست بلکه بحث نیاز درونی است؛ نیازی که به صورت غیرمنطقی و نامعقولی فرد را وادار به خرید میکند.
البته این اختلال روانی در تمام طول سال با فرد است به گونهای که اگر خرید نکند، فکر میکند چیزی را فراموش یا گم کرده است، اما روزهایی از سال که تب خرید در جامعه به راه می?افتد مثل روزهای پایانی سال، قبل از آغاز مدارس و روزهای مادر و پدر و... با توجه به جو حاکم بر جامعه و تشویقهایی روحی ایجاد شده، این عادت شدت گرفته و بیشتر خود را نشان میدهد.
در اختلال «اعتیاد به خرید»، حالتهای وسواسگونهای فرد را به سمت پاساژگردی و خریدهای غیرضروری میکشاند که بیشتر نیز همراه با پشیمانی است. از همینرو شاید بتوان احساس پشیمانی پس از خرید و مقاومت نكردن در برابر گرایش به خرید را دو علامت مهم این بیماری برشمرد.
اعتیاد به خرید میتواند حاصل تشویقها و فرصتهای کاذبی باشد که برای برخی افراد وجود دارد یا در نتیجه نشست و برخاست با مبتلایان به این نوع از اعتیاد باشد. این اختلال معمولا بین زنان به دلیل داشتن وقت آزاد بیشتر نسبت به مردان شایعتر است.
اگر در این ایام که تب خرید هدیه داغ است، بحث اعتیاد به خرید و مبتلایان به این عارضه را کنار بگذاریم، تهیه وسایلی که در طول سال امکان خرید آنها برای مادر و پدرمان فراهم نشده است، میتواند علاوه بر تغییر و تحول فضای زندگی، باعث نشاط و تغییر روحیه آنها شود و از سنتهای حسنهای است که هر سال با روز مادر اتفاق می افتد. البته خوب است که افراد نسبت به دیگران نیز این احساس را داشته باشند و نیازمندان را نیز در این راستا فراموش نکنند زیرا پرداختن به این موضوع نیز در کنار خریدهای شخصی و خانوادگی میتواند شادیبخش و روحیهآفرین باشد.
دکتر میرزمانی در مورد راهکار این اعتیاد می گوید: اما برای آنکه بتوانیم از خریدهای غیرضروری تحتتاثیر جو روانی حاکم بر جامعه جلوگیری کنیم، بهتر است اعضای خانواده پیش از رفتن به بازار لیست خریدشان براساس نیازسنجی و توان مالیشان تهیه كنند تا در دام تصمیمهای آنی که معمولا در تب داغ خریدها ممکن است برای هر کسی پیش آید، نیفتند.
خریدهای نمایشی و افراطی
بعضی از افراد برای بالا بردن اعتماد به نفسشان خرید میکنند. اکثر کسانی که به خرید کردن افراطی گرایش دارند اعتماد به نفس پایینی دارند. اکثر این افراد سراغ نمایندگیهای رسمی و اجناس گرانقیمت میروند و مبالغ بالایی را بابت خریدن این اجناس مخصوصا لباسهای گرانقیمت و حتی نامتناسب با اندامشان میکنند. بخش دیگری از افراد برای کاهش اضطراب سراغ خرید میروند.
این افراد برایشان فرقی نمیکند با چه موقعیت یا بحرانی روبهرو شدهاند. آنها یاد گرفتهاند به جای پیدا کردن راه حل منطقی، خرید کنند. اضطراب این افراد کاملا بعد از خرید برطرف میشود اما سرخوردگی و اضطراب با فاصله زمانی بسیار کوتاهی دوباره سراغشان میآید. کسانی که همیشه کیسههای پرخریدی به همراه دارند نشانه دقیقی برای تشخیص اعتیاد به خرید به شما میدهند. حتی بعضی افراد برای جلب توجه دیگران خرید میکنند و کم کم این نیاز آنها را به خریدهای افراطی و بدون کنترل میکشاند.
تاثیرات خرید افراطی
اولین و مهمترین مسئلهای که برای این افراد ممکن است پیش بیاید صدمه مالی است. از آنجا که این افراد هیچ کنترلی روی خریدشان ندارند بخش عمدهای از درآمدشان را خرج میکنند و ممکن است حتی برای نیازهای ضروریشان هم پول برایشان باقی نماند. هرچند در اکثر موارد این افراد به صورت نا خودآگاه از خریدهای دیگر چشمپوشی میکنند. دومین لطمه خریدهای افراطی صدمههای روحی و روانی شدیدی است که وارد میکند و در درازمدت خلق و رفتار این افراد را تغییر میدهد.
وجود هیجان قبل از خرید، لذت زمان خرید و سرخوردگی و دلزدگی بعد از خرید در هر بار خرید کردن بیشتر و بیشتر میشود. تا آنجا که لذت طبیعی خرید از این افراد دور میشود و تقریبا بدون وجود لذت سراغ خرید میروند.
سومین اتفاقی که برای این افراد میافتد این است که فضای بسیار زیادی از خانه و اتاقشان با لوازم غیرضروری اشغال شده است که حتی سالی یک بار هم از آنها استفاده نمیکنند.
علائم بیماری اعتیاد به خرید
اگر می خواهید بفهمید آیا شما هم به این بیماری مبتلا هستید موارد زیر را با دقت بخوانید و ببیند آیا در مورد شما صدق می کند یا خیر؟
وابستگی شدید به پول:
معمولاً کسی که به خرید اعتیاد دارد، هنگامی که به پول نقد یا کارت بانکی دسترسی ندارد، حس میکند چیزی را گم کرده است. معمولاً نداشتن پول کافی برای خرید و یا به دست نیاوردن پول لازم ، این افراد را دچار تنش و استرس میکند.
خرید وسائل غیر ضروری:
معمولاً افرادی که معتاد خرید هستند، لباس و اجناسی را میخرند که احتمال استفاده از آنها بسیار کم است. کمد لباس این افراد پر از لباس و محصولات آرایشی است که هنوز برچسب قیمت آنها هم کنده نشده است. با این حال، این افراد هنوز هم دوست دارند خرید کنند و این کار تبدیل به مشکل بزرگی برای آنها میشود.
خرید های چند گانه:
شاید خرید های چند گانه نشانه ای از معتاد بودن به خرید برای آنها نباشد چرا که معمولاً افراد دارای چندین پیراهن و یا کفش هستند اما داشتن چندین جاروبرقی، تستر و یا لوازم منزل و آشپزخانه و یا ابزاری که تنها یکی از آنها برای خانه لازم است، میتواند نشانه ای نگران کننده باشد.
مخفی کردن صورتحساب و خریدها:
معمولاً حقه این افراد این است که آنچه از خرید و صورتحساب ها باقی میماند را پنهان میکنند. معمولاً افرادی که به خرید علاقه زیادی دارد، اشیائی مانند رسید خرید، صورتحساب ها و رسید کارت بانک ها را پنهان میکنند. با پنهان کردن صورت حساب ها، افراد نمیتوانند اعتیاد خود به خرید را انکار کنند و با این کار تنها خرید خود را از اعضای خانواده پنهان میکند.
مکانیسم کپی:
خرید هنگام عصبانیت، ناراحتی و نا امیدی ، یکی از نشانه های فرد معتاد به خرید است چرا که این افراد دارای کمبودهای بسیار زیادی برای ابراز احساسات منفی هستند. آنها خودشان را با خرید اشیاء جدید سرگرم میکنند و با این کار سعی در فراموش کردن عیب های خود دارند.
رضایت موقت:
افرادی که به خرید معتاد هستند، هنگام خرید اشیاء و لباس، رضایت مندی و خوشحالی موقتی دارند. هنگامی که این افراد به خانه بازمیگردند، حس رضایت مندی آنها به عذاب وجدان و احساس گناه تغییر پیدا می کند.
خرید زیاد موجب استرس روانی می شود
روانشناسان در جدیدترین مطالعات خود تاكید كردند خرید زیاد و حمل كردن ساكهای زیاد و سنگین خرید، موجب افزایش استرس روانی میشود.
به گفته آنان، مشتریانی كه زیاد خرید میكنند از نظر جسمی، وزن زیادی را به بدن خود تحمیل میكنند و همین امر موجب میشود به طور ناخودآگاه استرس آنها افزایش پیدا كند.
كارشناسان بهداشت روانی در دانشگاه چینی هنگكنگ و دانشگاه ملی سنگاپور كه این مطالعه را انجام دادهاند، میگویند: حمل كیسههای زیاد و سنگینتر خرید موجب میشود افكار استرسزای بیشتری به ذهن انسان خطور كند.
در این مطالعه چنین نتیجهگیری شد كه مغز ارتباطات عصبی خاصی دارد كه باعث میشود تحمل وزن زیاد توسط جسم، روی ذهن فرد نیز بار اضافی وارد كند
10روش موثر برای رهایی از اعتیاد به خرید
اما سوال اساسی این است که آیا این بیماری قابل درمان است؟ پاسخ مثبت است برای حل چنین مشکلی باید:
1. این پدیده را بشناسید:
اکثر افرادی که دچار خرید بیمارگونه حاد هستند، کالاهایی که خریده اند را پنهان کرده یا درباره آنها دروغ میگویند، اگر از کارت اعتباری استفاده کنند، حتما بیش از یک کارت دارند و به شکلی وسواس گونه نگران پول هستند. انبار کردن کالاهایی که هرگز مورد استفاده قرار نگرفته یا پوشیده نمیشوند، در میان این افراد رایج است و آنها مدام در شرایط بحران مالی به سر میبرند.
2. خود را بشناسید:
اگر واقعا عاشق خرید کردن هستید، از خود بپرسید: چرا؟ آیا به خاطر هیجان جستجو و یافتن کالاست؟ آیا از اینکه حراجهای عالی پیدا کرده و اجناسی را با قیمت عالی بخرید لذت میبرید؟ میل شدید به تملک مواردی خاص مانند کفش، البسه یا لوازم الکترونیکی است؟ دادن پاسخ مثبت به هریک از پرسشهای فوق لزوما به این معنا نیست که شما مشکلی دارید-اما اگر شک دارید که احتمالا خرج کردن شما از کنترل ارج شده است، بسیار مهم است که وقایع را مورد بررسی قرار دهید.
3. احساس خود در زمان خرید کردن را با دقت بررسی کنید:
آیا بارها در اثر محرکهای احساسی خاصی به خرید کردن پرداخته اید؟ برای مثال، آیا هنگامی که افسرده، خشمگین، نگران یا تنها هستید، به امید خوشحال کردن خود، چیزهایی میخرید؟ با درک احساساتی که در این امر دخیل هستند میتوانید روشهای دیگری-غیر از خرید کردن- را برای مقابله با آنها بیابید.
4. به زمانی که از دست میدهید بیاندیشید:
احتمالا با اندیشیدن به کل زمانی که برای گشتن در مغازه های خاص، یافتن اجناس ارزان قیمت در حراجها و ورق زدن کاتالوگها صرف میکنید، وحشت زده خواهید شد و این هشدار بسیار مهمی است. آیا واقعا ترجیح نمیدهید این عمر گرانمایه را برای انجام دادن کارهایی مهمتر و ارزشمندتر صرف کنید؟
5. کنترل موقعیت را در دست بگیرید:
برای اینکه بدانید واقعا چقدر خرج میکنید، از خرید قسطی اجناس غیر ضروری و استفاده از کارت اعتباری خودداری کنید. بهای همه چیز را نقد و کامل پرداخت کنید. فقط هنگامی زیر بار وام بروید که این وام برای خرید کالایی غیرمنقول، مانند زمین یا خانه به مصرف برسد.
6. همه چیز را یادداشت کنید:
یک روش دیگر برای آگاه شدن از ماجرا، نگهداشتن یادداشت روزانه از تمام اقلام خریداری شده و ذکر احساس شما در زمان خرید کردن است. یادداشت کردن اهداف اقتصادی خودتان نیز میتواند بسیار مفید باشد. به این ترتیب بر آنچه واقعا اهمیت دارد متمرکز خواهید شد.
7. مراقب باشید که از هر وسوسه ای دوری کنید:
اگر مطمئن هستید که مشکل دارید، سعی کنید که از حراجیها، فروشگاههای بزرگ و مراکز خرید دوری کنید. اگر نمیتوانید به کلی آنها را نادیده بگیرید، فهرستی تهیه کرده و از آن پیروی کنید و تنها زمانی به گشت زدن و تماشای مغازه ها بروید که همه آنها تعطیل باشند. تمام کاتالوگها و کتابچه های راهنمای مغازه ها را دور بریزید و به صوص هنگام سفر و سیاحت بسیار مراقب ولخرجیهای خود باشید.
اگر رفتن شما به مرکز خریدی که برایتان بسیار وسوسه انگیز است، ضرورت دارد، حتما یک دوست قابل اعتماد را با خود همراه کنید و از او بواهید که در پیروی از فهرست خرید به شما کمک کند.
8. جایگزینی سالم برای عادت خرید کردن بیابید:
هنگامی که با تمایل مقاومت ناپذیر خرید کردن مواجه شدید، خود را با فعالیتی نظیر قدم زدن (بدون همراه بردن کیف پول) یا یک فعالیت دیگر مشغول کنید تا این تمایل شدید بگذرد.
9. امکانات خود را گسترش دهید:
به جای اینکه تمام وقت خود را به خرید کردن اختصاص دهید، میتوانید به کارهای خیریه داوطلبانه، گذراندن وقت بیشتر با خانواده، تحصیل و مطالعه کتابهایی عالی بپردازید. ورزش کرده و اهداف دیگری که در زندگی داشته اید را به سرانجام برسانید. به خصوص یافتن روشهایی برای یاری رساندن به دیگران میتواند بسیار رضایت بخش باشد.
10. اگر نیازمند کمکی خارجی هستید، بلافاصله دست بکار شوید:
اگر احساس میکنید که عادت خرج کردنتان از کنترل خارج شده است و شما نمیتوانید به تنهایی با آن مبارزه کنید، بدون اتلاف وقت به دنبال کمکهای حرفه ای روانشناسان و مشاوران باشید. در گروههای درمانی شرکت کنید و اجازه دهید متخصصان به یاری شما بیایند.
ارسال نظر