چرا انسان باید دعا کند؛ پاسخ به یک شبهه
پارسینه: خداوند بزرگ بنا به رحمانیت و ربانیت و فیض نامتناهیش، بسیاری از نیازهای ما را بی آنکه دعایی کرده باشیم برآورده می سازد؛ غفلت از این امر است که زمینه گلایه و شکوه را در خصوص عدم برخورداری برخی مسائل فراهم می سازد.
برخی انسانها می گویند چه خوب بود خدا آدمی را به گونه ای خلق می کرد تا دیگر نیازمند نبوده و دست حاجت به سوی او دراز نمی کرد؛ این نیازمندی و این فقر و بیچارگی که در قالب دعا و درخواست تجلی پیدا می کند گاه باعث می شود که انسان تن به هر عمل پست و زشتی در دهد و مثلا منت افراد لئیمی را بکشد، بردگی سلاطینی را گردن نهد، به قتل و غارتی بپردازد. پس، اگر خداوند آدمی را بی نیاز خلق می کرد بسیاری از ناگواریها و ظلم و جور و تعدیها به وقوع نمی پیوست.
در پاسخ به این گروه، آنچه توجه بدان مهم و ضروری می نماید معرفتی و شناخت خالق و مخلوق است. در مباحث خداشناسی توحیدی، در جای خود ثابت شده که تنها خدا بی نیاز مطلق است و هر مخلوقی نیازمند اوست و فقر وجودی بر او حاکمیت دارد. بی نیاز کردن مخلوقات یعنی شریک قرار دادن آنان با خالق که امری است محال.
مخلوق از آن جهت که مخلوق است نیازمند است اما این نیازمندی و فقر وجودی همراه با هدایت های تکوینی در دیگر موجودات و با هدایت های تشریعی ، آدمی را به سوی کمال و تعالی سوق می دهد موهبت عقل و اندیشه ، اعزام پیامبران و انزال کتاب های آسمانی جهت بخش این نیازمندی است. اینجاست که دعا و درخواست و نیایش و تضرع خود والاترین نیازها تلقی می شود تا از چشمه جوشان عقل و دین سیر صعودی به سوی بی نیازی و خداگونه شدن را پیدا کند و بر معرفتی دست یابد تا به اتکای آن معرفت و شناخت، به هر چه بدی و زشتی است پشت پا بزند و با پلیدان و ستمگران به نبرد برخیزد و شیاطین درونی و بیرونی را در بند ایمان الهی خود گرفتار و اسیر سازد.
آری، اگر تنها نیازمندی و عطش به آب در وجود آدمی می بود و هیچ راهنما و هادی دیگری در تشخیص زهر و آب در کار نبود جای بحث و مناقشه بود؛ در حالی که خداوند تبارک و تعالی از دریچه ربانیت خویش، برای هر موجودی همگام با خلقتش هدایتش را نیز فراهم ساخته است.
و در خصوص آدمی با دادن عقل و فرستادن وحی و راهنما در حقیقت هم به پاسخگویی نیاز آدمی پرداخته و هم به نیازهای او جهت بخشیده است. تا در را از خاشاک تشخیص دهد و سره را از ناسره باز شناسد. اینجاست که برای بندگان صالح خدا هیچ لذتی برتر و والاتر از لذت نیازمندی نخواهد بود و از همین دریچه است که آنان به مقامی فوق تصور می رسند.
فلذا اگر دعا، نیایش و نیاز نبود، هرگز مقامی نیز حاصل نمی شد، لذا بهترین وسیله ارتباط و پیوند بین خالق و مخلوق چیزی جز دعا و نیایش نخواهد بود و افرادی که شهد گوارای دعا و مناجات را چشیده اند آن را عین اجابت دانسته اند.
اگر واقع نگر باشیم با اندک تاملی در می یابیم که حاجات و نیازهای آدمی بیش از آن است که قابل شمارش و احصاء باشد و خدای ارحم الراحمین بنا به رحمانیت و ربانیت و فیض نامتناهیش، بسیاری از آنها را بی آنکه دعایی کرده باشیم برآورده می سازد. غفلت از این امر است که زمینه گلایه و شکوه را در خصوص عدم برخورداری برخی مسائل فراهم می سازد.
وقتی به نظر می رسد که دعاهایمان اجابت نمی شوند اغلب از آن روست که پاسخ بزرگ تر و بهتر از حد انتظار ماست، بنابراین همچنان به دعا کردن ادامه می دهیم تا به آن مقطع از هوشیاری برسیم که پذیرای ورود موهبت های در راه باشیم. ما اغلب از آن رو از شوق دعا کردن می افتیم چون خود را مجبور می کنیم که به شیوه های معین که هنوز وجودمان برای پذیرفتن آنها آماده نیست، دعا کنیم ما اغلب احساس می کنیم دعاهایمان نمی توانند موثر واقع شوند مگر آن که بتوانیم همچون افراد متعالی دعا کنیم.
ارسال نظر