«چ» به مختار نساخت؛ همه حاشیه های یک فیلم
پارسینه: نه حاتمی کیا، نه عرب نیا در این روزهای پرحاشیه لام تا کام درباره ماجرای اختلافشان حرفی نزدند. گزارشی که در ادامه می خوانید، با توجه به اخبار منتشر شده در چند ماه گذشته، در خبرگزاری ها، سایت ها و مطبوعات سینمایی تهیه شده است.
به گزارش پارسینه به نقل از تماشا، دو هلی کوپتر روی آسمان «دهکده مقاومت» در اتوبان افسریه می پرند. سیاهی لشگرها به هم می پیچند و لابلای گرد و خاک پرواز هلی کوپترها چشم ها و سرهایشان را می دزدند. حالا میدان اسلحه فروشان پاوه آماده است. آقای کارگردان «اکشن» می دهد، دکوپاژها اما مثل جاهایی از سکانس آخر فیلمنامه تغییر کرده اند. دوربین از دور، نمای صورت نابازیگری را که حالا به ضرب و زور گریم نقش اول شده، میگیرد.
درست در همین لحظه ها، آکتور اصلی نقش «مصطفی چمران» کلاه بافتنی آبی و قرمزش را روی سر کشیده و روی یکی از صندلی های سالن فرهنگسرای «اندیشه» مشغول تماشای نمایشنامه خوانی خیریه تئاتری ها برای زلزله زده های آذربایجانی است. پرونده فیلمبرداری «چ» بعد از حدود 150 روز کار، فقط با یک روز تاخیر نسبت به زمانبندی پروژه، بدون حضور بازیگر نقش اول فیلم بسته شد اما بعید است آتش این جنجال تازه، لااقل تا بعد نمایش فیلم در جشنواره سرد شود. گزارشی که در ادامه می خوانید، با توجه به اخبار منتشر شده در چند ماه گذشته، در خبرگزاری ها، سایت ها و مطبوعات سینمایی تهیه شده است.
از عطاران تا فریبرز
حاتمی کیا برای نقش اول هفدهمین فیلمش بازیگری می خواست که پتانسیل بازی در نقش شخصیت کاریزماتیکی مثل شهید مصطفی چمران را داشته باشد. کسی که بتواند خودش را جای یک چریک شاعر مسلک و یک جنگجوی دانشمند بگذارد. امین تارخ و سعید نیک پور اولین نفرهایی هستند که پای میز مذاکره می آیند و دومی تست گریم هم می دهد. مذاکره با حامد بهداد بنا به دلایلی نامعلوم سرانجام ندارد.
گزینه نهایی انتخاب می شود؛ رضا عطاران اما پای او هم به «چ» باز نمی شود، چون با «قلب یخی» قرارداد بسته. چند روز بعد سایت اختصاصی فیلم، تصویر فلوی بازیگری گریم شده را روی خروجی اش قرار می دهد تا گمانه زنی ها برای تشخیص نام نقش اول فیلم شروع شود. چهار روز بعد مهدی کریمی، تهیه کننده وقت چ می گوید با فریبرز عرب نیا به توافق رسیده اند.
به روایت آقای بازیگر، چهار ماه و 20 روز (به عبارتی یعنی تا 19 آذرماه) با او قرارداد می بندند. از قرار معلوم، حقوق ماهیانه ای هم برایش در نظر می گیرندو قرار می شود روزهای جمعه هم به عرب نیا استراحت بدهند. میگویند اودر طول این مدت یک سفر 25 روزه هم به خارج از کشور داشته که به دلیل حضور مداومش درتمام صحنه های فیلمبرداری، گروه سازنده مجبور شده اند در این مدت فیلمبرداری را تعطیل کنند. هر چند شنیده ها نشان می دهد عرب نیا به شدت مقید رعایت نظم و ترتیب زمانی بوده و سعی می کرده برای حاضر شدن در پشت صحنه و روبروی دوربین حاتمی کیا کاملا وقت شناس باشد.
آتش جان میگیرد
درگیری هایی که این روزها اینقدر رو و علنی شده، در حقیقت آتشی زیر خاکستر بوده است؛ دو ماه پیش که گروه سازنده در پاوه به سر می بردند، ناگهان خبر رسید عرب نیا و به دنبال آن الباقی تیم سازنده به تهران برگشته اند و فیمبرداری تعطیل شده. درباره علت اختلاف پیش آمده، شایعات زیادی مطرح است؛ از حرف هایی مثل اختلاف در نوع نگاه به شخصیت شهید چمران از سوی حاتمی کیا و عرب نیا و اختلاف تکنیکی در لحن و ادای دیالوگ ها تا شایعه احتمالی دوبله شدن صدای عرب نیا و داستان درخواست مرخصی یکروزه او و مخالفت حاتمی کیا. هر چند دلیل اصلی و قطعی این اختلاف هیچ گاه مشخص نشد اما بالاخره یکی از این احتمالات یا مجموعه ای از آنها، ماجرا را تا پای خواباندن پروژه پیش برد. البته تهیه کننده سعی کرد همه ماجرا را تکذیب و با ریش سفیدی قضیه را حل کند.
صحبت های متناقض او با پژمان لشگری پور که آن روزها عنوان عجیب «رابط فرهنگی فیلم» را داشت، بیشتر به این شایعات دامن زد؛ «در یک پروژه که چهار ماه فیلمبرداری دارد و کار سنگینیاست، طبیعتا ممکناست اختلاف نظر وجود داشته باشد.»
می گویند در همین مرحله، اصلا حاتمی کیا قید حضور عرب نیا را زده و حتی رضا عطاران تست گریم هم داده اما تمام نشدن فیلمبرداری «قلب یخی» مانع حضور او بوده. بعد از عطاران، حاتمی کیا بار دیگر بازیگر پیش بینی نشده ای را برای بازی در این نقش دعوت کرد؛ مانی حقیقی اما ظاهرا در همان روزهایی که تست گریم حقیقی هم جواب داده بود و دو طرف می رفتند تا قراردادشان را نهایی کنند، عرب نیا از موضعش کوتاه آمد و دوباره به پروژه برگشت.
می خوای بیا، می خوای نیا!
گویا پادرمیانی بزرگترها برای سر و سامان پیدا کردن اوضاع، خیال خوشبینانه ای بیش نبوده. در روزی که قرار بود آخرین سکانس فیلم در «دهکده مقاومت» جلوی دوربین برود، با وجود آمادگی همه عوامل صحنه، عرب نیا بدون هیچگونه توضیح و هماهنگی قبلی سر صحنه حاضر نشد و به این ترتیب برای دومین بار فیلمبرداری متوقف شد. می گویند حاتمی کیا هم به شدت از این حرکت عرب نیا عصبانی شده و در واکنش به این حرکت، جایگزینی یک نابازیگر را به صلح و مصالحه ترجیح داده و حتی به عرب نیا پیغام داده «می خواهی بیا، میخواهی نیا». بعد هم فیلمنامه سکانس آخر را جوری تغییر داده که نیازی به حضور بازیگر نقش شهید چمران نباشد! در پلان های آخر فیلم، نماها از دور فیلمبرداری شده و برای جایگزینی عرب نیا، بدل او را با گریم جلوی دوربین فرستاده اند.
من برده نیستم!
نه حاتمی کیا، نه عرب نیا در این روزهای پرحاشیه لام تا کام درباره ماجرای اختلافشان حرفی نزدند تا اینکه لشگری پور و علی قائم مقامی، مدیر تولید فیلم روی خط برنامه «هفت» آمدند و به سوالات گبرلو پاسخ گفتند. لب کلام آنها این بود که «قرار بود سکانس آخر فیلم را بگیری که آقای عرب نیا تشریف نیاوردند. ایشان مشکلاتی داشتند اما از طرف ما خلف وعده ای نشده بود.»
اینجا بودکه عرب نیا بالاخره سکوتش را شکست، روی خط تلفن آمد و گفت نه به خاطر خودش، بلکه به خاطر اشاره به ضعف هایی که دامنگیر سینمای ایران شده حرف می زند. البته با صدایی گرفته که آن را هم یادگاری سرماخوردگی سر فیلم اعلام کرد. آقای بازیگر که توپش پر بود، حرف های آن دو نفر را تکذیب کرد: «من قراردادیداشتم و به مفادش پایبند بودم، اما دوستانی بودندکه می خواستند این مفاد را زیر پا بگذارند. این دوستان به سیستم برده داری معتقد بودند، در حالی که من به این سیستم اعتقاد ندارم و به رعایت اصول حرفه ای معتقدم.»
عرب نیا خودش می گوید چون قراردادش تمام شده، ترجیح داده جلوی دوربین نرود؛ «بحث حضور نیافتنم سر صحنه فیلمبرداری به خاطر دستمزد دروغ است. زمان قرارداد به پایان رسیده بود. من 4 ماه و 20 روز قرارداد داشتم که به آن پایبند بودم. به خاطر همین نتوانستم سفر حج ام را بروم و فیلم خودم را شروع کنم. مسوولان هم باید پروژه را با زمان من هماهنگ می کردند.»
او در آخر حرف هایش اعلام کردحاضر است در یک برنامه تلویزیونی روبروی مسوولان پروژه بنشیند و حرف بزند. صحبتی که در مقابل درخواست ما برای مصاحبه هم تکرار شد؛ «فقط حاضرم با حاتمی کیا در تلویزیون مناظره کنم.»
جنجال های آقای بازیگر در دنیای مجازی هم حاشیه های بامزه ای دارد
قوی باش حاتمی کیا!
سایت رسمی فیلم «چ» (به آدرس che-movie.ir)، از همان اولین روزهای کلید خوردن تمرینات و دورخوانی بازیگرها، فیلم و عکس هایی از مراحل مختلف ساخت فیلم را منتشر کرد اما از اخبار خبری نبود. پایین هر کدام از این فیلم های پشت صحنه و عکس ها و البته خبرهای سایت های دیگر، نظرات جالبی درباره نجال عرب نیا منتشر شده که خواندن بخشی از آنها خالی از لطف نیست.
موسی/ قوی باش ابراهیم حاتمی کیا! محکم بایست. نترس! باور کن چمران از مختار بزرگتر است. هر چند مختار عاقبت به خیر شد و مایه سرور قلب شیعه اما چمران، خمینی را در کربلایش تنها نگذاشت. به وقتش شهید شد. تاخیر نکرد در دهلاویه. مخاطرات مختار، خراب می کند خاطرات چمران را.
مجتبی/ واقعا شما معیار سنجش ایمان آدما هستین؟ خجالت داره! اگه خدا عرب نیا رو دوست نداشت، هیچ وقت به ذهن امثال میرباقری و حاتمی کیا خطور نمیکرد ایشونو واسه نقش مختار و چمران انتخاب کنن. این چیزا یه عنایتی می خواد که متاسفانه شامل همه کسی نمی شه.
مجتبی/ تو رو به پیغمبر، حق بدین! طرف سفر حج خودشو کنسل کرده به خاطر بی برنامگی. این وسط نه عرب نیا، نه حاتمی کیا مقصر نیستن. آتیش از جای دیگه داره شعله می کشه.
اشکان ش/ آقای عرب نیا! رک و راست بگو مشکلت با حاتمی کیا چه بوده و اینقدر اصولگرا بودن و اخلاق کرفه ای و چهار ماه و بیست روز قرارداد و حرف های قشنگ صرفا روی کاغذ رو به رخ نکش. شما بار اولت که نیست. روحیه خاصی داری. قبلا هم با کیمیایی مشکل داشتی دیگه، نداشتی؟ یادمون که نرفته. اینجا ایرانه و جریان Star Power رایج در هالیوود رو نداریم. اونجا ممکنه که مثلا مل گیبسن، از کارگردانی یک سکانس از Payback راضی نباشه و اصلا خودش اون سکانس رو کارگردانی کنه، یا براندوی فقید سر فیلم Score شخصا فرانک از کارگردان رو از صحنه بیرون کنه؛ اما اینجا از این خبرها نیست. تازه اونجا هم بازیگر جرات نمی کنه با یه کارگردان بزرگ دربیفته. شما رفتی سراغ یکی از بهترین کارگردان های سینمای این مملکت. قضیه از نظر من با گفته ها و شنیده ها، اختلاف شما و حاتمی کیاست. این همه هیاهو برای چند هفته اضافه شدن به یک پروژه سنگین و پرخرج؟ لااقل به حرمت حاتمی کیا کوتاه می اومدی. والله زشته سرماخوردگیت رو هم با تیکه پرونی گردن فیلم بندازی. ای بابا. خدا رو شکر که برخلاف پیش بینی شما در ابتدای مکالمه تلفنی دیشب، تک سرفه ای بیشتر در کار نبود و کلامتان با بیانی سلیس منعقد شد.
محسنی/ عزیزم حاتمی کیا رفته سراغ عرب نیا، نه عرب نیا سراغ اون. به تعهداتشون در قبال عرب نیا عمل نکردند.
مریم/ کاملا مشخصه که مشکل ایشون پوله. حالا یه روز بیشتر کار می کردن چی می شد؟ احتمالا دستمزد کمی هم نگرفته باشن! ایشون غرور کاذب دارن و باید اخلاقشون رو عوض کنن. نقش مختارو بازی کردن، خود مختار که نیستن!
کبیر/ عرب نیا برای چ قرارداد سفید امضا کرده، پس مشکل مالی نیست.
چرا کسی صاف و پوست کنده درباره حواشی پیش آمده توضیح نمی دهد؟
هیزم به آتش شایعات
از وقتی خبر غیبت عرب نیا در سکانس پایانی چ منتشر شد، سایت های خبری پر شد از پچ پچه های راست و دروغی که هیچ کس حاضر نبود به آنها جواب درستی بدهد و این غائله حرف و حدیث و گمانه زنی را بخواباند. صحبت های بازیگر و عوامل تولید فیلم در هفت هم نه تنها گرهی از ابهام ماجرا باز نکرد، که به سوالات پیش آمده افزود.
برای روشن تر شدن ماجرا، خواستیم از بازیگران نقش مکمل فیلم - که شاید به واسطه مشاهداتشان سر صحنه، اطلاعات بیشتری می داشتند - پرس و جو کنیم. اولی گله کردکه ما 127 مین نفری هستیم که برای سوال درباره این قضیه با او تماس گرفته ایم، پرسید چرا سراغ روابط عمومی یا خود حاتمی کیا و عرب نیا نمی رویم و چرا اصلا دنبال این چیزها را می گیریم، وقتی این همه اتفاقات خوب در سینما هست؟ دست آخر هم اعتراض کرد که جوان ها گناه دارند به خدا، بس که همه اش در سینما دعوا می بینند.
دومی هم صادقانه گفت خبری از این ماجراها نداشته، تا زمانی که برنامه «هفت» را دیده. الان هم همانقدری می داند که دیگران می دانند ناراحت بود برای خانواده سینما و فکر میکرد باید اختلافاتش را درون خودش حل کند و نگذارد به سمت حاشیه ها کشیده شود. گفت اینها که من از ماجرا شنیدم، با کدخدامنشی و پادرمیانی قابل حل بوده، مگر اینکه ماجرای دیگری وسط باشد که خود بزرگواران نخواهند از آن حرف بزنند.
حتی با دفتر تهیه چ هم تماس گرفتیم تا از طریق ارتباط با مدیر تولید فیلم - که در هفت هم حاضر شده بود - بتوانیم کمی از ابهامات پیش آمده را کم کنیم اما با این پاسخ مواجه شدیم که اجازه ندارند شماره ایشان را به ما بدهند!
سکوت نقش آفرینان اول این جنجال پر سروصدا، همه چیز را مستعد شایعه و حاشیه سازی های بیشتر می کند. کاش آنها که از هیزم رساندن مطبوعات و سایت های خبری به آتش شایعات گله می کنند، حواسشان باشد نمی شود روی خط تلفن رسانه ملی برای میلیون ها نفر ابهام ساخت و بعد سکوت کرد و انتظار داشت کسی سوالی نپرسد. آن هم درباره پروژه ای که هزینه اش را دولت پرداخت می کند (تهیه کننده فیلم فارابی است) و به این ترتیب سرنوشت و چند و چونش بیشتر به مردم مربوط می شود.
قطعا تک تک این میلیون ها نفر نمی توانند از عوامل چیزی بپرسند و آنها هم نمی توانند به فرد فرد دوستدارانشان جواب بدهند. رسانه ها قرار است واسطه این دو باشند. تلخی ماجرا وقتی به اوج می رسد که می بینیم تمام این تنش ها و تلخی ها بر سر فیلمی است درباره یکی از مهمترین و اسطوره ای ترین شخصیت های اول انقلاب، که همه عوامل کوچک و بزرگ فیلم، ادعای ارادت و علاقه به آن بزرگوار را دارند ...
نقش آفرینی های چند سال اخیر عرب نیا در سینما، چنگی به دل نمی زند
هنوز شوکران
این فهرستی است از کارهای سینمایی چهار سال اخیر عرب نیا که حین یا بعد از اتمام فیلمبرداری «مختار» در آنها بازی کرده. نقش ها و فیلم هایی که مرورشان چیزی به کارنامه سینمایی عرب نیا اضافه نمی کند و همچنان آخرین حضور موثر، دیدنی و به یادماندنی او روی پرده، به نقش «محمود بصیرت» در «شوکران» بهروز افخمی برمی گردد که 12 سال پیش اکران شد.
طاووس های بی پر (1387)
کارگردان: جواد مزدآبادی
میزان فروش: 16 میلیون و 500 هزار تومان
فروش اندک فیلم نشان می دهد که در جذب مخاطبان ناکام بوده. از منتقدان هم امتیاز و تشویق ویژه ای دریافت نکرد. وقتی فیلمی دیده نمی شود، طبیعتا بازی بازیگرانش نیز به چشم نمی آید. «طاووس های بی پر» - که اسمش به زحمت در یاد کسی مانده - چیزی به کارنامه سینمایی عرب نیا اضافه نکرد.
صندلی خالی (1387)
کارگردان: سامان استرکی
میزان فروش: اکران نشده
کارگردانی و ساختار فیلم تا حدودی غیرمتعارف بود و ترکیب بازیگرانش هم جالب بود اما صندلی خالی رنگ اکران را ندید و مستقیما وارد شبکه نمایش خانگی شد. فضای سوررئال و عجیب و غریب «صندلی خالی» و فرم اپیزودیکش در کنار تعداد بازیگران در نقش های اصلی، مجال زیادی به هیچ کدام از هنرپیشه هایش نمی داد تا نقشی ماندنی از خود در ذهن ها ثبت کنند.
شکلات داغ (1388)
کارگردان: حامد کلاهداری
میزان فروش: 127 میلیون تومان
حضوری با گریمی متفاوت و در یک نقش کوتاه در فیلمی به تهیه کنندگی علیرضا سجادپور و کارگردانی جوانی کم تجربه به اسم حامد کلاهداری. بازی خوب عرب نیا در شکلات داغ، به خاطر حضور نسبتا کم رنگش در داستان فیلم، چندان به چشم نیامد.
خاک و آتش (1389)
کارگردان: مهدی صباغ زاده
میزان فروش: 6 میلیون و 600 هزار تومان
فیلمی که یکی از اکران های مرده پارسال (یعنی از بعد جشنواره تا قبل از اکران عید) به آن رسید و فروش واقعا ناامیدکننده ای داشت. یکی از معدود تجربه های عرب نیا در سال های اخیر با یک کارگردان باسابقه، به حاصل درخشان و ماندگاری نرسید.
پرتقال خونی (1390)
کارگردان: سیروس الوند
میزان فروش: 476 میلیون و 700 هزار تومان
آثار سیروس الوند همیشه از کف استانداردی برخوردار بوده اند و بازیگران فیلم های او هم این کف را حفظ کرده اند. حضور عرب نیا این بار موثرتر از فیلم های پیشین بود؛ هر چند بازی اش در پرتقال خونی، به شدت تحت تاثیر حاشیه های جنجالی ارتباط با همبازی اش (حامد بهداد) قرار گرفت که به «هفت» هم کشیده شد.
پنهان (1390)
کارگردان: مهدی رحمانی
میزان فروش: 141 میلیون تومان
کاراکتر نقش اول فیلم جای هنرنمایی خاصی به عرب نیا نمی داد و گرچه در سن و سالی بالاتر از خودش بازی می کرد، کم و بیش تکرار شمایل های پیشین بود. ستاره سابق همچنان مترصد بازگشتی خیره کننده است. شاید پروژه حاتمی کیا (حتی با پایان بندی عجیب فعلی!) بتواند به نقطه عطف جدیدی در کارنامه سینمایی او مبدل شود باید منتظر اکران «چ» در جشنواره ماند.
درست در همین لحظه ها، آکتور اصلی نقش «مصطفی چمران» کلاه بافتنی آبی و قرمزش را روی سر کشیده و روی یکی از صندلی های سالن فرهنگسرای «اندیشه» مشغول تماشای نمایشنامه خوانی خیریه تئاتری ها برای زلزله زده های آذربایجانی است. پرونده فیلمبرداری «چ» بعد از حدود 150 روز کار، فقط با یک روز تاخیر نسبت به زمانبندی پروژه، بدون حضور بازیگر نقش اول فیلم بسته شد اما بعید است آتش این جنجال تازه، لااقل تا بعد نمایش فیلم در جشنواره سرد شود. گزارشی که در ادامه می خوانید، با توجه به اخبار منتشر شده در چند ماه گذشته، در خبرگزاری ها، سایت ها و مطبوعات سینمایی تهیه شده است.
از عطاران تا فریبرز
حاتمی کیا برای نقش اول هفدهمین فیلمش بازیگری می خواست که پتانسیل بازی در نقش شخصیت کاریزماتیکی مثل شهید مصطفی چمران را داشته باشد. کسی که بتواند خودش را جای یک چریک شاعر مسلک و یک جنگجوی دانشمند بگذارد. امین تارخ و سعید نیک پور اولین نفرهایی هستند که پای میز مذاکره می آیند و دومی تست گریم هم می دهد. مذاکره با حامد بهداد بنا به دلایلی نامعلوم سرانجام ندارد.
گزینه نهایی انتخاب می شود؛ رضا عطاران اما پای او هم به «چ» باز نمی شود، چون با «قلب یخی» قرارداد بسته. چند روز بعد سایت اختصاصی فیلم، تصویر فلوی بازیگری گریم شده را روی خروجی اش قرار می دهد تا گمانه زنی ها برای تشخیص نام نقش اول فیلم شروع شود. چهار روز بعد مهدی کریمی، تهیه کننده وقت چ می گوید با فریبرز عرب نیا به توافق رسیده اند.
به روایت آقای بازیگر، چهار ماه و 20 روز (به عبارتی یعنی تا 19 آذرماه) با او قرارداد می بندند. از قرار معلوم، حقوق ماهیانه ای هم برایش در نظر می گیرندو قرار می شود روزهای جمعه هم به عرب نیا استراحت بدهند. میگویند اودر طول این مدت یک سفر 25 روزه هم به خارج از کشور داشته که به دلیل حضور مداومش درتمام صحنه های فیلمبرداری، گروه سازنده مجبور شده اند در این مدت فیلمبرداری را تعطیل کنند. هر چند شنیده ها نشان می دهد عرب نیا به شدت مقید رعایت نظم و ترتیب زمانی بوده و سعی می کرده برای حاضر شدن در پشت صحنه و روبروی دوربین حاتمی کیا کاملا وقت شناس باشد.
آتش جان میگیرد
درگیری هایی که این روزها اینقدر رو و علنی شده، در حقیقت آتشی زیر خاکستر بوده است؛ دو ماه پیش که گروه سازنده در پاوه به سر می بردند، ناگهان خبر رسید عرب نیا و به دنبال آن الباقی تیم سازنده به تهران برگشته اند و فیمبرداری تعطیل شده. درباره علت اختلاف پیش آمده، شایعات زیادی مطرح است؛ از حرف هایی مثل اختلاف در نوع نگاه به شخصیت شهید چمران از سوی حاتمی کیا و عرب نیا و اختلاف تکنیکی در لحن و ادای دیالوگ ها تا شایعه احتمالی دوبله شدن صدای عرب نیا و داستان درخواست مرخصی یکروزه او و مخالفت حاتمی کیا. هر چند دلیل اصلی و قطعی این اختلاف هیچ گاه مشخص نشد اما بالاخره یکی از این احتمالات یا مجموعه ای از آنها، ماجرا را تا پای خواباندن پروژه پیش برد. البته تهیه کننده سعی کرد همه ماجرا را تکذیب و با ریش سفیدی قضیه را حل کند.
صحبت های متناقض او با پژمان لشگری پور که آن روزها عنوان عجیب «رابط فرهنگی فیلم» را داشت، بیشتر به این شایعات دامن زد؛ «در یک پروژه که چهار ماه فیلمبرداری دارد و کار سنگینیاست، طبیعتا ممکناست اختلاف نظر وجود داشته باشد.»
می گویند در همین مرحله، اصلا حاتمی کیا قید حضور عرب نیا را زده و حتی رضا عطاران تست گریم هم داده اما تمام نشدن فیلمبرداری «قلب یخی» مانع حضور او بوده. بعد از عطاران، حاتمی کیا بار دیگر بازیگر پیش بینی نشده ای را برای بازی در این نقش دعوت کرد؛ مانی حقیقی اما ظاهرا در همان روزهایی که تست گریم حقیقی هم جواب داده بود و دو طرف می رفتند تا قراردادشان را نهایی کنند، عرب نیا از موضعش کوتاه آمد و دوباره به پروژه برگشت.
می خوای بیا، می خوای نیا!
گویا پادرمیانی بزرگترها برای سر و سامان پیدا کردن اوضاع، خیال خوشبینانه ای بیش نبوده. در روزی که قرار بود آخرین سکانس فیلم در «دهکده مقاومت» جلوی دوربین برود، با وجود آمادگی همه عوامل صحنه، عرب نیا بدون هیچگونه توضیح و هماهنگی قبلی سر صحنه حاضر نشد و به این ترتیب برای دومین بار فیلمبرداری متوقف شد. می گویند حاتمی کیا هم به شدت از این حرکت عرب نیا عصبانی شده و در واکنش به این حرکت، جایگزینی یک نابازیگر را به صلح و مصالحه ترجیح داده و حتی به عرب نیا پیغام داده «می خواهی بیا، میخواهی نیا». بعد هم فیلمنامه سکانس آخر را جوری تغییر داده که نیازی به حضور بازیگر نقش شهید چمران نباشد! در پلان های آخر فیلم، نماها از دور فیلمبرداری شده و برای جایگزینی عرب نیا، بدل او را با گریم جلوی دوربین فرستاده اند.
من برده نیستم!
نه حاتمی کیا، نه عرب نیا در این روزهای پرحاشیه لام تا کام درباره ماجرای اختلافشان حرفی نزدند تا اینکه لشگری پور و علی قائم مقامی، مدیر تولید فیلم روی خط برنامه «هفت» آمدند و به سوالات گبرلو پاسخ گفتند. لب کلام آنها این بود که «قرار بود سکانس آخر فیلم را بگیری که آقای عرب نیا تشریف نیاوردند. ایشان مشکلاتی داشتند اما از طرف ما خلف وعده ای نشده بود.»
اینجا بودکه عرب نیا بالاخره سکوتش را شکست، روی خط تلفن آمد و گفت نه به خاطر خودش، بلکه به خاطر اشاره به ضعف هایی که دامنگیر سینمای ایران شده حرف می زند. البته با صدایی گرفته که آن را هم یادگاری سرماخوردگی سر فیلم اعلام کرد. آقای بازیگر که توپش پر بود، حرف های آن دو نفر را تکذیب کرد: «من قراردادیداشتم و به مفادش پایبند بودم، اما دوستانی بودندکه می خواستند این مفاد را زیر پا بگذارند. این دوستان به سیستم برده داری معتقد بودند، در حالی که من به این سیستم اعتقاد ندارم و به رعایت اصول حرفه ای معتقدم.»
عرب نیا خودش می گوید چون قراردادش تمام شده، ترجیح داده جلوی دوربین نرود؛ «بحث حضور نیافتنم سر صحنه فیلمبرداری به خاطر دستمزد دروغ است. زمان قرارداد به پایان رسیده بود. من 4 ماه و 20 روز قرارداد داشتم که به آن پایبند بودم. به خاطر همین نتوانستم سفر حج ام را بروم و فیلم خودم را شروع کنم. مسوولان هم باید پروژه را با زمان من هماهنگ می کردند.»
او در آخر حرف هایش اعلام کردحاضر است در یک برنامه تلویزیونی روبروی مسوولان پروژه بنشیند و حرف بزند. صحبتی که در مقابل درخواست ما برای مصاحبه هم تکرار شد؛ «فقط حاضرم با حاتمی کیا در تلویزیون مناظره کنم.»
جنجال های آقای بازیگر در دنیای مجازی هم حاشیه های بامزه ای دارد
قوی باش حاتمی کیا!
سایت رسمی فیلم «چ» (به آدرس che-movie.ir)، از همان اولین روزهای کلید خوردن تمرینات و دورخوانی بازیگرها، فیلم و عکس هایی از مراحل مختلف ساخت فیلم را منتشر کرد اما از اخبار خبری نبود. پایین هر کدام از این فیلم های پشت صحنه و عکس ها و البته خبرهای سایت های دیگر، نظرات جالبی درباره نجال عرب نیا منتشر شده که خواندن بخشی از آنها خالی از لطف نیست.
موسی/ قوی باش ابراهیم حاتمی کیا! محکم بایست. نترس! باور کن چمران از مختار بزرگتر است. هر چند مختار عاقبت به خیر شد و مایه سرور قلب شیعه اما چمران، خمینی را در کربلایش تنها نگذاشت. به وقتش شهید شد. تاخیر نکرد در دهلاویه. مخاطرات مختار، خراب می کند خاطرات چمران را.
مجتبی/ واقعا شما معیار سنجش ایمان آدما هستین؟ خجالت داره! اگه خدا عرب نیا رو دوست نداشت، هیچ وقت به ذهن امثال میرباقری و حاتمی کیا خطور نمیکرد ایشونو واسه نقش مختار و چمران انتخاب کنن. این چیزا یه عنایتی می خواد که متاسفانه شامل همه کسی نمی شه.
مجتبی/ تو رو به پیغمبر، حق بدین! طرف سفر حج خودشو کنسل کرده به خاطر بی برنامگی. این وسط نه عرب نیا، نه حاتمی کیا مقصر نیستن. آتیش از جای دیگه داره شعله می کشه.
اشکان ش/ آقای عرب نیا! رک و راست بگو مشکلت با حاتمی کیا چه بوده و اینقدر اصولگرا بودن و اخلاق کرفه ای و چهار ماه و بیست روز قرارداد و حرف های قشنگ صرفا روی کاغذ رو به رخ نکش. شما بار اولت که نیست. روحیه خاصی داری. قبلا هم با کیمیایی مشکل داشتی دیگه، نداشتی؟ یادمون که نرفته. اینجا ایرانه و جریان Star Power رایج در هالیوود رو نداریم. اونجا ممکنه که مثلا مل گیبسن، از کارگردانی یک سکانس از Payback راضی نباشه و اصلا خودش اون سکانس رو کارگردانی کنه، یا براندوی فقید سر فیلم Score شخصا فرانک از کارگردان رو از صحنه بیرون کنه؛ اما اینجا از این خبرها نیست. تازه اونجا هم بازیگر جرات نمی کنه با یه کارگردان بزرگ دربیفته. شما رفتی سراغ یکی از بهترین کارگردان های سینمای این مملکت. قضیه از نظر من با گفته ها و شنیده ها، اختلاف شما و حاتمی کیاست. این همه هیاهو برای چند هفته اضافه شدن به یک پروژه سنگین و پرخرج؟ لااقل به حرمت حاتمی کیا کوتاه می اومدی. والله زشته سرماخوردگیت رو هم با تیکه پرونی گردن فیلم بندازی. ای بابا. خدا رو شکر که برخلاف پیش بینی شما در ابتدای مکالمه تلفنی دیشب، تک سرفه ای بیشتر در کار نبود و کلامتان با بیانی سلیس منعقد شد.
محسنی/ عزیزم حاتمی کیا رفته سراغ عرب نیا، نه عرب نیا سراغ اون. به تعهداتشون در قبال عرب نیا عمل نکردند.
مریم/ کاملا مشخصه که مشکل ایشون پوله. حالا یه روز بیشتر کار می کردن چی می شد؟ احتمالا دستمزد کمی هم نگرفته باشن! ایشون غرور کاذب دارن و باید اخلاقشون رو عوض کنن. نقش مختارو بازی کردن، خود مختار که نیستن!
کبیر/ عرب نیا برای چ قرارداد سفید امضا کرده، پس مشکل مالی نیست.
چرا کسی صاف و پوست کنده درباره حواشی پیش آمده توضیح نمی دهد؟
هیزم به آتش شایعات
از وقتی خبر غیبت عرب نیا در سکانس پایانی چ منتشر شد، سایت های خبری پر شد از پچ پچه های راست و دروغی که هیچ کس حاضر نبود به آنها جواب درستی بدهد و این غائله حرف و حدیث و گمانه زنی را بخواباند. صحبت های بازیگر و عوامل تولید فیلم در هفت هم نه تنها گرهی از ابهام ماجرا باز نکرد، که به سوالات پیش آمده افزود.
برای روشن تر شدن ماجرا، خواستیم از بازیگران نقش مکمل فیلم - که شاید به واسطه مشاهداتشان سر صحنه، اطلاعات بیشتری می داشتند - پرس و جو کنیم. اولی گله کردکه ما 127 مین نفری هستیم که برای سوال درباره این قضیه با او تماس گرفته ایم، پرسید چرا سراغ روابط عمومی یا خود حاتمی کیا و عرب نیا نمی رویم و چرا اصلا دنبال این چیزها را می گیریم، وقتی این همه اتفاقات خوب در سینما هست؟ دست آخر هم اعتراض کرد که جوان ها گناه دارند به خدا، بس که همه اش در سینما دعوا می بینند.
دومی هم صادقانه گفت خبری از این ماجراها نداشته، تا زمانی که برنامه «هفت» را دیده. الان هم همانقدری می داند که دیگران می دانند ناراحت بود برای خانواده سینما و فکر میکرد باید اختلافاتش را درون خودش حل کند و نگذارد به سمت حاشیه ها کشیده شود. گفت اینها که من از ماجرا شنیدم، با کدخدامنشی و پادرمیانی قابل حل بوده، مگر اینکه ماجرای دیگری وسط باشد که خود بزرگواران نخواهند از آن حرف بزنند.
حتی با دفتر تهیه چ هم تماس گرفتیم تا از طریق ارتباط با مدیر تولید فیلم - که در هفت هم حاضر شده بود - بتوانیم کمی از ابهامات پیش آمده را کم کنیم اما با این پاسخ مواجه شدیم که اجازه ندارند شماره ایشان را به ما بدهند!
سکوت نقش آفرینان اول این جنجال پر سروصدا، همه چیز را مستعد شایعه و حاشیه سازی های بیشتر می کند. کاش آنها که از هیزم رساندن مطبوعات و سایت های خبری به آتش شایعات گله می کنند، حواسشان باشد نمی شود روی خط تلفن رسانه ملی برای میلیون ها نفر ابهام ساخت و بعد سکوت کرد و انتظار داشت کسی سوالی نپرسد. آن هم درباره پروژه ای که هزینه اش را دولت پرداخت می کند (تهیه کننده فیلم فارابی است) و به این ترتیب سرنوشت و چند و چونش بیشتر به مردم مربوط می شود.
قطعا تک تک این میلیون ها نفر نمی توانند از عوامل چیزی بپرسند و آنها هم نمی توانند به فرد فرد دوستدارانشان جواب بدهند. رسانه ها قرار است واسطه این دو باشند. تلخی ماجرا وقتی به اوج می رسد که می بینیم تمام این تنش ها و تلخی ها بر سر فیلمی است درباره یکی از مهمترین و اسطوره ای ترین شخصیت های اول انقلاب، که همه عوامل کوچک و بزرگ فیلم، ادعای ارادت و علاقه به آن بزرگوار را دارند ...
نقش آفرینی های چند سال اخیر عرب نیا در سینما، چنگی به دل نمی زند
هنوز شوکران
این فهرستی است از کارهای سینمایی چهار سال اخیر عرب نیا که حین یا بعد از اتمام فیلمبرداری «مختار» در آنها بازی کرده. نقش ها و فیلم هایی که مرورشان چیزی به کارنامه سینمایی عرب نیا اضافه نمی کند و همچنان آخرین حضور موثر، دیدنی و به یادماندنی او روی پرده، به نقش «محمود بصیرت» در «شوکران» بهروز افخمی برمی گردد که 12 سال پیش اکران شد.
طاووس های بی پر (1387)
کارگردان: جواد مزدآبادی
میزان فروش: 16 میلیون و 500 هزار تومان
فروش اندک فیلم نشان می دهد که در جذب مخاطبان ناکام بوده. از منتقدان هم امتیاز و تشویق ویژه ای دریافت نکرد. وقتی فیلمی دیده نمی شود، طبیعتا بازی بازیگرانش نیز به چشم نمی آید. «طاووس های بی پر» - که اسمش به زحمت در یاد کسی مانده - چیزی به کارنامه سینمایی عرب نیا اضافه نکرد.
صندلی خالی (1387)
کارگردان: سامان استرکی
میزان فروش: اکران نشده
کارگردانی و ساختار فیلم تا حدودی غیرمتعارف بود و ترکیب بازیگرانش هم جالب بود اما صندلی خالی رنگ اکران را ندید و مستقیما وارد شبکه نمایش خانگی شد. فضای سوررئال و عجیب و غریب «صندلی خالی» و فرم اپیزودیکش در کنار تعداد بازیگران در نقش های اصلی، مجال زیادی به هیچ کدام از هنرپیشه هایش نمی داد تا نقشی ماندنی از خود در ذهن ها ثبت کنند.
شکلات داغ (1388)
کارگردان: حامد کلاهداری
میزان فروش: 127 میلیون تومان
حضوری با گریمی متفاوت و در یک نقش کوتاه در فیلمی به تهیه کنندگی علیرضا سجادپور و کارگردانی جوانی کم تجربه به اسم حامد کلاهداری. بازی خوب عرب نیا در شکلات داغ، به خاطر حضور نسبتا کم رنگش در داستان فیلم، چندان به چشم نیامد.
خاک و آتش (1389)
کارگردان: مهدی صباغ زاده
میزان فروش: 6 میلیون و 600 هزار تومان
فیلمی که یکی از اکران های مرده پارسال (یعنی از بعد جشنواره تا قبل از اکران عید) به آن رسید و فروش واقعا ناامیدکننده ای داشت. یکی از معدود تجربه های عرب نیا در سال های اخیر با یک کارگردان باسابقه، به حاصل درخشان و ماندگاری نرسید.
پرتقال خونی (1390)
کارگردان: سیروس الوند
میزان فروش: 476 میلیون و 700 هزار تومان
آثار سیروس الوند همیشه از کف استانداردی برخوردار بوده اند و بازیگران فیلم های او هم این کف را حفظ کرده اند. حضور عرب نیا این بار موثرتر از فیلم های پیشین بود؛ هر چند بازی اش در پرتقال خونی، به شدت تحت تاثیر حاشیه های جنجالی ارتباط با همبازی اش (حامد بهداد) قرار گرفت که به «هفت» هم کشیده شد.
پنهان (1390)
کارگردان: مهدی رحمانی
میزان فروش: 141 میلیون تومان
کاراکتر نقش اول فیلم جای هنرنمایی خاصی به عرب نیا نمی داد و گرچه در سن و سالی بالاتر از خودش بازی می کرد، کم و بیش تکرار شمایل های پیشین بود. ستاره سابق همچنان مترصد بازگشتی خیره کننده است. شاید پروژه حاتمی کیا (حتی با پایان بندی عجیب فعلی!) بتواند به نقطه عطف جدیدی در کارنامه سینمایی او مبدل شود باید منتظر اکران «چ» در جشنواره ماند.
ارسال نظر