"دانشجویان را به زور از کشتی انقلاب خارج نکنید!"
پارسینه: اهمیت بحث فوق در این نکته نهفته است که امروزه به طور مستقیم وغیر مستقیم جلوی آزادی خواهی و آزاد اندیشی و نقادی دانشجویان گرفته می شود.
شناخت و تکیه بر کار ویژه ها ونیز بنیادهای معرفتی دانشگاه در بررسی وضعیت دانشگاه نقش به سزایی ایفا می کند دانشگاه در یک سطح محل پرورش وتولید متخصصین در رشته های گوناگون برای رفع نیازهای جامعه است واز همین رو علم آموزی اصلی ترین کار ویژه آن محسوب می گردد ودر سطحی دیگر محمل نقادی و به پرسش گرفتن پیش فرض های بدیهی انگاشته شده در حیطه های گوناگون می باشد.
اهمیت بحث فوق در این نکته نهفته است که امروزه به طور مستقیم وغیر مستقیم جلوی آزادی خواهی و آزاد اندیشی و نقادی دانشجویان گرفته می شود.
در این مورد باید بگویم دانشگاه محیطی است که افراد باید بتوانند عقیده و نظر خود را بیان کنند و بالطبع برای بیان عقیده افراد نیاز به فضای آزاد در دانشگاه دارند و همین نیاز به آزادی باعث می شود که دانشگاهی زنده وپویا باشد، چرا که حیات دانشگاه به میزان آزادی است که برای اندیشه ها ایجاد می کند و در واقع سوپاپ اطمینانی برای جمهوری اسلامی ایران است و در واقع یکی از ضرورت های اساسی برای هر نظام سیاسی تلقی می شود.
باید گفت تا اندیشه ی ابراز نشود و با اندیشه های مخالف خود برخورد نکند به هیچ وجه نمی توان از نقاط قوت و ضعف خود آگاهی یابد و بدون این آگاهی هر اندیشه ای محکوم به زوال است هرچه عرصه ابراز و اظهار اندیشه ها را کم کنیم، مجال بروز توانایی ها و استعدادهای ذاتی آن را کوچکتر کرده ایم و این نقص به مرور زمان همچون سد محکمی در برابر هر گونه پیشرفتی قرار می گیرد، هر گاه از آزادی بیان در دانشگاهها چشم پوشی شود و با دلایل واهی جلوی آن گرفته شود نتیجه ای که عاید می شود انفعالی شدن جامعه است.
هر گاه مسئولین و دانشگاهیان در جمهوری اسلامی بخواهند مانع آزادی بیان شوند نتایجی که حاصل می شود به مراتب بدتر از زمانی است که جامعه دارای آن است زیرا اگر این آزادی نباشد عقاید نادرست در جامعه مطرح نمی شود تا از بین برود بلکه در خفا و به صورت عوام فریبی باقی می مانند و دانشجویان به طرف آن کشیده می شوند اگر در دانشگاه تضارب آرا فراهم نیاید انسانها قالبی بار می آیند.
ممکن است برای زمانی محدود قالبی بودن دانشجویان آفتی نداشته باشد اما در مدت زمان طولانی و در عرصه تکامل وپیشرفت یک جامعه انسانهای قالبی که پویایی وخلاقیت آنی خود را به صورت طبیعی نداشته باشند مضر خواهند بود.
اگر تریبون اندیشه ها و اظهار نظر صرفا دسته عده ای خاص در دانشگاهها باشد و ذهن دانشجویان در معرض تنوع فکری و جدل درون ذهنی واقع نگردد رشد دانشجویان اگر متوقف نشود حداقل کارایی را نیز نخواهد داشت و این باعث می شود که دانشجویان و دانشگاهیان کانالیزه شوند و به یک نوع برداشت و تلقی و استنباط محصور شوند در دنیای متحول کنونی که هر روز افق های تازه در چشم انداز زندگی اجتماعی و علمی وفرهنگی انسان گشوده می شود و وقوع رویدادهای سیاسی، تغییراتی دائم را در روابط ملت ها واوضاع اجتماعی عالم پدید می آورد، دانشگاهیان در تنویر افکار عمومی آشنا کردن مردم با حوادث تازه زمان و تغییر خط و مشی اینده نقش اساسی را ایفا می کنند ممانعات از آزادی بیان در دانشگاهها برخی از افراد را به نومیدی می کشاند و عامه مردم را به امور سیاسی بی علاقه و بی تفاوت می سازد.
در چنین وضعیتی روند تحولات جامعه حالت ایستایی داشته و از دگرگونی خارج می شود در نتیجه دانشجویان به ابزارهایی برای قبول و اطاعت از دستورات بدون اظهار نظر درباره آنها مبدل می شوند قدرت حاکم نیز این سکوت و عدم تحرک را نشانه رضایت و توافق دانشگاهیان تصور خواهد نمود در این صورت است که دانشگاهها به سمت نابودی پیش خواهند رفت.
بحث آزادی پس از بیان یکی دیگر از مواردی است که دانشگاهها در گیر آن هستند و این امر باعث دامن زدن رکود در دانشگاهها می شود و این رکود در نهایت به بحث رکود علمی نیز منجر خواهد شد!
دیگر این است که با مباحث فکری باید برخورد فکری بشود نه برخورد امنیتی و سیاسی، این باید سرمشق مسئولین باشد این روزها به راحتی درخواست نشریه و درخواست تأسیس تشکل از سمت مسئولین رد میشود و یا به صورتی خلاف قانون با آنها برخورد میشود و اگر کسی حرفی بزند که مخالف جمعیت حاکم دانشگاه باشد او را در بعضی از دانشگاهها با دلایل واهی به کمیته انظباطی فرا می خوانند وفشارروحی روانی بر ذهن ودل دانشجو وارد می آورند.
و حقیقتا باید به آنها بگوییم به کجا چنین شتابان!
متأسفانه امروزه فضایی در دانشگاه شکل گرفته است که حتی دانشجویانی که در حیطه انقلاب برداشتهایی مخالف جماعت حاکم بر دانشگاه دارند طرد میشوند و به زور از کشتی انقلاب خارج میشوند.
در اخر می گوییم که انتظار میرود با توجه به شأنیت نظارتی، مجلس وضعیت دانشگاهها را مورد بررسی قرار دهد.
اهمیت بحث فوق در این نکته نهفته است که امروزه به طور مستقیم وغیر مستقیم جلوی آزادی خواهی و آزاد اندیشی و نقادی دانشجویان گرفته می شود.
در این مورد باید بگویم دانشگاه محیطی است که افراد باید بتوانند عقیده و نظر خود را بیان کنند و بالطبع برای بیان عقیده افراد نیاز به فضای آزاد در دانشگاه دارند و همین نیاز به آزادی باعث می شود که دانشگاهی زنده وپویا باشد، چرا که حیات دانشگاه به میزان آزادی است که برای اندیشه ها ایجاد می کند و در واقع سوپاپ اطمینانی برای جمهوری اسلامی ایران است و در واقع یکی از ضرورت های اساسی برای هر نظام سیاسی تلقی می شود.
باید گفت تا اندیشه ی ابراز نشود و با اندیشه های مخالف خود برخورد نکند به هیچ وجه نمی توان از نقاط قوت و ضعف خود آگاهی یابد و بدون این آگاهی هر اندیشه ای محکوم به زوال است هرچه عرصه ابراز و اظهار اندیشه ها را کم کنیم، مجال بروز توانایی ها و استعدادهای ذاتی آن را کوچکتر کرده ایم و این نقص به مرور زمان همچون سد محکمی در برابر هر گونه پیشرفتی قرار می گیرد، هر گاه از آزادی بیان در دانشگاهها چشم پوشی شود و با دلایل واهی جلوی آن گرفته شود نتیجه ای که عاید می شود انفعالی شدن جامعه است.
هر گاه مسئولین و دانشگاهیان در جمهوری اسلامی بخواهند مانع آزادی بیان شوند نتایجی که حاصل می شود به مراتب بدتر از زمانی است که جامعه دارای آن است زیرا اگر این آزادی نباشد عقاید نادرست در جامعه مطرح نمی شود تا از بین برود بلکه در خفا و به صورت عوام فریبی باقی می مانند و دانشجویان به طرف آن کشیده می شوند اگر در دانشگاه تضارب آرا فراهم نیاید انسانها قالبی بار می آیند.
ممکن است برای زمانی محدود قالبی بودن دانشجویان آفتی نداشته باشد اما در مدت زمان طولانی و در عرصه تکامل وپیشرفت یک جامعه انسانهای قالبی که پویایی وخلاقیت آنی خود را به صورت طبیعی نداشته باشند مضر خواهند بود.
اگر تریبون اندیشه ها و اظهار نظر صرفا دسته عده ای خاص در دانشگاهها باشد و ذهن دانشجویان در معرض تنوع فکری و جدل درون ذهنی واقع نگردد رشد دانشجویان اگر متوقف نشود حداقل کارایی را نیز نخواهد داشت و این باعث می شود که دانشجویان و دانشگاهیان کانالیزه شوند و به یک نوع برداشت و تلقی و استنباط محصور شوند در دنیای متحول کنونی که هر روز افق های تازه در چشم انداز زندگی اجتماعی و علمی وفرهنگی انسان گشوده می شود و وقوع رویدادهای سیاسی، تغییراتی دائم را در روابط ملت ها واوضاع اجتماعی عالم پدید می آورد، دانشگاهیان در تنویر افکار عمومی آشنا کردن مردم با حوادث تازه زمان و تغییر خط و مشی اینده نقش اساسی را ایفا می کنند ممانعات از آزادی بیان در دانشگاهها برخی از افراد را به نومیدی می کشاند و عامه مردم را به امور سیاسی بی علاقه و بی تفاوت می سازد.
در چنین وضعیتی روند تحولات جامعه حالت ایستایی داشته و از دگرگونی خارج می شود در نتیجه دانشجویان به ابزارهایی برای قبول و اطاعت از دستورات بدون اظهار نظر درباره آنها مبدل می شوند قدرت حاکم نیز این سکوت و عدم تحرک را نشانه رضایت و توافق دانشگاهیان تصور خواهد نمود در این صورت است که دانشگاهها به سمت نابودی پیش خواهند رفت.
بحث آزادی پس از بیان یکی دیگر از مواردی است که دانشگاهها در گیر آن هستند و این امر باعث دامن زدن رکود در دانشگاهها می شود و این رکود در نهایت به بحث رکود علمی نیز منجر خواهد شد!
دیگر این است که با مباحث فکری باید برخورد فکری بشود نه برخورد امنیتی و سیاسی، این باید سرمشق مسئولین باشد این روزها به راحتی درخواست نشریه و درخواست تأسیس تشکل از سمت مسئولین رد میشود و یا به صورتی خلاف قانون با آنها برخورد میشود و اگر کسی حرفی بزند که مخالف جمعیت حاکم دانشگاه باشد او را در بعضی از دانشگاهها با دلایل واهی به کمیته انظباطی فرا می خوانند وفشارروحی روانی بر ذهن ودل دانشجو وارد می آورند.
و حقیقتا باید به آنها بگوییم به کجا چنین شتابان!
متأسفانه امروزه فضایی در دانشگاه شکل گرفته است که حتی دانشجویانی که در حیطه انقلاب برداشتهایی مخالف جماعت حاکم بر دانشگاه دارند طرد میشوند و به زور از کشتی انقلاب خارج میشوند.
در اخر می گوییم که انتظار میرود با توجه به شأنیت نظارتی، مجلس وضعیت دانشگاهها را مورد بررسی قرار دهد.
منبع:
الف نیوز
ارسال نظر