آیا سیاسیون به ماه عسل محیط زیست خواهند رفت؟
پارسینه: زیست بوم/ مصطفي پناهي*: شهر بن در آلمان، در روزهای اخیر میزبان نخستین مجمع عمومی سازوکار بین الدولی تنوع زیستی و خدمات زیست بومی (IPBES) بود. نمایندگان 89 کشور دنیا، در طی این اجلاس، ارکان و رویه های عملیاتی موردنیاز را برای استقرار سازوکار تدوین نموده و موضوعات متنوعی ...
زیست بوم/ مصطفی پناهی*: شهر بن در آلمان، در روزهای اخیر میزبان نخستین مجمع عمومی سازوکار بین الدولی تنوع زیستی و خدمات زیست بومی (IPBES) بود. نمایندگان ۸۹ کشور دنیا، در طی این اجلاس، ارکان و رویه های عملیاتی موردنیاز را برای استقرار سازوکار تدوین نموده و موضوعات متنوعی را برای نزدیک ساختن مواضع و دیدگاه های دو جبهه «علم» و «سیاست» مورد بحث قرارداده و ساز و کارهائی را برای تسهیل همکاری و هماهنگی بین این دو رکن در دنیای معاصر فراهم سازد. درهمین زمینه، برنامه کاری و تشکیلات اداری سازوکار تا سال ۲۰۱۶ نیز درحال نهائی شدن است.
چندسالی است که تعدادی از کشورهای اثرگذار و فعال در زمینه حفاظت از تنوع زیستی در بین کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه، خواستار ایجاد چهارچوبی برای ایجاد تماس و تقویت همکاری های مشترک بین نهادهای سیاسی و مراجع تولید کننده دانش مرتبط با تنوع زیستی شده اند.
البته دراین میان، نباید نقش برخی از نهادها و سازمان های بینالمللی را نادیده گرفت. اولین حرکت ها دراین زمینه به شکل گیری جلساتی بازمی گردد که از سوی دولت فرانسه به طورجدی حمایت می شد. دولت ژاک شیراک درسال ۲۰۰۵ میزبانی اجلاسی با عنوان IMOSEB بود که طی آن، دل مشغولی های مربوط به رابطه تنوع زیستی و تغییراقلیم ونیز پیامدهای ناگوار آن بر ساکنین زمین به شکل جدی مطرح گردید و در آن، لزوم ایجاد یک شبکه جهانی کارشناسی برای فائق آمدن بر مشکلات جهانی تنوع زیستی، موردتأکید قرار گرفت.
بحث برسر چیست؟
سالهاست کارشناسان تنوع زیستی به این جمع بندی رسیده اند که:
- اولاً، برای موفقیت در دستیابی به هدف حفاظت از محیط زیست به طورعام و تنوع زیستی به طور خاص، به ناچار باید با رویکردهای توسعه ای غالب کنار آمد و به اصول استفاده پایدار متعهد بود. به همین دلیل، باید از تندروی و دادن شعارهای افراطی (حتی اگر به قیمت دست کشیدن از برخی ادعاها و مطالبات سنتی باشد که منبع کسب اعتبار اجتماعی و مشروعیت عرفی بوده) پرهیز کرد.
- ثانیاً، برای توفیق دراین راه باید بر اصحاب قدرت که عمدتاً سیاسیون و پیش کسوتان عرصه تصمیم گیریهای ملی را دربرمی گیرد، اثرگذاری کرد.
- ثالثاً، برای همراه ساختن سیاستمداران کشورها، باید سنجیده و با زیرکی رفتار کرد و به همین منظور، باید راهبرد داشت و با صبوری به دنباله روی از آن پایبند بود.
- رابعاً، بدون جلب توجه و مشارکت فعالین اجتماعی، شانس چندانی برای ماندن در زمین بازی اثرگذاران فرآیندهای توسعه ای وجود نخواهد داشت و غوغای دیوان سالاران توسعه گرا، فریادهای طرفداران محیط زیست را بدون شنونده خواهد گذارد.
با توجه به چنین واقعیاتی است که صاحب نظران و دست اندرکاران تنوع زیستی برای ایجاد تعاملی سازنده با سیاسیون، طرحی نو در انداخته و سازوکار IPBES را پایه گذاری کرده اند. این یعنی تلاشی تازه برای کم کردن سوء تفاهمهای فیمابین کارشناسان طرفدار حفظ تنوع زیستی و فعالین سیاسی کشورهای مختلف جهان از یک سو و برنامه ریزی برای آغاز فصلی تازه ازهمکاری های مشترک و سازنده بین طرفین از سوی دیگر.
IPBES به عنوان راهبرد جهانی جدید
برمبنای آنچه گفته شد، بازی جدید در زمین توسعه نیازمند برخورداری از سازوبرگی جدید و کارآمدتراست. از این رو، طرفداران حفاظت از تنوع زیستی از سال ۲۰۰۵ میلادی به این سو، به فکر ایجاد ساختاری جدید در تصمیم گیریهای بینالمللی برای تقویت و تعمیق نفوذ بر جان و اندیشه اهل سیاست افتاده اند. شکل گیری یک نهاد بین دولتی برای پرداختن به خدمات تنوع زیستی و اکوسیستم که به اختصار IPBES نام دارد، با همین نگاه مورد تعقیب است.
این نهاد نوظهور بسان نوزادی است که مراحل اولیه رشد و تمایز خود را پشت سر می گذارد. این رشد، تا حدود زیادی به اراده و توجه اغلب کشورهای جهان نیازمند است. جامعه جهانی را باید والدین سه کنوانسیون مهم محیط زیستی دانست که در اجلاس سران زمین ۱۹۹۲ در ریو متولد شدند. درطی این مدت، کنوانسیون ها به فرزندان رشیدی تبدیل شده اند که می توانند با نگاه های ضد محیط زیستی در گوشه و کنار جهان مقابله کرده و به شکلی عاقلانه برای آینده بهتر محیط زیست جهانی برنامه ریزی کند. به همین سبب برای IPBES چهار کارکرد مهم و اساسی درنظرگفته شده است:
- ارزیابی
- تولید دانش
- پشتیبانی سیاسی
- ظرفیت سازی
نهادهای سیاسی و علمی کشورهای قرار است در چهارچوب همین کارکردها به تعامل با یکدیگر بپردازند. تحقق و عملیاتی شدن کارکردهای چهارگانه، به طورمسلم با دشواریها و پیچیدگیهای فراوانی مواجه است و در مسیر زمان می تواند فراز و نشیب های زیادی را تجربه کند. در همین رابطه نباید از نفوذ شمار زیادی از کشورهای توسعه یافته در تعیین و خط مشی ها و تثبیت سیاست گذاری های IPBES غافل بود. کشورهایی که به تناسب هزینه ها و تلاش های خود، مایلند سهم بزرگی از این کیک تازه را براساس ملاحظات و منافع ملی خود به خود اختصاص دهند. برخی نظیر آلمان پس از یک جدال جدی سیاسی میزبانی دائمی را از آن خود کرده و برخی دیگر به دنبال کسب امتیاز بیشتر از این بازی جدید بوده و مایلند در تدوین قواعد اساسی، نقش پررنگ تری را به خود اختصاص دهند. به همین دلیل، از هیچ کوششی برای اثرگذاری بر فرآیندهای درحال شکل گیری و یا درحال تکامل مربوط به ساختار اداری و مدیریتی، برنامه کاری، کارکردها و جهت گیری های آتی فروگذار نیستند.
فرصت ها و چالش های در پیش رو
یکی از بزرگترین چالش های موجود، شکاف عمیق بین کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته از نظر ظرفیت های کارشناسی و مدیریتی است. اگر چه به دلیل دگرگونی های اخیر در جهان معاصر، تنوع خیره کننده ای از نظر ظرفیت حتی در بین کشورهای درحال توسعه و یا حتی توسعه یافته دیده می شود. بدون تردید، تکثرگرائی به عنوان یک واقعیت انکار ناپذیر در روابط بین المللی خودنمائی می کند و حتی در ساختار جدید IPBES که به دنبال تقویت رویکردهای نوین در نظام مدیریت تنوع زیستی از طریق تقریب دیدگاه های سیاسی و علمی است، همین جهت گیری به خوبی نمایان است. چنین واقعیتی را به خودی خود نمی توان فرصت و یا تهدید تلقی کرد. زیرا با زیاد شدن فاصله های ظرفیتی بین کشورها در درون گروه بندی های متعارف، طبیعتاً بازی برای کشورهای با ظرفیت های کمتر، دشوارتر خواهد شد.
از سوی دیگر، تقارن این رویداد جهانی با مشکلات بحران اقتصادی فراگیر در کشورهای توسعه یافته می تواند به کم رنگ تر شدن دیدگاه های کشورهای درحال توسعه که معمولاً مخاطب بسیاری از کمک های توسعه ای دراین باره هستند، بیانجامد. به گونه ای که کشورهای توسعه یافته تر، در اعطای کمک های مالی و فنی به چنین ساختارهائی معیارهای سخت گیرانه تری را وضع کرده و سلایق خود را با جدیت بیشتری مطرح کرده و انتظار دارند از سوی دیگران رعایت شود.
به هرحال کشورهای درحال توسعه ای که نیازهای متنوع و جدی از جهات مالی، دستیابی به دانش و فناوری های نوین برای مدیریت محیط زیست و تنوع زیستی خود دارند و درعین حال، با محدودیت فرصت های موجود برای مشارکت فعالانه در سازوکارهای بین المللی تصمیم گیری درمورد مسائل مهم تنوع زیستی مواجه هستند، از طریق ساختارهای جدیدی نظیر آنچه در IPBES درحال شکل گیری است، می توانند دراین زمینه مداخله جدی تر پیدا کنند و صدای خود را به گوش دیگران برسانند. علاوه برآن می توانند از این فرصت برای ترغیب و تشویق فعالین و دست اندرکاران مسائل سیاسی که به طورسنتی پای بندی چندانی برای موضوعات حفاظت از تنوع زیستی و محیط زیست نشان نمی دهند، استفاده کنند. این نگاه می تواند فرصت تاریخی برای کاستن از اختلاف نظرهای تاریخی بر سر اولویت بندی مسائل توسعه و محیط زیست در اختیار بگذارد.
البته آن دسته از کشورهایی که موضوع را چندان جدی نگرفته و برای هدایت ظرفیتها و یا تلاش برای شکل گیری ظرفیتهای جدید از نظر تعامل با ساختارهایی همچون IPBES اهمیت کمتری قائل هستند، در آینده این جنبش نه وزنی درخور خواهند داشت و نه مشارکتی اثرگذار. این دسته از کشورها، ناگزیر از پیروی از تصمیماتی هستند که دیگران در غیبت آنها اخذ خواهند نمود.
* استادیار دانشگاه و عضو هیات اعزامی جمهوری اسلامی ایران به اجلاس IPBES، بن، آلمان
ارسال نظر