رمزگشایی از پشت ماجرای مسمومیت سریالی دانش آموزان دختر
پارسینه: اولین مدرسه دخترانه در سال ۱۲۵۳ شمسی و به دست مبلغان مسیحی آمریکایی ساخته شد. این مدرسه که ناصرالدین شاه هم از آن دیدن کرد، مورد سوء ظن برخی علمای قشری و مردم قرار گرفت.
خبر مسمومیت دانش آموزان دختر مدارس مختلف کشور، باعث شوکه شدن و ناراحتی بسیاری از شهروندان و به خصوص والدین این کودکان شده است. این مساله زمانی ملتهبتر شد که برخی انگشت اتهام را به سمت گروههای تندرو و متعصب مذهبی نشانه گرفتند. بر اساس اعلام دادستانی حوادث اخیر عمدی بوده است و بر اساس ادعای برخی منابع، یک گروه مذهبی تندرو و جزم مسئول مستقیم این حملات بوده است.
حمله به مدارس دخترانه در ایران در حالی صورت گرفته که بسیاری از ایرانیان تا چند ماه پیش نگران ممنوعیت ورود دختران افغانستانی به مدرسه و دانشگاه بودند و گمان داشتند که این مساله در ایران کاملا حل شده و دیگر مانند دوران قاجار در سطح عمومی مطرح نمی شود. اما حوادث اخیر نشان داد که کشمکش مربوط به این مساله همچنان وجود داشته و می تواند آسیب های اجتماعی مختلفی داشته باشد.
در این گزارش قصد داریم مروری بر تاریخ تعلیم و تربیت رسمی دختران در ایران و کشمکش گروههای تندروی مختلف بر سر رفتن یا نرفتن دختران به مدرسه داشته باشیم. به راستی دختران ایران از چه زمانی وارد مدرسه شدند؟ آنها با چه چالش هایی روبهرو بودند و چگونه توانستند از پس این مشکلات برآیند؟ در این گزارش به این مسائل می پردازیم.
تاریخ تحصیل دختران پیش از شکلگیری مدارس
دختران پیش از شکل گیری مدارس نوین در اواسط دوران قاجاریه، می توانستند به مکتبخانهها بروند. این رسم از زمان بسیار قدیم رواج داشت و فقط مختص ایران نبود و در شهرها و روستاهای عراق، سوریه، لبنان، مصر، پاکستان و هند و برخی بلاد دیگر اسلامی هم رواج داشت. مشهور است که لیلی و مجنون در مکتبخانه با هم آشنا و از همانجا دلباخته هم شدند. این داستان نشان می دهد که ورود زنان و دختران به مکتب خانه جایز بود و آنها می توانستند تعلیم ببینند.
با وجود این، هر چه سن دختر بالاتر می رفت ادامه تحصیل او سختتر می شد. دخترانِ غالبا شهری در کودکی به مساجد و مکتبخانهها می رفتند و تحت تعلیم معلمان زنی به نام "میرزا باجی" یا "ملا باجی" آموزش می دیدند. با این حال، بعد از تعلیم مقدماتی دیگر نمی توانستند وارد مدارس بزرگتر و رسمی شوند. در اسناد تاریخی شواهدی مبنی بر ورود زنان به مدارس بزرگی چون نظامیه وجود ندارد. تا قبل از مشروطه غالب دختران اشراف زاده یا فرهنگی در خانه تعلیم می دیدند. در اندکی مواردی هم برخی زنان جواز ورود به حوزه های علمیه را می یافتند که البته تعداد آنان بسیار کم بوده است.
تا پیش از شکل گیری مدارس نوین، غالب زنان تنها می توانستند سطح مقدماتی دروس یعنی خواندن و نوشتن و قرائت و حفظ قرآن را در مکتب خانه ها آموزش ببینند و بعد از آن باید از آموزش های مربوط به خانهداری یعنی آشپزی، دوخت و دوز و... بهره می بردند و یکسره از فضای درس و بحث و مدرسه دور می شدند.
مروری بر نخستین مدارس امروزی در ایران
اولین مدرسه امروزی و نوین در ابتدای سلطنت ناصرالدین شاه و به دستور امیرکبیر ساخته شد. این مدرسه یعنی دارالفنون مختص پسران بود و زنان و دختران اجازه ورود به آن را نداشتند. اولین مدرسه دخترانه در سال ۱۲۵۳ شمسی و به دست مبلغان مسیحی آمریکایی ساخته شد. این مدرسه که حتی ناصرالدین شاه هم از آن دیدن کرد، مورد سوء ظن برخی علمای قشری و مردم قرار گرفت چرا که گمان می رفت به قصد مسیحی کردن دختران احداث شده است، به همین دلیل به دستور دولت وقت، ورود دختران مسلمان و ایرانی به این مدرسه و سایر مدارس نوین ممنوع اعلام شد و فقط دختران غیرمسلمان یا فرنگی می توانستند در آنجا درس بخوانند.
بعد از این، برخی زنان فرهیخته آن زمان مانند طوبی رشدیه یا رباب مرعشی در خانه خود شروع به آموزش مدرن دختران کردند که این محافل نیز با مخالفت قشریون مواجه شد و به زودی تعطیل گردید.
تا زمان انقلاب مشروطه چند محفل آموزشی دخترانه دیگر به وجود آمد که هر بار با مخالفت گروه های تندرو تعطیل شد. بعد از انقلاب مشروطه و افزایش آزادی های اجتماعی، مدارس امروزی دخترانه آرام آرام ظهور پیدا کردند. گروهی از نمایندگان مجلس اصرار داشتند که دختران همانند پسران وارد مدارس شوند به همین دلیل، روند ساخت مدارس دخترانه تسهیل شد. اولین مدرسه دولتی داخلی در تهران در سال ۱۲۸۶ شمسی گشایش یافت. نام این مدرسه «دبستان دوشیزگان» بود. مؤسس آن، بی بی خانم وزیرف همسر موسی خان میرپنج، از اهالی تحصیلکرده قفقاز بود. این دبستان، دختران بین ۷ تا ۱۲ سال را می پذیرفت و دارای ۵ معلم زن بود. به جز این مدرسه، می توان از مدرسه ناموس که آن هم در ۱۲۸۶شمسی به کوشش طوبی آزموده آغاز به کار کرد و نیز مدرسه «ترقی بنات» که توسط ماھرخ گوھرشناس در ۱۲۸۸ شمسی تاسیس شد، نام برد. البته نباید از خاطر برد که مدرسه ترقی به سرعت تعطیل شد. زمانی که شوھر ماهرخ گوهرشناس فهمید که او مدرسه ای تاسیس کرده او را متھم کرد که از دایره دین پا بیرون نھاده و با عمل شرم آور خود موجب بدنامی خانواده گردیده است به همین دلیل، مدرسه ترقی بنات عمر زیادی نداشت.
تلاشی که بالاخره به ثمر نشست
مدارس دخترانه امروزی با روی کار آمدن رضاشاه افزایش یافت و اگرچه گروهی از خانواده ها هنوز به این موسسات اعتماد نداشتند اما در تهران و برخی شهرهای مهم ایران رواج یافت.
مدارس دولتی دخترانه از دهه ۳۰ به بعد در بیشتر روستاها و شهرهای کشور ساخته شد و با فرهنگ سازی چند دهه ای و افزایش درک خانواده ها، بیشتر دختران به آن مدارس رفته و از حق آموزش برخوردار شدند. تا اواسط دهه ۴۰ تقریبا بیشتر دختران توانستند به دبستان ها رفته و سواد خواندن و ندشتن یاد بگیرند. بعد از انقلاب هم ورود دختران به دبیرستان ها فراگیر شد و در دهه ۷۰ و ۸۰ هم راه ورود دختران به دانشگاه ها هموار گردید و آنها بیشترین قشر افراد تحصیل کرده را شامل شدند.
در واقع، چالش تعلیم و تعلم دختران ایرانی پس از سالها محرومیت و حدود ۲۰۰ سال مبارزه و تلاش نافرجام، بالاخره به نتیجه رسید و تا آنجا پیش رفت که اکنون هیچ خانواده ای با هر فکر و فرهنگی، اجازه نمی دهد دخترش از حق تحصیل محروم باشد. /خبر فوری
چرا میخواین این مسایل رو به گروه تند رو نسبت بدید نه گروه معاند !!!!!!!!!!!! کار خودشونه. باز اومد جلو !!!!!!!!!!!!! چرا یک لحظه فکر نمیکنید کار همون کسانی هست که مهسا امینی رو کشتن !!!! این همه شر درست کردن !!!!! مهسا امینی بیمار بود و احتمالا کسی کاتالیزور مرگش با همین روش ها شد !!!!!!!! چرا نمیگید جنگ ترکیبی یه ور ایجاد نا امنی هست واسه مردم تو هر طیف !!!!! کار گروه تند رو است !؟ خوب این گروه تند رو چرا جوری مسموم میکنه که معلم ها و کادر مدارس مشکل براشون پیش نمیاد !!!!!!! من نمیدونم چرا امنیت ساکت هست و چیزی نمیگه !!!