احمد عابدزاده برای همیشه از ایران رفت؟

پارسینه: طبق شنیدهها احمد عابدزاده چندی پیش راهی آمریکا شده و احتمالا قصد اقامت در این کشور را خواهد داشت.
به گزارش همشهری آنلاین احمدرضا عابدزاده اسطوره دروازهبانی فوتبال ایران و پیشکسوت سالهای دور هر دو باشگاه مطرح فوتبال ایران که بعد از خداحافظی از فوتبال تجربه کوتاه مربی دروازهبانی را نیز در کارنامه دارد طبق شنیدهها چندی پیش راهی آمریکا شده و احتمالا قصد اقامت در این کشور را خواهد داشت.
عابدزاده که در سالهای اخیر در شمال کشور به رستورانداری روی آورده بود در این مدت اخیر نیز همچنان با انجام کارهای بدنی و بدنسازی، بدن خود را آماده نگه داشته تا حتی در دوران پیشکسوتی در وضعیت ایدهآل باشد. این چهره دوستداشتنی فوتبال ایران که در دوره بازیگری در هر دو باشگاه استقلال و پرسپولیس، علاقهمندان زیادی داشت در ماههای اخیر تلاشهایی به خرج داد تا امیر پسرش را به پرسپولیس لینک کند که درنهایت با تمدید قرارداد با بیرانوند، این امر منتفی شد. البته طبق شنیدهها این چهره قصد دارد هر چند ماه یک بار بهمنظور رسیدگی به امور شخصی راهی کشورمان شود. عابدزاده 57 ساله 73 بازی ملی را در کارنامه دارد و همراه با این تیم و سایر تیمهای باشگاهی نیز به افتخاراتی دست پیدا کرده است.
__ بسمه تعالی --- با سلام و احترام بر مدیر گرامی و تمام اعضاء . کارکنان محترم ، پارسینه دوست داشتنی که فضای بسیار خوبی را فراهم آورده اید ، در آن با کاربران خوب بگفت و گو می پردازیم . گرچه اکنون مدت زیادی است که گوئی دل این حقیر نا چیز را غم احاطه کرده است زیرا نام های شریف دوستان را زیارت نمی کنم ، ممکن است عزیزی بفرماید تو چرا اینقدر احساساتی هستی ؟! ولی بنده از اینگونه احساساتی بو دنم ذره ای نا خشنود نیستم چون دوست داشتن دوستان امر نا معقولی نیست حتی دوستان خوبی مانند جناب سروش عزیزم که گاهی نیز با کلام خاص خودشان مورد عنایت و نوازشم قرار میدادند نظیر این که از این سایت برو بیرون و مثلاََ گورت را گم کن . آری حالا آرزو می کنم که بیایند و همانگونه باز هم نوازشم بدهند که هرچه از دوست رسد نیکوست ولی افسوس هرچه التماسشان می کنم نتیجه ای نمی گیرم خیلی نگرانم که نکند خدای نا خواسته اتّفاق نا مطلوبی برای آن عزیز افتاده باشد . اما آمدنم در این صفحه بدان امید بود که جناب شیر عزیز مازندران ( ببر مازندران ) محفظه اللّه تعالی را زیارت کنم و نظر شان را بخوانم اما گویا توفیقی نداشته ام . آب حیات من است خاک سر کوی دوست _گر دو جهان خرمیست ما و غم روی دوست _ولوله در شهر نیست جز شکن زلف یار _فتنه در آفاق نیست جز خم ابروی دوست_داروی مشتاق چیست زهر ز دست نگار _مرهم عشاق چیست زخم ز بازوی دوست_دوست به هندوی خود گر بپذیرد مرا
گوش من و تا به حشر حلقه هندوی دوست _گر متفرق شود خاک من اندر جهان _اد نیارد ربود گرد من از کوی دوست _
گر شب هجران مرا تاختن آرد اجل _روز قیامت زنم خیمه به پهلوی دوست _هر غزلم نامهایست صورت حالی در او_نامه نوشتن چه سود چون نرسد سوی دوست _لاف مزن سعدیا شعر تو خود سحر گیر _سحر نخواهد خرید غمزه جادوی دوست