ماجرای سیلی محکمی که خسرو شکیبایی به گوش بیتا فرهی زد!
پارسینه: بهترین کار این بود که به بیتا فرهی نگوییم که خسرو میخواهد بزندش، چون ناخودآگاه گارد میگرفت و این روی بازیاش اثر میگذاشت.
به گزارش پارسینه و به نقل از خبر آنلاین؛ بهترین کار این بود که به بیتا فرهی نگوییم که خسرو میخواهد بزندش، چون ناخودآگاه گارد میگرفت و این روی بازیاش اثر میگذاشت.
این را به خسرو گفتم و توضیح دادم که یک سیلی بیشتر نیست دیگر، حالا بعداً خودمان یکجوری توجیهش میکنیم!
این پلان را در یک برداشت گرفتیم و بعدش دیدم خسرو رفته یک گوشه و دارد زارزار گریه میکند، از بس که وجدانش ناراحت شده بود و بیتا هم همینقدر شوکه بود. ولی پلان خیلی خوب از آب درآمد! البته من ته دلم بابت این حقهبازی شرمگین بودم، ولی چارهای نبود.
جبر هنر خِرم را گرفته بود!
اگر بیتا خبر داشت قرار است سیلی بخورد محال بود بتواند این حیرت و جا خوردن را در بازیاش به این خوبی اجرا کند!
دقیقا کاری کرد که کارگردان و مارلون براندو با هنرپیشه زن فیلم آخرین تانگو در پاریس کردن !!!!!! منتها آن فیلم به مقتضای فیلم خارجی وقیح و افتضاح این یکی ورژن ایرانی اش و ملیح!!!!! سیاست ها و توجیه ها یکی هست و بود ولی متن ها از زمین تا ثریا متفاوت