روزانه چند نفر به خاطر استرس سر کار نمیروند؟
پارسینه: آمارها حاکی از آن است که استرس و عوارض ناشی از آن همه ساله موجب از بین رفتن صدها روز کاری میشود و بهطور متوسط روزانه یک میلیون نفر در جهان به علت اختلالات و ناخوشیهای ناشی از استرس از حضور در محل کار خودداری میکنند؛ پژوهشها نیز نشان دادهاند که چهار درصد از ساعت کار میتواند بر اثر غیبت ناشی از استرس و نارضایتی شغلی از دست برود.
استرس یکی از جنبههای طبیعی و اجتناب ناپذیر زندگی انسان معاصر است که باعث اختلال حیاتی و در شرایط خاصی بیماریزا شده است.
نتیجه پژوهشهای سالهای اخیر هم نشان میدهد میزان استرس و عوارض ناشی از آن به حدی در زندگی مردم افزایش یافته که موجب نگرانی بسیاری ازموسسهها و سازمانها از جمله سازمان بهداشت جهانی شده است؛ به طوری که بعد از اختلال عضلانی و اسکلتی، شایعترین عامل مراجعه افراد به پزشکان استرس و افسردگی است.
از سویی دیگر، در زندگی همه افرادی که دارای شغل هستند، استرس وجود دارد و بهگونههای مختلف بر آنها فشار روانی وارد میکند. تحولات شغلی مانند تغییرات سازمانی، تغییر حقوق و دستمزد، ترفیعات شغلی، کاهش یا افزایش نیروی انسانی و دگرگونیهای اجتماعی، موضوعاتی هستند که به شکلی بر فرد فشار آورده و او را دچار آشفتگی، نگرانی، تشویش و اضطراب میکند. میزان مسئولیت افراد و شیوه ارتباط افراد با همکاران و سرپرستان خود، سر و صدا، میزان نور و نوبت کاری نیز از عواملی هستند که بر سلامت روان افراد تاثیر میگذارند.
در چند دهه اخیر، به واسطه تغییر الگوهای مربوط به شیوه زندگی و با افزایش نسبت شاغلان زن در همه دنیا و از جمله کشور ما، توجه به تاثیر استرسهای شغلی در زنان نیز مورد توجه قرار گرفته است؛ زیرا از آنجاکه زنان، نقش بارزتری در امور داخلی منزل دارند، این استرسها علاوه بر تاثیر سوء بر سلامتی خود آنها، سلامتی سایر اعضای خانواده را نیز متاثر میکند.
بر همین اساس، پژوهشی با هدف شناخت «عوامل موثر بر رفتار مقابله با استرس در زنان» بر روی 70 نفر از زنان کارگر 20 تا 45 ساله شاغل در کارخانجات شهرک صنعتی عباسآباد پاکدشت صورت گرفته است.
بر اساس یافتههای این پژوهش، اکثر زنان کارگر، استرس را عامل تاثیرگذار بر سلامت جسم و روان زنان و بیش از نیمی از زنان کارگر، وجود استرس در محیط کار را عامل موثر بر کیفیت کار کارگران دانستهاند.
اقلیتی از زنان کارگر نیز به ارتباط بین تیپ شخصیت و رفتاری افراد و میزان استرسها اشاره داشتند.
در مورد علل ایجاد استرس، تعدادی از زنان به وجود استرس بیشتر در محیط کار اشاره کردند و عدم کنترل زنان بر شرایط محیط کار، وجود تبعیض در محل کار و مشکل برقراری ارتباط با همکاران را به عنوان عامل استرسزا ذکر کردند.
نگرش زنان کارگر به راههای مقابله با استرس
بیش از نیمی از زنان کارگر، گریه کردن، داد و فریاد کردن و تخلیه استرس به دیگران را به عنوان راه مقابله با استرس ذکر کردند. تعدادی از زنان کارگر صبر کردن و سکوت، ترک محیط استرسزا، قدم زدن،گوش دادن به موسیقی و رو آوردن به معنویات را عنوان راههای اصلی مقابله با استرس دانستند.
طبق این یافتهها، اکثر زنان کارگر به تاثیر مثبت حمایت خانواده خصوصا پدر و مادر و همسر به عنوان مراجع اصلی زن در هنگام استرس و درک شرایط زنان به عنوان هنجار ذهنی مثبت موثر در مقابله با استرس اشاره داشتند.
همچنین به اعتقاد بیش از نیمی از زنان کارگر مورد بررسی در این تحقیق، عدم درک شرایط زنان کارگر از جمله توقع «روحیه شاد و عدم خستگی» از زن در محیط خانواده خصوصا توسط همسر و فرزندان و نیز عدم درک شرایط زنان در محیط کار از طرف کارفرما به عنوان هنجار ذهنی منفی، در مقابله با استرس تاثیرگذارند.
تعدادی معدودی از زنان هم به «توصیه شدن زنان به سکوت در هنگام استرس به عنوان عرف حاکم بر جامعه» به عنوان هنجار ذهنی موثر بر مقابله با استرس اشاره کردند.
از نگاه اکثر زنان کارگر مورد بررسی در این تحقیق، نداشتن امنیت شغلی، ندانستن شیوه صحیح مقابله با استرس و روحیه حساس زنان کارگر، از اصلیترین عوامل منفی تاثیرگذار بر مقابله با استرس بوده است.
برخی از زنان کارگر، از موانع محیطی از جمله فشار کار زیاد برروی زنان کارگر، تداخل مشکلات خانه و محیط کار به عنوان عامل تاثیرگذار بر مدیریت استرس توسط زنان کارگر و تعدادی از زنان هم از موانع مالی مانند نداشتن پول و اجبار به کار در محیطهای کارگری سخت و نداشتن رضایت شغلی، به عنوان چالشهای موجود در برخورد مناسب با استرس نام بردند.
یافتههای پژوهش انجام شده حاکی از آن است که برخی زنان کارگر، بها دادن و ارزش قایل شدن برای زنان کارگر و فراهم شدن امکانات بهتر از جمله مشاوره در محیط کار و آموزش شیوههای درست مقابله با استرس را باعث افزایش توانمندی (خودکارآمدی) زنان در مدیریت و کنترل استرس دانستند.
در رابطه با شیوه مقابله با استرس، نتایج پژوهش حاضرنشان داد که اکثر زنان کارگر از شیوههای هیجان محور در برخورد با استرسها استفاده میکنند؛ از جمله: گریه کردن، پرخاشگری، ترک محیط و تخلیه استرس به دیگران و غیره.
این درحالیست که به گفته پژوهشگران، دو نوع غالب از شیوههای مقابله با استرس، عبارت است از: مقابله هیجانمحور و مقابله مسالهمحور. در مقابله مساله محور، هدف اصلی فرد، تسلط یافتن بر موقعیت و ایجاد تغییر در منبع فشارزاست، در حالی که در مقابله هیجانمحور، هدف اصلی کاهش یا تعدیل سریع آشفتگی هیجانی است.
پژوهشگران میگویند: استرسهای طولانی و مداوم محیط کار میتواند باعث بروز فرسودگی شغلی شده، مسائلی چون استعفا، غیبت های مکرر، کاهش انرژی و بازده کاری را به دنبال آورد.
ارسال نظر