زیباییها و زشتیهای نوروز امسال
پارسینه: دو سه هفته بود که شکوفهها به خیال آمدن بهار شکفتند و پیامآور خبرهای خوش نوروزی شدند، اما یکباره برف و سرمای بیموقع آمد و شکوفهها را غافلگیر کرد و پیام داد که زهی خوشخیالی، که امسال باید منتظر خبرهای معمول هر سال نباشید.
اما چند ماهی است که خرمن خرمن برف و سرما و یخبندان روی زندگی مردم، اصلا اجازه نداده است تا شکوفههایی در جامعه به امید بهار و نوروز بشکفند، چه برسد به اینکه پس از شکفتن، آنها را غافلگیر کند.
هر سال با شروع اسفندماه و نزدیک شدن خورشید به خط استوا و کاستن از سرمای زمستان، در ایرانزمین شور و حالی پیدا میشود.
صحبت از خانهتکانی و خرید لباس نو و تدارک سور و سات مهمانی و دید و بازدید نوروز و آماده شدن برای یک هیجان و سمفونی اجتماعی فراگیر میشود. همه مردم علیرغم تفاوتها و اختلافات برای یکی دو ماه به یک چیز فکر میکنند و چه زیبا، در عین کثرت، به وحدت میرسند. آن موقعها که این قدر تفاوتهای طبقاتی نبود و زندگی با همه سختیهایش روندی عادی داشت، هر خانوادهای متناسب با استطاعت مالیاش وارد این کارزار اجتماعی میشد و علیرغم مشکلات آن، اما خنده بر لبهای خصوصا بچهها مینشست و شادی نسبتا فراگیر بود.
آن روزها پر از خاطرات خوش و زیبا بود که سرمایه یک سال جامعه میشد و دلها به هم نزدیک و همبستگی اجتماعی عمومیت مییافت.
اما هر چه به زمان حال نزدیکتر میشویم، تبعیضها و شکافهای طبقاتی آنقدر افزایش یافته است که برای بسیاری از خانوادهها نزدیک شدن به نوروز، بهدلیل به رخ کشیده شدن تفاخرها و تفاوتهای هولناک، بهجای شادی یادآور بار غم و اندوه است. دستهای خالی که کفاف زندگی روزمره را نیز نمیدهد چگونه در اندیشه تدارکات نوروز باشند.
نگاه بچههایی که در فقر مطلق زندگی میکنند و بیاد میآورند که نوروز روز رژه آخرین مدهای کفش و لباس و آرایش بدن و خانههای پر از خوراکی و تزئینات و تجملات است چگونه امیدوار به آینده باشد. سرپرست خانواده چگونه سرکوفتهای اهالی منزل و خویشاوندان و همسایهها را تحمل کند؟
ای کاش نوروز نمیآمد و ای کاش دید و بازدیدی نبود تا این گونه خانوادهها که هر روز بیشتر میشوند در فقر خود میسوختند و غم سرکوفتها و به رخ کشیده شدنها و تحقیرها، مصیبت آنها را دو چندان نمیکرد. امسال اما بهدلیل تورم لجام گسیخته و بیکاری و چند برابر شدن قیمتها، وضع بهمراتب مصیبتبارتر از سالهای پیش است.
از یکی دو ماه قبل، انگار فنر قیمت کالاهایی که مردم برای تدارک نوروز به آنها نیاز دارند پریده و بسیاری در بهت و حیرت از این وضعیت خشکشان زده است و معلوم نیست امسال درخت زندگیشان با فرارسیدن بهار شکوفه بزند.
البته ملالی نیست عدهای هم هستند که از این شرایط نابسامان اقتصادی سرمایههای هنگفتی به جیب زدند و از رانتهای ناشی از بالا رفتن قیمت دلار و چند نرخی شدن آن و انواع فسادهای اقتصادی دیگر، آنقدر پول دارند و آنقدر در این ایام نوروز خرج و ریخت و پاش خواهند کرد که چهره جامعه شاد به نظر برسد و دیگران بگویند که ببینید چقدر وضع مردم خوب است.
اما پشت دیوارها خبرهای دیگری است. امسال خیلیهای دیگر نیز به زیر خط فقر سقوط کردند، خصوصا قشر حقوقبگیر و اقشار آسیبپذیر که دخلشان بود ده و خرجشان بود صد. اگرچه این وضع محصول بیکفایتی مدیریت اقتصادی کشور است، اما اگر از افراد نسبتا برخوردار هستیم، توصیه میشود بهنوبه خود تلاش کنیم تا در ایام نوروز، بار غم خیل عظیم هموطنان محروممان نباشیم.
ارسال نظر