حامی:متاسفم که بهعنوان خواننده پاپ شناخته شدهام
پارسینه: حمید حامی از وضعیت موسیقی پاپ و برخی خوانندههای این عرصه در ایران انتقاد کرد و گفت: من هرگز نمیخواستم با مدل لباس و فرم برداشتن عینکم مخاطب جذب کنم یا مثل برخی خوانندهها باشم که بعد از خواندن آهنگ یک سریال پدرشان را هم میفروشند.
حمید حامی خواننده جوان پاپ در گفتگو با خبرنگار مهر درباره اوضاع موسیقی پاپ ایران و جایگاه خود به عنوان یک خواننده که قابلیت ارتقای این نوع موسیقی را دارد، گفت: اوضاع موسیقی پاپ ما خرابتر از آن است که کسی مثل من بتواند آن را نجات دهد.
موسیقی پاپ تجاری شده و در نتیجه این اتفاق، هنر نادیده گرفته شده، سلیقه و ذائقه عامه مردم نیز عوض شده است و ما در این شرایط به سمت پوچ شدن موسیقی پیش میرویم.
وی در ادامه افزود: در این چند سال گذشته به کنسرتهای خوانندگانی از موسیقی پاپ رفتهام و در این کنسرتها با پنهان کاری واقعیتها به مردم مواجه شدهام. این پنهان کاری در ارائه ندادن صدای واقعی آهنگها، صدای واقعی خواننده به واسطه تکنیک و تکنولوژی نمود می یابد.
این موسیقیها دود از سر من بلند میکند
خواننده آلبوم "یک لحظه عاشق شو" در توضیح پنهانکاری در ارائه واقعی اثر موسیقایی عنوان کرد: من گمان می کردم این پنهان کاری فقط در آلبوم اتفاق می افتد ولی وقتی به کنسرت رفتم، مشاهده کردم که این اتفاق فقط به آلبوم منحصر نبوده و در کنسرت ها نیز حضور دارد.
چند روز پیش به صورت مخفیانه به کنسرت یکی از خوانندگان پاپ در کیش رفتم و هنگامی که اجرای خواننده کنسرت و گروهش را شنیدم، دود از سرم بلند شد.
حامی اشاره کرد: همان طور که همه میدانیم موسیقی خوب روی شنونده آن تاثیر مثبتی دارد ولی با شنیدن موسیقی و اجرای خواننده آن کنسرت متوجه شدم که این موسیقی نه تنها تاثیر مثبت در روی گل و گیاه ندارد، بلکه روی هر شنوندهای تاثیر منفی دارد و من متعجبم که مردم چگونه به چنین موسیقیهایی گوش داده و آن را تحمل میکنند و به هیچ وجه متوجه آسیبهای آن نیستند.
خواننده آلبوم "حامی" در تکمیل دلایل ضعیف بودن کنسرتهای موسیقی پاپ گفت: در کنسرت مذکور سازهایی همچون گیتارباس، ترومپت، فلوت استفاده شده بود ولی نوازندهها بیشتر قطعات را ساز نمیزدند و موسیقی ترکیبی بود و از موسیقی ضبط شده کامپیوتری که از لپ تاپ پخش می شد استفاده میشد و جاهایی که ضبط نشده بود نوازنده ها مینواختند، با این حال صدای خواننده اصلا خوب نبود.
البته من مشکلی با موسیقی ضبط شده کامپیوتری ندارم و با پیشرفت تکنولوژی این مساله نه تنها بد نیست بلکه خوب هم هست ولی مشکل اینجا است که با وجود چنین امکاناتی باز اجراهای ضعیفی را شاهد هستیم.
این خواننده در پاسخ به پرسش خبرنگار ما درباره علت مخفیانه رفتن به برخی از کنسرتها گفت: حضور در یک کنسرت با خواننده و گروه ضعیف، برای من یک امتیاز منفی محسوب میشود.
حامی مشکل تجاری بودن و اجرای ضعیف موسیقی ایرانی را مختص موسیقی پاپ دانست و افزود: اوضاع موسیقی پاپ ما به قدری خراب است که با چهار خواننده و تهیهکننده خوب درست نمی شود. به بیانی بهتر، آب رفته به جوی بازنمیگردد.
وی موسیقی سنتی ایرانی را ستود و آن را تنها امیدواری خود دانست و گفت: امیدوارم این موسیقی اعتبار و قدرت خود را حفظ کند و با داشتن خوانندگان جوان خوبی چون علیرضا قربانی، سالار عقیلی و تنی دیگر از جوانان که پرچمدار موسیقی سنتی هستند، موسیقی خوب به گوش عامه مردم برسد.
خواننده آلبوم "دو نیمه رویا" ادامه داد: امیدواری من به عنوان یک ایرانی این است که موسیقی سنتی، پرچم موسیقی کلاسیک ایرانی را افراشته نگاه دارد. موسیقی پاپ باعث بی آبرویی موسیقی ایرانی است و من متاسفم که به عنوان خواننده پاپ شناخته شدهام، هرچند که من خود را خواننده کلاسیک پاپ میدانم نه خواننده پاپ.
حامی در پاسخ به این پرسش که علت دلزدگی از جامعه موسیقی کشور تنها ندادن مجوز به برخی از آثارش است یا علل دیگری هم دخیل است، گفت: کار هنری در آغاز، کاری فردی است. فرد مبتدی آموزش می بیند، تمرین می کند و هنگامی که پیشرفت کرد و کار به جایی رسید که آن هنر مخاطب پیدا کرد دیگر آن کار، یک کار فردی نیست بلکه کاری تیمی است و وقتی تیم هنرمند را حمایت نکند، آن وقت است که کار دشوار می شود و من در این 15 سال که در موسیقی فعالیت دارم به تنهایی کار کردم البته به جز نوازندگان و تهیه کنندگان که همکاری با آنان برای تولید کار موسیقی طبیعی است.
دشمنی با من به دلیل زبان سرخم
وی در مورد عدم حمایت و بی مهری در جامعه موسیقی توضیح داد: زمانی جلوی پیشرفت یک هنرمند گرفته می شود که نه تنها کسی حمایتش نمی کند، بلکه سنگ جلوی پایش هم انداخته شود. نمی دانم به چه علت همکارانم با من دشمنی میکنند، شاید به این دلیل که زبانم سرخ است. شاید تهیهکنندگان موسیقی به خاطر زبان سرخم سنگ جلوی پایم می اندازند.
یک آدم چقدر می تواند صبر داشته باشد و همچنان در برابر این برخوردها استقامت کند.
حامی تلاش 15 ساله اش در عرصه موسیقی را دال بر استقامت و روحیه پیکارجویش دانست و عنوان کرد: تلاش من در این سال ها قابل توجه بوده ولی با توجه به این که بازتاب مورد توقعم را از موسیقی خودم ندیدم، این سرخوردگی در من به وجود آمد.
وقتی امیدی برای کارکردن نباشد فکر می کنم خداحافظی از موسیقی و مخاطبانم بهترین چاره باشد. شاید با این کار عرصه برای خوانندگانی که با مافیای موسیقی در ارتباط هستند بازتر شود.
وی که دو آلبوم "بوی گندم" و "آخدا" را در کارنامه هنری خود دارد، درباره برخوردهای غیرحرفه ای همکارانش در عرصه موسیقی اظهار کرد: من نیاموختهام که ریاکاری کنم و مانند برخی خوانندگان بر روی صحنه با برنامهریزی قبلی طوری عینک را از صورتم بردارم که مخاطب جوان را تحت تاثیر قرار دهم و فرم لباس پوشیدنم توسط تهیهکننده قبلاً برنامهریزی شده باشد.
من نمی توانم به صورتم نقاب بزنم. بر این نظرم که دوری از عرصه موسیقی برای آرامشم خوب است و شاید روزی برسد که مجدداً به دامان موسیقی بازگردم.
حامی در پاسخ به پرسش خبرنگار ما درباره چگونگی آگاهی دادن به مردم برای تشخیص موسیقی متفکرانه از موسیقی تجاری گفت: این آگاهی توسط هنرمندان که الگوی موسیقایی مردم هستند صورت می گیرد.
در صورتی که تولیدات هنری ما، تولیدات متفکرانه ای باشد، این آگاهی ایجاد می شود. تنها در این صورت است که مردم قادر خواهند بود موسیقی خوب را با موسیقی بد مقایسه کرده و موسیقی متفکرانه را از موسیقی تجاری تشخیص دهند.
حامی که با موزیسینهایی همچون زنده یاد بابک بیات، مجید انتظامی، ناصر چشم آذر و شاهین فرهت همکاری داشته است، افزود: این اتفاق در عرصه فیلم و فیلمسازی نیز می افتد. به دلیل ضعف تولیدات داخلی، خانواده ها به تماشای شبکه های خارجی می نشینند و دیده شده که گاه با دیدن یک سریال زندگی زناشویی خانوادهای به خطر افتاده و باعث جدایی آنان می شود.
در صورتی که اگر تولیدات داخلی، در سطح بالایی باشد دیگر خانواده ها به تماشای چنین شبکه هایی نمی نشینند. وقتی تنها موسیقی بد تولید می شود و هنرمندان آن به دنبال شهرت و پول هستند نمی توان به آگاهی مردم امید داشت.
دیگر توان جنگیدن ندارم
وی در پاسخ به این مساله که مشکلات در همه عرصه و همه صنوف و مشاغل وجود دارد و با این اوصاف در هیچ کاری نمی توان ثابت ماند، عنوان کرد: من هم دوست دارم که بمانم و کار کنم. چند بار هم رفتم ولی باز به عرصه هنر بازگشتم.
من آدم جنگم. سال ها جنگیدم ولی دیگر توان جنگیدن ندارم. من قدرت ایستادگی در برابر خوانندهای که با خواندن تیتراژ یک سریال پدر خود را هم می فروشد، ندارم. من نمی توانم مثل آنها باشم، پس بهتر است از این عرصه جدا شوم.
این خواننده پاپ که برای جدایی خود از خوانندگان ضعیف عرصه پاپ، خود را خواننده کلاسیک پاپ عنوان می کند، درباره جدایی خود از عرصه موسیقی گفت: این دوری و جدایی شاید به صورت موقتی باشد و پس از مدتی که استراحت کردم و توان مقابله کردن را پیدا کردم، مجدداً به دامان موسیقی بازگردم.
حامی در پایان سخنان خود اظهار امیدواری کرد: امیدوارم سال 92 سال شادی برای مردم ایران باشد و سالی باشد پر از موسیقی ها، سریال ها و فیلم های هنری خوب. من اگر در این دو سه سال اطلاعاتی در مورد مافیای موسیقی به مردم دادم تنها به این دلیل بوده که مردم را آگاه کنم تا فرق بین موسیقی متفکرانه و موسیقی تجاری را دریابند.
ارسال نظر