گوناگون

کسی به فکر کودکان نیست!

پارسینه: «کودکان آینده ساز کشور هستند»! این جمله فرمایشی را سال‌ها...

پارسینه-گروه سیاسی: «کودکان آینده ساز کشور هستند»! این جمله فرمایشی را سال‌هاست از زبان آدم‌های مختلف می‌شنویم.چه آن‌هایی که مسئولیت‌های مهم در کشور دارند و چه‌ آن‌هایی که حوزه‌ای کوچک را مدیریت می‌کنند.گویا این جمله می‌تواند برای لحظه‌ای کوتاه هم که شده، فریبی بزرگ را طراحی کند که مخاطبان صحبت‌های این مدیران، باور کنند که آنها برای نسل آینده برنامه‌ دارند و دغدغه‌ای با نام آینده کودکان ذهن آن‌ها را به خود مشغول کرده است.

تا انتخابات ریاست جمهوری حدود دو ماه فرصت باقی است.تعداد افرادی که تمایل دارند سکان اداره کشور را به دست بگیرند، روز به روز بیشتر می‌شود.بیشتر این آدم‌ها با شعار «سر و سامان» دادن به اوضاع اقتصادی ، تلاش می‌کنند، نظر مردم را به سمت خود جلب کنند.تورم،گرانی ارزاق عمومی، بحران و گرانی مسکن، نابسامانی بازار طلا و ارز، مشکلات فراوان در عرضه دارو و درمان و... آنقدر زیاد است که مردم را کلافه کرده و مسلما آن‌ها به کسی اعتماد می‌کنند و نام او را روی برگه رای می‌نویسند که کمی به آن‌ها اطمینان بدهد که بخشی از این مشکلات را حل خواهد کرد.

در واقع در شرایط فعلی مردم چنان دچار مشکلات روزمره شده‌اند که فقط به کسی فکر می‌کنند که تنگناهای روزانه آن‌ها را به معبری قابل عبور تبدیل کند. آن‌هایی که برای رئیس جمهور شدن، ثبت نام کرده‌اند، درست روی موج همین روز‌مرگی حرکت می‌کنند.وعده‌های پر زرق و برق می‌دهند و می‌گویند اگر رئیس کشور شوند، روزهای سرد مردم را آفتابی خواهند کرد.

برنامه‌های کوتاه مدت برای کشوری که قرار است، سال‌ها به حیات خود ادامه دهد، بیشتر شبیه بردن کشور به کنار دره‌ای عمیق است.کوچکترین حرکت می‌تواند کشور را به دره بیندازد و آن را به تدریج نابود کند.

اگر نامزد ریاست جمهوری برای قشرها و طیف‌های مختلف سنی برنامه داشته باشد، یعنی فقط به امروز فکر نمی‌کند.یعنی می‌داند باید به فکر نسل بعدی هم باشد.اگر نامزد رئیس جمهوری در یکی از برنامه‌هایش گوشه چشمی هم به کودکان داشته باشد و برای آن‌ها برنامه ارائه کند، به خانواده‌ها و بزرگسالان نشان می‌دهد که دچار روزمره‌گی نیست و آینده را هم می‌بیند.

در کشورهای پیشرفته، فردی که تصمیم جدی دارد که رئیس جمهور شود، بازدید از مهدکودک‌ها و مدارس را در برنامهای انتخاباتی خود قرار می‌دهد، در جمع کودکان و خانواده‌های آن‌ها صحبت می‌کند و به آن‌ها اطمینان می‌دهد که هم شرایط را برای والدین بهتر می‌کند و هم برای بچه‌های آن‌ها افق روشنی را طراحی می‌کند.همین برنامه ساده باعث می‌شود که مردمی که به اصطلاح در سایه هستند و تصمیم جدی برای شرکت در انتخابات ندارند، به این نکته هم فکر کنند که شاید اگر این آدم رئیس جمهور شود، شرایط بهتر شود.حداقل اگر والدین روزهای دشواری را می‌گذرانند، اما بچه‌های آن‌ها در امنیت اقتصادی و آموزشی بهتری زندگی خواهند کرد.در واقع این برنامه مردم خاموش و بی‌انگیزه را تشویق به شرکت در انتخابات می‌کند.

اما در کشور ما نامزدهای رئیس جمهوری اگر خیلی صادق باشند، در سفرها و برنامه‌های قبل از انتخابات کمی درباره آموزش و پرورش و آموزش عالی و چگونگی اداره آنها صحبت می‌کنند.البته بعد از این که گرداننده‌ اصلی امور مملکت شدند، بیشتر این وعده‌ها را فراموش می‌کنند.مردم هم دوباره آنقدر درگیر مشکلات روز‌مره می‌شوند که فراموش می‌کنند این آدم چه وعده‌هایی به آن‌ها داده بود.

شاید در این شرایط بهتر باشد که مردم کمی فارغ از قیل و قال‌های روزانه از کسانی که می‌خواهند با سخنرانی‌های شورانگیز اقتصادی موجی بزرگ ایجاد کنند و مردم را به وسیله این موج تشویق به رای دادن،کنند، برنامه‌های طولانی مدت بخواهند و هوشمندانه از آن‌ها سوال کنند، شما برای کودکان ما چه برنامه‌ای دارید؟! نامزدی که برای کودکان برنامه داشته باشد، حتما به والدین این کودکان هم فکر کرده است.

ارسال نظر

  • ناشناس

    شدت گرفتن روند «تخريب برنامه ريزی شده» آثار باستانی ايران

    روزنامه بهار در شماره روز سه شنبه خود گزارشی درباره «شدت گرفتن روند تخريب آثار باستانی ايران» با تيتر «ميراث فرهنگی زير ضربه‌های پتک و تيشه» منتشر کرده است.

    ميرمهرداد ميرسنجری، استاديار دانشگاه و پژوهشگر فرهنگی، در اين گزارش نوشته است: «مدتی است که تخريب آثار ميراث فرهنگی ايران شدت گرفته است، به طوری که در مدت‌ زمان کوتاهی، بسياری از آثار تاريخی کشور تخريب شده است.»

    اين استاديار دانشگاه با اشاره به اينکه «هر سال خبرهايی مبنی بر تخريب يا تهديد هويت تاريخی بناها و آثار در ايران منتشر می‌شود»، تاکيد کرده که «يکی از دلايل آن کمبود بودجه حفاظتی و بی‌توجهی مسئولان ميراث فرهنگی است، اما اين بار تخريب‌ها از روی عمد و شايد برنامه‌ريزی ‌شده باشد.»

    در گزارش روزنامه بهار، فهرستی از نمونه‌های تخريب آثار تاريخی و باستانی در ايران منتشر شده است.

    «تخريب سنگ نبشته نام خليج ‌فارس در خارک با پتک و تيشه»، «پتک و تيشه به جان آثار باستانی تنگه چوگان و بيشابور در کازرون»، «تخريب نقش‌برجسته سنگی "قنديل" با تيراندازی تمرينی»، «تخريب نقش‌ برجسته ساسانی ارزشمند "سرآب بهرام" با پتک»، «تخريب با پتک نقش‌ برجسته "سرمشهد" و نقش پری شو» در کنار «تخريب نقش ‌برجسته باغملک و گور دخمه "رودنو" خوزستان با مواد منفجره»، در کنار «نابودی تپه باستانی ۶۰۰۰ ساله "گونسپان" ملاير با آبگيری سد کلان»، و نيز « ساخت سد گتوند و نابودی شير‌های سنگی باستانی» برخی از آثار باستانی تخريب شده هستند.

    مير مهرداد ميرسنجری، استاديار دانشگاه در گزارش روزنامه شرق از «تخريب نقش‌برجسته داريوش بزرگ» واقع در دروازه ورودی تخت جمشيد» نوشته است: «اين نقش‌ برجسته با ارتفاع بالايی که دارد به راحتی در دسترس نيست و تخريب‌کنندگان ظاهرا با فراغ بال، نردبانی به همراه برده‌اند و با تيشه و پتک يادگار پيشينيان ما را نابود کرده‌اند.»

    «تخريب پرشتاب محوطه‌های باستانی شوش» نيز از ديگر موارد تخريب آثار باستانی در ايران است که به نوشته مير مهرداد ميرسنجری، حتی «مهم‌ترين اقدامات تخريب‌گرانه متداول و معمول در شوش» نيز تاکنون «واکنشی از سوی مسئولان مربوط به همراه نداشته است» و با «سکوت خبری» نيز مواجه شده است.

    روزنامه بهار تاکيد کرده که «تخريب‌های گسترده، تعمدی و تامل‌برانگيز آثار باستانی ايران» همچنان در «سکوت کامل رسانه‌ای به سرعت در حال انجام است.

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار