وصیت یک شهید معلم به دانشآموزان و معلمان +عکس
پارسینه: مطالعه وصایای معلمان شهید روشنیبخش قلبهای پاکطینتان و مایه روشنایی راه کسانی است که به دنبال کشف حقیقت و اتصال به خدای متعال هستند.
هشت سال دفاع مقدس ظرفیتی را برای جامعه فراهم کرد تا بسیاری از اقشار جامعه بتوانند استعدادها و تربیتهای نهفته خویش را در پیشگاه خداوند متعال عرضه بدارند و از دیگر سو حافظ امنیت اسلام و مرزهای این مرز و بوم باشند. همچنین از این رهگذر، بسیاری از پیشرفتهای علمی و فناوری به ویژه در زمینه موشکی و هستهای کلید خورد. از این جهت میتوان گفت: این هشت سال، عرصه ظهور و بروز عالیترین صفات و ارزشهای اخلاقی و معرفتی از سوی تمام اقشار ملت ایران بود.
یکی از این اقشار معلمان بودند. بر اساس آمار چیزی حدود ۱۵۰ هزار معلم به صورت داوطلب به جبهه اعزام شدند و در این بین ۴ هزار و ۹۰۰ نفر به فیض شهادت دست یافتند. آنچه این مسئله را حائز اهمیت میکند، این حضور گسترده قشر فرهنگی امت اسلام است که تا قبل از آن سابقه نداشت. دیگر اهمیت حضور معلمان در جبهههای نبرد، اثر تربیتی آنها بر جامعه بود. معلمانی که سالها به شاگردان خویش علم و ادب و اخلاق میآموختند، اکنون خود وارد عرصه عمل شدند و نشان دادند شعارشان همراه با عمل است. معلمانِ دلسوز و وظیفهشناسی که دانش آموزان و دانشجویان خود را با زحمات شبانهروزی به سوی روشنایی و هدایت میبردند، حال با حضورشان در جبهههای نبرد و بعد با شهادتشان جامعه را به سوی علم حقیقی و معرفت الهی سوق دادند. آنها نشان دادند رسالت معلم فقط جهل زدایی نیست، بلکه معلم باید با از بین بردن جهالت، فضیلت و معنویت را در جامعه گسترش دهد.
مطالعه دستنوشتهها و وصایای این معلمان شهید روشنیبخش قلبهای پاکطینتان و مایه روشنایی راه کسانی است که به دنبال کشف حقیقت و اتصال به خدای متعال هستند.
۱ ـ. معلم شهید ایوب شیر خانی از معلمان استان کرمانشاه بود. شهید در سال ۱۳۶۱ به عنوان دفتر دار دبیرستان امام (ره) نورآباد مشغول به کار ودر سال ۱۳۶۲ وارد مرکز تربیت معلم شهید اشرفی اصفهانی کرمانشاه و با مدرک فوق دیپلم ادبیات فارسی فارغ از تحصیل گردید. وی در سال ۱۳۶۴ به عنوان مدیر مدرسه راهنمایی شهیدمطهری نورآباد مشغول به کار شد. تااینکه در ۲۲ فروردین ۱۳۶۵ همراه سایر همکاران ومردم دلاور استان لرستان به منطقه غرب اعزام شد ودر تیپ ۱۱۰ شهید بروجردی مشغول به خدمت شد و در ۲۴ اردیبهشت سال ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی حاج عمران به فیض شهادت نائل شد.
یکی از این اقشار معلمان بودند. بر اساس آمار چیزی حدود ۱۵۰ هزار معلم به صورت داوطلب به جبهه اعزام شدند و در این بین ۴ هزار و ۹۰۰ نفر به فیض شهادت دست یافتند. آنچه این مسئله را حائز اهمیت میکند، این حضور گسترده قشر فرهنگی امت اسلام است که تا قبل از آن سابقه نداشت. دیگر اهمیت حضور معلمان در جبهههای نبرد، اثر تربیتی آنها بر جامعه بود. معلمانی که سالها به شاگردان خویش علم و ادب و اخلاق میآموختند، اکنون خود وارد عرصه عمل شدند و نشان دادند شعارشان همراه با عمل است. معلمانِ دلسوز و وظیفهشناسی که دانش آموزان و دانشجویان خود را با زحمات شبانهروزی به سوی روشنایی و هدایت میبردند، حال با حضورشان در جبهههای نبرد و بعد با شهادتشان جامعه را به سوی علم حقیقی و معرفت الهی سوق دادند. آنها نشان دادند رسالت معلم فقط جهل زدایی نیست، بلکه معلم باید با از بین بردن جهالت، فضیلت و معنویت را در جامعه گسترش دهد.
مطالعه دستنوشتهها و وصایای این معلمان شهید روشنیبخش قلبهای پاکطینتان و مایه روشنایی راه کسانی است که به دنبال کشف حقیقت و اتصال به خدای متعال هستند.
۱ ـ. معلم شهید ایوب شیر خانی از معلمان استان کرمانشاه بود. شهید در سال ۱۳۶۱ به عنوان دفتر دار دبیرستان امام (ره) نورآباد مشغول به کار ودر سال ۱۳۶۲ وارد مرکز تربیت معلم شهید اشرفی اصفهانی کرمانشاه و با مدرک فوق دیپلم ادبیات فارسی فارغ از تحصیل گردید. وی در سال ۱۳۶۴ به عنوان مدیر مدرسه راهنمایی شهیدمطهری نورآباد مشغول به کار شد. تااینکه در ۲۲ فروردین ۱۳۶۵ همراه سایر همکاران ومردم دلاور استان لرستان به منطقه غرب اعزام شد ودر تیپ ۱۱۰ شهید بروجردی مشغول به خدمت شد و در ۲۴ اردیبهشت سال ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی حاج عمران به فیض شهادت نائل شد.
وی در بخشی از وصیتنامه خویش خطاب به دانشآموزان و معلمان مینویسد: «پیام به دانشآموزان: خوب درس بخوانید و تقوا را فراموش نکنید؛ زیرا علم در کنار تقوا خوب است به تنهایی ارزش ندارد.
پیام به معلم: سنگر تعلیم و تربیت را حفظ کنید؛ اول تقوا بیاموزید بعد علم را.»
۲ ـ. شهید حمیدرضا شریفی در سال ۱۳۴۸ در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد، در دوران کودکی پدرش را از دست داد. با مشکلات بسیار تحصیلات خود را به پایان رساند و وارد آموزش و پرورش شد. چندین بار به جبههها اعزام و سرانجام با مجروح شدن از ناحیهی پا و بستری شدن در بیمارستان در تاریخ ۱۳۶۲/۸/۲۸ به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
وی در وصیتنامه خویش مینویسد: «افسوس که با غفلت زندگی کردم و بیتوجه به عاقبت خود سرگرم دنیا بودم. خدایا، من با حالتی که حاکی از پشیمانیم است به امید رحمت بیپایان تو قدم در این راه گذاشتم. مرا مورد عنایت و مغفرت خود قرار ده. خدایا من با این بار سنگین گناه راه به جایی ندارم، مگر دری که به رویم بازکنی و نجاتم بدهی. خدایا، به تو روی آوردم و به تو توکل کردم.»
۳ ـ. شهید محمد کرمیار در سال ۱۳۳۷ در خانوادهی مذهبی و در روستایی دورافتاده در ساوجبلاغ چشم به جهان گشود. پس از پایان تحصیلات و اخذ دیپلم به خدمت سربازی رفته و بعد از آن در آموزش و پرورش مشغول به خدمت شد. با شروع جنگ تحمیلی چندین مرتبه به جبهههای حق علیه باطل رفت و سرانجام در سال ۱۳۶۲ جاویدالاثر شد.
این شهید بزرگوار در وصیتنامه خویش مینویسد: «همانطور که وعدهی خداوندی است به سوی او رجعت خواهیم کرد پس چه زیباست این رجعت سرخ و شهادت در راه خدای متعال باشد. باید از جان گذشت تا به جانان رسید.»
۴ ـ. شهید رضا فلاحنژاد در سال ۱۳۳۳ پس از پیروزی انقلاب به استخدام آموزش و پرورش درآمد و با شروع جنگ تحمیلی به جبهههای حق علیه باطل اعزام شد. فلاحنژاد سرانجام در تاریخ ۱۳۶۱/۱/۲ در جبهه شوش به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
در وصیتنامه خود مینویسد: «خدایا، مرا از دوستداران ائمه معصومین قرار ده، اکنون جبهه رفتن و جنگیدن به من تکلیف شد. من در کمال آگاهی و صحت این راه را انتخاب نمودم. هدفم فقط رضای اوست.
خدایا طول عمر نصیب ما فرما تا بتوانیم به این ملت و جامعه خدمت نماییم و اگر مرگم باعث پیروزی اسلام میشود آمادهی رشادت میباشم. اکنون جنگ بین اسلام و کفر است و باید اسلام را کمک کرد و به جبههها رفت.»
همان طور که مشخص است، بریدن از دنیا، اتصال به خداوند متعال، جهاد در مسیر خداوند، عشق به شهادت و محبت به اهلبیت (ع) از گزارههایی است که در این چند وصیتنامه دیده میشود. گزارههایی که از عالیترین مفاهیم ارزشی دین اسلام شمرده میشود.
منبع:
خبرگزاری تسنیم
ارسال نظر