امام سجاد(ع)، علمدار دوران پسا عاشورا
پارسینه: در واقع ادامه راه نهضت کربلا و پیشبرد گام دوم اصلاح امت پیامبر، یعنی ایجاد و گسترش فهم صحیح و ژرف و عاری از سوء برداشتها و بدعتها به دست زین العابدین(ع) باید محقق میشد.
باورها، خواستهها، سبک زنگی مردم، نحوه تعامل آنها با حکام ظالم و برداشتهای دینی که در بین مسلمانان جریان داشت، فاصلهی زیادی گرفته بود از آنچه پیامبر برای آن جنگیده و مسلمانان زیادی با خونهای خود، نهال اسلام را شکوفا کرده بودند؛ عدهای سودجو ماهیت گزارههای دینی را به نفع خود تحریف و مصادره کرده و ذائقه جامعه دینی پیامبر (ص) را تغییر داده بودند؛ در این شرائط وقتی نوبت به خلافت یزید رسید، حسین بن علی (ع) فرمود: با چنین خلیفهای فاتحه اسلام را باید خواند: «علی الاسلام السلام» [۱]آری کار دین دیگر داشت یکسره میشد، اسلام حقیقی نفسهای آخر را میزد، یزید و پدرش قسم خورده بودند ریشه دین را بکنند؛ امام حسین (ع) که کالبد نیمه جان دین جدش را مشاهده کرد، از بیعت با یزید سر باز زده و حرکتی را در جهت بیداری اسلامی و در راستای اصلاح امت جد گرامیش آغاز کرد.
تکمیل پازل قیام عاشورا به دست امام سجاد (ع)
امام حسین هدف قیامش را اصلاح امتی معرفی میکند که اسیر بدعتهایی به قدمت چهل سال شده بود. اما مبارزه با بدعتها از دو مرحله تشکیل میشود؛ یکی نفی و طرد تفسیر و قرائت موجود و گام دوم ارائه آنچه مطابق با واقع است.
درباره استراتژی زین العابدین پس از عاشورا، باید به طور کلی دو بحث را مطرح کرد؛ یکی حفظ دستاوردهای قیام پدر بزرگوارش؛ چراکه خطر تحریف اهداف اباعبدالله از قیام وجود داشت.
در حقیقت امام حسین با شهادتش شوکی به جامعه در خواب غفلت فرو رفته وارد کرد و به جهان اسلام اعلام کرد، ما خاندان اهل بیت با آنچه امروز به عنوان دین ارائه میشود مخالفیم.
اما هنوز گام اصلی برداشته نشده بود؛ یعنی دینی که مطابق با واقع، یعنی مطابق با وحی باشد ارائه نشده بود و نهضت عاشورا شروع یک حرکت در جهت مبارزه با خرافات و بدعتها بود، ولی پایان راه نبود.
در واقع ادامه راه نهضت کربلا و پیشبرد گام دوم اصلاح امت پیامبر، یعنی ایجاد و گسترش فهم صحیح و ژرف و عاری از سوء برداشتها و بدعتها به دست زین العابدین (ع) باید محقق میشد.
چه بسا بیماری موقت امام سجاد (ع) هم مصلحتی الهی بود، تا نهضت مهم عاشورا ابتر نماند. مقام معظم رهبری هم با اشاره به برخی سخنان پیرامون بیماری حضرت سجاد (ع) میگویند: «این بیماری در محرم سال ۶۱ هجری واقع شد تا آن جناب در واقعه عاشورا وظیفه دفاع و جهاد نداشته باشد. با این تدبیر الهی، ۳۴ یا ۳۵ سال پس از شهادت امام حسین علیهالسلام زنده ماند و سالم و پرنشاط مسئولیت امامت امت را برعهده گرفت و شیعه را در دشوارترین دوران هدایت کرد.» [۲]کربلا در کربلا میماند اگر زین العابدین (ع) نبود
درباره استراتژی زین العابدین (ع) پس از عاشورا، باید به طور کلی دو بحث را مطرح کرد؛ یکی حفظ دستاوردهای قیام پدر بزرگوارش؛ چراکه خطر تحریف اهداف اباعبدالله از قیام وجود داشت؛ همانطور که گاهی امام را خارجی میخواندند و یا امام را سودازده تصاحب حکومت معرفی میکردند. بخش دوم زندگی استراتژیک امام سجاد نیز به گسترش دین محمدی، از طریق ایجاد کرسیهای درس و تقویت قوه اجتهاد و یا ارائه معارف دینی در قالب دعا میگذرد.
به دلیل خفقان و فضای بسته حکومتی امام سجاد از تاکتیک ارائه معارف در قالب دعا استفاده کردند و بسیاری از معارف اصیل دینی را در فرازهای دعا و مناجات تبیین فرمودند.
درباره بخش اول فعالیت زین العابدین (ع) پس از عاشورا باید گفت: ایشان به همراه عمه بزرگوارشان با خطبههای غرائی که در کوفه و شام قرائت فرمودند، تأثیر قیام عاشورا را چند برابر کردند و تأثیر به سزایی در رسوا کردن خاندان منحوس اموی داشتند؛ به طور مثال خطبه امام در مسجد دمشق و در حضور یزید، آتش به ریشه خاندان ابوسفیان انداخت.
حضرت در ابتدای خطبه به معرفی خود پرداختند و آنقدر از عظمت خاندان شریفشان گفتند تا مردم به گریه افتادند؛ یزید که از دیدن این صحنه احساس خطر کرده بود، به مؤذن دستور داد تا اذان بگوید. وقتی مؤذن "به اشهد ان محمدا رسول الله" رسید، زین العابدین رو به یزید فرمود: «ای یزید! این محمد جد من است یا تو؟ اگر ادعا کنی که جد توست دروغ گفتهای، و اگر بگویی جد من است، پس چرا خاندانش را کشتی؟!» [۳]زین العابدین (ع) تا پایان عمر به زنده نگه داشتن یاد کربلا اهمیت میدادند؛ هرگاه مذبوحی میدیدند گریه میکردند، در هنگام نوشیدن آب گریه میکردند، در محرم مراسم عزاداری برگزار میکردند و همین امر موجب شد داغ عاشورا در بین دوستداران اهل بیت سرد نشود.
بخش اصلی فعالیت امام سجاد (ع).
اما بخش مهمتر زندگی این امام بزرگوار، صرف ایجاد ساختاری اجتهادی در بدنه تشیع بود که شیعه بتواند در نبود امام، با اجتهاد مبتنی بر آموزههای اهل بیت، گلیم خود را از آب بیرون بکشد و اسیر بدعتگزاران تاریخ نشود.
در این بعد زندگی شریف امام چهارم شیعیان شاهد شاگردپروری حضرت هستیم. از کرسیهای درس ایشان کسانی مانند ابوحمزه ثمالی بیرون آمدند؛ البته این سیره در زمان امام صادق (ع) به اوج خود رسید و شیخ الائمه در همه زمینههای دینی به تربیت عالم پرداختند.
به دلیل خفقان و فضای بسته حکومتی امام سجاد (ع) از تاکتیک ارائه معارف در قالب دعا استفاده کردند و بسیاری از معارف اصیل دینی را در فرازهای دعا و مناجات تبیین فرمودند.
رهبری درباره صحیفه سجادیه میگویند: «صحیفه سجادیه مجموعهای از ادعیه است درباره همه موضوعاتی که انسان در یک زندگی بیدار و هوشمندانه باید به آن توجه کند. امام علیه السلام به زبان "دعا"، انگیزههای یک زندگی اسلامی را در ذهن مردم بیدار و زنده میکند تا "اصلاح جامعه" آغاز گردد.» [۴]پینوشتها:
[۱]لهوف، ص. ۱۱
[۲]مقاله "سیره امام سجاد (ع) از نگاه رهبری" که در شماره ۵۷ مجله "فرهنگ کوثر" منتشر شده است.
[۳]مقتل الحسین، ج. ۲، ص. ۶۹/بحارالانوار ج. ۴۵، ص. ۱۳۷
[۴]مقاله "سیره امام سجاد (ع) از نگاه رهبری"
تکمیل پازل قیام عاشورا به دست امام سجاد (ع)
امام حسین هدف قیامش را اصلاح امتی معرفی میکند که اسیر بدعتهایی به قدمت چهل سال شده بود. اما مبارزه با بدعتها از دو مرحله تشکیل میشود؛ یکی نفی و طرد تفسیر و قرائت موجود و گام دوم ارائه آنچه مطابق با واقع است.
درباره استراتژی زین العابدین پس از عاشورا، باید به طور کلی دو بحث را مطرح کرد؛ یکی حفظ دستاوردهای قیام پدر بزرگوارش؛ چراکه خطر تحریف اهداف اباعبدالله از قیام وجود داشت.
در حقیقت امام حسین با شهادتش شوکی به جامعه در خواب غفلت فرو رفته وارد کرد و به جهان اسلام اعلام کرد، ما خاندان اهل بیت با آنچه امروز به عنوان دین ارائه میشود مخالفیم.
اما هنوز گام اصلی برداشته نشده بود؛ یعنی دینی که مطابق با واقع، یعنی مطابق با وحی باشد ارائه نشده بود و نهضت عاشورا شروع یک حرکت در جهت مبارزه با خرافات و بدعتها بود، ولی پایان راه نبود.
در واقع ادامه راه نهضت کربلا و پیشبرد گام دوم اصلاح امت پیامبر، یعنی ایجاد و گسترش فهم صحیح و ژرف و عاری از سوء برداشتها و بدعتها به دست زین العابدین (ع) باید محقق میشد.
چه بسا بیماری موقت امام سجاد (ع) هم مصلحتی الهی بود، تا نهضت مهم عاشورا ابتر نماند. مقام معظم رهبری هم با اشاره به برخی سخنان پیرامون بیماری حضرت سجاد (ع) میگویند: «این بیماری در محرم سال ۶۱ هجری واقع شد تا آن جناب در واقعه عاشورا وظیفه دفاع و جهاد نداشته باشد. با این تدبیر الهی، ۳۴ یا ۳۵ سال پس از شهادت امام حسین علیهالسلام زنده ماند و سالم و پرنشاط مسئولیت امامت امت را برعهده گرفت و شیعه را در دشوارترین دوران هدایت کرد.» [۲]کربلا در کربلا میماند اگر زین العابدین (ع) نبود
درباره استراتژی زین العابدین (ع) پس از عاشورا، باید به طور کلی دو بحث را مطرح کرد؛ یکی حفظ دستاوردهای قیام پدر بزرگوارش؛ چراکه خطر تحریف اهداف اباعبدالله از قیام وجود داشت؛ همانطور که گاهی امام را خارجی میخواندند و یا امام را سودازده تصاحب حکومت معرفی میکردند. بخش دوم زندگی استراتژیک امام سجاد نیز به گسترش دین محمدی، از طریق ایجاد کرسیهای درس و تقویت قوه اجتهاد و یا ارائه معارف دینی در قالب دعا میگذرد.
به دلیل خفقان و فضای بسته حکومتی امام سجاد از تاکتیک ارائه معارف در قالب دعا استفاده کردند و بسیاری از معارف اصیل دینی را در فرازهای دعا و مناجات تبیین فرمودند.
درباره بخش اول فعالیت زین العابدین (ع) پس از عاشورا باید گفت: ایشان به همراه عمه بزرگوارشان با خطبههای غرائی که در کوفه و شام قرائت فرمودند، تأثیر قیام عاشورا را چند برابر کردند و تأثیر به سزایی در رسوا کردن خاندان منحوس اموی داشتند؛ به طور مثال خطبه امام در مسجد دمشق و در حضور یزید، آتش به ریشه خاندان ابوسفیان انداخت.
حضرت در ابتدای خطبه به معرفی خود پرداختند و آنقدر از عظمت خاندان شریفشان گفتند تا مردم به گریه افتادند؛ یزید که از دیدن این صحنه احساس خطر کرده بود، به مؤذن دستور داد تا اذان بگوید. وقتی مؤذن "به اشهد ان محمدا رسول الله" رسید، زین العابدین رو به یزید فرمود: «ای یزید! این محمد جد من است یا تو؟ اگر ادعا کنی که جد توست دروغ گفتهای، و اگر بگویی جد من است، پس چرا خاندانش را کشتی؟!» [۳]زین العابدین (ع) تا پایان عمر به زنده نگه داشتن یاد کربلا اهمیت میدادند؛ هرگاه مذبوحی میدیدند گریه میکردند، در هنگام نوشیدن آب گریه میکردند، در محرم مراسم عزاداری برگزار میکردند و همین امر موجب شد داغ عاشورا در بین دوستداران اهل بیت سرد نشود.
بخش اصلی فعالیت امام سجاد (ع).
اما بخش مهمتر زندگی این امام بزرگوار، صرف ایجاد ساختاری اجتهادی در بدنه تشیع بود که شیعه بتواند در نبود امام، با اجتهاد مبتنی بر آموزههای اهل بیت، گلیم خود را از آب بیرون بکشد و اسیر بدعتگزاران تاریخ نشود.
در این بعد زندگی شریف امام چهارم شیعیان شاهد شاگردپروری حضرت هستیم. از کرسیهای درس ایشان کسانی مانند ابوحمزه ثمالی بیرون آمدند؛ البته این سیره در زمان امام صادق (ع) به اوج خود رسید و شیخ الائمه در همه زمینههای دینی به تربیت عالم پرداختند.
به دلیل خفقان و فضای بسته حکومتی امام سجاد (ع) از تاکتیک ارائه معارف در قالب دعا استفاده کردند و بسیاری از معارف اصیل دینی را در فرازهای دعا و مناجات تبیین فرمودند.
رهبری درباره صحیفه سجادیه میگویند: «صحیفه سجادیه مجموعهای از ادعیه است درباره همه موضوعاتی که انسان در یک زندگی بیدار و هوشمندانه باید به آن توجه کند. امام علیه السلام به زبان "دعا"، انگیزههای یک زندگی اسلامی را در ذهن مردم بیدار و زنده میکند تا "اصلاح جامعه" آغاز گردد.» [۴]پینوشتها:
[۱]لهوف، ص. ۱۱
[۲]مقاله "سیره امام سجاد (ع) از نگاه رهبری" که در شماره ۵۷ مجله "فرهنگ کوثر" منتشر شده است.
[۳]مقتل الحسین، ج. ۲، ص. ۶۹/بحارالانوار ج. ۴۵، ص. ۱۳۷
[۴]مقاله "سیره امام سجاد (ع) از نگاه رهبری"
منبع:
تبیان
ارسال نظر