شکایت قرآن از مردم در روز قیامت
پارسینه: بیخود نیست که قرآن از برخی ماها نزد خدا شکایت میکند که آن را مهجور کرده ایم … چرا که به این کتاب الهی صرفاً به عنوان یک کتاب مقدس نگاه میکنیم و آن را در مواردی، چون مراسم عروسی در سفره عقد، قرائت در مراسم ختم و یا برای بالا سر گرفتن هنگام مسافرت استفاده میکنیم …
همه ما ایرانیها از قرآن فقط در مراسم ختم و عروسی از آن استفاده میکنیم که این بسیار اشتباه است.
بیخود نیست که قرآن از برخی ماها نزد خدا شکایت میکند که آن را مهجور کرده ایم … چرا که به این کتاب الهی صرفاً به عنوان یک کتاب مقدس نگاه میکنیم و آن را در مواردی، چون مراسم عروسی در سفره عقد، قرائت در مراسم ختم و یا برای بالا سر گرفتن هنگام مسافرت استفاده میکنیم …
به نظر شما آیا قرآن فقط برای این موارد نازل شده است؟
گاهی آنقدر این قرائتها و استفاده هایمان از این کتاب الهی به مراسم عزاداری و ختم خلاصه شده که خیلی از جوانهای امروزی تا وارد یک سایت یا وبلاگ و یا مغازهای میشوند که صدای قرآن از آنها شنیده میشود و یا صدای هنزفری و یا آهنگ موبایل کسی طنین آیات قرآن میشود همه متعجبانه نگاه میکنند و اولین چیزی که به ذهنشان میآید مراسم عزاداری و خدایی ناکرده تهجد و عقب ماندگی است که این را میتوان از نگاه هایشان کاملا متوجه شد …
آیا این همان قرآنی نیست که بارها دشمنان اسلام تلاش کردند نقطه ضعفی از آن بگیرند، اما نه تنها موفق نشدند بلکه بر رسوایی خود افزودند؟
این همان قرآنی نیست که هنوز کسی را یارای هماوردی با آن نیست؟ که البته امروز خیلیها سعی میکنند که نورش را خاموش کنند و آن را تحریف شده بخوانند، اما نخواهند نتوانست چرا که این وعدهی خود خداوند است …..
گله و شکایتی از مردم مسلمان
نسل قدیم قرآن را متروک و مهجور کرده، آن وقت از نسل جدید گله دارد که چرا با قرآن آشنا نیست
در یکی از آیات قرآن کریم، بوی گله و شکایت از مسلمانان وجود دارد، افرادی که برای رسیدن به موفقیت، حاضرند تمام راهها و روشها را تجربه کنند، اما هیچ وقت به خود اجازه آشنایی با کاملترین نسخه خوشبختی و موفقیت را نمیدهند و به همین جهت رسول خدا صلی الله علیه و آله در قرآن لب به شکایت باز میکند و میفرماید:
«وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا [فرقان:۳۰]و پیامبر [خدا]گفت: پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند»
به واقع مصادیق این مهجوریت و رها کردن قرآن کریم چیست؟
۱-استفاده از قرآن تنها برای تبرک و امنیت خانه و کاشانه و هنگام مسافرت
۲-هزینههای کلان برای خرید قرآنهای زینتی مخصوصا برای زوجهای جوان و سالها خاک خوردن آن
۳-تنها به فکر ختم قرآن بودن و عدم توجه به معانی و مفاهیم و توصیههای قرآن مجید
و بدتر از همه اینها آن که متأسفانه در بسیاری از جوامع مسلمان قرآن در زندگی آنان غایب و مهجور است. تا آنجا که حتی بسیاری، تلاوت و قرائت آن را هم به درستی نمیدانند، تا چه رسد به مراحل بالاتر آن اعم از ترجمه، تفسیر، تدبر و عمل به آن!
شهید مطهری درباره مهجوریت قرآن چنین میگوید:
ما امروز از این نسل گله داریم که چرا با قرآن آشنا نیست؟ چرا در مدرسهها قرآن یاد نمیگیرند. حتی به دانشگاه هم که میروند از خواندن قرآن عاجزند؟
البته جای تأسف است که این طور است. باید از خودمان بپرسیم ما تاکنون چه اقدامی در این راه کرده ایم؟ آیا با همین فقه و شرعیات و قرآن که در مدارس است توقع داریم نسل جوان با قرآن آشنایی کامل داشته باشد؟! عجبا! که خود نسل قدیم قرآن را متروک و مهجور کرده، آن وقت از نسل جدید گله دارد که چرا با قرآن آشنا نیست.
قرآن در میان خود ما مهجور است و توقع داریم نسل جدید با قرآن آشنا باشد. اگر کسی علمش علم قرآن باشد. یعنی در قرآن زیاد تدبر کرده باشد، تفسیر قرآن را کاملاً بداند، این آدم چقدر در میان ما احترام دارد؟ هیچ!
پس قرآن در میان خود ما مهجور است و درنتیجه همین اعراض از قرآن است که به این بدبختی و نکبت گرفتار شده ایم.
ما کاری کرده ایم که مشمول نفرین پیغمبر صلی الله علیه و اله و قرآن شده ایم. رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره قرآن فرمود: «انه شافع مشفع و ما حل مصدق؛ (کافی، ج. ۲، ص. ۵۹۹) یعنی قرآن در نزد خدا و در پیشگاه حقیقت وساطت میکند و پذیرفته میشود و نسبت به بعضی که به او جفا کرده اند سعایت میکند و مورد قبول واقع میشود.» (استاد مطهری، کتاب ده گفتار)
در یک کلام باید گفت که نخواندن قرآن، ترجیح غیر قرآن بر قرآن، تدبر و اندیشه نکردن در قرآن و از همه مهمتر عمل نکردن به مفاهیم و مضامین آیات را از مصادیق مهجوریت قرآن به حساب آورد.
هر کدام از ما نیز در این مهجوریت زدایی از کتاب آسمانیمان سهم ارزشمندی خواهیم داشت … چرا که عمل به هر یک از آیات قرآن کریم خود راهی برای مهجوریت زدایی از قرآن کریم میباشد.
شکایت قرآن از مردم در روز قیامت
در کتاب «وسائل الشّیعة» از حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم روایت شده است که: قَالَ: یَجیءُ یَوْمَ الْقِیَمَةِ ثَلَاثَةُ یَشْکُونَ: الْمُصْحَفُ وَالْمَسْجدُ وَالعِتْرَةُ.
یَقُولُ الْمُصْحَفُ: یَا رَبِّ حَرَّقُونِی وَ مَزَّقُونِی، وَ یَقُولُ الْمَسْجِدُ: یَا رَبِّ عَطُّلُونِی وَ ضَیَّعُونِی. وَ تَقُولُ الْعِتْرَةُ یَا رَبِّ قَتُلوُنَا وَ طَرَدُونَا وَ شَرَّدُونَا؛ فَأَجْثُو لِلرُّکْبَتَینِ فِی الْخُصُومَةِ، فَیَقُولُ اللَهَ عَزَّوَجَلَّ لِی: أَنَا أَوْلَی بِذَلِکَ مِنْکَ. [«وسائل الشّیعة» طبع امیر بهادر؛ ج. ۱ ص. ۳۰۴]«در روز قیامت سه گروه شکایت به پیشگاه خداوند متعال میآورند: قرآن و مسجد و عترت.
قرآن میگوید:ای پروردگار من! مرا سوزانیدند و پاره پاره کردند؛ و مسجد میگوید:ای پروردگار من مرا معطّل و بدون عمل گذاردند و حقّ مرا ضایع کردند؛ و عترت میگوید: بار پروردگارا ما را کشتند و دور کردند و متفرّق نموده و فراری دادند؛ و در مقابل پروردگار در دعوای خصومت و دادخواهی به دو زانوی خود مینشینم، پس خداوند عزّو جلّ به من میگوید: من خودم اولویّت دارم از شما دربار ٌ. خصومت و دادخواهی نسبت به آنان.»
قرآن از چه مواردی در قیامت شکایت میکند؟
شاید شکایت قرآن به این مضمون باشد: خدایا! با این که دستور تلاوت قرآن آمده، (سوره مزّمل، ۲۰) ولى بسیارى از مسلمانان حتى نتوانستند از رو مرا بخوانند.
خدایا! بعضى که مرا مى خواندند، حقِ ّ. تلاوتم را ادا نمى کردند، یعنى بدون طهارت و وضو و تدبّر به سراغم مى آمدند و یا در تلاوتم عجله مى کردند
خدایا! بعضى آیات مرا مى خواندند و مى فهمیدند، ولى عمل نمى کردند.
خدایا! بعضى که عمل مى کردند، به دیگران نمى رساندند.
خدایا! بعضى در عمل به قرآن حتى از مخالفان قرآن هم عقبتر ماندند. چنانکه حضرت على (علیه َالسلام) در وصیت خود مى فرماید: مبادا دیگران در عمل به قرآن و استفاده از رهنمودهاى آن از شما مسلمانان جلو باشند.
خدایا! بعضى تنها به آیات عبادى و فردى عمل مى کردند و نسبت به هجرت و جهاد و ایثار و سیاست که در متن آیاتم بود، بى اعتنا بودند و به بعضى آیات ایمان مى آوردند و نسبت به بعضى آیات بى تفاوت بودند.
خدایا! بعضى به جاى آن که مرا قانون بدانند، وسیله نان دانسته و مال التّجاره خود قرار دادند، از خواندن و چاپ کردنم سرمایه اندوزىها کردند.
خدایا! بعضى که در فکر و روح خود انحرافى داشتند، آیات متشابه را (که چند نوع مى توان معنا کرد) دستاویز اهداف خود قرار دادند. (آل عمران، ۷)
خدایا! بعضى به جاى این که در تفسیرم از مفسّران واقعى و پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم َالسلام) استمداد نمایند، از سلیقه هاى شخصى خود در تفسیر آیات کمک مى گرفتند.
خدایا! بعضى مرا وارونه معنا کردند و بعضى خوب مرا شناختند، ولى حقائق مرا نادیده گرفته و کتمان نمودند. (بقره، ۱۷۴)
خدایا! به جاى این که مرا براى دل هاى زنده بخوانند، (یوسف، ۲) بر مردگان خواندند.
خدایا! به جاى آن که مرا جزو اصیلترین موادّ درسى قرار دهند، مرا از میان برنامه هاى درسى و نسل تحصیل کرده جدا کردند.
خدایا! بعضى تنها به هنگام تفأّل، استخاره و سوگند به سراغم مى آمدند.
گرچه در حدیث شکایت قرآن تنها درباره تحریف و قطعه قطعه کردن آمده است. (وسائل الشیعه، ج. ۳، ص. ۴۸۴) لیکن آنچه را ما از زبان حال قرآن نقل کردیم یک واقعیّتى است که از طرف هواداران قرآن بر سر قرآن آمده است.
قرآن از مخالفان خود شکایت مى کند
خدایا! مرا ساخته فکر بشر دانستند. (نحل، ۱۰۳)
خدایا! مرا افسانه هاى پیشینیان دانستند. (انعام، ۲۵)
خدایا! شنیدن تلاوت مرا ممنوع کردند. (فصّلت، ۲۶)
خدایا! به آورنده من تهمت سحر و جنون و کِهانت و کذب زدند. (طارق، ۱۳)
خدایا! مرا مى شنیدند، ولى لجاجت کرده و ایمان نمى آوردند. (سبأ، ۳۱)
به امید آنکه با تجدید نظری بر رفتارها و عملکردهای روزانه مان، در مسیر مهجوریت زدایی از این کتاب آسمانی ثابت قدم باشیم.
منبع: ایران ناز
ارسال نظر