چرا قیمت برنج در بازار قد کشید؟
پارسینه: وزارت جهاد کشاورزی ناتوانی خود را در پشت سیاست حمایت از تولید داخلی پنهان کرده و فصل برداشت برنج را بهانه عدم عرضه ذخایر به بازار عنوان میکند اما در برهه کنونی که فصل برداشت برنج داخلی است، چرا قیمت این محصول تا این اندازه افزایش یافته است؟
تحریریه پارسینه: پاسکاری وظایف و اشتباهات در میان وزارتخانهها همچنان وجود دارد. هر روز یک سازمان خود را از هر خللی مبری میسازد و توپ را در حیات خلوت سازمان دیگری می اندازد.
در حال حاضر وزارت جهاد کشاورزی این ناتوانی خود را در پشت سیاست حمایت از تولید داخلی پنهان کرده و فصل برداشت برنج را بهانه عدم عرضه ذخایر به بازار عنوان می کند اما در برهه کنونی که فصل برداشت برنج داخلی است، چرا قیمت این محصول تا این اندازه افزایش یافته است؟
دلایل گرانی برنج در سطح شهر کاهش عرضه این محصول عنوان می شود. کمبود عرضه نیز به علت وجود خلاءهایی در سیستم تولید و توزیع است که منجر به افزایش قیمت می شود. این یکی از مشکلاتی است که سالهای سال است که کشاورزان و سیستم کشاورزی از آن ضربه می خورند.
در این میان با نگاهی به آمارها متوجه می شویم که قیمت برنج از سال ۹۴ تا امسال روند صعودی را طی کرده است. باتوجه به آمارهای بانک مرکزی که اخیرا اعلام شده است، قیمت برنج در حدود یک سال ۵۰ درصد گران شده است.
در برهههایی از زمان تابستان و پاییزش فرقی نمی کند گاهی به یکباره محصولی گران می شود و گاهی ارزان به صورتی که دیدیم برخی اوقات محصولات کشاورزی به دلیل افزایش تولید زیر دست و پا له می شوند.
عدم برنامهریزی در سیستم کشاورزی موجب میشود یکسال عرضه یک محصول کاهش یابد و در سال بعد دوبرابر باشد. عرضه و تقاضا دو کفه ترازوی اقتصاد اند که اگر عرضه از آن پیشی بگیرد به دنبال آن تقاضا افزایش می یابد و در پی آن قیمت محصولات به صورت صعودی بالا می رود.
به گفته برخی فعالان بازار برنج، مورد دیگری که سطح تقاضا را بالا برده است، شایعه پراکنی در خصوص آلودگی برنج های هندی بود که موجب شد تقاضا بیشتر به سمت برنج های ایرانی برود.
اما موضوعات بسیاری در وزارت جهادکشاورزی مدیریت نشده و این موارد نه تنها کشاورزان بلکه مصرف کنندگان را متضرر میکند. یکی از مسائل دیگر عدم برنامه ریزی دقیق و مکان یابی درست در خصوص مناطق زیر کشت محصولات کشاورزی است. همچنین استفاده نادرست از آب، یکی از مواردی به شمار میرود که اخیرا انتقادات بسیاری را متوجه وزارت جهادکشاورزی کرده است اما متاسفانه در این خصوص نیز مدیریت صحیحی صورت نمی گیرد.
سالهاست در برخی مناطقی که حوزه کشاورزی محسوب می شوند بحران آب مطرح شده است اما وزارت جهاد کشاورزی تاکنون در خصوص استفاده بهینه از آبهای موجود تمهیدات اساسی نیندیشیده است.
متاسفانه هر وزیر یا مسئول با ورود خود به دستگاه دولتی تنها در پی ثبت عناوین و اعداد و ارقام است. به عنوان مثال یک وزیر که مسئولیتش این است که ابتدا با علم و تحقیق بیش برود اما متاسفانه سعی دارد به سرعت یک سد و یا یک بیمارستان و ... در دوره خودش به ثبت برسد و به دنبال عواقب اجرایی آن طرح نیست، بنابراین بازدهی خاصی در عملکردها دیده نمیشود.
کشور ما سالهاست که در بحث آب با مشکل مواجه بوده است و آمارهای دقیقی در این باره وجود دارد . وضعیت روشن است اما باید اراده ای وجود داشته باشد که یک مشکل حل شود.
اگر از منظر اقتصاد مقاومتی به ماجرا بنگریم، می بینیم که برعکس این موضوع عمل شده است. به عنوان مثال منطقه ای را پایلوت اقتصاد مقاومتی می نامند و از صفر آغاز می کنند اما زمانی که عملکرد آنها بررسی میشود، می بینیم که درگیر فعالیت کشاورزی شده اند و زمانی که می پرسیم آب مورد نیاز را از کجا آورده اند می گویند از چاه های موجود استفاده کردهایم، بنابراین بحث استفاده بهینه از آب و زه کشی زمین مطرح نیست.
جدول مقایسه قیمت برنج در سال ۹۴ و ۹۵
ارسال نظر