گوناگون

نرخ سود بانكي و فاصله‌ آن با تورم

پارسینه: عباس شاكري، عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي: اين يك حقيقت است كه در اقتصادهاي با‌ثبات كه نقدينگي ثبات دارد و قيمت‌ها باثبات است، نرخ بهره حقيقي بايد مثبت باشد.

در اقتصادهايي هم كه مشكل سرمايه‌گذاري، مشكل منابع و پس‌انداز است، آن هم گفته مي‌شود كه نرخ بهره بايد طوري باشد كه انگيزه ايجاد كند تا افراد پس‌انداز كنند.

اما در اقتصاد ما وضعيت كاملاً متفاوت است و با قياس‌هاي ساده نمي‌شود تحليل‌هاي مربوط به نرخ بهره را انجام داد. ما مي‌گوييم فرق است بين تورم مثلاً دو درصد و نرخ بهره چهار درصد با تورم 40 درصد و نرخ بهره 42 درصد.

اولي يعني اقتصاد سالم و دومي يعني اقتصاد بيمار و بحران‌زده.

بنابراين بايد اول بگوييم اين اقتصاد چرا اين‌گونه شده است؟ اين اقتصاد دچار بحران است و نهادها و متغيرهاي كلانش مشكل دارد. اين اقتصاد بي‌ثبات است، شفاف نيست و توزيع درآمدش دارد واگرا مي‌شود. بخش نامولد در اقتصاد ما وجود دارد و دارد بيش از حد جولان مي‌دهد.

مهم‌تر از همه نيروي انساني در اقتصاد ايران دارد تضعيف مي‌شود. بنابراين قبل از اينكه وارد اين بحث‌ها بشويم، بايد بپرسيم اين اقتصاد را بايد چه كار كرد كه تورم 40 درصد را تجربه نكند.

مساله ديگري كه بايد به آن توجه كنيم اين است كه تورم در كشور ما متناسب عمل نمي‌كند. كلاسيك‌ها مي‌گويند تورم خنثي است و قانون ظروف مرتبطه بر حجم پول و سطح قيمت‌ها حاكم است. يعني وقتي كه حجم پول زياد مي‌شود، قيمت‌ها به يك نسبت بالا مي‌روند و حقوق همه و قيمت كالاها هم به همان نسبت بالا مي‌رود.

از سوي ديگر قيمت نيروي انساني در اقتصاد ما به نظر من مهم‌ترين قيمتي است كه اصلاً به آن توجه نمي‌شود.

در اين تحليل‌هاي دستپاچه كه ما مرتب ارائه مي‌دهيم، چرا نمي‌گوييم كه بر سر نيروي انساني چه دارد مي‌آيد؟ اين عدم تناسب باعث مي‌شود كه خيلي‌ها مثل صاحبان سود يا صاحبان دستمزد يا صاحبان اجاره، متناسب با تورم قيمت‌هايشان بالا نرود.

در نتيجه همين مسائل الان يك بخش نامولد در اقتصاد سيطره افكنده كه از ناحيه تورم و بي‌ثباتي‌هاي قيمتي ميلياردها درآمد كسب مي‌كند.

مثلاً زمين و مسكن را مي‌بينيد كه جولانگاه اين فعاليت‌ها شده است؛ لذا اقتصاد الان دو بخشي است و بخش نامولد بازدهي‌هاي بسيار بالايي را دارد. اما بخش مولد بايد توليد فيزيكي انجام بدهد و در معرض محدوديت‌هاي زيادي قرار دارد. حقوق‌بگير و كارمند و كارگر را هم كه ملاحظه مي‌كنيد.

در اقتصادي كه اين وضعيت را دارد شما اگر نرخ سود بانكي را بالا ببريد، تركيب مشتريان وام‌گيرنده به نفع بخش نامولد و به زيان بخش مولد عوض مي‌شود.

قيمت‌هاي توليد‌كننده كه متناسب با تورم بالا نرفته و سودش زياد نشده است. در اين بخش اگر نرخ بهره از يك حدي بالاتر برود، ديگر نمي‌تواند تسهيلات بگيرد.

اما براي بخش نامولد اين طور نيست.

مثلاً مي‌رود در بخش مسكن وارد مي‌شود و بازدهي صد درصد و بالاي صد درصد مي‌گيرد. مي‌رود در بافت فرسوده تهران مثلاً دو ميليارد تومان خانه كلنگي مي‌خرد و بعد از دو ماه مثلاً سه ميليارد مي‌شود. در حالي كه اگر يك عمر كار مي‌كرد يك ميليارد به دست نمي‌آورد.

در اين اقتصاد داريم حرف مي‌زنيم.

ما همان روز اولي كه مي‌خواستند بانك خصوصي تاسيس كنند، گفتيم بانك خصوصي خوب است؛ ولي ابتدا برويد بازدهي‌ها را در اقتصاد همگن كنيد.

اگر اين كار را بكنيد مي‌رويد وجوه را از مردم مي‌گيريد و سود سپرده بالاتر هم مي‌دهيد، اما با نرخ بهره بالا به بخش نامولد پمپاژ مي‌كنيد.

كه حالا نه‌تنها اين اتفاق افتاد، بلكه موسسات اعتباري و بانك‌هاي خصوصي خودشان هم وارد معاملات سوداگرانه شدند و هر جا كه براي اقتصاد بي‌ثباتي پيش آمد، اين بي‌ثباتي را تشديد كردند.


منبع:جمهوری اسلامی

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار