گوناگون

این روزها سرمایه‌گذاران جهان سرمایه‌هایشان را کجا می‌برند؟

پارسینه: اگر به دانستن این موضوع علاقمندید که این روزها سرمایه‌گذاران بزرگ جهان سرمایه‌های خود را به کجا می‌برند و این روزها کجای جهان جذابیت سرمایه‌گذاری‌های کلان را دارد قطعاً پاسخی که می‌گیرید برایتان کمی تعجب برانگیز خواهد بود.

اگر به دانستن این موضوع علاقمندید که این روزها سرمایه‌گذاران بزرگ جهان سرمایه‌های خود را به کجا می‌برند و این روزها کجای جهان جذابیت سرمایه‌گذاری‌های کلان را دارد قطعاً پاسخی که می‌گیرید برایتان کمی تعجب برانگیز خواهد بود. آفریقا. بله قاره سیاره این روزها به قطب سرمایه‌گذاری جهان بدل شده است.

به گزارش پایگاه اینترنتی مجلۀ اکسپرس، طبق گزارش منتشر شده از سوی کنفرانس سازمان ملل در امور تجارت و توسعه روند سرمایه‌گذاری در قارۀ آفریقا، در سال گذشته از افزایش 5. 5 درصدی برخوردار بوده است. آفریقا در حال تبدیل شدن به مقصد اول سرمایه‌گذاران در جهان است و صندوق بین‌المللی پول بیشتر برای آفریقا در سال 2013 با ارتقاء موقعیت موزامبیک و نیجریه رشد اقتصادی 5.6 درصد را پیش‌بینی کرده بود. این در حالی است که طبق این گزارش جهان با رشد منفی 18درصد سرمایه‌گذاری مواجه بوده است.

شاید وقت آن رسیده که اندکی تصاویر ذهنی خود را از قاره سیاه و اهالی آن به روزرسانی کنیم . به ظرفیت‌های خاص این قاره در شرایط کنونی نگاهی مجدد بیاندازیم، چرا که به نظر می‌رسد، قاره سیاه این غول خفته شاید در آینده نه چندان دور شگفت‌آفرین خواهد بود. شاید با جذب سرمایه‌های جهانی و چرخیدن چرخه‌های اقتصاد با ایجاد شغل‌های بسیار و افزایش رفاه اجتماعی، شاخص‌های اجتماعی و اقتصادی در جهشی عظیم در درجات بالایی قرار گرفته و کم‌کم شاهد تغییر شکل جهان و قطب‌های اقتصادی و به تبع آن سیاسی و هژمونیک نظام بین‌الملل باشیم.

اما قبل از خوش‌بینی‌های فوق‌الذکر، بیایید علت جذب سرمایه‌ها و شرایط این قاره را بیش‌تر بررسی کنیم.

قاره عظیم آفریقا را 55 کشور در حال توسعه و به اصطلاح جهان سوم با حدود یک میلیارد نفر جمعیت با درجات رشد متفاوت، تشکیل می‌دهد.

برخی کشورهای شمال قاره آفریقا مانند لیبی، الجزایر، مصر و تونس به لحاظ شاخص‌های اقتصادی و استفاده از منابع طبیعی و مبادله آزاد تجاری با اتحادیه اروپا وضعیت بهتری نسبت به برخی کشورهای دیگر مانند چاد، مالی و بورکینافاسو و سومالی و غیره دارند. البته کشوری مثل افریقای جنوبی گرچه در شمال افریقا قرار ندارد اما جزء کشورهای توسعه یافته و نه حتی در حال توسعه و در طبقه‌بندی‌های امروز جهان محسوب می‌شود. در آفریقای شمالی از سرگیری روند تولید نفت در لیبی، روند سرمایه‌گذاری‌های خارجی در منطقه را 35درصد افزایش داده است.

غنا، کشوری که آن را مدل دمکراتیک آفریقای غربی می‌خوانند به کمک کشف اخیر منابع نفت، در حال افزایش رشد اقتصادی است. این کشور در سال 2012 رشد اقتصادی 7.9 درصد داشت.

قاره آفریقا سرزمینی غنی از لحاظ مواد خام و معدنی محسوب می‌گردد. وجود معادن مختلف طلا و الماس و فلزات و کانی‌ها و فسفات و غیره سال‌های مدیدی است که توجه سرمایه‌گذاران و شرکت‌های بزرگ اروپایی را به خود جلب کرده است. هم‌چنین وجود زمین‌های وسیع حاصل‌خیز با استعداد بالای کشت و امکانات بی‌شمار صنعت کشاورزی، ظرفیت‌های اقتصادی و تجاری قابل توجهی را در قاره افریقا خلق نموده است. و اتفاقاً به لحاظ علم بازاریابی افریقا بازار بکر و گسترده‌ای محسوب می‌شود. وفور مواد اولیه و نیروی کار ارزان این سرزمین را به یک فرصت بالقوه که عاطل و باطل رها شده است تبدیل نموده است.

شاید بنا بر این دلایل بود که اکنون افریقا به‌عنوان سرزمینی دارای اهمیت استراتژیک، در کانون توجه جدی قدرت‌های اقتصادی سنتی (آمریکا، انگلیس، فرانسه، و...) و قدرت‌های اقتصادی جدید (چین، هند، و برزیل و...) قرار گرفته است. و همواره اولویتی مهم و دائمی و قابل دوام در اولویت‌بندی‌های اقتصادی و تجاری این کشورها بوده است.
به راستی دورنمای چنین اقتصادی با چنین ظرفیت‌های عظیمی چه می‌تواند باشد ؟ و رشد تولید در چنین اقتصادی که امکانات بالقوه و ظرفیت‌های بسیاری دارد که بلا استفاده مانده است چگونه باید باشد؟

تولید، مهم‌ترین شاخص رشد و توسعه


از آن‌جا که مهم‌ترین شاخص در رشد اقتصاد تولید است در مطالعات روی سرعت رشد اقتصاد یک کشور بررسی تولید و مرز امکانات تولید یک کشور حائز اهمیت است‌..

یک اقتصاد کارآمد که از تمام منابع و امکانات موجود خود استفاده می‌کند و در واقع روی مرز امکانات تولید خودش قرار دارد در کوتاه‌مدت تولید فراتر از مرز امکانات تولید خود برایش سخت و کاربر و هم‌چنین زمان بر است بنابراین برای افزایش تولید یک یا چند کالای خاص باید از تولید کالا یا کالاهای دیگری بکاهد که همین تدبیر و جابه‌جایی باعث ثابت ماندن کل تولیدات کشور شده و رشدی در اقتصاد اتفاق نخواهد افتاد.

از این رو رشد اقتصادی برای چنین سیستمی سخت و چالش برانگیز است مانند رشد اقتصادهای بزرگ و توسعه یافته که به سختی و به‌طور مثال سالی نیم درصد اتفاق می‌افتد. اما آیا اقتصادافریقا روی مرز امکانات تولید خود قرار دارد؟

در اقتصادی که منابع تولید عملاً بدون استفاده و در پایین‌ترین مرز بهره‌وری مانده‌اند و به صورت کارگران بی‌کار، تولید زیر ظرفیت در کارخانه‌ها و زمین و منابع طبیعی بلا استفاده جلوه می‌کنند آیا می‌توان ادعا کرد که اقتصاد روی مرز امکانات تولید قرار دارد؟
پس اولین استراتژی و اولویت نخست چنین اقتصادی حرکت روی مرز امکانات تولید است و از آن‌جا که یکی از پیش نیازهای امر تولید تأمین مواد اولیه و جذب سرمایه‌گذاری و ارزآوری برای کشور است افریقا امروزه ناگزیر به پیشبرد روند جذب سرمایه‌گذاری و توسعه تجارت است.

شاید اکنون غول سیاه در حال بیدار شدن است و افریقا بالاخره آهنگ حرکت روی مرزهای تولید خود را نموده است. گواه مدعا رونق و انعطاف‌پذیری فعالیت اقتصادی منطقه غرب افریقا است که در اوایل ژوئیه سال جاری در جلسه شورای وزیران اتحادیه اقتصادی و پولی غرب افریقا در داکار مورد بررسی و تأکید قرار گرفت.

با وجود ادامه شرایط سخت اقتصاد بین‌المللی که اکثر مناطق جهان را به چالش کشیده است کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی و پولی غرب افریقا از یک شاخصه خوب فعالیت‌های اقتصادی و مالی برخوردار شده‌اند.

نرخ رشد تولید ناخالص داخلی واقعی در این کشورها در سال 2012 با شرایطی که ذکر شد 6.4 درصد بوده است و پیش‌بینی می‌شود تا پایان سال 2013 این رقم به 56.5 درصد برسد.

ضرورت تغییر ساختار رشد اقتصادی قاره افریقا


با این وجود شورا به کشورهای عضو توصیه نمود نسبت به تلاش‌های خود در مسیر رشد قوی و پایدار به منظور تحکیم امور مالی و تقویت اثربخشی هزینه سرمایه‌گذاری عمومی اقدام نمایند و خواستار تسریع در اصلاحات ساختاری منطقه شدند.

از سویی دیگر در مجمع سالانه گروه بانک توسعه افریقا که در اواخر ماه مه با حضور اقتصاددانان، وزیران و کارآفرینان در پایتخت مراکش برگزار شد اعلام گردید درست است که رشد 6.4 درصدی در سال 2012 باعث ایجاد چشم‌اندازهای امیدبخشی برای اقتصاد این قاره شد لیکن این رشد شامل همه نشده و بسیاری از مردم از آن بهره نبرده‌اند و افریقا برای ارتقای کیفیت رشد اقتصاد خویش باید تلاش نماید.

به همین دلیل در مجمع سالانه فوق‌الذکر بر روی ضرورت تمرکز بر تغییر ساختار تأکید فراوان شد. رونق فعالیت اقتصادی منطقه باعث شد که درخواست بانک توسعه آفریقا مبنی بر اجازه عملیات مربوط به اوراق قرضه در بازار مالی منطقه آفریقا به عنوان بخشی از عملیات کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی و پولی آفریقا و قانون نرخ بهره قانونی و مجازات‌های پولی در کشورهای عضو مورد تصویب شورا وزیران قرار گیرد.

باید توجه نمود که صادرات مواد اولیه و تولیدات کشاورزی تنها عامل رشد و توسعه اقتصاد افریقا نخواهد بود و ایجاد اشتغال و ارزش افزوده باید در صدر توجه نخبگان اقتصادی این قاره قرار گیرد. همان‌گونه که رئیس جمهور امریکا اوباما در سخنرانی خود در داکار، پایتخت سنگال اذعان نمود «آفریقا همواره به دلیل منابع طبیعی و پتانسیل بالای مواد خام در کانون توجهات جهانی قرار داشته اما این مسأله آفریقا را به یک صادرکنندۀ معمولی مواد خام و بدون ارزش افزوده تبدیل کرده است؛ روی‌کردی که برای آفریقا نه شغلی ایجاد می‌کند و نه در بلندمدت برای آن توسعه می‌آورد.»

تجارت موتور محرک توسعه آفریقا


در همایش اخیر مدیر عاملان شرکت‌های افریقا که در ژنو سوئیس برگزار شد ضمن بررسی اوضاع اقتصادی آفریقا اعلام گردید طی ده سال گذشته رشد تجارت در آفریقا چشم‌گیر بوده و صادرات کشورهای این قاره با300 درصد رشد از 150 به 600 میلیارد دلار رسیده است.

آمار رسمی نشان می‌دهد میزان داد و ستد برخی از کشورها مثل چین، برزیل و هند به آفریقا نشان از افزایش چشم‌گیر دارد و در طول ده سال گذشته میزان داد و ستد برزیل به آفریقا بیش از پنج برابر شده است. و تنها در طول دهه 90 حجم صادرات چین به افریقا 700 درصد رشد داشته است و در سال 2003 نسبت به سال 2002 دو برابر بوده است.

کشوری مانند چین با درک صحیح اهمیت راهبردی این قاره با تدوین یک طرح راهبردی بلندمدت توانسته است طی کم‌تر از دو دهه اخیر خود را به اولین شریک تجاری قاره آفریقا تبدیل نماید. درحالی‌که حجم روابط تجاری چین با آفریقا در سال 2000 به 10 میلیارد دلار می‌رسید، این رقم در پی تدوین و اجرای صحیح استراتژی اقتصادی این کشور درخصوص آفریقا؛ اکنون به رقمی بالغ بر 231 میلیارد دلار رسیده است.

همان‌گونه که گفته شد حجم مبادلات بازرگانی چین در سال 2012 با افریقا به رقم 231.1 میلیارد دلار رسیده است که از این میزان 73.4 میلیارد دلار صادرات چین به آفریقا می‌باشد و از رشد 48 درصدی نسبت به سال 2011 برخوردار بوده است. هم‌اکنون کشور چین به‌عنوان بزرگ‌ترین انبار مواد اولیه این قاره مطرح است.

در این میان جمهوری اسلامی ایران کشورمان به عنوان کشوری که سال‌ها با کشورهای مسلمان آفریقایی رابطه دوستی و برادری ویژه‌ای داشته است و در سازمان‌های بین‌المللی هم‌چون سازمان ملل و سازمان همکاری‌های اقتصادی و جنبش غیرمتعهدها و غیره همکاری‌های مطلوبی با کشورهای آفریقایی داشته است می‌بایست اهتمام ویژه‌ای به سرمایه‌گذاری و تجارت در این قاره خرج نماید.
منبع: خبرآنلاین

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار