ریشه فسادهای دولت گذشته،درمسائل سیاسی بود
پارسینه: فساد در دولتی که مدعی مبارزه با فساد بود تبدیل به امر عادی شده است و..
به گزارش پارسینه ؛نجفقلی حبیبی میگوید: اتفاقا احزاب در جامعه ایرانی اعتبار دارند؛ اما حذف رقیب و ایجاد جاده یک طرفه در مدیریت کشور فساد زا است به همین دلیل مردم با باند بازی مخالف هستند نه با تحزب. تاکید او بر رقابت سالم گروههای سیاسی در غالب تحزب مشخص میکند که او حزب را به معنای واقعی کلمه درک کرده است. دکتر حبیبی در مورد دلیل فسادهای اخیر میگوید: «گسترش فرهنگ تحزب هیچگاه توسط دولتها جدی گرفته نشده است و دولتهای متعددی در ایران قدرت گیری احزاب را برابر با ضعف خود تلقی میکردند بنابراین تحزب هیچگاه در ایران، به معنای واقعی به وجود نیامد. آنچه ما شاهداش بودیم نهادها و محفلهای دولت ساختی بود که توسط هر دولتی ایجاد میشد در کنار همه اینها محفلهای دوستی و قدرتی شکل میگرفت که از رانت اقتصادی بهره میگیرند»
چرا تحزب در ایران جایگاه مناسبی را که در دیگر دموکراسیها باید داشته باشد ندارد؟
اینکه گفته میشود بدون تکیه بر تحزب میتوان دموکراسی مطلوب را پدید آورد درست نیست. بنابراین باید به تقویت احزاب کمک شود. آنچه در ایران مانع شکل گیری تحزب میشود مجموعهای عوامل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است. گسترش فرهنگ تحزب هیچگاه توسط دولتها جدی گرفته نشده است و دولتهای متعددی در ایران قدرت گیری احزاب را برابر با ضعف خود تلقی میکردند بنابراین تحزب هیچگاه در ایران، به معنای واقعی به وجود نیامد. آنچه ما شاهداش بودیم نهادها و محفلهای دولت ساختی بود که توسط هر دولتی ایجاد میشد در کنار همه اینها محفلهای دوستی و قدرتی شکل میگرفت که از رانت اقتصادی بهره میگیرند. بیشترین فساد اقتصادی و اداری در ایران زمانی رخ داد که شرایط برای فعالیت حزبی محدود شده بود. ریشه فسادهای دولت گذشته؛ درمسائل سیاسی بود.
مگر چه اتفاقی افتاد، مگر فعالین سیاسی ایران، چه ارتباطی با مفاسد اقتصادی دارند؟
احزاب کار اصلیشان فراهم کردن، نظامند و قانونمند رسیدن فعالین سیاسی به قدرت هستند در یک نظام حزبی، احزابی که در قدرت سیاسی حاضر نیستند ناظر و دیدهبان فعالیت حزب دارای قدرت میشوند و با رصد کردن رقیب و نمایش ضعفها و کاستیهای حزب حاکم و در عین حال ارائه برنامهها و توانمندیهای خود؛ شرایط جابه جایی قدرت را فراهم میکنند. دلیل اصلی فساد اداری و اقتصادی را باید در معادلات سیاسی جستجو کرد وقتی یک جناح و یا یک گروه؛ در فضای سیاسی بیرقیب میماند باید منتظر فساد باشیم. ما در چند سال گذشته اتفاقا شاهد این رویکرد بودیم. یک محفل خاص بقیه رقبا را از صحنه خارج کرد و حتی محدود ساخت بنابراین در فضای نبود انتقاد سالم و بیرقیب دچار فساد شد. پس از این منظر اغلب فسادهای اقتصادی؛ دلایل سیاسی دارند.
یعنی معتقدید نبود احزاب قانومند، عامل اصلی فساد اقتصادی و سیاسی بوده است؟
بله، به طور کل در فضای سیاسی یک دست، فساد رشد پیدا میکند چرا که نبود سایه رقیب سیاسی عملا دست فعالین سیاسی را برای فساد باز میگذارد.
ظاهرا اصول گرایان بر خلاف گذشتهاند پذیرفتهاند که نبود تحزب آسیب فراوانی را به کشور وارد کرده است؛ این طور نیست؟
همه فعالین سیاسی به درستی میدانند که به طور کلی فعالیت سیاسی بدون حزب ممکن نیست و حتی کسانی که نسبت به حزب نگاه منفی داشتهاند و علیه آن شمشیرکشیدند٬ خود بیشتر از جریانهای دیگر دست به تشکیل گروهها و احزاب با عناوین مختلف زدند. نمیتوان بدون سازماندهی اجتماعی در انتخابات حضور داشت یا دربرهههای مختلف اعلام نظر کرد. تاریخ فعالیت سیاسی در ایران به ویژه پس ازمشروطیت٬ در قالب حزب بوده است و به طور کلی در نظام اجتماعی جدیدی که بر مبنای رای مردم در کل جهان شکل گرفته است٬ نمیتوان بدون تشکیل گروه یا حزب کار سیاسی انجام داد. حتی روحانیت نیز برای فعالیت سیاسی خود٬ در قالب گروه یا تشکیلاتی سازماندهی شده فعالیت میکند؛ مانند جامعه روحانیت مبارز و مجمع روحانیون مبارز؛ حال ممکن است نام آن را حزب بگذارند یا نه.
چرا اغلب دولتها احزاب را رقیب خود میدانند و اصلا چرا در قانون اساسی جایگاه مشخصی به مانند دیگر کشورها برای تحزب وجود ندارد؟
مشکلی که در کشور ما در رابطه با احزاب وجود دارد این است که کسانی که به قدرت میرسند بر سر احزاب دیگر میکوبند٬در حالی که در نظامهای اجتماعی مبتنی بر دموکراسی در دیگر کشورها٬ احزاب با یکدیگرهمکاری وگاه برای تشکیل دولت با یکدیگر ائتلاف میکنند اما در کشور ما اینگونه نیست واین مایه تاسف است٬ به ویژه اینکه در قانون اساسی نیز ـ با رعایت موازینی ـ به تمامی احزاب اجازه فعالیت داده شده است. اما به مانند دیگر کشورها نظام انتخابات ما حزبی نیست. به همین دلیل ما هیچگاه انتخابات حرفهای نداشتهایم. در شهرستانها بیش از هر چیز عوام فریبی، گروه و طایفه گرایی کار را جلو میبرد که این به دلیل نظام انتخاباتی ضعیف ما است. اصل حزب و حزب گرایی در عرفاجتماعی ـ سیاسی جهان پذیرفته شده است و در کشور ما نیز هرچند ممکن است برخی به زبان آن را انکار کنند٬ اما در عمل در کشور ما نیز این اصل پذیرفته شده است. کسانیکه قدرت را در دست دارند و در عین حال تحزب را انکار میکنند٬ اگر دقت کنیم٬ میبینیم که خود اینها نیز در قالب حمایت گروهای و حزبهای سیاسی به قدرت دست پیدا کردهاند. تک تک گروههایی نیز که فعالیت سیاسی میکنند٬ هرچند نخواهند از
نام حزب
استفاده کنند٬ اما در این قالب فعالیت میکنند.
آیا عدم استقبال مطلوب جامعه ایران از احزاب را با توجه به سابقه کار حزبی در ایران است که معمولا با شکست روبرو شده است؟
شاید تجربه منفی برخی احزاب بازتاب خوبی دربین مردم نداشته است اما این گزاره را که احزاب به طور کلی در جامعه ایران اعتباری ندارند٬ چندان قبول ندارم. اتفاقا احزاب در جامعه ایرانی اعتبار دارند؛ اما حذف رقیب و ایجاد جاده یک طرفه در مدیریت کشور فساد زا است به همین دلیل مردم با باند بازی مخالف هستند نه با تحزب. برای رشد حزب و ایجاد اعتماد بین مردم لوازمی لازم است که باید تامین شود٬ اولین مساله در این رابطه تامین هزینه احزاب است. در برخی جوامع هزینه احزاب از طریق مالیات تامین میشود و البته برای آن نیز حدی در نظر گرفته شده است تا این مساله موجب میشود که افراد یا سازمانها از این طریق بر احزاب مسلط نشوند. در برخی از کشورها نیز دولتها از بودجه رسمی هزینه مختصری برای احزاب در نظر میگیرند که در کشور ما در دوره اصلاحات قرار بر این شده بود. متاسفانه در کشور ما تامین نشدن هزینه احزاب موجب شده است که احزاب دچار مشکل شوند و بدین ترتیبگاه یا وابسته به دولتها شوند یا پس از مدتی که نتوانستند هزینههای خود را تامین کنند٬ منحل شوند. باید یک راهکار اقتصادی مناسب برای تامین هزینههای احزاب در نظرگرفته شود تا از آسیبهایی که
از این طریق ممکن است به آنها وارد شود٬ مصون بمانند.
ندای ایرانیان
ريشه فساد هاي دولت انحرافي گذشته حمايت نمايندگاني منحرف بهار انحرافي امثال رسايي بي كفايت بودند.....
مرگ بر بهار انحرافي
مرگ بر جريان انحرافي.
مرگ بر ضد ولايت فقيه
به دلواپسان بگوييد.
ریشه های فساد شما در چه چیزیه؟
مگر در دولت قبل فساد صورت گرفته بود؟؟؟؟ واقعا؟؟؟؟ در دولت پاکدست؟؟؟؟؟
نخیر برادر اصلا اینطور نیست
ریشه فساد در دولت قبلی به مغولها میرسد چون مردم نمیدانستند که چنگیز خان مغول و فرزندانش از کجا می اورند میخورند و ....
بدبخت شدیم رفتیم ولمون کن