برندگان و بازندگان تلویزیون در ماه رمضان
پارسینه: در ایام ماه رمضان، برنامه های مختلفی روی آنتن رفت، اما تنوع آنها در حدی نبود که بتوان موقع انتخاب برنده و بازنده، دست و دلباز عمل کرد. برای همین هم ناگزیر بودیم از ...
برنده ها
پایان بازی به نفع دودکش و علیخانی
هومن برق نورد و جواد عزتی از اهالی دودکش همراه با احسان علیخانی کسانی بودند که برای تلویزیون در ماه رمضان آبروداری کردند.
درست است که در ایام ماه رمضان، برنامه های مختلفی روی آنتن شبکه های مختلف رفت، اما تنوع آنها در حدی نبود که بتوان موقع انتخاب برنده و بازنده، دست و دلباز عمل کرد. برای همین هم ناگزیر بودیم از میان همین چند سریال و برنامه ای که به نسبت به لحاظ محتوا و ساختار، تنوع بیشتری داشتند دست به انتخاب بزنیم. با این حال برای اینکه در حق کسی اجحاف نشود به جای انتخاب و معرفی یک برنامه به عنوان برنده، در این بخش دست روی عواملی گذاشتیم که اصلی ترین دلایل موفقیت یک برنامه بودند.
احسان علیخانی
بعد از یک سال دوری، برگشت و توانست در همان یک هفته اول، قدرتش را به عنوان مالک اصلی «ماه عسل» ثابت کندو برنامه ای که سال گذشته بدجوری سقوط کرده بود را نجات دهد و تا حد بهترین برنامه رمضانی، بالا ببرد. شاید انتخاب بعضی سوژه های خوب و تاثیرگذار، «ماه عسل» امسال را بدجوری سر زبان ها انداخت و بازارش را داغ کرد اما اتفاقا اوج هنرنمایی علیخانی، سر برنامه هایی مشخص شد که سوژه چندان جالبی هم نداشتند.
هومن برق نورد
اینکه به تنهایی یک بازیگر خوب، موفق و کاربلد باشید یک بحثی است و اینکه بتوانید تبدیل به وزنه اصلی جذابیت هر سریال یا فیلم شوید یک بحث دیگر است. هومن برق نورد بازیگر خوبی است. نگاهی که به کارنامه تئاتری، تلویزیون و سینمایی بیندازیم شک و شبهه ای دراین زمینه باقی نمی ماند اما برق نورد مدتی است یک قدم جلوتر گذاشته و تبدیل به وزنه کمدی سریال هایی که بازی می کند شده، پس از آنکه در «دزد و پلیس» حسابی طنازی هایش را خالی کرد، ماه رمضان به «دودکش» آمدو با بازی قابل قبولش در نقش «فیروز» و بازخورد مثبت مخاطبان از بازی او ثابت کرد او را می توان تنها کمدین کاملا محبوب این روزهای تلویزیون ناامید.
فقط چند لحظه تصور کنید برق نورد در «دودکش» نباشد و آن وقت میزان جذابیت سریال بدون حضور او را حساب کنید تا این نکته که برق نورد وزنه سریال ها شده را بهتر متوجه شوید. مهمترین ویژگی بازی برق نورد این است که برخلاف بسیاری از بازیگران کمدی جلوی دوربین اصطلاحا«ول» نیست. بازی های او کنترل شده است که با توجه به تجربه های قبلی اش می توان گفت او خودش بازی اش را کنترل شده نگه می دارد. در تمام نظرسنجی ها شخصیت فیروز بهترین شخصیت سریال های ماه رمضان شد تا نشان دهد برق نورد یک بار دیگر کارش را درست انجام داده.
جواد عزتی
با اینکه سریال «دودکش» به خاطر هنرنمایی هومن برق نورد، از همان ابتدا حسابی بین مخاطبان محبوب شد اما نباید از حق بگذریم که ورود جواد عزتی در یک نقش روحانی جالب، یک سوم آخر این سریال را بدجوری تحت تاثیر قرار داد تا جایی که خیلی ها تازه بعد از شب های قدر، به خاطر حضور او عزمشان را برای تماشای آن جزم کردند.
او به قالب یک روحانی وارد شد که با لهجه و لحن جالبی حرف می زد، حرف ها را فراموش می کرد، از کلماتی مثل «آمپاس» و «قمپز» و ... استفاده می کردو خلاصه، بخش قابل توجهی از موقعیت های کمدی سریال را به دوش داشت. عزتی نشان داد که اگر کارگردان خوب بالای کار باشد، می تواند موفقیت بابا اتی را در نقش های دیگر هم ادامه دهد.
قندپهلو
برنامه جذابی که ماه رمضان امسال ساعت 21:45 از شبکه آموزش روی آنتن رفت. فقط صد حیف که به دلیل اطلاع رسانی پایین و همزمانی اش با سریال های ماه رمضان از دید خیلی ها مغفول ماند که اگر این برنامه در یکی از شبکه های سراسری پخش می شد به راحتی می توانست مخاطب بسیار بالایی به خود جذب کند.
«قندپهلو» رقابت بین شاعران طنزپرداز با یکدیگر بود. اجرای برنامه را رضا رفیع از طنزپردازان قدیمی و یکی از شاگردان مکتب گل آقا برعهده داشت و شهرام شکیبا به عنوان داور به شرکت کنندگان امتیاز می داد. مراحل جذاب و ساختار قرص و محکم برنامه و در عین حال شنیدن طنز مجاز! و خندیدن مخاطب به وسیله همین طنزهای مجاز مهمترین نقطه قوت این برنامه بود. هر چه رقابت به مراحل پایانی اش نزدیکتر شد جذابیت این برنامه هم افزایش پیدا کرد.
حسن سلطانی
اگر روی این مسئله که به طور کلی، برنامه سحرگاهی گفتگو محور، مناسبت آن زمان از روز نیست و جذابیتی برای مخاطبان ندارد، توافق کنیم، می توانیم در شرایط موجود، حسن سلطانی را به عنوان بهترین مجری سحرگاهی تلویزیون به حساب آوریم. مخصوصا اینکه او، بعد از چند سال اجرای شبیه هم و یکنواخت فرزاد جمشیدی به میدان آمد و همین حضورش، برای مخاطب تازگی و جذابیت داشت.
با اینکه خیلی ها معتقد بودند سلطانی، به دلیل سابقه فراوانش در گویندگی خبر، قدرت اجرای برنامه ای اینچنینی را ندارد اما اتفاقا او توانست فضای صمیمی و جدیدی در رابطه با مخاطبانش به وجود بیاورد. اجرای سلطانی نشان داد که مجری سحرگاهی برای جذب مخاطب، حتما هم نیازی به چیدن کلمات و عبارات سخت و شاعرانه کنار هم ندارد.
شبکه سه
در بین شبکه های تلویزیون بی شک شبکه سه با تنظیم کنداکتوری خوب و متنوع توانست عنوان بهترین شبکه را به خود اختصاص دهد. تنوع و تنظیم خوب کنداکتور این شبکه به نحوی بود که حتی موجب شد تا ضعف های برنامه هایش آنچنان به چشم نیاید. این شبکه از ساعت 16:30 با پخش فیلم سینمایی و بعد ماه عسل و سپس پخش «مادرانه»، مسابقه «کلید» و مجموعه «خنده بازار» متنوع ترین کنداکتور را برای رمضان خود تنظیم کرده بود، حالا به این کنداکتور پخش مستقیم بازی های لیگ برتر را هم اضافه کنید. البته هر چند در کیفیت برخی از این برنامه ها از جمله «خنده بازار» و «مادرانه» بحث وجود دارد اما اینکه این شبکه برنامه های تفریحی و سرگرم کننده اش را برای این ایام در قالب های متنوع مثل مسابقه فیلم، سریال و ... آماده کرده بود، قابل تحسین است.
محمد حسین لطیفی
کارگردان کارهای خوش ساختی مثل «صاحبدلان»، «وفا»، «نردبام آسمان» و ... که در سال های اخیر با ساخت دو سریال «قلب یخی» و «ساخت ایران»، نتوانست موفقیت چندانی در شبکه نمایش خانگی به دست آورد، امسال با «دودکش» به تلویزیون برگشت و موفق شد یک بار دیگر از اسم خودش دفاع کند.
لطیفی با اینکه قصه تک خطی و مشخصی «دودکش» نداشت اما به خاطر خلق موقعیت های کمدی خنده دار و حساب شده، موفق شد بعد از «ساختمان پزشکان» و «پایتخت»، اسم آن را به عنوان یکی از بهترین کمدی های چند وقت اخیر تلویزیون ثبت کند. البته نباید فراموش کنیم که قطعا حضور برزو نیک نژاد، به عنوان نویسنده و دستیار و استفاده از بازیگران کاربلدی مثل برق نورد، تشکر، تیرانداز و ... در موفقیت لطیفی بی تاثیر نبود.
سایت های شبکه ها
سایت های شبکه های مختلف سیما که همیشه خدا به دلیل تنبلی، در معرض انتقاد قرار داشتند حالا چند وقتی است به خودشان آمده اند و می شود گفت که در ماه رمضان، بهترین عملکرد چند وقت اخیرشان را داشتند. سایت شبکه دو و سه، با فاصله کوتاه از زمان پخش سریال های «خروس»، «مادرانه» و برنامه «ماه عسل»، لینک دانلودآنها را می گذاشتند. از همه مهمتر اینکه به لحاظ اطلاع رسانی، تکمیل وبدن گالری عکس ها و انتشار خبرهای جدید هم حسابی به روز عمل می کردند. البته مشکلات سایت شبکه یک و تهران هنوز هم ادامه دارد. البته با سروسامان گرفتن سایت شبکه دو و سه، می شود به رفع مشکلات آنها هم در همین چند وقت اخیر امیدوار بود.
بازنده ها
مادرانه بازنده مغرور رمضان
سریال مادرانه با وجود بهره بردن از سعید نعمت اله و یک تهیه کننده حرفه ای، بازی رمضان را واگذار کرد
اصلا قرار نیست انگشتمان را به سمت یک کار، کارگردان، بازیگر و ... بگیریم و صراحتا اسمش را به عنوان بازنده اعلام کنیم. اتفاقا برعکس، اینبار برنامه هایی که به نظرمان، به شدت بد و ضعیف می آمدندرا گذاشتیم کنار! مستقیم رفتیم سراغ آنهایی که به دلیل کارنامه پربار قبلی شان، اصلا ازشان توقع نمی رفت ماحصل کارشان ضعیف از آب درآمده باشد. حالا فرقی نمی کند این ضعف و بی دقتی از یک بازیگر، نویسنده یا کارگردان سر زده باشد یا یک شبکه و برنامه! اسامی که به عنوان بازنده در این قسمت معرفی می شوند، بیشتر از اینکه بازنده باشند، توقعات مخاطبانشان را برآورده نکرده اند.
لعیا زنگنه
استاد انتخاب های اشتباه. بازیگری که بعد از شروع توفانی اش با «در پناه تو» هیچگاه نتوانست، انتخاب های خوبی داشته باشد. بازیگری که می توانست با انتخاب های خودش به موقعیتی به مراتب بیشتر از آنچه که امروز به دست آورده، برسد. او که با انتخاب «راز مینا» به عنوان اولین فیلم سینمایی اش و بعد «هفت ترانه» عملا در سینما موقعیت خود را ناهبود کرد در تلویزیون هم انتخاب های خوبی نداشت. او بعد از یک دوره ناموفق با حضور در فیلم های مسعود کیمیایی تا حدودی خود را احیا کرد اما از این موقعیت هم استفاده نکرد و باز هم دست به انتخاب های اشتباه تلویزیونی اش زد.
آخرین نمونه آن بازی در سریال «راستش را بگو» بود، که عملا برای او یک شکست کامل بود. زنگنه یک سال بعد از ایفای نقش به شدت مثبت و اعصاب خردکن «سارا مستور» در سریال آهنج، ایفاگر نقش «رعنا» در سریال «مادرانه» شد. نقشی که کاملا در نقطه مقابل نقش او در «راستش را بگو» قرار داشت. این بار رعنا به شدت منفی وغیرمنطقی و اعصاب خرد کن است. نقش هایی که البته با هدایت غلط کارگردان های این دو سریال بر میزان اعصاب خردکنی شان افزوده شده، تا جایی که قدم زدن «رعنا» و «سارا» با نقش آفرینی لعیا زنگنه روی اعصاب و روان مخاطبان بیشتر و بیشتر شده است.
حمید لولایی
بیش از یک دهه از پخش مجموعه «زیر آسمان شهر» می گذرد. مجموعه ای که بیش از همه حمید لولایی را به اوج رساند اما این روزها خبری از آن لولایی محبوب نیست. خشایار مستوفی «زیر آسمان شهر» این روزها هیچ شباهتی با بازیگر اوج گرفته اوایل دهه هشتاد ندارد.
در این سال ها لولایی به جز در مقاطعی که با رضا عطاران کار کرده همیشه تکرار خودش بوده مثل خیلی از بازیگران کمدی ابتدای دهه هشتاد که این روزها به تکرار و زوال رسیده اند اما خلاصه داستان سریال «خروس» و اینکه قرار است حمید لولایی در هیبتی کاملا جدی نقش خودش را بازی کند کمی کنجکاو برانگیز بود. قرار نبود لولایی در این کار شبیه کاراکتر کارهای قبلی اش باشد و همین نکته کمی امیدوارمان می کرد که لولایی متفاوتی ببینیم اما لولایی در خودش بودن هم شکست خورد.
بازی اغراق شده و واکنش های عجیب و غریب لولایی که خیلی دوست داشت به یک بازی رئال نزدیک شود و شخصیتی شبیه خودش را در «خروس» ایفا کند با شکست مواجه شد. این در حالی است که قطعا وقتی قرار است حمید لولایی در نقش بازیگری به نام حمید لولایی بازی کند باید خیلی شبیه خودش باشد اما یا این نقش شبیه لولایی واقعی نیست که در این صورت واقعا باید پرسید چرا اسمش را گذاشته اند حمید لولایی یا واقعا شبیه حمید لولایی است که در این صورت باید گفت او خودش را بد بازی کرده است. لولایی یک بار با بازی در شاه نقش خشایار مستوفی احیا شد. حالا باید دید این شانس دوباره در خانه او را خواهد زد؟
جواد افشار
سال هاست برای شبکه های مختلف تلویزیون سریال می سازد، اما به ندرت سریالی به کارگردانی او در ذهن مخاطبان باقی مانده، شاید به زحمت بتوان از «پول کثیف» به عنوان یکی از ساخته های به اصطلاح ماندگار او نام برد، سریالی که البته در توفیق نسبی اش نمی توان نقش پررنگ قاسم جعفری را منکر شد. او جزو کارگردانانی است که فقط می سازد و به اصطلاح تلویزیونی ها دستش تند است و فقط می گیرد و پلان اخذ می کند و اصلا به خاطر همین ویژگی است که همیشه به عنوانآلترناتیو نامش مطرح است و تا به حال در پروژه هایی مثل «روز رفتن»، «سی امین روز» و «روزهای زیبا» جایگزین کارگردانان این سریال ها شده. او در «مادرانه» هم پا را فراتر از یک کارگردانی که فقط سکانس ها را خرد کرده و تند تند پلان هایش را گرفته، فراتر نرفته است.
سعید آقاخانی
سعید آقاخانی، امسال یک جورهایی با «خروس»، مخاطبانش را شوکه کرد. هیچ کس فکرش را هم نمی کرد او بعد از کمدی موفق «دزد و پلیس»، یک مرتبه چنین سریالی بسازد و مجبور شود برای ماستمالی گاف هایش، مدام تقصیر را گردن کش دار شدن آن بیندازد. آقاخانی، سر «دزد و پلیس» خیلی خوب فهمید که قرار دادن بازیگران همیشگی کمدی کنار هم، دیگر جواب نمی دهندو باید پای بازیگران تازه نفس را به سریالش باز کند. او در همکاری با پیمان قاسمخانی، یکی از موفق ترین سریال های کارنامه کاری اش را ساخت اما در «خروس»، بار دیگر مرتکب اشتباه های قبلی اش شد. استفاده از جواد رضویان، حمید لولایی و یوسف تیموری در کنار هم شاید چندین سال قبل، جواب می داد و از داخلش بهترین کمدی بیرون می آمد اما در شرایط کنونی، باعث شد تا شکست سنگینی بخورد.
تماشا
از ضعف عملکرد شبکه تماشا در سایر ایام سال که بگذریم، این شبکه در ماه رمضان هم وضعیت خوبی نداشت. شبکه تماشا، خیلی راحت می توانست از فضای معنوی ماه رمضان استفاده کند و با پخش اولین سریال های خاطره انگیز رمضانی تلویزوین، فضای جدیدی به شبکه اش بدهد. درست است که خیلی از سریال های رمضان سال های گذشته، چند وقت اخیر بارهات از شبکه های مختلف پخش شده اما هنوز هم سریال هایی هستند مثل «میه پنهان ماه» که هیچ شبکه ای آنها را بازپخش نکرده، ضمن اینکه شبکه تماشا، بدون هیچ دلیلی، «جواهری در قصر» را در بدترین شرایط موجود روی آنتن برد؛ آن هم زمانی که مخاطبان، ترجیح می دادند سریال های ماه رمضان را دنبال کنند و عملا کسی وقت تماشای آن را نداشت.
خنده بازار
یکی دو سری ابتدایی این مجموعه با نیروهایی جوان ناشناخته دست و پا شکسته توانست در بین مردم گل کند و حتی در مقطعی هم تبدیل به یکی از پربیننده ترین و البته پرحاشیه ترین برنامه های تلویزیون شد اما پس از سری دوم هر بار که این مجموعه روی آنتن رفت به جز در آیتم هایی خاص مصداق بارز هر روز بدتر از دیروز شد.
سری جدید این مجموعه در ماه رمضان هم از این قاعده مستثنا نبود. جدایی سیاوش مفیدی (که یکی از معدود خوب های خنده بازار به حساب می آمد) از این مجموعه در سری جدید هم اوضاع را برای خنده بازاری ها بدتر کرد. شلختگی های تصویری، سوژه های بی نمک و متن های بسیار ضعیف باعث شده این مجموعه همان مخاطبانی را هم که صدقه سر سری های اول و دوم به دست آورده بود را از دست بدهد.
سعید نعمت الله
یکی از استعدادهای فیلمنامه نویسی که حالا با «مادرانه» چند گام به عقب برداشت با ساخت فیلم نوشت جدید نعمت الله توسط جواد افشار و بروز ضعف های متن، مشخص شد. کارگردانانی چون سیروس مقدم و محمد مهدی عسگرپور تا چه اندازه در پوشاندن ضعف های نوشته های این نویسنده موثر بوند. خلق شخصیت های تک بعدی مثل محمد جواد، رعنا، آذر، پهلوان خلیل و ... کلی کاراکتر دیگر و چپاندن دیالوگ های رو شعاری در دهان آنها بزرگترین ضعف فیلمنامه «مادرانه» بود. فقط به دیالوگ های محمد جواد در همین قسمت های پایانی که رو به رعنا می گوید: «قلب خانم، قلب» کافی است به اوج فاجعه پی ببرید. عدم روابط علت و معلولی درست و منطقی بین حوادث و گنجاندن اتفاق در باز کردن گره های داستان هم که در این سریال حکایت خودش را داشت.
ترانه های تیتراژ
زمانی که اسم احسان خواجه امیری، رضا صادقی، فرزاد فرزین و مهدی یراحی، به عنوان خوانندگان تیتراژها معرفی شد، اینطور به نظر می رسید که تا آخر ماه، چند تا آهنگ جدید و خاطره انگیز سر زبان مردم می افتد و تا مدت ها ماندگار می شود. امسال اما آهنگ تیتراژ پایانی هیچ سریالی، آنطور که باید در ذهن ها ماندگار نشد.
یعنی درست است که آهنگ تیتراژ «مادرانه» یا «دودکش»، همان زمان، برای همه ما جذاب به نظر می رسیدند اما طوری نبودند که خیلی راحت بتوانیم حفظشان کنیم و بلافاصله بعد از پایان سریال، بتوانیم در ذهنمان زمزه شان کنیم. از میان همه آنها، شاید بتوانیم آهنگ تیتراژ برنامه «ماه عسل» را یکجورهایی تاثیرگذارتر از سایرین ارزیابی کنیم و به ماندگاری اش امیدوار باشیم.
جشن رمضان
نزدیک به یک دهه برگ برنده شبکه پنج پس از افطار برنامه جشن رمضان بود. برنامه ای که دوقلوهای افسانه ای تلویزیون در اجرا یعنی محمود شهریاری و کاظم احمدزاده اجرای آن را برعهده داشتند. جشن رمضان در چند سال اخیر رقیب خوبی برای برنامه های پس از افطار شده بود. اما جشن رمضان امسال که بدون حضور این دو مجری روی آنتن رفت باز هم نشان داد همیشه وقتی برنامه از صاحبان اصلی اش گرفته شود جز ضعیف تر شدن برنامه هیچ اتفاق دیگری برای آن نخواهد افتاد. سطح مهمانان برنامه، تلاش های دو مجری جوان برای طنازی کردن و بی موضع بودن برنامه در شب های مختلف نتیجه اش این شد که باز هم یکی از برنامه های محبوب تلویزیون از اوج به زیر آمد.
فلوراسام و مجید اوجی
بازندگان بزرگ تلویزیون در سال های اخیر که سال گذشته با سریال «راز پنهان» شان موجب شدند تا پس از سال ها شبکه یک در رقابتی مناسبتی، بازی را به شکبه های دیگر واگذار کنند، رمضان امسال هم تلویزیون را از وجود اثری از خود بی بهره نگذاشتند. این زوج هنری اینبار تله فیلمی با عنوان «شب های روشن» را با تقطیع در تایم های 35 دقیقه ای مینی سریالی مناسبتی روی آنتن فرستادند. البته تایم واقعی هر قسمت 30 دقیقه بود و پنج دقیقه دیگر اختصاص به تیتراژ اول و به آخر و خلاصه داستان داشت. سریالی که کاملا تابلو بود در قالب تله فیلمی برای شهادت امام رضا (ع) ساخته شده بود و به زود آن را تقطیع شده بود. سریالی با همان ضعف های همیشگی آثار این زوج متنی پر اشکال که قصه و آدم هایش هزار سوال بی پاسخ را در ذهن مخاطب می گذارند.
شبکه تهران
ماه رمضان برای شبکه تهران یک جورهایی حکم خواب زمستانی را داشت. بعد از بیرون آمدن «دروازه بهشت» از کنداکتور پخش رمضان، تنها تکیه گاه این شبکه برای اینکه بتواند یک مقداری مطرح شود همان «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» بود؛ سریالی که حتی اگر بخواهیم از شعاری و تکراری بودن سوژه ها و ساختار بدش هم فاکتور بگیریم، همزمان با «ماه عسل» روی آنتن می رفت و عملا مجالی برای دیده شدن نداشت. یکی از موفقیت های رمضان شبکه تهران در سال های گذشته، پخش «جشن رمضان» بود که امسال، آن هم نتوانست موفقیت خاصی نصیب آنها کند. شبکه تهران، ماه رمضان امسال حتی در ویژه برنامه های سحر و افطارش هم به نسبت از سایر شبکه ها ضعیف تر عمل کحرد.
روزنامه هفت صبح
بهترین کار امسال فقط و فقط کار زیبا و دلی حامد زمانی بود که برای امام رضا خونده بود