گوناگون

سه شکل تازه پول در دنیای هوشمند

پارسینه: در این خصوص و طی هفته‌های گذشته، وقتی گوشی‌های همراه آیفون‌های جدید وارد بازار شدند، راه‌های جدیدی برای پرداخت ارایه شد تا نوید تغییرات بیشتر داده شود.

اندک‌ اندک و در هزاره سوم، معنای پول و شیوه خرید کردن درحال تغییر است و آن‌قدر تدریجی این روند انجام شده که شاید خودمان هم باورمان نمی‌شود که ارتباطمان با پول فلزی و کاغذی تا این حد کم شده باشد.


به گزارش شهروند، در دهه‌های گذشته، پول کاغذی یا فلزی بود که در ازای آن کالا یا خدمتی خریده می‌شد اما این واقعیت در دنیای امروز رنگ باخته و پول هر روز بیش از گذشته به ماهیتی دیجیتال تبدیل می‌شود که دیگر تحت تسلط انسان و قابل لمس نیست. این ماهیت تازه، تحلیل کاملی از زندگی انسان ارایه می‌کند و در رفتارهای او از نشست و برخاست گرفته، تا خرید را تغییر داده است؛ چرا که پول می‌تواند افراد را بیشتر به خرید ترغیب کند و برای این منظور نیازمند اطلاعاتی درباره مالک آن هستند.

در این خصوص و طی هفته‌های گذشته، وقتی گوشی‌های همراه آیفون‌های جدید وارد بازار شدند، راه‌های جدیدی برای پرداخت ارایه شد تا نوید تغییرات بیشتر داده شود. در این گوشی‌ها، اگر صاحب آیفون هوس پیراشکی کند تنها کاری که باید بکند این است که تلفن‌همراهش را نزدیک کارتخوان بگیرد تا آنتن NFC(فناوری ارتباط نزدیک) اطلاعات بانکی او را منتقل کند. قبل از ارایه این خدمت توسط «اپل»، «گوگل والت» یا همان کیف پول گوگل همچنین Venmo، «اسکویر»، «استریپ» و «پی پال» با امکانات مشابهی وارد بازار شده‌اند تا معلوم شود ارایه چنین خدماتی در دنیای امروز پول را تغییر شکل خواهد داد.

تغییر ماهیت و شکل پول تا ١٠‌سال دیگر
حالا ارزش پولی ثابت است اما شیوه پرداخت آن متفاوت شده و به‌نظر می‌رسد روند تغییر همچنان ادامه دارد. این امر سبب شده طراحان در یک شرکت لندنی به نام« Method» چند پرسش جدی درباره آینده پول مطرح و به آنها پاسخ دهند. این‌که در ٥، ١٠ یا ٢٠‌سال آینده نحوه دسترسی ما به پول چگونه خواهد بود؟ و اگر تمام فرضیات درباره رفتار پول را از بین ببریم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ مهم‌ترین سوالاتی است که کارشناسان این موسسه مطرح کرده‌اند.

طی ٥ ماه، طراحان، آزمایشاتی اجتماعی را با موضوع تحقیق درباره موارد استفاده پول در آینده انجام دادند. «فیلیپ اودیر» مدیر ارشد این شرکت می‌گوید: می‌خواستیم گامی به عقب برداریم تا بتوانیم واقعا به برخی روندهای اصلی در صنعت بپردازیم که احتمالا بر زندگی روزانه ما در آینده تاثیر خواهند گذاشت.

تجربه یک: اگر پرداخت‌های شما عمومی باشد، چه اتفاقی می‌افتد؟
همه ما درباره آنچه با دوستان و آشنایانمان به اشتراک می‌گذاریم، حد و مرزهایی را رعایت می‌کنیم. با این وجود نحوه خرج کردنمان تاحد زیادی پنهان از دیگران است. انتشار و اعلام آنچه که می‌خریم و چگونگی پرداخت بهای آن از نظر همه بسیار شخصی است. علاوه‌بر آن برخی از وسایلی که می‌خریم، مانند نخ‌دندان یا یک لیوان هیچ جذابیتی برای دیگران ندارد.

خدمت‌هایی مانند Venmo پرداخت‌ها را تا حدی به‌طور اجتماعی به اشتراک می‌گذارند، اما هیچ‌کس دقیقا نمی‌داند، فرد پولش را چگونه خرج می‌کند. البته به استثنای خود فرد و بانک او. با این وجود با هربار کشیدن کارت در کارتخوان، حجم زیادی از داده‌ها را تولید می‌کنیم. اگر دانشی کلی درباره خریدهای فرد وجود داشته باشد آیا می‌توان ادعا کرد خریدهای ما نشان‌دهنده شخصیتمان هستند؟

این همان چیزی است که «متد» به دنبال آن است. در تجربه نخست، از طراحان خواسته شد تمام خریدهایشان را اعلام کنند. آنها باید برای هر خرید یک عکس در اینستاگرام منتشر می‌کردند. «اودیر» می‌گوید: این یک تابوی اجتماعی و تاحدودی ناراحت‌کننده است.

در حقیقت این امر تا آن‌جا ناراحت‌کننده بود که تیم کارشناسی تصمیم گرفت یک سیستم اشتراک‌گذاری ناشناس ایجاد کند. براین اساس کارمندان می‌توانستند عکس خریدهایشان را به‌طور ناشناس منتشر کنند. تأثیر آن شبیه انتشار اخبار مختلف در رسانه‌های اجتماعی دیگر بود. به محض این‌که افراد متوجه می‌شدند دیگران خریدهایشان را تماشا کرده‌اند، رفتارشان تغییر می‌کرد، سعی می‌کردند کمتر یکنواخت باشند، زیاد پرخوری نکنند و این باعث می‌شد تا دیگر رفتار عادی نداشته باشند.

تجربه ٢: اگرعادت‌های خرید به فیزیولوژی مربوط بود چه اتفاقی می‌افتاد؟
اودیر می‌گوید: خدمات مالی مخصوص موجودات هوشمند خلق شده‌اند. تصور می‌کنم همیشه تصمیمات درست و به‌جا می‌گیریم. البته در زندگی واقعی، این همیشه اتفاق نمی‌افتد. به دنبال دلیل هستید؟ تحقیقات نشان داده دلالان بازاری که هورمون تستوسترون خونشان بالاتر است، هنگام خرید و فروش ریسک بیشتری می‌کنند. این واقعیتی است که به فیزیولوژی مرتبط است و البته نباید فراموش کرد، مهارتی است که آموخته می‌شود.

هرگاه که خیلی سریع و ناگهانی خرید کردید، باید بدانید که احتمالا از لحاظ احساسی این کار را انجام داده‌اید و خرید شما عقلانی نبوده است. آنچه می‌خریم با احساسمان مرتبط است. «متد» در پروژه‌ای که «بانک فیزیولوژی» نامیده می‌شد، این موضوع را بررسی کرد که اگر پرداخت‌هایمان با سلامتمان مرتبط بود چه اتفاقی می‌افتاد؟ ارتباط میان سلامتی و نحوه خرید کردن چه چیزی درباره عادات به ما می‌آموزند. تیم طراحی، ایده یک مسواک را طراحی کرد که داده‌های هورمونی را روزانه دوبار از آب دهان تحلیل می‌کند.

این داده‌ها با عادت‌های خرید فرد ترکیب می‌شد و در نهایت، برنامه به کاربر اطلاعاتی ارایه می‌کرد که چرا و چگونه برخی وسایل را می‌خرد. این ایده، هم بسیار عجیب و غیرعادی به نظر می‌رسد. البته هیچ اثباتی وجود ندارد که خواب بیشتر و ورزش یا کلسترول کمتر روی تصمیمات فرد برای خرید تأثیر می‌گذارد یا خیر، اما مرتبط کردن داده‌ها به عادات خرید وجهی دیگر به دنیای اعداد و ارقام اضافه می‌کند.

تجربه ٣: اگر پول هوشمند بود چه اتفاقی می‌افتاد؟
در هزاره سوم و در عصر فناوری، دستگاه‌های مختلفی ما را احاطه کرده‌اند که ادعا می‌کنند، ما را می‌شناسند. این اشیای هوشمند از طریق مشاهده عادات، می‌توانند خدماتی را به کاربر ارایه کنند که کاملا شخصی‌سازی شده است. البته هیچ نوع مشابهی از شخصی‌سازی پرداخت‌ها را تاکنون ندیده‌ایم. برنامه‌هایی مانند «مینت» سعی کرده‌اند قابلیت‌های انسان محور را یکپارچه کنند و راهی کاملا شخصی‌تر برای مدیریت پول بیابند. اودیر می‌گوید: این وجهی ظاهرا زیبا از فناوری است که به خدمات اضافه شده است.

برای درک بیشتر این ایده، موسسه «متد» تصور کرد که اگر پول هوشمند شخصیت جداگانه داشت چه اتفاقی می‌افتاد؟ ٥ کارمند، کنترل امورمالی خود را با شخصیت‌های دیجیتال به اشتراک گذاشتند، این شخصیت‌ها عبارت بودند از: ماجراجو، محتاط، حسود، مقتصد و ولخرج. این شخصیت‌ها توسط افراد دیگر کنترل می‌شد. تمام شخصیت‌ها، مشاوره‌هایی انجام می‌دادند و راهنمایی‌هایی را براساس ویژگی‌های خود به صاحبان می‌کردند.

به‌عنوان مثال یکی از کارمندان که شخصیت درحال کنترلش ماجراجو بود، نیمی از حقوقش را طی یک هفته در ارزهای مخفی ( ارزهای دیجیتال) سرمایه‌گذاری کرد. کارمند دیگری که پولش شخصیت مقتصد داشت، مجبور شد در آپارتمان شرکتی بماند و فقط می‌توانست مواردی را بخرد که مدیرمالی به او اجاره می‌داد. شخصیت اولیه خدمات، بسیار شبیه افراد است اما انسان بالطبع پیچیده‌تر است و به همین دلیل به تجربیات بیشتری در این زمینه نیاز است.

هیچ‌یک از این آزمایشات نتایجی نداشت که به آسانی درک شود. شرکت «متد» نمی‌تواند به محصول یا تجربه دیجیتال خاصی اشاره کند و بگوید: ما این کار را انجام دادیم. در عوض می‌توان آن را شیوه‌ای برای تفکر طراحان به حساب آورد. به عبارت دیگر روشی است که طراحان را وادار می‌کند فراتر از مرزهای ذهنی‌شان بیندیشند. ممکن است این فرضیه‌ها به واقعیت تبدیل نشوند با این وجود ما را تشویق می‌کنند درباره نحوه خریدهایمان از زاویه دیگری نگاه کنیم.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار