گوناگون

زنان خیابانی بیشترند یا مردان خیابانی؟

زنان خیابانی بیشترند یا مردان خیابانی؟

پارسینه: نمی توانی بگویی که اینها بی سواد هستند یا از سطح سواد بالایی برخوردار نیستند. آن زمان گذشت که از روی بی سوادی به خیابان ها می آمدند و امرار معاش می کردند.

به گزارش پارسینه ، سن و سال بالایی ندارند. بالای شهر و پایین شهر هم نمی شناسد. تنها کافی است در کناری بایستی تا ببینی چطور مشتری های خود را پیدا می کنند. دیگر به اتومبیل مدل بالا و پایین هم ارتباطی پیدا نمی کند. نزدیک تر که می روی و به صورتشان دقیق تر نگاه می کنی، می توانی سن و سال شان را حدس بزنی؛ 15 تا 20 سال سن دارند و فاجعه از زمانی آغاز می شود که بعد از چک و چانه زدن بر سر قیمت، سوار اتومبیل مرد غریبه می شوند و راه می افتند. کجا؟ نمی دانی.


لقبی از نوع کارگر جنسی

نمی توانی بگویی که اینها بی سواد هستند یا از سطح سواد بالایی برخوردار نیستند. آن زمان گذشت که از روی بی سوادی به خیابان ها می آمدند و امرار معاش می کردند. یک نکته به خوبی خودنمایی می کند که شبهه ها اینطور می نمایاند که برای از بین بردن فاصله طبقاتی بین خود و دختران مرفه دست به چنین کاری می زنند. در جایی به آنها لقب کارگران جنسی داده اند. چند روز پیش خبری در شبکه های اجتماعی به سرعت منتشر شد که « هر کارگر جنسی، در کمتر از 5 دقیقه مشتری خود را می یابد و به سر کار خود می رود.» گاهی ارائه لقب به این دسته از زنان خیابانی، پوششی بر سر کاری می گذارند که به آن معضل اجتماعی می گویند.


گرهی که گم شده است

نیازهای شان را با این کار تامین می کنند. سن کمتر و میزان تحصیلات بالاتر. اغلب نیز در میان آنها، دخترانی هستند که از شهرستان ها به پایتخت می آیند. چاره ای نمی بینند که در کنار تحصیل خود به این کار تن دهند. برای اینکه بتوانند خرج و مخارج تحصیل خود را تامین کنند. موضوع زمانی رنگ و روی جالب تری به خود می گیرد که به آنها لقب مجرم داده می شود. در صورتی که مجرمان مشتری هایی هستند که آنها را به این کار وامی دارند. به راستی گره گم شده فرهنگی که آن را به معضلی اجتماعی بدل کرده است، کجاست؟


پشت چراغ قرمز پارک وی

مردی در کنار چهارراه پارک وی ایستاده است. زنی که ظاهر کولی وار دارد و بچه کوچکی را در پشت خود حمل می کند، به سمت اتومبیل مدل بالایی می رود و شماره ای را از مرد راننده می گیرد. به سمت مرد منتظر در کنار چهارراه برمی گردد. شماره را به او می دهد و صحبتی را به مرد انتقال می دهد. اتومبیل مدل بالا با سبز شدن چراغ راهنمایی، گازش را می گیرد و در خیابان ولیعصر محو می شود. گاهی پای دلالان اینچنینی نیز به این خطوط قرمز باز می شود.

تهران- خیابان سعادت آباد

روز بارانی... دو دختر در کنار خیابان سعادت آباد ایستاده اند. ترافیک سنگینی ایجاد شده است. وقتی می توانی خود را از این صف طویل نجات دهی و جلوتر بروی یک جمله را می شنوی که به دو دختر گفته می شود: «بیزینسی؟» کنجکاو می شوی ببینی این چه بیزینسی است که خیابان را بسته است. یکی از همین دختران به سمت ماشینی می رود و با اعتراض به راننده می گوید: فیلم می گیری؟ و راننده وقتی به او اطمینان می دهد که فیلمی در کار نیست، صحبت بر سر قیمت پیشنهادی آغاز می شود. رقم ها از 50 هزار تومان شروع می شود و تا 120 هزار تومان و 150 هزار تومان بالا می رود.

دو شغله های خیابانی

تحقیقات و آمار نشان می دهد که اکثر زنان خیابانی، این کار را به عنوان شغل دوم خود انتخاب می کنند. تحلیل های اجتماعی حکایت از این ماجرا دارد که در سال 1347 میانگین سن زنان کارگران جنسی یا زنان خیابانی، 30 سال بوده و با گذشت زمان این میانگین سنی به 19 تا 27 سال و در حال حاضر به کمتر از این میزان کاهش یافته است. حتی در پاره ای از تحقیقات به سنین کمتر از 14 و 15 سال رسیده است. پژوهش های مسایل اجتماعی نشان داده است که دخترانی که وارد بازار کارگری جنسی می شوند، به این آگاهی رسیده اند که باید اقدامات پیشگیرانه را انجام دهند تا دچار گرفتاری تشکیل خانواده نشوند. آمار اخیر نشان داده است که سهم ورود دختران مجرد و ازدواج نکرده به این بازار کاری سیاه بیشتر از قبل شده است.

مردان مشتری زنان خیابانی

بیشترین رده سنی مشتریان این بازار کاری را مردان 30 تا 50 سال تشکیل می دهند. جوانان در رده دوم این جدول را تشکیل می دهند. پژوهشگران معتقدند که فقر و نابرابری های اجتماعی یک عامل تشدید کننده این اوضاع به حساب می آید.


فقر یا درآمد ناکافی

این کار تا جایی پیش می رود که آن را تبدیل به اعتیادی در میان زنان خیابانی می کند. گذشته از اینکه تعدادی از آنها به دلیل فقر یا درآمد ناکافی دست به چنین کاری می زنند. در کنار دختران مجرد و ازدواج نکرده، زنان متاهلی نیز قرار دارند که از طبقه متوسط جامعه به حساب می آیند. اغلب این کارگران جنسی یا زنان خیابانی علیرغم اینکه متقاضی دریافت کمک های سازمان بهزیستی و لوازم پیشگیری هستند، در عین حال به خاطر جرم شناخته شدن روسپی گری برای دریافت کمک سر باز می زنند.

روسپی گری، اعتیاد و خشونت

با توجه به تحقیقات صورت گرفته، این کارگران جنسی مثلثی را تشکیل می دهند که روسپی گری، اعتیاد و خشونت از اضلاع آن هستند. گروهی که به خاطر مسایل اقتصادی در این مثلث سرگردان می شوند و متقاضی بحث های حمایتی و اقتصادی هستند و گروه بعدی که میزان درآمد متوسط دارند و برای افزایش سطح اقتصادی زندگی خود دست به چنین کاری می زنند. اینها همان افرادی هستند که باید روی نگرش ها و ارزش های اجتماعی شان، تحقیقاتی صورت داده شود. گاهی این افراد از آسیب هایی که شرایط زندگی شان را تهدید می کند، باخبر نیستند. بنابراین پس از ورود به این چرخه، در معرض آسیب های دیگری قرار می گیرند که اعتیاد به مواد مخدر، ایدز، خشونت و تماس های حفاظت نشده جنسی از جمله این آسیب هاست. ادامه این روند به معضلی بزرگ تر منتهی می شود که به آن اعتیاد جنسی گفته می شود. باید با درمان های روانشناختی مناسب به این معضل روحی و روانی پایان داد.


سرهنگ محمدی: باید از صاحبنظران اجتماعی کمک گرفت

سرهنگ خلیل محمدی، رییس اداره مشاوره و مددکاری معاونت اجتماعی نیروی انتظامی در گفتگو با خبرنگار پارسینه گفت: تحقیقات بسیاری باید روی این موضوع صورت بگیرد. مساله یک نوع آسیب اجتماعی غیر قابل انتشار است. علت هایی که شاید در گذشته به خوبی روی آن کار نشده باشد و هجمه هایی که از وایبر و چت و تانگو و ... انچنان کار نشده و مدیریت نشده این مسایل کاملا مشهود است. البته مساله ای اجتماعی که نیروی انتظامی نمی تواند زیاد در آتن ورود کند چون مساله امنیتی خواهد شد. متولیان اجتماعی باید به آن بپردازد. مقام قضایی و قانونگزار در قانون مجازات اسلامی و آیین کیفری می گوید اگر جرم به صورت مشهود و آشکار نباشد، اجازه ورود به آن مساله را نخواهید داشت. ضمن اینکه در این مورد باید از صاحبنظران اجتماعی کمک گرفته شود. مگراینکه به اقناع اجتماعی برسد و فضای آسیب زا در نظرشان باشد. نیروی انتظامی در این موارد می تواند به عنوان قوه قهریه در کنارشان قرار بگیرد.


فرشته دستپاک: ورود نمی کنیم تا ...

فرشته دستپاک، فعال حوزه زنان اعتقاد دارد، هر معضلی که در جامعه هست باید آسیب شناسی شود. وی مهم ترین مساله در بروز و پیدایش زنان خیابانی، وضعیت اشتغال آنان می داند. دستپاک می گوید: دختران در معرض آسیب، زاییده یک سری مشکلات هستند. ما برنامه هایی را به درستی برای اشتغال جوانان نداشتیم. اگر بتوانیم برنامه درستی را در بحث اشتغال این افراد داشته باشیم، می توانیم تعارض موجود در بین دختران در معرض آسیب و زنان متاهلی که تن به تن فروشی می دهند را سامان دهیم.

وی ادامه می دهد: دستگاه ها و نهادهای مختلفی از جمله استانداری، وزارت کشور، شهرداری ها، سازمان فنی و حرفه ای و ... در این مسیر بسیار تاثیرگذار خواهند بود. اما متاسفانه می بینیم که این سازمان ها تا به امروز به درستی به این وظیفه حساس عمل نکرده اند. یکی از نقش های مهمی که سازمان فنی و حرفه ای برعهده دارد، توجه به خانواده های آسیب دیده است. در صورتی که این سازمان به دانشگاه ها ورود پیدا کرده و کار خود را در آنجا انجام می دهد. شورای شهر، معاونت اجتماعی شهرداری باید در این راستا حضور پررنگی داشته باشند. باید در این زمینه کمیته بحران تشکیل بدهند. متاسفانه این دستورات نوشته می شود و وقتی به مرحله اجرا می رسد، راکد می ماند.

نجات زنان خیابانی منطقه 12؛ نجات یک کشور
این فعال حوزه زنان ادامه می دهد: الان در حدود دو سال است که به ما گفته شده که به طرح ساماندهی زنان خیابانی منطقه 12 ، محدوده خیابان هرندی و شوش ورود کنیم. تصور کنید که نجات زنان آسیب دیده این منطقه به معنای نجات یک کشور است. اما تا زمانی که دستگاه های مربوطه به این وضعیت ورود نکنند، نمی توانیم کارمان را در این زمینه به درستی انجام دهیم. زنان نو اندیش کارآفرین بهترین واژه ای است که روی فعالان زن که در این زمینه فعالیت می کنند می توان گذاشت. ما اعلام آمادگی می کنیم که اگر سازمان فنی و حرفه ای کشور، سازمان تامین اجتماعی، سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی(ره) شرایط را به درستی برای ما فراهم کنند، می توانیم نقش خود را به خوبی برای سامان دادن آنها ایفا کنیم. الان بپرسید که برنامه سازمان فنی و حرفه ای برای این زنان چه بوده؟ یا تا به حال چه کاری انجام داده است؟ صحبت در مورد آمار خیلی خوب است اما طرح و حل این معضل را باید به صورت مشهود ببینیم.

پیش به سوی خانه هایی به نام سلامت

این در حالی است که دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی در بحث ساماندهی زنان و دختران، خانه های سلامت را راه اندازی کرد. دخترانی را که به نوعی اغفال شده یا مورد خشونت خانوادگی قرار می گیرند و مجبور به فرار از خانه می شوند را در این خانه ها نگهداری می کنند. مراکزبازپروری وخانه سلامت دختران دو مکان مجزاست که صورت تفکیک شده به ارائه خدمات به دختران در معرض آسیب و زنان آسیب دیده مشغولند.

باید دید که مشکل در این خانه های سلامت حل خواهد شد یا به صورت کلان باید به این آسیب اجتماعی پرداخته شود؟


غزاله پور خاکی

ارسال نظر

  • ناشناس

    خدا یا چه بلایی سر مردم امده / این زنها هم مجبور هستن / نه زن خیلی از مردها هم اینجورشدن بخاطر ناتوانی مالی که دارن //

  • جواد

    هیچم اینجوری نیست....بیکاری؟؟؟!!!

    بخدا قسم اگه بیکاری علتش باشه..نمیگم بیکار نداریم داریم....
    ولی من ادم میشناسم شوهرش قربون صدقش میرفت...وضعشون توپ....رفته با یه کفتر باز آسمون جل دوست شده و سکس کردند....
    اینا همه حرفه ...کدوم بیکاری...اینا مشکل اعتیاد جنسی دارند..

    وقتی زودتر از سنشون با عکس و فیلم و چیزای دیگه سکسی آشنا میشند در بزرگسالی کارشون به اینجا هم میکشه....

  • مجتبی

    بعضی ها هم عادت کردن به این کار ننگ اور

  • پسر شیک پوش

    اگر اختلاسگرهای منفور و بی غیرت را در نظر بگیریم مسلما...مردان بیشترن؟؟؟

  • ناشناس

    عزیزمن این که مشکل نیست.به زودی دوستان آقای رسایی همه راحل می کنند.

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار