چرا ایرانی ها شاد نیستند؟
پارسینه: ما مردم شادی نیستیم این را همه می گویند و گلایه می کنند این در حالی است که همواره کارشناسان بر نقش شادی در سلامت روان جامعه تاکید کردهاند
ما مردم شادی نیستیم این را همه می گویند و گلایه می کنند این در حالی است که همواره کارشناسان بر نقش شادی در سلامت روان جامعه تاکید کردهاند. آنان معتقدند وقتی جامعه به خصوص جوانان از شادی فاصله می گیرند جامعه به سمت خشونت پیش می رود که این امر باعث بروز آسیب های اجتماعی همچون اعتیاد و ...
می شود . چنانچه گزارش ها از رشد آمار بیماریهای روانی و میزان افسردگی در بین ایرانیان حکایت می کند . بر همین اساس به گفته وزیر کشور آستانه تحمل مردم پایین آمده است. به هر حال این یک واقعیت است که ایرانیان شاد نیستند چنانچه رتبه شادی و نشاط ایران در میان 157 کشور دنیا 115 است و بنابر گزارش موسسه گالوب بعد از عراق که نخستین کشور غمگین جهان است کشورهای ایران، مصر ، یونان و ... از ناشادترین کشورهای جهان هستند. در این میان بسیاری از روانشناسان معتقدند که افراد باید وقت بیشتری را در کنار یکدیگر صرف کنند تا شادی های دسته جمعی در آن ها نهادینه شود و باید موقعیت های مناسب ابراز شادمانی برای آن ها فراهم شود.عباس عبدی پژوهشگر اجتماعی نیز در این خصوص گفته :«باید شادی جمعی را در کشور تقویت کنیم . فضای شادی درونی و جمعی در جامعه ایرانی پژمرده است و باید بدانیم توجه به این مسئله در کاهش آسیب های اجتماعی بی تاثیر نیست».
مجید ابهری، آسیب شناس و رفتار شناس هم معتقد است:« نشاط اجتماعی یکی از ضرورتهای رفتاری در جامعه میباشد که نقش موثر و قابل توجهی در سلامت روان دارد.»
وی در گفتگو با آفتاب یزد گفت: متاسفانه در چند سال اخیر به خاطر شرایط سیاسی و بحرانهای ناشی از مسائل بینالمللی، جامعه همواره تحت تاثیر اخبار و موضوعات تلخ و استرس آفرین بوده است. بیان بعضی از حوادث مانند مرگ و میر ، قتل و درگیری در کنار اخبار تلخ بعضی از ناهنجاریها ،باعث ایجاد اضطراب اجتماعی میگردد. از طرف دیگر، گران بودن مسائل رفاهی و تفریحی باعث گردیده که بسیاری از افراد نتوانند از این امکانات استفاده کنند و بعضی از جوانان به اعتیاد و یا مصرف مشروبات الکلی گرایش پیدا کنند. وی اظهار داشت: فاصله گرفتن از ارزشهای معنوی و آرمانهای دینی موجب ضعف توکل و اعتماد به نفس گردیده و کمرنگ شدن شادیهای اجتماعی موجب استفادههای نامناسب بعضی از جوانان از موضوعات مختلف گردیده است، برای بخشی از جوانان مهم نیست که چه اتفاقی افتاده و کدام کشور به کدامیک گل زده یا چه اتفاقی در سطح جامعه افتاده اما به محض مواجهه با چنین خبرهایی فورا به خیابانها ریخته و به شادی میپردازند که در بعضی از اوقات موجب آزار اجتماعی میگردد. این رفتار شناس اذعان داشت : برخی از اشخاص به غلط قصد دارند دین اسلام را مخالف شادی و باورهای دینی را
مانع نشاط قلمداد کنند درحالی که هیچ مکتبی به اندازه دیانت مقدس اسلام به شادی و شاد نمودن دیگران اهمیت قائل نشده و در همین راستا بهانههای مختلفی برای جشن و شادیهای اجتماعی وجود دارد مانند اعیاد دینی فطر، غدیر، قربان، مبعث و ... همه و همه ایامی هستند که در آن نشاط و شادی مجاز و منطقی مباح شناخته میشود. ابهری با بیان اینکه در سی سال گذشته هنوز فرهنگ شادی را تعریف و تدوین نکردهایم گفت: در بسیاری از اوقات میتوان بسیار ارزان و ساده ایجاد نشاط اجتماعی نمود مانند مسابقهها و اردوهای محلی، شهری و اجتماعی و همین طور برنامههای طنز از رسانهها میتواند به افزایش نشاط اجتماعی کمک موثری کند در کنار این مسئله، خانوادهها نباید به بهانه مشکلات مالی از ایجاد نشاط در میان خانه و خانواده خودداری کنند، دیدارهای فامیلی، مراسم مختلف خانوادگی بهترین بهانه برای ایجاد نشاط خانوادگی است. این آسیب شناس خاطر نشان کرد: روانشناسان اعتقاد دارند، هنگام دیدار دوستان و اقوام هورمون شادی در بدن ترشح میشود که موجب طول عمر و سلامت انسان میگردد.
وی در ادامه بیان داشت: نهادهای متولی با تدوین برنامههای نشاط اجتماعی باید به جامعه شادی و نشاط هدیه کنند و باید توجه داشت
هر قدر از نشاط اجتماعی فاصله بگیریم به افسردگی و ناهنجاریهای روحی و عصبی نزدیک خواهیم شد که یکی از دلایل اصلی در پرخاشگری و حتی درگیریهای فیزیکی در جامعه کاهش نشاط و شادی است. ابهری گفت: با ابزاری ساده وبرنامههایی ارزان برای خنداندن مسافران در حین
استفاده از مترو وقتی که برای اشتغال میروند و یا به خانه برمیگردند
می تواند بهانه مناسبی برای رفع خستگی روحی آنان باشد. کاستن از اخبار تنشزا اعم از درگیریهای سیاسی یا حوادث و آسیبهای تلخ نیز میتواند به افزایش نشاط اجتماعی کمک کند. مجید ابهری ، در پایان گفت : متخصصان و کارشناسان دینی همراه با روانشناسان و جامعهشناسان باید اتاق فکر تشکیل داده و نسبت به تدوین و عرضه فرهنگ شادی اقدام نمایند و دولت نیز با عرضه امکانات رایگان یا ارزان قیمت در راستای
ایجاد شادی اجتماعی به مردم کمک کند تا از فضای حزن آلود و
ملال آور رهایی یابند که این برنامهها در پارکها، مساجد و اماکن عمومی میتواند اجرا گردد.
عباس عبدی:
جامعه ایران پژمرده است شادی را تقویت کنیم
عباس عبدی به عنوان یک پژوهشگر اجتماعی و فعال سیاسی در خصوص رویکرد اجتماعی شدن مبارزه با موادمخدر، خواستار تقویت سازمانهای مردم نهاد در این حوزه شد و تاکید کرد: موفقیت مطلوب زمانی در این حوزه به دست میآید که ابزارهای جمعی مورد توجه قرار گیرد. عباس عبدی در گفتگو با «فردا» اظهار کرد: این مسئله در جهان اثبات شده که تمامشهرهایی از دنیا که نهادهای مدنی فعالی دارند در حوزه مبارزه با اعتیاد موفقتر بودهاند. پس شیوه اصلی مبارزه با اعتیاد منتقل کردن مبارزه به نهادهای مردمی است و این مبارزه کم هزینه و بدون عوارض به شمار میرود.وی افزود: اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر، رویکردی مثبت در جهت تقویت سازمانهای مردم نهاد به شمار رفته و راهکاری موثر برای پیشگیری و مبارزه با اعتیاد است. بنابراین تقویت و بسط دایره فعالیت این نهادها امری ضروری است. عبدی در مورد کمبود شادی و ارتباط آن با اعتیاد بیان کرد: به لحاظ کلی این مسئله مورد تایید است ولی گاهی برعکس این قضیه و شادی بیش از حد از هم سبب اعتیاد میشود. در کل شادی جمعی اندک است در حالی که این موضوع کلیدی بوده و زمانی موفقیت به دست میآید که ابزارهای جمعی مورد توجه قرار
گیرد.این پژوهشگر اجتماعی با اشاره به اینکه باید شادی جمعی را در کشور تقویت کنیم، تصریح کرد: فضای شادی درونی و جمعی در جامعه ایرانی پژمرده است و باید بدانیم که توجه به این مسئله جهت مبارزه با مواد مخدر و اعتیاد بی تاثیر نیست. عبدی در مورد لزوم تشدید مجازاتها جهت مبارزه با مواد مخدر گفت: تشدید مجازاتها تاثیر چندانی به همراه ندارد. البته دو نوع مجازات کیفری ومدنی وجود دارد که به نظرم مجازاتهای مدنی را باید تشدید کرد. مجازات کیفری همان حبس و زندان و مجازات مدنی همچون عدم استخدام در ادارات و مشاغل خصوصی و دولتی است.وی با بیان اینکه اگر تشدید مجازات های کیفری را در نظر گیریم باید سالانه تعداد زیادی اعدام شوند، تصریح کرد: تشدید مجازات کیفری قاچاقچیان تاثیر چندان مطلوبی ندارد.
وی تاکید کرد: مجازاتهای مدنی باید افزایش یابد تا منافع اعتیاد کاهش یابد در حالی که مجازات کیفری هزینه اعتیاد را بالا میبرد ولی قاچاقچیان و مواد فروشان اکثر موارد بر اساس منفعت تصمیم میگیرند. هزینه برای معتاد بیکار زندان است که برایش چندان فرقی ندارد در زندان باشد یا جایی دیگر. چراکه خیلی وضعش بدتر هم نمیشود. لذا اعتیاد برای عدهای هزینه ندارد و باید منافع را کاهش داد. برای کسی که شغل و درآمد،زندگی و حیثیت نداشته باشد، منفعت فروش و مصرف
مواد مخدر بالا است وهزینه آن اندک است.
این پژوهشگر اجتماعی در مورد نقش شبکههای اجتماعی در بروز یا رفع اعتیاد گفت: با فیلترینگ شبکههای اجتماعی فرصت تعامل از دست میدهیم. با تکنولوژی نمیتوان برخورد کرد بلکه باید آن را فرصت بدانیم و در پیشبرد موفقیتهای فرهنگی و اجتماعی از آن بهرهمند شویم.عبدی خاطر نشان کرد: خودرو به دلیل ایجاد آلودگی و بروز تصادفات رانندگی عاملی برای تهدید جان انسان به شمار میرود ولی منافع زیادی هم برای آن دارد. موضوع شبکههای اجتماعی نیز به همین صورت است ولی برای کاهش تهدیدهای آن باید روشهای صحیح استفاده از آن را به افراد جامعه آموخت وحتی در زمینه مبارزه با مواد مخدر و پیشگیری از اعتیاد از آن بهره مند شد.
خو من یه سوال داشتم.چرا باید شاد باشیم1!!!!؟
چرا شاد نیستیم؟
ظریفو ببین
به تنهایی به جای همه ما میخنده
کشورهای دیگه هم اگه درامد ماهیانه شان ماهی 700-800 باشه و صبح از خونه بزنی بیرون و غروب برگردی خونه و تازه نیمه دوم کارت تو خونه شروع بشه و اجاره خونه و ..... و دولت هم خبری از زندگی زنان سرپرست خانوار نداشته باشه ، آیا میشه شادددد بودددددد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چون پول ندارند
شادبودن یه هنره اصلاهم به پول ربطی نداره مردم فقیره هند شادن مردم کشورهای اسکاندیناوی بااون سرانه درامدوامکانات اکثرشون افسردن