حواشی پرونده عجیب اصفهان
پارسینه: حوادث تکراری اسیدپاشی در اصفهان نه اولین نمونه از این جنایت دردناک و وحشت آفرین بود و نه متاسفانه آخرین نمونه اما یک فرق اساسی میان رویدادهای پاییز دو سال پیش اصفهان و اسیدپاشی های قبل و بعد از آن تاریخ وجود دارد؛ مشخص نشدن هویت اسیدپاشها، آن هم در شرایطی که این حوادث ابعاد وسیعی یافتند و رسیدگی به آن با تمام توان در دستور کار نهادهای مختلف قرار گرفت!
به گزارش «تابناک»، از نخستین روزهای پاییز سال ۹۳ که چندین پرونده ایدپاشی در اصفهان گشوده شد و رعب و وحشت عمومی اهالی این شهر و حتی دیگر شهرها را به همراه داشت، بیش از دو سال میگذرد اما همچنان نه هیچ خبری از دستگیری عاملان آن فجایع است و نه حتی توضیحی در خصوص این تاخیر طولانی و غیر قابل باور در به نتیجه رساندن چنین پرونده مهمی ارائه میشود.
این در حالی است که به رغم تشابهات فراوانی که در اسیدپاشی های رخ داده در آن روزها وجود دارد، مسئولان از زنجیرهای خواندن این حوادث نیز اجتناب میکنند و احتمالاتی را مطرح میکنند که بر اساس آنها نمیتوان پرونده های شاکیان آن حوادث را تجمیع کرد. شاکیانی که زنان راننده ای بودند که هیچ کدام جزئیات چندانی به خاطر ندارند، الا اینکه اسیدپاش موتورسوار بوده و صورت خود را به کمک کلاه کاسکت پنهان کرده بوده است.
جزئیاتی که چه دلالت بر زنجیره بودن این حوادث داشته باشد و چه خیر، زمانی حائز اهمیت جلوه خواهد کرد که به پیگیری پرونده و شناسایی و دستگیری اسیدپاش یا اسیدپاشان منجر شود. اتفاقی که تاکنون رخ نداده و از این رو عجیب جلوه میکند؛ به ویژه آنکه به یاد بیاوریم در پاییز آن سال وعده و وعیدهای فراوانی در این خصوص داده میشد.
دردناک تر آنکه در آن ایام، برخی گمانه ها در خصوص چرایی شیوع اسیدپاشی در این کلانشهر مطرح میشد که به شدت وضعیت را تلخ تر جلوه میداد؛ اینکه اسیدپاشی با نیت امر به معروف و در خصوص رعایت حجاب انجام میشود، آسیب دیدگان از جمله افرادی هستند که حجاب مناسبی نداشتهاند و لابد اسیدپاش/اسیدپاش ها از زمره افراد پایبند اصول و فروع دین هستند!
گمانه ای که جز تخریب وجهه خانم های آسیب دیده در این اسیدپاشی ها و خانواده هایشان و اقشار متدین و مذهبی ساکن اصفهان دستاوردی به همراه نداشته و تنها زمانی قابل جبران به نظر خواهد رسید که در پرونده گشایشی صورت گرفته و اسیدپاش و همدستانش شناسایی و محاکمه شوند. شبیه تمامی پرونده های سریالی که انگیزه مجرم بعد از دستگیری وی و با واکاوی درونیات این فرد به طور کامل مشخص میشود.
این در حالی است که در آن برهه زمانی، گاه مسئولان امیدواری هایی در این خصوص به مردم میدادند که به نظر میرسید در زمانی کوتاه شاهد شکل گیری جلسات دادگاه بررسی این جنایت ها باشیم. مثل ادعای سرهنگ حسین زاده، جانشین فرمانده انتظامی استان اصفهان در آخرین روزهای مهرماه دو سال پیش که گفته بود: «پلیس در یک قدمی عامل اسیدپاشی اصفهان»
یا ادعای حسین ذوالفقاری، معاون امنیتی انتظامی وزیر کشور که حکایت از «دستگیری مظنون اصلی حادثه اسید پاشی» داشت و حتی در مقاطعیخبر اعتراف وی نیز منتشر شد و تا مدتی مدید آخرین خبر درباره این پرونده بود، اما سرانجام مشخص نشد که این فرد چه سرنوشتی یافت. مثل دیگرسرنخ های این پرونده که تا سال ۹۴۴ گفته میشد کماکان در شورای تامین استان در دست بررسی قرار دارد.
وضعیتی نامعلوم که هنوز ادامه دارد و رنجی مضاعف به قربانیان این حوادث، خانواده هایشان، زنان این دیار و دیگر شهرهای کشور و آنهایی که خواستار برخورد جدی با عوامل این دست حوادث شوم بودند، وارد میآورد. رنجی که بعید است تا پیش از دستگیری و محاکمه عاملان این جنایت، حتی به قدر ذره ای تسکین یافتنی باشد.
درست مانند امنیتی که در آن بره در اصفهان و دیگر کلانشهرهای کشورمان مخدوش شده و به شدت شکستنی به نظر میرسید و چون ترمیم نشده، مستعد است که بار دیگر به دست هر فرد یا افراد قانون شکن و سنگ دلی مورد بازیچه قرار گرفته و تا آنجا پیش برود که مردم ترجیح دهند در خانه بمانند، بلکه به مصیبتی که مسئولان قادر به شناسایی و دستگیری عاملانش نیستند، گرفتار نیایند!
لابد اسیدپاش شبح بوده نه کسی دیدش نه مشخصاتش قابل ردیابیه