معمای حل نشده سرملوان مفقود شده سانچی!
پارسینه: روایت درباره سرملوانی است که در سال ۹۰ در نفتکش سانچی مفقود شد و ۶ سال است هیچ خبری از او نیست.
۴ بهمن سال ۹۰، سرملوان کشتی نفتکش سانچی (سپید) در ۲۴۰ کیلومتری خشکی مفقود شد. «پدرم سرملوان شرکت ملی نفتکش در کشتی سانچی بود؛ البته آن زمان بهنام سپید بود و بعدها سانچی شد. سال ۹۰ بود که نفتکش از ترکیه بار گرفته بود و به سمت مصر در حال حرکت بود که در فاصله ۱۵۰ مایلی از خشکی پدرم مفقود شد.» روایتها برای راهبه مقدم دختر سرملوان مقدم است.
کشتی سه ماه در حرکت بوده و با فاصلهای حدودا ۲۴۰ کیلومتری با خشکی سرملوان کشتی مفقود میشود؛ سرملوانی با ۲۵ سال سابقه کار که ۶ سال است هیچ ردی از او نیست. «بعد از ساعت ناهار میبینند که پدرم نیست. تا قبل از آن بوده و همه خدمه هم او را دیدهاند ولی ساعت ناهار که میشود هرکس غذایش را میخورد و حواسشان نبوده که پدر من نیست. بعد از آن هم دیگر هیچ خبری از او نیست.»
«وسط آب پدر من کجا میخواست برود؟ ۴ بهمن در آن سرما چطور میخواست فرار کند؟ فردای همان روز به هر دو برادرم که در شرکت ملی نفتکش کار میکردند گفتند که پدرتان مفقود شده و میتوانید از طریق مراجع قضایی پیگیری کنید.» در ماده ۱۰۲۲ قانونی مدنی آمده است: اگر کسی در نتیجه واقعهای به غیر آن چه در فقرهی ۲ و ۳ ماده ۱۰۲۰ (مفقودی در زمان جنگ و وقتی که یک نفر حین سفر بحری در کشتی بوده که آن کشتی در آن مسافرت تلف شده است سه سال تمام از تاریخ تلف شدن کشتی گذشته باشد بدون این که از آن مسافر خبری برسد.) مذکور است دچار خطر مرگ گشته و مفقود شده و یا در طیاره بوده و طیاره مفقود شده باشد وقتی میتوان حکم موت فرضی او را صادر کرد که پنج سال از تاریخ دچار شدن به خطر مرگ بگذرد بدون این که خبری از حیات مفقود رسیده باشد.
«طبق قانون ما را به ۵ سال بعد ارجاع دادند؛ اما ۶ سال گذشته و روند قانونی و دادگاهی نه تنها تمام نشده که هیچ نتیجهای هم نداشته است.» در آن شرایط تیم تجسس مشغول به کار شدند تا شاید تکلیف پرونده مفقودشدن سرملوان کشتی نفتکش را مشخص کنند. «آنها تمام قایقها و جلیقههای نجات را گشتند تا ببینند چیزی کم نشده باشد چون این امکان را میدادند که پدر با قایق نجات رفته باشد ولی چیزی پیدا نکردند. حتی میگفتند غواص هم فرستادهاند ولی چیزی پیدا نکردند؛ نه داخل آب نه داخل کشتی.»
در آن زمان کارشناسهای شرکت ملی نفتکش احتمال داده بودند که سرملوان مقدم داخل آب افتاده و به سمت یک خشکی رفته است و ممکن است از آنجا خبر بدهند که او زنده است ولی خبری نشده است.
همه جا را گشتند؛ بابا نبود!
اینها را دختر سرملوان عباس پورقربانی مقدم میگوید؛ سرملوانی که به شکل عجیبی مفقود شده و در این ۶ سال هیچ ردی از او نیست. حالا حادثه نفتکش سانچی زخمشان را باز کرده و از این بیخبری گلایه دارند. «خانوادههای حادثه نفتکش سانچی میدانستند که عزیزانشان در این کشتی بودند و حادثهای پیش آمده ولی نمیتوانند درد نبودن عزیزانشان را تحمل کنند. ما هم همین حال را داشتیم؛ با این تفاوت که حادثهای رخ نداده بود و نمیدانستیم پدرمان چرا نیست؟»
به همه ارگانها نامه زدهاند و خواستار عنوان شهادت برای پدرشان هستند. «۶۰ سال بابا که تمام شد، بازنشست شد و مادرم حقوق بازنشستگیاش را میگیرد ولی سنوات به او تعلق نمیگیرد. شان و منزلت پدر من کمتر از عزیزان دریانورد سانچی نیست و جانش را برای همین شرکت داده. چرا به داد ما نمیرسند؟»
مفقود شدن یک سرملوان در یک نفتکش و بیخبری ۶ ساله، موضوع ساده و پیشپاافتادهای نیست. اینکه چرا پیگیریهای لازم انجام نشده و روند قانونی به تعویق افتاده و همه چیز بلاتکلیف است، بیشترین آسیب را به خانواده سرملوان مقدم رسانده است. «ما هیچ احتمالی نمیتوانیم بدهیم که پدرم چرا مفقود شده و ممکن است چه اتفاقی برایش افتاده است؟ در کشتی نه دوربینی بوده نه چیز دیگری که وارسی کنند و ببینند پدرم چطور مفقود شده است.»
در همین میان مصطفی قبادی، کاپیتان بازنشسته کشتی که دورادور در جریان مفقودشدن این سرملوان بوده، با اشاره به اینکه این مسئله ممکن است اتفاق بیفتد و این مورد تنها مورد مفقودی نبوده، میگوید: «مفقودشدن خدمه کشتی تحت تاثیر عوامل مختلفی است. (البته ذکر این موارد به این معنی نیست که سرملوان مقدم با این دلایل مفقود شده است) احتمال اول این است که فرد برای رفتن به یک کشور دیگر فرار کند که در این مورد با توجه به فاصله زیاد از کشتی و اینکه خدمه او را دیدهاند و به یک باره ناپدید شده کاملا منتفی است. مورد دیگر این است که به دلایلی چون حال بد یا تصمیم به خودکشی داخل آب پریده باشد.»
قبادی در خصوص اظهارنظر دختر سرملوان مبنی بر فرستادن غواص داخل آب و پیدا نکردن او نیز میگوید: «مگر کشتی داخل حوض و استخر خانه بوده که غواص فرستادند؟ وقتی کسی داخل پهنه وسیع دریا بیفتد به هیچوجه دیده نمیشود مگر اینکه سریع متوجه بشوند یا آن فرد از وسایل امداد و نجات مانند جلیقه و حلقه استفاده کرده باشد. اینکه شخصی داخل آب بیفتد و چند ساعت بعد متوجه بشوند و دنبال او باشند کار بیهودهای است.» این در حالی است که طبق گفتههای دختر سوملوان قبادی هیچکدام از وسیلههای امداد و نجات کم نشده بودند.
این کاپیتان بازنشسته کشتی درباره ورود قانون به این مسئله میگوید: «باید تمام حالات و روحیات فرد در کشتی مورد بررسی قرار گیرد تا ببینند آیا مشکلاتی داشته که بتوان گفت او خودکشی کرده است یا نه؟ چون ممکن است تحت تاثیر دارو یا... حالش بد شده باشد. در واقع تمام این موارد باید مورد بررسی قرار گیرد تا هم خانواده از بلاتکلیفی دربیایند هم از اینگونه اتفاقات جلوگیری شود.»
کشتی سه ماه در حرکت بوده و با فاصلهای حدودا ۲۴۰ کیلومتری با خشکی سرملوان کشتی مفقود میشود؛ سرملوانی با ۲۵ سال سابقه کار که ۶ سال است هیچ ردی از او نیست. «بعد از ساعت ناهار میبینند که پدرم نیست. تا قبل از آن بوده و همه خدمه هم او را دیدهاند ولی ساعت ناهار که میشود هرکس غذایش را میخورد و حواسشان نبوده که پدر من نیست. بعد از آن هم دیگر هیچ خبری از او نیست.»
سرملوان ۵۷ سالهای که پیش از بازنشستگیاش در دریا مفقود میشود و هیچکس هم روایتی ندارد تا بگوید چرا سرملوان مقدم نیست؟
گفتند ۵ سال صبر کنید شاید پیدا شد«وسط آب پدر من کجا میخواست برود؟ ۴ بهمن در آن سرما چطور میخواست فرار کند؟ فردای همان روز به هر دو برادرم که در شرکت ملی نفتکش کار میکردند گفتند که پدرتان مفقود شده و میتوانید از طریق مراجع قضایی پیگیری کنید.» در ماده ۱۰۲۲ قانونی مدنی آمده است: اگر کسی در نتیجه واقعهای به غیر آن چه در فقرهی ۲ و ۳ ماده ۱۰۲۰ (مفقودی در زمان جنگ و وقتی که یک نفر حین سفر بحری در کشتی بوده که آن کشتی در آن مسافرت تلف شده است سه سال تمام از تاریخ تلف شدن کشتی گذشته باشد بدون این که از آن مسافر خبری برسد.) مذکور است دچار خطر مرگ گشته و مفقود شده و یا در طیاره بوده و طیاره مفقود شده باشد وقتی میتوان حکم موت فرضی او را صادر کرد که پنج سال از تاریخ دچار شدن به خطر مرگ بگذرد بدون این که خبری از حیات مفقود رسیده باشد.
«طبق قانون ما را به ۵ سال بعد ارجاع دادند؛ اما ۶ سال گذشته و روند قانونی و دادگاهی نه تنها تمام نشده که هیچ نتیجهای هم نداشته است.» در آن شرایط تیم تجسس مشغول به کار شدند تا شاید تکلیف پرونده مفقودشدن سرملوان کشتی نفتکش را مشخص کنند. «آنها تمام قایقها و جلیقههای نجات را گشتند تا ببینند چیزی کم نشده باشد چون این امکان را میدادند که پدر با قایق نجات رفته باشد ولی چیزی پیدا نکردند. حتی میگفتند غواص هم فرستادهاند ولی چیزی پیدا نکردند؛ نه داخل آب نه داخل کشتی.»
در آن زمان کارشناسهای شرکت ملی نفتکش احتمال داده بودند که سرملوان مقدم داخل آب افتاده و به سمت یک خشکی رفته است و ممکن است از آنجا خبر بدهند که او زنده است ولی خبری نشده است.
همه جا را گشتند؛ بابا نبود!
اینها را دختر سرملوان عباس پورقربانی مقدم میگوید؛ سرملوانی که به شکل عجیبی مفقود شده و در این ۶ سال هیچ ردی از او نیست. حالا حادثه نفتکش سانچی زخمشان را باز کرده و از این بیخبری گلایه دارند. «خانوادههای حادثه نفتکش سانچی میدانستند که عزیزانشان در این کشتی بودند و حادثهای پیش آمده ولی نمیتوانند درد نبودن عزیزانشان را تحمل کنند. ما هم همین حال را داشتیم؛ با این تفاوت که حادثهای رخ نداده بود و نمیدانستیم پدرمان چرا نیست؟»
به همه ارگانها نامه زدهاند و خواستار عنوان شهادت برای پدرشان هستند. «۶۰ سال بابا که تمام شد، بازنشست شد و مادرم حقوق بازنشستگیاش را میگیرد ولی سنوات به او تعلق نمیگیرد. شان و منزلت پدر من کمتر از عزیزان دریانورد سانچی نیست و جانش را برای همین شرکت داده. چرا به داد ما نمیرسند؟»
مفقود شدن یک سرملوان در یک نفتکش و بیخبری ۶ ساله، موضوع ساده و پیشپاافتادهای نیست. اینکه چرا پیگیریهای لازم انجام نشده و روند قانونی به تعویق افتاده و همه چیز بلاتکلیف است، بیشترین آسیب را به خانواده سرملوان مقدم رسانده است. «ما هیچ احتمالی نمیتوانیم بدهیم که پدرم چرا مفقود شده و ممکن است چه اتفاقی برایش افتاده است؟ در کشتی نه دوربینی بوده نه چیز دیگری که وارسی کنند و ببینند پدرم چطور مفقود شده است.»
دخترش میگوید پدرم مرد مذهبی و کاردرستی بود و کاری با کسی نداشت؛ هیچ مشکل خانوادگیای هم نداشتیم که بگوییم پدرم فرار کرده است. تنها خواسته او این است که نام پدرش فراموش نشود و همانطور که به کشورش خدمت کردهاند مراقب خانوادهاش هم باشند.
فرار کردن سرملوان مقدم منتفی استدر همین میان مصطفی قبادی، کاپیتان بازنشسته کشتی که دورادور در جریان مفقودشدن این سرملوان بوده، با اشاره به اینکه این مسئله ممکن است اتفاق بیفتد و این مورد تنها مورد مفقودی نبوده، میگوید: «مفقودشدن خدمه کشتی تحت تاثیر عوامل مختلفی است. (البته ذکر این موارد به این معنی نیست که سرملوان مقدم با این دلایل مفقود شده است) احتمال اول این است که فرد برای رفتن به یک کشور دیگر فرار کند که در این مورد با توجه به فاصله زیاد از کشتی و اینکه خدمه او را دیدهاند و به یک باره ناپدید شده کاملا منتفی است. مورد دیگر این است که به دلایلی چون حال بد یا تصمیم به خودکشی داخل آب پریده باشد.»
قبادی در خصوص اظهارنظر دختر سرملوان مبنی بر فرستادن غواص داخل آب و پیدا نکردن او نیز میگوید: «مگر کشتی داخل حوض و استخر خانه بوده که غواص فرستادند؟ وقتی کسی داخل پهنه وسیع دریا بیفتد به هیچوجه دیده نمیشود مگر اینکه سریع متوجه بشوند یا آن فرد از وسایل امداد و نجات مانند جلیقه و حلقه استفاده کرده باشد. اینکه شخصی داخل آب بیفتد و چند ساعت بعد متوجه بشوند و دنبال او باشند کار بیهودهای است.» این در حالی است که طبق گفتههای دختر سوملوان قبادی هیچکدام از وسیلههای امداد و نجات کم نشده بودند.
این کاپیتان بازنشسته کشتی درباره ورود قانون به این مسئله میگوید: «باید تمام حالات و روحیات فرد در کشتی مورد بررسی قرار گیرد تا ببینند آیا مشکلاتی داشته که بتوان گفت او خودکشی کرده است یا نه؟ چون ممکن است تحت تاثیر دارو یا... حالش بد شده باشد. در واقع تمام این موارد باید مورد بررسی قرار گیرد تا هم خانواده از بلاتکلیفی دربیایند هم از اینگونه اتفاقات جلوگیری شود.»
منبع:
خبرآنلاین
فرار ! خودکشی! چطور این احتمالات بررسی شده اما احتمالات دیگر خیر؟