اعترافات تکان دهنده سرباز فراری کلاهبردار
پارسینه: سرباز فراری در اعترافات خود پرده از کلاهبرداری متعدد آن هم در لباس هم خدمتی برداشت.
صحبت از شگرد کلاهبرداری سربازی درمیان است که به جای آن که در پادگان باشد و خدمت کند پایش به دادسرای قم با اتاقی پر از شاکی باز شده است.
این متهم چهل ساله در دادسرای قم میگوید: سرباز فراری اعزامی ۷۹ هستم، از خانواده جدا شده ام و حتی به کارتن خوابی هم افتادم.
او ادامه میدهد:زمستان پارسال با موی تراشیده به محلههای مختلف قم میرفتم و اسم و آدرس خانه سربازهای محل را از اهالی میپرسیدم و به در خانه شان میرفتم و خود را هم خدمتی آن سریاز معرفی میکردم به بهانه این که میخواهم برایشان کره روغن و نان بیاورم سر صحبت را باز میکردم.
یکی از شاکیهای پرونده میگوید: ساعت هفت صبح در زد و خانمم هم در را باز کرد؛ گفت هم خدمتی پسرمان آمده شروع میکرد خبرهای معمول که میشود ازهر شخصی داد میگفت، طوری که اعتمادمان را جلب کرد.
نکته قابل توجه این است که این سرباز فراری متهم، برای این که وارد منزل شود یک لیوان آب میخواست مادر یا پدر سریاز میرفتند آب میآوردند او هم سرش را پایین میانداخت و وارد خانه میشد.
پدرو مادر سرباز او را مثل پسر خود میدانستند از خانه بیرونش نمیکردند به او احترام میکردند؛ او با سوءاستفاده از دلسوزی پدر و مادرهای سربازها از آنها پول میگرفت به این بهانه که به من پول بدهید تا به شهرم برسم.
پدرو مادرهای شاکی میگفتند دست این سرباز فراری مثل این که چسب داشته به هر چه میخورد بر میداشته از جفت جوراب گرفته تا پول نقد و حتی نیم کیلو گردو، او حتی ۹ عدد گوشی هم در این رابطه دزدیده و تصاویرشخصی که از گوشیهای سرقت شده لو رفت.
آن طور که متهم میگوید، گوشیهای به سرقت رفته را تقریبا مفت میفروخته؛ گوشی ۱۰ میلیون تومنی را دو میلیون تومان میفروخته است.
سرباز فراری کلاهبردار با اعتراف به جرم خود میگوید:حاضرم کلیه ام را بفروشم و تاوان بدهم، از عملم خیلی شرمنده هستم، اما شرمندگی هم به درد پدرو مادرهای سربازها نمیخورد.
نکته قابل تامل این که این روش کلاهبرداری در عین حال که ساده است حساب شده هم است، چون خانواده سرباز از فرزندش بی خبر است سرباز هم گوشی ندارد؛ این پرونده کلاهبرداری بیش از ۱۰ شاکی دارد و همچنان بر شاکیان افزوده میشود.
این متهم چهل ساله در دادسرای قم میگوید: سرباز فراری اعزامی ۷۹ هستم، از خانواده جدا شده ام و حتی به کارتن خوابی هم افتادم.
او ادامه میدهد:زمستان پارسال با موی تراشیده به محلههای مختلف قم میرفتم و اسم و آدرس خانه سربازهای محل را از اهالی میپرسیدم و به در خانه شان میرفتم و خود را هم خدمتی آن سریاز معرفی میکردم به بهانه این که میخواهم برایشان کره روغن و نان بیاورم سر صحبت را باز میکردم.
یکی از شاکیهای پرونده میگوید: ساعت هفت صبح در زد و خانمم هم در را باز کرد؛ گفت هم خدمتی پسرمان آمده شروع میکرد خبرهای معمول که میشود ازهر شخصی داد میگفت، طوری که اعتمادمان را جلب کرد.
نکته قابل توجه این است که این سرباز فراری متهم، برای این که وارد منزل شود یک لیوان آب میخواست مادر یا پدر سریاز میرفتند آب میآوردند او هم سرش را پایین میانداخت و وارد خانه میشد.
پدرو مادر سرباز او را مثل پسر خود میدانستند از خانه بیرونش نمیکردند به او احترام میکردند؛ او با سوءاستفاده از دلسوزی پدر و مادرهای سربازها از آنها پول میگرفت به این بهانه که به من پول بدهید تا به شهرم برسم.
پدرو مادرهای شاکی میگفتند دست این سرباز فراری مثل این که چسب داشته به هر چه میخورد بر میداشته از جفت جوراب گرفته تا پول نقد و حتی نیم کیلو گردو، او حتی ۹ عدد گوشی هم در این رابطه دزدیده و تصاویرشخصی که از گوشیهای سرقت شده لو رفت.
آن طور که متهم میگوید، گوشیهای به سرقت رفته را تقریبا مفت میفروخته؛ گوشی ۱۰ میلیون تومنی را دو میلیون تومان میفروخته است.
سرباز فراری کلاهبردار با اعتراف به جرم خود میگوید:حاضرم کلیه ام را بفروشم و تاوان بدهم، از عملم خیلی شرمنده هستم، اما شرمندگی هم به درد پدرو مادرهای سربازها نمیخورد.
نکته قابل تامل این که این روش کلاهبرداری در عین حال که ساده است حساب شده هم است، چون خانواده سرباز از فرزندش بی خبر است سرباز هم گوشی ندارد؛ این پرونده کلاهبرداری بیش از ۱۰ شاکی دارد و همچنان بر شاکیان افزوده میشود.
منبع:
باشگاه خبرنگاران
ارسال نظر