بولتون ساختار تصمیم گیری در امنیت ملی آمریکا را نابود کرد
پارسینه: نشریه فارن پالیسی نوشت : « جان بولتون » مشاور امنیت ملی آمریکا پست خود را در وضعیتی کاملا خراب و ویران ترک کرد و او کل ساختار تصمیم گیری سیاست امنیت ملی آمریکا را نابود کرده است.
این نشریه روز جمعه با استناد بر گزارشی از «سوزان گلاسر» خبرنگار روزنامه نیویورکر به نقل از یک مقام سابق کاخ سفید نوشت: شورای امنیت ملی آمریکا دیگر فاقد روندهای متعارف در این شورا است. پیشتر «دکستر فیلکینز» همکار گلاسر نیز در گزارشی از کاهش چنین روندهایی در این شورا سخن گفته بود که به گفته برخی، بولتون در آن نقش داشته است. آنها همچنین از وجود هرج و مرج و یک نظام کاملا شکست خورده و فقدان اولویتها در شورای امنیت ملی آمریکا خبر داده بودند.
مقام آمریکایی مذکور همچنین گفت: نشستهای مهمی که باحضور رئیس جمهور، رئیس ستاد مشترک ارتش و سران سازمانهای اطلاعاتی برگزار میشد، در دوران ریاست بولتون در این شورا به ندرت اتفاق میافتاد.
درحوزههای سیاسی مربوط به عراق و افغانستان و جلوگیری از خشونت و در برخی تصمیم گیریهای سیاسی از برخی از مقامات سابق دولتی شنیده شده که تقریبا از هفتههای اول ریاست جمهوری ترامپ ساختارها و روندهای تصمیم گیری کنار گذاشته شد. برخی از آنها علنی شده است. برخی از آنها فقط نقض سنتها است برای مثال چرا باید «مایک پمپئو» وزیر خارجه به جای یک مقام پنتاگون از یک پایگاه نیروی هوایی در ایالت دلاویر بازدید کند. موارد جدیتر دیگری وجود دارد که شامل اتهاماتی در خصوص خودداری ترامپ و بولتون از همکاری با مقامات دفاعی است.
برخی منتقدان میگویند این مسائل اهمیت چندانی ندارد. در شش دههای که از عمر شورای امنیت ملی آمریکا میگذرد برخی از روسای جمهوری آمریکا اتکای بیشتری به آن میکردند و برخی دیگر اتکای چندانی به آن نداشتند.
برخی دیگر چنین استدلال میکنند که شورای امنیت ملی امریکا از باتلاق عراق و ویتنام جلوگیری نکرد و راه حل عملی برای پیروزی در جنگ افغانستان یا لیبی ارائه نداد و اقدامی در حفاظت از کارگران آمریکایی در مقابل شوکهای تجاری چین انجام نداده است. این شورا هم چنین نقشی در جلوگیری از نسل کشی در رواندا یا سوریه نداشته است. شاید آمریکا دیگر به این شورا نیاز ندارد.
«جان گانس» مورخ روند عملکرد شورای امنیت ملی امریکا به گزینههای دیگری از جمله فرانکلین روزولت اشاره میکند که به گفته او همواره علاقهمند بود دیگران از جمله رهبران نظامی دیپلمات ها، کنگره وحتی هری ترومن معاون خود را از تصمیم گیریهای خود دور نگه دارد. ظاهرا این رویکرد به مذاق ترامپ خوش آمده است و او نیز دوست دارد که اعضای تیمش مانند گلادیاتور با هم بجنگند.
به گفته یک مقام کارکشته کاخ سفید ووزارت دفاع وخارجه آمریکا، شورای امنیت ملی امریکا درابتدا به منظور جلب حمایت سیاسی وتضمین این که مقامهای مختلف کابینه، نمایندگان منافع مهم و گروههایی در حیات سیاسی آمریکا در خصوص تصمیم گیریهای در زمینه جنگ وصلح احساس آرامش میکنند، تشکیل شد. حفظ این حمایت سیاسی از سوی برخی از اعضای ائتلاف خود موضوعی مهم برای ترامپ بوده است، اما او علاقه چندانی به استفاده از ساختارهای رسمی برای کسب چنین حمایتی ندارد. به کار گرفتن واخراج بولتون همگی بخشی از ابزار مدیریتی ترامپ را نشان میدهد.
شورای امنیت ملی آمریکا به مدلی نیاز دارد که به افزایش احتمالی کارکنان یا بودجه احتیاجی نداشته باشد برعکس باید به اعضای دستگاه اجرایی و اعضای کنگره اجازه دهد بر تلاشهای بسیار فنی و محرمانه نظارت داشته باشند.
شورای امنیت ملی با اصلاحات در روندهای خود باید با سیاستهای کشور که به طور جمعی اتخاذ شده است همکاری کند نه این که در مقابل آن قرار گیرد. شکست روندهای متعارف در دولت ترامپ قضاوت درباره اولویتهای جانشینان بولتون را آسانتر میکند و نحوه گزینش اعضای تیم ترامپ نشان میدهد که او برای چه چیزی ارزش قائل است.
فارن پالیسی نتیجه گرفته که هرچند مشاور امنیت ملی سابق ترامپ به نابودی شورای امنیت ملی امریکا کمک کرد، اما این روند قبل از این که او بکار گماشته شود، آغاز شده بود.
مقام آمریکایی مذکور همچنین گفت: نشستهای مهمی که باحضور رئیس جمهور، رئیس ستاد مشترک ارتش و سران سازمانهای اطلاعاتی برگزار میشد، در دوران ریاست بولتون در این شورا به ندرت اتفاق میافتاد.
درحوزههای سیاسی مربوط به عراق و افغانستان و جلوگیری از خشونت و در برخی تصمیم گیریهای سیاسی از برخی از مقامات سابق دولتی شنیده شده که تقریبا از هفتههای اول ریاست جمهوری ترامپ ساختارها و روندهای تصمیم گیری کنار گذاشته شد. برخی از آنها علنی شده است. برخی از آنها فقط نقض سنتها است برای مثال چرا باید «مایک پمپئو» وزیر خارجه به جای یک مقام پنتاگون از یک پایگاه نیروی هوایی در ایالت دلاویر بازدید کند. موارد جدیتر دیگری وجود دارد که شامل اتهاماتی در خصوص خودداری ترامپ و بولتون از همکاری با مقامات دفاعی است.
برخی منتقدان میگویند این مسائل اهمیت چندانی ندارد. در شش دههای که از عمر شورای امنیت ملی آمریکا میگذرد برخی از روسای جمهوری آمریکا اتکای بیشتری به آن میکردند و برخی دیگر اتکای چندانی به آن نداشتند.
برخی دیگر چنین استدلال میکنند که شورای امنیت ملی امریکا از باتلاق عراق و ویتنام جلوگیری نکرد و راه حل عملی برای پیروزی در جنگ افغانستان یا لیبی ارائه نداد و اقدامی در حفاظت از کارگران آمریکایی در مقابل شوکهای تجاری چین انجام نداده است. این شورا هم چنین نقشی در جلوگیری از نسل کشی در رواندا یا سوریه نداشته است. شاید آمریکا دیگر به این شورا نیاز ندارد.
«جان گانس» مورخ روند عملکرد شورای امنیت ملی امریکا به گزینههای دیگری از جمله فرانکلین روزولت اشاره میکند که به گفته او همواره علاقهمند بود دیگران از جمله رهبران نظامی دیپلمات ها، کنگره وحتی هری ترومن معاون خود را از تصمیم گیریهای خود دور نگه دارد. ظاهرا این رویکرد به مذاق ترامپ خوش آمده است و او نیز دوست دارد که اعضای تیمش مانند گلادیاتور با هم بجنگند.
به گفته یک مقام کارکشته کاخ سفید ووزارت دفاع وخارجه آمریکا، شورای امنیت ملی امریکا درابتدا به منظور جلب حمایت سیاسی وتضمین این که مقامهای مختلف کابینه، نمایندگان منافع مهم و گروههایی در حیات سیاسی آمریکا در خصوص تصمیم گیریهای در زمینه جنگ وصلح احساس آرامش میکنند، تشکیل شد. حفظ این حمایت سیاسی از سوی برخی از اعضای ائتلاف خود موضوعی مهم برای ترامپ بوده است، اما او علاقه چندانی به استفاده از ساختارهای رسمی برای کسب چنین حمایتی ندارد. به کار گرفتن واخراج بولتون همگی بخشی از ابزار مدیریتی ترامپ را نشان میدهد.
شورای امنیت ملی آمریکا به مدلی نیاز دارد که به افزایش احتمالی کارکنان یا بودجه احتیاجی نداشته باشد برعکس باید به اعضای دستگاه اجرایی و اعضای کنگره اجازه دهد بر تلاشهای بسیار فنی و محرمانه نظارت داشته باشند.
شورای امنیت ملی با اصلاحات در روندهای خود باید با سیاستهای کشور که به طور جمعی اتخاذ شده است همکاری کند نه این که در مقابل آن قرار گیرد. شکست روندهای متعارف در دولت ترامپ قضاوت درباره اولویتهای جانشینان بولتون را آسانتر میکند و نحوه گزینش اعضای تیم ترامپ نشان میدهد که او برای چه چیزی ارزش قائل است.
فارن پالیسی نتیجه گرفته که هرچند مشاور امنیت ملی سابق ترامپ به نابودی شورای امنیت ملی امریکا کمک کرد، اما این روند قبل از این که او بکار گماشته شود، آغاز شده بود.
ارسال نظر